برای صرفه‌جوی در مصرف گاز نیازی به فیلسوف بودن نیست

سرما و یخبندان کم‌سابقه آمده و به هزار دلیل مختلف «گاز» در کشور کم آمده است. یعنی یکی از منابع مهم «انرژی» در کشور کم آمده است، یعنی به «اندازه کافی» وجود ندارد. یعنی به «همه» نمی‌رسد. یعنی «کافی» نیست.  یعنی بعضی از مردم نمی‌توانند «خانه‌هایشان» را گرم کنند،‌ یعنی…

زیاد پیچیده نیست، باید صرفه‌جویی کنیم! نیازی به فلسفه و منطق و تحلیل ندارد. این‌که فلان مقام مملکتی «شکر» خورده و «فلان» حرف بی‌ربط را زده چه ارتباطی به این واقعیت دارد که الان در حال حاضر گاز کم است و من و شما که در تهران گاز داریم، باید بخاری خانه‌مان را خاموش کنیم تا شاید گاز به تعداد بیشتری از «آدم‌ها» برسد.

در دمای «18 درجه» و «10 درجه» هم می‌توان «راحت» بود. کافی‌است کمی لباس بیشتری بپوشیم.

این‌قدر به حرف‌های این و آن گوش ندهیم و به جای این همه «فلسفه‌بافی» که چه می‌شود و چه نمی‌شود، درجه بخاری یا شوفاژ را کم کنیم، یا برای ساعتی کلا خاموشش کنیم. مصرف برق را کم کنیم یا اگر امکانش هست کلا خاموشش کنیم. کمی دورتر از خودمان و خانواده‌مان را ببینیم. «خیلی» سخت نیست.

در همین رابطه:

صرفه جویی یعنی چی؟! شما وقتی خونت سرده چیکار می کنی؟؟ چه معنی داره که وقتی مصرف کمی زیاد میشه که مطمئنا دلیلش نیاز بیشتر مردمه گاز را به روی ما می بندین!

در همین رابطه:

می گن اسراف نکنین، صرفه جویی کنین، به فکر هم وطن هایی باشین که دارن یخ می زنن و یکی یکی می میرن!، میرن بهشت دیگه، نه؟ یکی نیست بگه آخه چجوری!؟ ما که همینجوریش خودمون داریم یخ می زنیم !

در همین رابطه کمی وب‌لاگستان را جستجو کنید…

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

10 دیدگاه برای «برای صرفه‌جوی در مصرف گاز نیازی به فیلسوف بودن نیست»

  1. اول از همه و در همین رابطه خدمتتون عرض کنم که تا وقتی بوسه هست آخه چرا گاز؟؟ در مصرف گاز صرفه‌جویی کنین

    درثانی یکی از فامیلهامون که برا تحصیل به خارجه رفته بود تعریف میکرد تو پانسیونی که گرفته بودن همه دوستاش ایرانی بودن… میزنه و یک مشکلی پیش میاد و تخم مرغ تو شهرشون کمیاب میشه این فامیل ما میگه که ما سریعا رفتیم سر محل که یک عالمه تخم مرغ خریدیم… داشتیم میبردیم توی خونه که صابخونمون که یک پیرزن هوف هوفو و بد اخلاق بود رو دیدیم که ۲ تا تخم مرغ دستش داره میره.. بهش گفتیم ای بابا نیگران نباشین ما یه عالم تخم مرغ گرفتیم اگه به شما نرسیده…. و در کمال خجالت و شرمندگی فهمیدیم اون پیرزن ۲تا تخم‌مرغ رو برای اینکه تو خونش اضافی بوده میخواسته ببره بده به همون مال که به کسایی که کمبودشو دارن کمک کنه… اونجا بود که این بنده خدا پی به این روحیه‌ی انسان دوستی ما ایرانیها برده (این فقط یه مثال بود واسه اینکه رگ غیرتمون بجنبه…)

    لایک

  2. سلام. واقعا جای تاسف داره دوست عزیز. آقای بامدادی منم با این موضوع موافقم که بالاخره اکه خودمونو بذاریم جای هموطنای شمالیمون حتی برای یه ساعت نه دو هفته می بینیم که اوضاع زیاد هم جالب نیست. دوست عزیز من یه وبلاگ سینمایی توی وی پی درست کردم که دوست دارم نظر شما رو هم در موردش بدونم. سئوالهایی در مورد آراس اس داستم که به موقع خواهم پرسید. وقت به خیر.

    لایک

  3. با اصل فلسفه‌ی شما موافقم که نسبت ما ایرانی‌ها و صرفه‌جوئی همان نسبت » جن و بسم‌الله» است. وسط روز توی اتاق لامپ پانصدی روشنی می‌کنیم و روی بساط خیار و خرما لامپ دوهزار واتی.
    چند سلا ی پیس توی مترو بودم، مرد میان سالی وسط راهرو ایستاده بود و جم نمی‌خورد. جوانی به او گفت: پدر کمی حرکت کنید تا چندتائی دیگر هم سوار شوند. مرد میان سال با قیافه‌ی بستانکار جوابداد:
    چرا من حرکت کنم. دولت باید تامین کند!
    خوب همان‌هائی که حکومت را در دست دارند نیز همین‌گونه فکر می‌کنند. دادن اطلاعات درست یکی از وظایف دولت است. مردم شعور دارند به شرط این که به آنان احترام گذاشته شود.

    لایک

  4. با شما کاملا موافقم . امروز از قول وزیر کشور براحتی اعلام کردند که خط لوله متصل به استان اردبیل مشکل اساسی دارد. کی می خواد بره ببینه چرا موقع ساخت این خط لوله کسی مسئول نبود و فکر نکرد ممکنه صدها خانواده در سرما بمونند.

    لایک

  5. یک مسئله یی هست آنهم اینکه چرا ما ایرانی ها هر وقت ازمان خواسته می شود در مسئله یی صرفه جویی کنیم بدتر لج می نمائیم؟ چند سال پیش در چند شهر ایالات متحده کم آبی عجیبی پیش آمد و مقامات از مردم خواستند تا حد ممکن در مصرف آب صرفه جوئی کنند، مردم عملا استفاده از دوش یا وان های بزرگ را کنار گذاشتند، می دانید که مقابل بسیاری از خانه های امریکائی چمن کاری است و امریکائی ها خیلی به این چمن کاری ها اهمیت می دهند این چمن ها را مردم آب نمی دادند و زرد شده بودند و بعد با رنگ سبز رنگشان می زدند و هزار و یکجور دیگر مردم به مقامات یاری رساندند بعد از تمام شدن بحران مقامات ضمن تشکر از مردم و عذرخواهی به خاطر مسئله ی پیش آمده گفتند تدابیر جدیدی اندیشیده شده برای ذخیره آب که دیگر این مسئله هرگز تکرار نخواهد شد یا به شکل فعلی اش تکرار نمی شود.

    حالا سئوال امسال صرفه جویی می کنیم سال بعد که این جریان پیش بیاید آیا در رفاه خواهیم بود؟ و آیا خطوط لوله ی گاز و شبکه ی گاز شهری به حد کافی توسعه داده خواهد شد؟ البته هر چند ستیز مردم به این شکل با مسئولان در نهایت به ضرر خودشان است ولی نمی توان آن را با توجه به آنچه در بالا گفتم واکنشی غیر منطقی دانست.

    لایک

  6. @ arashOio:

    راستش این موضوع رو من زیاد توی اطرافیان خودم دیدم. متاسفانه متاسفانه ما ایرانی‌های «شهری» زیاده از حد «خودخواه» شدیم. این موضوع در روستاها و یا نقاط محروم‌تر خیلی کمرنگ‌تره. مردم مناطق محروم حس همبستگی و فداکاری بالاتری دارن نسبت به طبقات تحصیل‌کرده و مرفه شهری.

    جای تاسف نیست؟

    لایک

  7. @ عمو اروند:

    سلام عمو اروند عزیز،

    با تشکر از این‌که به من سر زدید و به خاطر کامنت خوبتون.
    آموزش فرهنگ صرفه‌جویی و درک مضرات «مصرف‌گرایی» باید از دوران کودکی شروع بشه. متاسفانه کار چندانی در این زمینه در خانواده‌ها و مدارس ما انجام نمی‌شه.
    در سال‌های اخیر و به ویژه در شهرهای بزرگ، فرهنگ «خودمحوری» و «خودخواهی» به شدت در جامعه ایرانی رشد کرده و کار به جایی رسیده که آدم وقتی از «از اقشار آسیب‌پذیر»، «فقرا»، «مهاجرین بی‌خانمان، و …» و غیره صحبت می‌کنه یا با چنان بی‌اعتنایی و تحقیری از سوی «عرف عمومی» طبقه متوسط شهری مواجه می‌شه که انگار «حرف کفر آمیز» زده یا این‌که از سوی طبقه به اصطلاح تحصیل‌کرده متهم به «چپ‌گرایی» و «ادای روشن‌فکرها را درآوردن» و «دوره این‌ حرف‌ها گذشته» می‌شود.

    در این میانه اکثریت جمعیت کشور ما که در شهرستان‌های کوچک و یا نقاط محروم شهری و روستایی زندگی می‌کنند انگار، درک و حس «انسانی‌تری» نسبت به زندگی گروهی در جامعه دارند و چیزی به من می‌گوید اگر «امیدی» به نجات ایران باشد، از متن خواست و اراده همان مردم پایین و بی‌نوا خواهد بود، نه جماعت «چوخ‌بختیار» میان‌مایه شهری.

    موفق و موید و شادکام باشید.

    لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.