مشغول کار بودم که دوستی برایم این پوستر را فرستاد. چشمم را گرفت و کمی گشتم و توضیحش را هم پیدا کردم.
این یکی از مشهورترین پوسترهایی است که تاکنون در زمینه ایدز منتشر شده: «من ایدز دارم، لطفا در آغوشم بگیر! من نمیتوانم تو را مبتلا کنم». پوستر اشاره به برخوردهای نامناسب اطرافیان بیماران ایدزی و به خصوص کودکانی که هیچ نقشی در بیمار شدن خود نداشتهاند دارد.
ایده اولیه طرح متعلق به پسربچه 13 سالهای به نام «رایان وایت» است که به دنبال بیماری هموفیلی به ایدز مبتلا و به خاطر بیماریش در سال 1985 از مدرسه اخراج شد. بازتولید یک نقاشی کودکانه با پیامی که پوستر قصد انتقالش را دارد کاملا همخوانی دارد. تصویر این کودک به سمبل جنبشهای مبارزه با برخورد تبعیضآمیز با بیماران مبتلا به ایدز تبدیل شد. این جنبشها سعی دارند «پذیرش و آگاهی» را جایگزین «جهل و تبعیض» کنند. — آمریکا 1987
تصورش سخته!
لایکلایک
توضيحتان در مورد پوستر در كنار خود پوستر تاثيرگذار بود…
لایکلایک
سلام
واقعا زیبا طراحی شده
مفهوم رو خیلی عالی میرسونه
امیدوارم روزی برای این بیماری هم درمان پیدا بشه و تا زمانی که این درمان پیدا نشده با فرهنگ سازی های این چنین این افراد زندگی راحتتری داشته باشند
ممنون
لایکلایک
آخی، دلم سوخت
پوستر خیلی خوبیه، اما چه جالب امروز این مطلب را دیدم چون دیشب کسی یک بهم دستبند هدیه داد که بعضی قسمتاش قرمز رنگ، شرکت گپ محصولاتی که تولید می کنه و روی آن ها قسمت های قرمز رنگ هست، 60% پول می رسه به بیماران ایدزی آفریقا… 🙂
لایکلایک
جالبه. ولی تو ایران هنوز به اینجا نرسیدیم. فعلا باید این تابو رو شکست که ملت جرات آزمایش خون بدهند.
لایکلایک
خیلی جالب بود . والبته انسان دوستانه . کاش همه ما اینو درک میکردیم …
لایکلایک
این ها یکسری احمقند. …. هرگز هم آدم نمیشن
لایکلایک
این ها یکسری احمقند. …. هرگز هم آدم نمیشن . منظورم اینا هستند که در این لینک هست :
http://komak.wordpress.com/2008/01/13/44/#comment-71
موفق باشی
لایکلایک
جناب بامدادی عزیز
من هم با محتوای کلام شما موافقم، چون آدم میتواند در مورد مسائلی که در مورد آنها اعتقاد اندکی دارد و یک پاییه شان شل است و خودش هم در درست بودنشان تردید دارد با دیگران گفتگو کند و تساهل و تسامح به خرج دهد اما گفتگو در مورد بدیهیاتی که مورد قبول قطعی فرد است، جز به مچ و مچ گیری و درگیری و رگ گردن گشاد کنی و فریاد زنی، منتهی نخواهد شد فلذا منم قبول دارم و باب گفتگو را میبندم.
اما به اندیشه تان احترام میگذارم، چون خوبی راست و چپ هم همین است، راست سازندگی میکند، چپ دعوای حقوق توده ها را میدهد و اگر هر کدامشان نباشند، آنی که باقی است به سمت یک جانبه گری حرکت خواهد کرد، در مطلب هم گفتم شاید مشکل آمریکا همین نداشتن چپ است، چون در آنجا دموکراتها که نماینده لیبرالیسم هستند، راست اند و جمهوری خواهان که نماینده محافظه کاری اند نیز راست اند و چپی وجود ندارد که آن خواسته های مد نظر شما را دنبال کند.
در نهایت خوشحال میشوم که بدیهیات خود را در این موضع نگارش کنید که ذیل مطلب به عنوان یک نحله فکری و یک دید دیگر قید کنم، هرچند که ممکن است که قبولش نداشته باشم.
با سپاس / مصطفایی
لایکلایک
راستی به نظرم این جور پوسترهایی هم موثره : http://ktaski.wordpress.com/2008/01/05/hiv/
لایکلایک
خیلی تاثیرگذار بود
سپاس
لایکلایک
جالب بود
ممنون
لایکلایک
وای برما ادمها که جهالت برما حکم می کند
واگر کسی یک هر روز کمی از حماقت خود بکاهد …
لایکلایک
مطلب جالب بود ما هم یه وبلاگ در مورد ایدز داریم وقت کردین سر بزنینwww.csphiv-aids.blogfa.com
لایکلایک
خوب بود ولی افسوس که درحد شعار باقی میمونه از خودمون شروع کنیم خدایی اگه ما مقابل یه بیمار مبتلا به ایدز قرار بگیریم همون برخوردی رو باهاش میکنیم که با یه بیمار مبتلا به سرطان میکنیم؟
لایکلایک
نباید رفتارمون متفاوت باشه. البته همیشه کار سادهای نیست.
لایکلایک