سئوال روز: چرا دکترا نمی‌گیرد؟

از زمانی که داستان دکترای قلابی «یکی از حضرات» مطرح شده این سئوال از ذهنم خارج نمی‌شود، که چرا ایشان دکترایش را نمی‌گیرد که دهن همه‌ی مخالفان و مزاحمان را ببندد؟ مگر «رسم زمانه» این نیست که اول «آدمِ یک شغل» را انتخاب کنند و بعد قبای تحصیلات عالی بر تنش بپوشانند؟ پس چرا ایشان از این «رسم مرسوم زمانه» تبعیت نمی‌کند؟

همه می‌دانند که دانشگاه‌ها و موسسات بسیار معتبری در ایران وجود دارد که می‌توانند به سرعت و ظرف چند هفته، به بزرگانی که مقام و منصبشان تضمین شده و روزمه‌شان فقط یک مدرک دکترا کم دارد، «دکترای واقعی» (و نه لزوما افتخاری) بدهند. اگر ایشان سرش شلوغ است و فرصت کافی ندارد، باز هم مشکلی نیست، چون ایشان اولین نفری نیست که هم‌زمان هم سرش شلوغ است و هم به تحصیلات متعالی احتیاج دارد. دانشگاه‌های‌ مربوطه در این زمینه تسهیلات مطلوبی در اختیار دانش‌جویان نخبه‌ی خود قرار می‌دهند. اولا که احتیاجی به شرکت در کلاس‌ها نیست و امکان «حضور در کلاس‌ها به شیوه‌ی مدرن غیابی» هم وجود دارد، ثانیا دانشگاه‌های مربوطه مقالات نوشته شده توسط دیگران را هم قبول می‌کنند.

تنها کاری که ایشان باید انجام دهد، ثبت نام کردن است. حتی نام رشته هم مشخص است (یک رشته‌ی مدیریتی خیلی استراتژیک) و زحمت انتخاب رشته نیز وجود ندارد. برای «خودشانی‌ها» فقط نوشتن نام و نام خانوداگی و یک امضا کافی است.

پس این سئوال هنوز دارد توی ذهن من می‌چرخد، که چرا «ایشان» دست روی دست گذاشته‌ و این‌همه زخم زبان را تحمل می‌کند؟ واقعا چرا برای اخذ دکترایش همین امروز ثبت نام نمی‌کند؟


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

12 دیدگاه برای «سئوال روز: چرا دکترا نمی‌گیرد؟»

  1. اتفاقا ایشان دست به کار شده اند و قرار است تا چند وقت دیگر از طرف وزارت علوم مدرک تایید شده ایشان به رویت ملت شهید پرور برسد!

    لایک

  2. مشکل ایشان به این شکل حل نمیشود. مشکل سواد است، اگر می توانستند حتما می گرفتند. در مورد «فقط نوشتن نام و نام خانوداگی و یک امضا کافی است» هم اگر اینطور بود تا حالا می گرفتند. اینقدر بدبین نباشید 🙂

    لایک

  3. دلیل اش دقیقا یک گره روانی ست که در روانکاوی به آن حالت امبیولنت می گویند یعنی حالت همزمان عشق و نفرت. این تعریف یکی از کلیدی ترین اصطلاحات نظریات پسا-استعماری ست. معمولا حالتی ست که کشورهای استمار زده سابق،در حال توسعه ی امروز، نسبت به استعمارگران سابق،توسعه یافته دارند. از طرفی پنهانی تحسین شان می کنند در حالی که علنا پای تربیون ها اظهار دشمنی می نمایند. وزیر کشور محترم ما مسئه اش آن است که نمی تواند دست از عشق پنهانی نسبت به قطب علم ورزی اش (!) آکسفورد بردارد و تنها زمانی احساس رضایت می کند که این حس دوگانه امبیولنت را به پا داشته باشد. ambivalent

    لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.