به محض ورود به محیط فرندفید (FriendFeed) متوجه متفاوت بودن تجربه آن با سایر سرویسهای تبادل نظر یا گفتگو میشوید. به نظرم رسید برای مدل کردن این تفاوت و مقایسه آن با تجربههای سنتیتر گفتگوی مجازی از مفهوم «بُعد» استفاده کنم. در صورتی که برای بهتر شدن این مدل نظری دارید لطفا دریغ نکنید.
گفتگوی بدون بعد (نقطهای)
پشت کامپیوتر خود نشستهاید و اتصال به شبکه یا اینترنت ندارید و با خودتان زیر لب حرف میزنید.
- مخاطبین گفتگو: محدود (هیچکس)
- سرویس شبکهای مورد استفاده طرفین گفتگو: محدود (وجود ندارد)
گفتگوی یک بعدی (خطی)
یکی از نرمافزارهای سنتی چت مانند یاهو مسنجر یا گوگلتاک را اجرا کردهاید و در حال گفتگو با یکی از دوستان مجازی خود هستید.
- مخاطبین گفتگو: محدود (یک نفر)
- سرویس شبکهای مورد استفاده طرفین گفتگو: محدود (یک)
گفتگوی دوبعدی (صفحهای)
داخل اتاق گفتگوی یک سرویس مشخص مانند یاهو هستید و با عدهای از دوستان مجازی که همه از همان سرویس استفاده میکنند چت میکنید.
- مخاطبین گفتگو: نامحدود (یک نفر یا بیشتر)
- سرویس شبکهای مورد استفاده طرفین گفتگو: محدود (یک)
گفتگوی سهبعدی (حجمی)
داخل سرویسی مانند فرندفید (FriendFeed) هستید و با عدهای از دوستان مجازی خود که هر کدام از سرویسهای مختلفی استفاده میکنند گفتگو میکنید. یکی در تویتر مینویسد و دیگری لینکی را به اشتراک گذاشته یا در وبلاگش پستی را ارسال کرده. هر یک از کاربران از هر سرویسی که استفاده کند میتواند با باقی کاربران گفتگو کند. در حال حاضر امکان گفتگوی مستقیم میان کاربران و سرویسهای مختلف وجود ندارد (مثلا نمیشود از داخل فرندفید کامنت برای یک وبلاگ گذاشت)
- مخاطبین گفتگو: نامحدود (یک نفر یا بیشتر)
- سرویس شبکهای مورد استفاده طرفین گفتگو: نامحدود (یکسرویس یا بیشتر)
در آینده شاهد گفتگوی سهبعدی به معنی واقعی خواهیم بود. یعنی همه کاربران مجازی میتوانند از طریق سرویسهای مختلف به طور مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند (مثلا از داخل فرندفید پای فیلمی در توتیوب کامنت بگذارند). در حال حاضر این امکان فقط برای تویتر (Twitter) وجود دارد و میتوانید از داخل فرندفید پاسخ دیگران را در تویتر بدهید.
نکته: شیوه ارتباطی را هم میتوان به این مدل اضافه کرد. مثلا یک بعد جدید میتواند «متن»، «صدا»، «تصویر» یا ترکیب آنها مانند «صدا و تصویر» باشد.
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی
تفسیر جالبی بود.
لایکلایک
خيلي خوب معرفي كردي، هر خواننده اي كه اصلا در جريان نيست هم متوجه ميشه فرندفيد چيه.
لايكش هم ميكنيم!
لایکلایک
ممنون عالی بود. طبق معمول. رفت در پست معرفی توییتر و فیدفرند من.
لایکلایک
بررسی چالبی بود. حداقل من که تا حالا آنقدر خوب فرق اینها رو نفهمیده بودم 🙂
لایکلایک
@آزاده:
اولین کامنت شما در بامدادی رو به فال نیک میگیرم. آرش خان هم که همیشه به ما لطف داشته و داره. ارادتمند…
لایکلایک
بازم مثل همیشه خیلی عالی بود. مرسی
لایکلایک
ببین اگر ایده ات درست بود ازش ژورنال پیپر که در می اومد هیچی نظریه می شد به اش استناد می کردن. از ایده ات در مورد بعد خوشم اومد اما از دو به سه جوب زدی. در واقع توصیح ندادی که چرا اون فضایی که درش یال های بین راس ها رنگ های مختلف دارند چرا سه بعدی هستند.
ذز واقع همون شکل دوبعدی رو رنگ کردی و می گی سه بعدی و مردم هم نفهمیده تعریف می کنند
لایکلایک
@نیم:
هدفم این نبوده که مقالهای بنویسم در حد ژورنال پبپر و اگر هدفم این بود وقت بیشتری صرفش میکردم و جای انتشارش هم اینجا نمیبود.
در مورد طرحها که چرا همه دو بعدی هستند نه سه بعدی، به خاطر سادگی اینکار را کردم که وقت زیادی برای طراحی گرافیک سه بعدی صرف نکنم. اصطلاح بعد در اینجا حالت مجازی دارد و سمبولیک است. علت اینکه در این نوشته بین مدل دو بعدی و سهبعدی فرق قایل شدهام را هم شرح دادهام و تعریفم را هم از بعد گفتهام. اگر دوست دارید که حتما مدل «سه بعدی سمبولیک و ریاضی» من حالت «سه بعدی هندسی و فضایی» داشته باشد میتوانید آن تصویر آخر را سه بعدی تصور کنید. گفتگو در هر سرویس را در یک صفحه جداگانه قرار دهید. مثلا گفتگو در صفحه یاهو، گفتگو در صفحه گوگلتاک، گفتگو در صفحه توییتر.
بعد متوجه میشوید که گفتگویی که همزمان از گوگلتاک و توییتر و یاهو استفاده میکند خود به خود در چند صفحه مختلف منتشر شده است و اصطلاحا حالت «سه بعدی» دارد.
لایکلایک
بامدادی جان کامنت ام را دیدم دوباره و حس کردم که من کمی لحن ام تند بود و ازت عذر می خوام.
من البته متوجه این هستم که یک مدل ریاضی چند بعدی نباید منطبق با ابعاد هندسی باشد.
خوب این قضیه ی صفحات توجیه کننده است ولی کمی اختلاط ابعاد صورت گرفته است. یعنی همان صفحه هایی که دو بعد اند از جنس رابطه نیستند مثل شکل دوم تو. از جنس صفحه ی مانیتورند. این ایده عالی است ولی جای کار دارد.
این است که باز هم تکرار می کنم که ایده ی مدل کردن روابط با ابعاد به طوری که با پیشرفت گراف ارتباطی ابعاد هم بالا بروند و کاری که تا بعد دو برای شان انجام دادی را شایسته ی کار علمی بیشتر از یک وبلاگ می دانم.
در اینجا من صفر و یک دو را باهات هستم. ولی روی بعد سوم باید فکر بیشتری کنم. شکل آخر را می توان سه بعدی فرض کرد.
شکل یکی مانده به آخر (کنفرانس) را هم می توان.
بیشتر که فکر کردم خبرت می کنم. این ایده را می توان جدی گرفت. شاد باشی و خلاق و ایده پرداز…
لایکلایک