پنج دروغ بزرگ اسرائیل درباره‌ی حمله به غزه

یادمان باشد، یکی از مهمترین تکنیک‌های تبلیغات موثر «تکرار» است. اگر یک بار جایی ببینید کوکاکولا، احتمالا از کنارش بی‌تفاوت خواهید گذشت. اما اگر در سراسر عمرتان، روزی هزار بار ببینید کوکاکولا، دیگر راستی راستی باور می‌کنید که «حقیقی‌ترین نوشیدنی‌ دنیا همین کوکاکولاست». همین سیاست در رسانه‌های بزرگ هم البته با هدفی دیگر تکرار می‌شود، این بار هدف این نیست که کوکاکولا بخرید، هدف این است که «جهت‌گیری ذهنی‌تان با صاحبان رسانه همسو شود».  مثلا میلیاردها بار تکرار می‌شود «گروهک تروریستی حماس» و این کم‌کم به صورت یک اصل بدیهی در ذهن مخاطبان جا می‌افتد که خوب معلوم است دیگر، «حماس گروهک تروریستی» است. ولی اصولا وقتی بخواهی مته به خشخاش بگذاری (pinpoint) و ته ماجرا را در بیاری که خوب چرا حماس تروریست است؟ یا اگر هست چرا دولت اسرائیل یا آمریکا تروریست نیستند؟ متوجه می‌شوی که دلیل خاصی نداری که ارائه بدهی جز همان‌ها که از رسانه‌ها شنیده‌ای. واقعیت این است که حماس یک نهاد سیاسی است که شاخه‌ی نظامی هم دارد و در انتخابات کاملا آزاد توسط مردم فلسطین انتخاب شده. ممکن است حماس کارهای تروریستی انجام داده باشد، اما حتی در این صورت ماهیت تروریسم‌اش با تروریسم اسرائیل یا آمریکا یا اصولا هر دولت دیگری که مرتکب فعل تروریسم شود فرق ندارد. اما هیچ‌کس نمی‌گوید گروهک تروریستی کاخ سفید! یا اگر هم بگوید فرکانس‌اش اینقدر کم است که مثل «کوکاکولا» توی ذهن حک نمی‌شود.

دروغ‌هایی هستند که از بس در رسانه‌ها شنیده‌ایم دیگر به نظرمان بدیهی می‌رسند. بد نیست برخی از این بدیهیات رسانه‌ای را به چالش بکشیم و نگاهی بیاندازیم به چند دروغ بزرگ که «شاید» آن‌طور که اسرائیل و رسانه‌های حامی‌اش ادعا می‌کنند چندان هم بدیهی نباشند:


دروغ اول: اسرائیل فقط اهداف مجاز نظامی را هدف قرار می‌دهد و تلاش می‌کند که جان افراد بی‌گناه به خطر نیافتد. اسرائیل هیچ‌وقت [عمدا] غیرنظامیان را هدف قرار نمی‌دهد.

نوار غزه از نظر بافت جمعیتی، یکی از پرتراکم‌ترین مناطق جهان است. مطابق قوانین بین‌المللی حضور شبه‌نظامیان در میان مردم، مصونیت آن‌ها را در برابر مورد حمله قرار گرفتن سلب نمی‌کند. بنابراین هر گونه حمله به جمعیت مردم، به بهانه‌ی حمله به شبه نظامیانی که در بین آن‌ها پنهان شده‌اند، جنایت جنگی (war crime) محسوب می‌شود.

علاوه بر این، اسرائیل ادعا می‌کند اهداف اشاره شده، اعضای حماس هستند که اسرائیل آن‌را یک گروه تروریستی می‌داند. حماس مسئول حمله‌های موشکی به اسرائیل است که موشک‌های دقیقی نیستند و حتی اگر حماس هم بخواهد نمی‌تواند کنترلی روی آن‌ها داشته باشد و بنابراین  در صورت کشتن شهروندان اسرائیلی، این حملات جنایت جنگی محسوب می‌شود.

حماس یک شاخه‌ی نظامی دارد، اما یک سازمان سراسر نظامی نیست و یک تشکل سیاسی است. اعضای حماس به صورت دموکراتیک به عنوان نماینده‌ی مردم فلسطین انتخاب شده‌اند. تعداد زیادی از این رهبران منتخب مردم، توسط اسرائیل به گروگان گرفته شده و بدون اتهام در زندان‌های اسرائیل نگهداری می‌شوند. باقی هدف ترور بوده‌اند، مانند «نظار ریان»، که یکی از سران حماس بود. برای کشتن ریان، اسرائیل ساختمان مسکونی‌ای را که آپارتمان او در آن قرار داشت هدف قرار داد. این حمله نه تنها ریان را کشت، بلکه دو زن و چهار فرزندش را همراه با شش نفر دیگر نیز کشت. مطابق قوانین بین‌المللی چنین حمله‌ای هیچ‌گونه توجیهی (justification) نمی‌تواند داشته باشد. این یک جنایت جنگی است.

علاوه بر ساختمان‌های متعدد مسکونی، موارد دیگری که مطابق قوانین بین‌المللی مصونیت دارند نیز توسط اسرائیل بمباران شده‌اند: یک مسجد، یک زندان، پاسگاه‌های متعدد پلیس و یک دانشگاه.

علاوه بر این، اسرائیل برای مدت‌ طولانی کل غزه را تحت محاصره‌ قرار داده و فقط اجازه‌ی عبور بسیار محدود کمک‌های انسانی را داده است. اسرائیل شهروندان فلسطینی را بمباران می‌کند. تعداد بسیاری زخمی شده‌اند و امکانات پزشکی کافی برای درمان آن‌ها وجود ندارد. این مردم هم قربانیان سیاست اسرائیل هستند که اصولا به گونه‌ای طراحی شده که کل جمعیت غزه را تنبیه کند و نه فقط حماس یا چند نقطه‌ی معین نظامی را.

دروغ دوم: حماس آتش‌بس را نقض کرده است. حملات هوایی اسرائیل پاسخی به حملات موشکی فلسطینی‌هاست و به گونه‌ای طراحی شده که به این حملات پایان دهد.

در درجه‌ی اول اسرائیل هرگز آتش‌بس را [در عمل] قبول نکرده است. از همان ابتدای ظاهرا آتش بس، اسرائیل در داخل نوار غزه یک «ناحیه‌ی ویژه‌ی امنیتی» (special security zone) تعیین کرد و اعلام کرد فلسطینی‌هایی که داخل این ناحیه شوند مورد هدف قرار خواهند گرفت. به بیان دیگر، اسرائیل رسما بیان کرد که به سربازان خود مجوز داده است به کشاورزان یا افرادی که تلاش کنند سر زمین خودشان [اگر در این ناحیه می‌بود] بروند شلیک کنند، کاری که نه تنها تخلف از آتش‌بس بود بلکه تخلف از قوانین بین‌المللی نیز هست.

علی‌رغم موارد مختلفی که اسرائیلی‌ها به سمت فلسطینی‌ها شیلیک کردند و منجر به مجروح شدن چند نفر شد، حماس از لحظه‌ی شروع آتش‌بس یعنی 19 ژوئن 2008 تا روزی که اسرائیل در چهارم نوامبر 2008 به غزه حمله‌ی هوایی کرد و پنج فلسطینی را کشت و چند نفر را زخمی کرد و عملا [و علنا] به آتش‌بس پایان داد، به آن وفادار ماند.

همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، نقض علنی آتش‌بس از سوی اسرائیل منجر به انتقام‌گیری شبه‌نظامیان در غزه شد که در پاسخ به سوی اسرائیل موشک شیلیک کردند. شیلیک موشک از سوی غزه به اسرائیل که به عنوان بهانه‌ی حمله‌ی هوایی اسرائیل به غزه مورد استناد قرار گرفته در واقع پاسخ مستقیم حمله‌ی هوایی اسرائیل به غزه بوده است، [شکستن یک جانبه‌ی آتش‌بس از سوی اسرائیل چندان در رسانه‌ها منعکس نشده است].

قابل پیش‌بینی بود که عمل‌کرد اسرائیل و نقض آتش‌بس توافق شده از سوی این کشور، منجر به تشدید (escalation)  حملات موشکی به سوی اسرائیل می‌شود.

دروغ سوم: حماس از سپر انسانی استفاده می‌کند که یک جنایت جنگی است.

هیچ‌گونه شواهدی مبنی بر این‌که حماس از سپر انسانی استفاده کرده در دست نیست. واقعیت این است که همان‌طور که ذکر شد، غزه یک ناحیه‌ی خیلی کوچک است و از لحاظ جمعیت هم بسیار فشرده. اسرائیل از تسلیحاتی استفاده می‌کند که خشک و تر را نابود می‌کنند (indiscriminate warfare) (مانند روشی که نظار ریان را ترور کرد و خانواده و همسایه‌ها را هم کشت). در واقع قربانی‌های مانند کودکان نظار ریان هستند که اسرائیل در تبلیغات خود از آن‌ها به عنوان «سپر انسانی» یاد می‌کند. این‌نوع تفسیر از مفهوم «سپر انسانی»، هیچ‌گونه وجاهتی در قوانین بین‌المللی ندارد. در چنین شرایطی، این حماس نیست که از سپر انسانی استفاده می‌کند بلکه اسرائیل است که با تخلف از کنوانسیون ژنو و سایر قوانین بین‌المللی مرتبط، مرتکب جنایت جنگی می‌شود.

دروغ چهارم: ملت‌های عرب رفتار اسرائیل را محکوم نکرده‌اند، چرا که توجیه اسرائیل برای چنین حمله‌ای را درک می‌کنند.

مردم کشورهای عربی معترض حمله‌ی اسرائیل به غزه هستند و همین‌طور از دولت‌های خودشان برای این‌که حمله‌ی اسرائیل را محکوم نکرده‌اند و تلاشی هم برای پایان دادن به آن نکرده‌اند شاکی هستند. نکته این‌جاست که دولت‌های کشورهای عربی، نماینده‌گان مردم این کشور نیستند. جمعیت کشورهای عربی بارها تظاهرات مخلفتی در اعتراض به نه تنها رفتار اسرائیل بلکه انفعال دولت‌هایشان کرده‌اند که به نظرشان نوعی هم‌دست بودن با جنایت‌های اسرائیل محسوب می‌شود.
اما نکته‌ا‌ی دیگر در رابطه با سکوت کشورهای عربی (در محکوم نکردن حمله‌های اسرائیل). انفعال این کشورها به معنای تایید رفتار اسرائیل نیست، بلکه به این خاطر است که آن‌ها تابع اراده‌ی آمریکا هستند که کاملا از اسرائیل حمایت می‌کند. به عنوان نمونه، مصر از باز کردن مرزهایش به روی فلسطینی‌های زخمی -تا بتوانند در بیمارستان‌های مصر درمان شوند- سرباز زد. این کشور به شدت به کمک‌های آمریکا وابسته است و به خاطر همین هم توسط مردم کشورهای عربی مورد انتقاد قرار گرفته و از نظر آن‌ها به مردم غزه خیانت کرده است.
حتی بسیاری محمود عباس، رئیس‌جمهور فلسطین را به خاطر مقصر دانستن حماس در رابطه با رنج مردم غزه خیانت‌کار تلقی می‌کنند. فلسطینی‌ها همین‌طور سازش پنهانی محمود عباس با اسرائیل و آمریکا در رابطه با به حاشیه راندن دولت منتخب حماس (که به صورت دموکراتیک انتخاب شده بود) که در نهایت منجر به ضدکودتای حماس و اخراج فتح (شاخه‌ی نظامی تشکلیات خودگردان فلسطین) شد را خیانت می‌دانند. در حالی‌که به وضوح هدف محمود عباس، تضعیف حماس و تقویت موقعیت خود بوده است، فلسطینی‌ها و عرب‌های خاورمیانه آن‌چنان از عباس خشمگین هستند که بعید است او بتواند به صورت موثری حکومت‌ کند.

دروغ پنجم: اسرائیل مسئول کشته شدن غیرنظامیان نیست، چون که از قبل به فلسطینی‌ها هشدار داده بود فرار کنند تا مورد هدف قرار نگیرند.

اسرائیل ادعا می‌کند که از طریق رادیو و پیامک‌های تلفنی به مردم غزه هشدار داده بود که از خطر بمباران قریب‌الوقوع فرار کنند. اما مردم غزه جایی برای فرار کردن ندارند. آن‌ها در نوار غزه زندانی شده‌اند. اسرائیل طوری این ناحیه را طراحی کرده که آن‌ها نمی‌توانند از مرز فرار کنند. همین‌طور مطابق طراحی اسرائیلی‌ها آن‌ها حتی غذا، آب و سوخت کافی برای زنده ماندن ندارند. طبق طراحی اسرائیل بیمارستان‌های غزه الکتریسیته‌ ندارند و از امکانات درمانی بسیار پایینی برخوردار هستند تا بتوانند مانع از مردن زخمی‌ها شوند. اسرائیل مناطق گسترده‌ای از غزه را بمباران کرده است، تاسیسات زیربنایی غیرنظامی را  هدف قرار داده و نقاطی که از نظر قوانین بین‌المللی مصونیت دارند را تخریب کرده است.
هیچ نقطه‌ای در غزه امن نیست.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

126 دیدگاه برای «پنج دروغ بزرگ اسرائیل درباره‌ی حمله به غزه»

  1. درباره ی مورد دوم یک سوال داشتم آیا حماس با تمدید آتش بس موافقت کرده بود یا این که تمدید آتش بس را منوط به شرایطی کرده بود؟
    در ضمن منابع این موارد را هم ذکر بفرمایید.

    لایک

    1. حامد:

      حماس بعد از پایان این شش ماه آتش‌بس را تمدید نکرد چون گفت اسرائیل به روح آتش‌بس پای‌بند نیست. یعنی این‌که اسرائیل غزه را محاصره کرده، منطقه‌ی نظامی اعلام کرده و گاه و بی‌گاه هم حمله‌ی هوایی کرده. خوب این دیگر چه آتش‌بس فرمایشی‌است که حماس باید بپذیرد؟

      لینک منبع نوشته در همان بالای متن من هست.
      http://www.foreignpolicyjournal.com/articles/2009/01/03/hammond_top-5-lies-about-israels-assault-on-gaza.html

      لایک

  2. اولا من موشک فرستادن از رو مدرسه و بیمارستان تو دهات ما که سو استفاده و سپر انسانی
    محسوب می شه
    بعد هم اسراییل موقع حمله پیامک نمی زنه …. نگو دوست عزیز. مگه مخابراته؟
    اعلامیه ای هواپیما ها می فرسته
    همش …. گفتی در جمع 5 تا دلیلت یه دونه دلیلم نمی شه که اونم چرت و پرت بود

    ———————————————————-
    چند تا کلمه‌ی رکیک از این کامنت توسط من حذف شد.

    لایک

    1. رامین:

      خیلی بی‌ادبی اما برای این‌که خوردت کنم بهت مودبانه جواب می‌دم.

      اسرائیل با پیام‌های متنی تلفنی به مردم غزه هشدار داده بود. این جمله‌ی انگلیسی رو شما چی ترجمه میکنی؟

      Israel claims it sent radio and telephone text messages to residents of Gaza warning them to flee from the coming bombardment. But the people of Gaza have nowhere to flee to.

      نابود شدی بی‌ادب گستاخ؟

      لایک

    1. امیرمسعود:

      مرسی. حتی اگر چیزی نگی، همین که کامنت می‌ذاری و متوجه می‌شم که خوندی برای خیلی ارزش داره.
      باز هم ممنون دوست خوب.

      لایک

  3. خب البته در اصل این نوشته هم برای مواردی ( یا دروغ هایی) که آورده و شما ترجمه اش کرده اید، منبعی ذکر نکرده یعنی مشخص نکرده این موارد (دروغ ها) در کجا و توسط کدام مقام اسرائیلی گفته شده است.
    و اما باز یک سوال دیگر دلیل یا توجیه اسرائیل برای محاصره ی غزه چه بود؟

    لایک

    1. حامد:

      این حرف‌ها رو زیاد می‌شنویم و مدام هم داره تکرار می‌شه. حتی مردم هم گاهی همین حرف‌ها رو می‌زنن که اسرائیل به غزه حمله کرد به این دلیل و آن دلیل یا مثلا این‌که حماس داره از مردم به عنوان سپر انسانی استفاده می‌کنه.
      کمی جستجو کنیددر اخبار متوجه می‌شید چقدر همه جا رو فرا گرفته این ادعاهای ظاهرا بدیهی.

      دلیل اسرائیل برای محاصره‌ی غزه چه بود؟
      سئوال خوبیه. فکر می‌کنم در کوتاه مدت دلیلش این بود که به غزه فشار بیاره تا رادیکالیسم در اون‌جا رشد کنه و به دنبالش بتونه سیاست‌های نژاد‌پرستانه‌ی خودش رو ادامه بده و توجیه کنه.
      در دراز مدت هم که این ظاهرا استراتژی اسرائیل است که به عرب‌های این سرزمین اجازه‌ی نفس کشیدن نده و این‌قدر سخت بگیره که کم‌کم مهاجرت کنن یا این‌که تحلیل برن. در واقع جامعه‌اشون را از درون در اثر فشار متلاشی کنه.

      لایک

  4. اسرائیل می گوید ما دنبال صلحیم ولی چگونه ممکن است مردم یک جایی را یک سال محاصره اقتصادی، غذایی، سیاسی و … بکنی و بازهم دنبال صلح باشی آیا این جز آنست که اسرائیل بقای خودش را در تشدید تندوری و رادیکالیسم در منطقه می بیند، درست مانند همان استراترژی خودمان! به نظر من این هم دروغ ششم است.

    من یک مطلبی در تحلیل طرح های جنگ و صلح و اینکه اگر هم صلحی قرار باشد انجام بگیرد باید چگونه باشد، نوشتم اگر وقت کردید آن را مطالعه کنید.

    جنگ یا صلح کدامیک به نفع فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌هاست؟

    http://negaheno.wordpress.com/2008/12/28/peace-or-war/

    اما مختصرا بگویم حتی صلح نیز موفقیتش منوط به سربلندی حماس از این بحران است چراکه اگر حماس شکست بخورد با بازگشت به شیوه گذشته اش در حملات انتحاری و تدروتر شدن فلسطینی ها محقق شدنی نیست و اگر هم قرار باشد صلحی بشود باید با دست پر رفت سرمیزه مذاکره نه مانند یک شکست خورده مفلوک!

    البته این احتمال هنوز بالا نیست ولی اگر حماس بتواند تلفات را بر اسرائیل سنگین کند یا اسیر زیادی بگیرد یا اسرائیل یا جامعه جهانی را وادار به آتش بس کند، همینکه مانند جنگ لبنان هیمنه اسرائیل شکسته شود این مسئله می تواند در معادلات آینده خاورمیانه تاثیر بسزایی بگذارد. اگر هم که خفت بار شکست بخورد هم صلح می ماسد هم تندروی افزایش خواهد یافت و محمود عباس از اعتبار در بین اسرائیلی ها ساقط خواهد شد و دوباره روز از نو روزی از نو!

    وسلام / مهدی

    لایک

    1. مهدی مصطفایی:

      ممنون که سر زدی بعد از مدت‌ها. مقدمت خوشه همیشه.
      مطلبت رو خوندم و فکر می‌کنم راه حل مشکل اسرائیل و فلسطین هماهنگی‌ بیشتر کشورهای منطقه و البته کوتاه نیومدن مردم فلسطین در زمینه‌ی حقوق‌شون است. در این میان نقش افکار عمومی جهان به خصوص غرب رو که می‌تونه بر سیاست‌های خارجی اون‌ها «تا حدی» تاثیرداشته باشه رو نمی‌شه نادیده گرفت.

      لایک

  5. سلام
    می دونی چیه دوست عزیز جناب بامدادی
    موضوع اینه که در نگاه غرب همه ما یعنی ایرانیها،عربها و اسراییلیها هممون خاورمیانه ای محسوب میشیم و همگی خطرناک…..مطمئن باش امریکا عاشق چشم و ابروی اسراییل نیست و مطمئن باش که این همه که هی میگن لابی ها صهیونسیت در برابرش لابی های خیلی قدرتمد عربی هم وجود داره….موضوع سر اینه که غرب بخصوص امریکا خیلی خیلی زرنگتر و منافع جو تر از این حرفان که بخاطر علاقه به اسراییل ازش حمایت بکنن….اونا فقط منافعشون در اینهستش که خاورمیانه همیشه شلوغ باشه و درگیر…منافعشون در این هستش که اقوام این منطقه به جون هم بیفتن و مشغول خودشون باشن تا مزاحمتی برای غرب ایجاد نشه….خیالت تخت که از اسراییلی جماعت گرفته تا ایرانی جماعت همه در خاورمیانه سرکاریم…حالا تعصبات شدید قومی و مذهبی هم که دربین اقوام مختلف خاورمیانه از دیرباز وجود داشته به این موضوع دامن می زنه و کار غربیها رو در رسیدن به منافعشون خیلی خیلی راحتتر کرده….تعصبات قومی و مذهبی و عدم تساهلی که شدیدا گریبانگیر خاورمیانه بوده و خواهد بود…..بنظرم باید مردم خاورمیانه یک تجدید نظر در افکارشون و تعصباتشون بکنن وگرنه تا هست اش همین اشه و کاسه هم همین کاسه…فرقی هم نمیکنه متعصب چه یهودی باشه چه مسیحی چه مسلمان…در هر صورت بیش از حد متعصب بودن باعث بوجود اومدن جنایت میشه و این جنایات رو تحت لوای دین و مذهب انجام میشه.

    موفق باشید.

    با احترام

    کلاید

    در ضمن من یک یهودی هستم.

    لایک

    1. کلاید:

      ممنون از توجه و کامنت شما.
      انکار نمی‌کنم که آمریکا در خاورمیانه در جستجوی منافع خودشه، اما احتمالا منافع طبقه‌ی حاکم بر آمریکا با منافع صیهونیست‌ها رابطه‌ی نزدیکی داره . ماهیت این رابطه شاید به این واقعیت برگرده که بخش بزرگی از صنعت آمریکا تحت نفوذ لابی‌های صهیونیسته.

      لایک

  6. من هم قبول دارم که این حرف ها گفته می شود اما وقتی در یک مقاله قرار است بگوییم اسرائیل مثلن این دروغ را گفت باید دقیقن مشخص شود در کجا و توسط چه کسی. این استناد است که به هر کاری اعتبار می دهد. اگر بخواهیم بر اساس چیزهای ظاهرن بدیهی حرف بزنیم معلوم نیست تا چه حد صحبت ما معتبر و مطابق با واقع باشد.
    اما من از شما پرسیدم توجیه اسرائیل برای محاصره ی غزه چه بوده و شما در جواب من تحلیل خودتان را عرضه کردید. قضاوت نمی کنم که تحلیلتان تا چه حد درست یا نادرست بوده اما یکی از دلایلی که اسرائیل اعلام کرده این است که حماس بر خلاف قرارداد اسلو موجودیت اسرائیل را به رسمیت نشناخته و هدف خود را نابودی اسرائیل اعلام کرده است و از طرق مختلف برای این هدف تسلیحات وارد غزه می کند و تا وقتی غزه به حکومت خودگردان واگذار نشود این محاصره ادامه خواهد داشت. شما می بایست ابتدا چیزی شبیه این را در جواب من می گفتید بعد دلایل خودتان را در رد این ادعا می آوردید.

    لایک

    1. حامد:

      در مورد ادعاهای اسرائیل می‌توانید همان‌طور که خواننده‌ی خوب محمد اشاره کرد به سایت وزارت امور خارجه‌ی اسرائیل مراجعه کنید:

      http://www.hamdami.com/MFAFA

      در مورد دروغ‌ها:

      اثبات اول: آمار واقعی تلفات را ببینید که چند کودک و غیرنظامی در میان آن‌ها هستند.

      اثبات دوم: اسرائیل در نوامبر 2008 به طور یک‌جانبه آتش‌بس را با حمله‌ی موشکی و هوایی به حماس نقض کرد در حالی‌که حماس تا چند روز پیش کم و بیش به آن وفادار ماند.
      http://maannews.net/en/index.php?opr=ShowDetails&ID=33024

      اثبات سوم:
      توضیح داده شده و اثبات این موضوع با اسرائیل است که جز ادعا شواهدی ارائه نداده است.

      اثبات چهارم:
      اخبار را بخوانید، پر از اعتراض مردم کشورهای عربی به دولت‌ها یا سران‌شان است.

      اثبات پنجم:
      مردم غزه کجا را دارند که فرار کند؟

      لایک

  7. سلام من رامین بی ادب گستاخم!
    راستش من شرمنده شدم. من عادت ندارم فحش بدم ولی اعصابم خورد بود و یه چیزایی گفتم و اصلا انتظار
    نداشتم با حذف کلمات رکیک کامنت من اینجا ثبت بشه و انتظار حذف شدن داشتم ولی خوب شد و این باعث
    تعجب و شرمندگی من شد.
    عذر می خوام.
    در مورد این مساله من به حرف های شما اعتقادی ندارم و تا فردا صبح هم بحث کنیم طرفین بر سر موضع قبلی
    خود خواهند موند.من در مورد این مساله سعی می کنم موضع متعادل بگیرم و هر دو طرف رو مقصر بدونم ولی
    اگه لازم باشه یک طرف رو انتخاب کنم مسلما اسرائیل خواهد بود.
    من از تو امروز یه چیز جدید یاد گرفتم و بابت این ازت خیلی ممنونم.

    رامین بی ادب گستاخ

    لایک

    1. رامین:

      اختلاف نظر همیشه هست، اما شرط گفتگوی مفید و سازنده رعایت احترام متقابله.

      خوبه که متوجه اشتباهت شدی.
      موفق باشی.

      لایک

  8. خیلی عالی بود. در برابر اعصاب خرد کنی روزآنلاین و تحکیم وحدت یک منبع آرامشی بود که بابا همه هم …. نیستند.

    لایک

  9. سلام.
    1- نزار ریان همراه با 4 همسر و 10 فرزندش کشته شد( رسانه های عربی)
    2- واقعا امریکا از اسراییل حمایت می کند و بقول آن دوست عزیز شاید بقیه اهل خاورمیانه سر کار باشند ولی اسراییلی ها نیستند. چون همه می دانند امریکاییها – در طبقه سیاسی و ثروتمند- همه طرفدار اسراییل هستند. من نمی گویم طرفدار یهودی ها می گویم طرفدار اسراییلی ها . شاید بعد از اینکه اتش و دود غزه خوابید بد نباشد روی مطلبی درباره نفوذ اسراییلی ها یا بعبارتی «صهیونیزم» در جامعه امریکا بنویسید. می دانید که عبدالله شهبازی – مورخ- کتابی دارد به نام «زرسالاری یهودی و پارسی – استعمار بریتانیا در ایران » که البته به نقش الیگارشی یهود و زرتشتی – پارسیو بعدا بهایی – پرداخته است ولی نمی دانم آیا همچنین کتابی به زبان انگلیسی در مورد همین گروه ها در جامعه غرب بخصوص امریکا نوشته شده است یا نه ؟
    3- شاید بد نباشد برای خواننده هایتان توضیح بدهید که حماس نام یک گروه سیاسی است اما انها که شبه نظامیان غزه خوانده می شوند و به اشتباه روی همه آنها برچسب «حماس» زده می شود تماما عضو آن نیستند. شاخه نظامی حماس گروه » کتایب قسام » است. بقیه شبه نظامیان گروه های جهاد اسلامی Islamic jihad و گروه های جبهه خلق برای آزادی فلسطین – جرج حبش – و جبهه دموکراتیک خلق و حتی گروهی به نام ناصر صلاح الدین هستند که شاخه های نظامی دارند و چون دولت کرانه غربی آنها را دستگیر می کرد و اجازه فعالیت نداشتند همه تحت لوای حماس در غزه فعالیت می کنند. در واقع همه کاسه کوزه ها برسر حماس شکسته می شود ولی آنها نیز در فعالیت های سیاسی و نظامی با حماس همکاری و همفکری می کنند و همه آنها با هم تصمیم گرفتند آتش بس را بخاطر عدم همکاری اسراییلی ها دیگر تمدید نکنند.

    لایک

    1. فرشته صادقی:

      بله حمایت آمریکا از اسرائیل استراتژیک تر از منافع کوتاه مدتش در خاور میانه است. رابطه ی عمیق میان نخبگان حاکم بر آمریکا و صهیونیسم چیزی نیست که با تحولات کوتاه مدت در خاورمیانه دستخوش تغییر بشه
      ممنون از اطلاعات تکمیلی، جالب بودن.

      راستی کتابی که درباره‌ی الیگارشی یهود یا پارسی گفته باشه برام جالبه، اما بهاییان چطور؟ مگر بوده مقطعی در تاریخ که بهاییان در حاکمیت حضور پررنگ داشته باشن؟

      لایک

  10. اول بگویم که در هر حال کشتن غیر نظامیان به هر دلیلی هیچ وقت و با هیچ دلیلی قابل دفاع نیست. این را گفتم که برچسپ نخورم.
    «در مورد ادعاهای اسرائیل می‌توانید همان‌طور که خواننده‌ی خوب محمد اشاره کرد به سایت وزارت امور خارجه‌ی اسرائیل مراجعه کنید.»
    ممنون از راهنماییتان اما حرف من مشخص بود که چیست. شما من را به سایت وزارت خارجه اسرائیل ارجاع می دهید، در صورتی که من گفتم یک نوشته برای این که معتبر باشد باید مستندات و فرضیاتش با ذکر منبع باشد. در این مورد وقتی می گوید اسرائیل این دروغ را گفته باید مشخص کنید بر طبق کدام بیانیه یا مصاحبه مقامات ِ اسرائیل و از کدام منبع این حرف را نقل کرده اید و عین جمله را هم ذکر کنید. در این موارد هر کلمه می تواند بار معنایی خاص خود را داشته باشد و بعد دلایل خود را بیاورید. البته شما می توانید یک مطلب کاملن تحلیلی از خودتان بنویسد اما وقتی قرار است در مورد حرف های دیگران اظهار نظر کنید نمی توانید با خودتان بگویید منابع مشخص است هر کسی خواست خودش برود و پیدا کند.
    مطلب بعدی در مورد حماس است. حماس در یک انتخابات پیروز شده است. اما این انتخابات در چارچوب یک نظام سیاسی که بر پایه ی برخی قراردادهای صلح استوار بوده، شکل گرفته است. در واقع تشکیلات خود گردان موظف بوده به این قرارداده ها پایبند باشد. بعد حماس پیروز شده و کلن این قراردادها را بی اعتبار می داند. یعنی اعلام می کند هدفش محو اسرائیل است. در این جا محمود عباس دولت حماس را منحل اعلام می کند. در درگیری های بین حماس و فتح ما شاهد بودیم که به شکلی بسیار بی رحمانه آن ها یعنی دوگروه فلسطینی به کشتار یکدیگر می پردازند و نتیجتن حماس کنترل غزه را با پاک سازی عناصر فتح در دست می گیرد. در این شرایط اسرائیل که از تقویت تسلیحاتی حماس نگران است غزه را محاصره می کند و اعلام می کند تا غزه در اختیار حکومت خودگردان قرار نگیرد این محاصره ادامه خواهد داشت.
    قضیه بعدی آتش بس است. حماس و اسرائیل آتش بسی شش ماهه داشته اند که بعد از شش ماه حماس اعلام می کند که حاضر نیست آن را تمدید کند. این با توجه به هدفی که حماس همیشه اعلام کرده چه معنی ای دارد؟
    به نظر من مشکل اسرائیل و فلسطین آخر ندارد. یعنی اگر حماس بگوید اسرائیل باید محو شود و اگر اسرائیل یا بخشی از آن بگویند باید حماس از بین برود هیچ وقت منطقه روی آرامش نخواهد دید و این وسط هر چند وقت یک بار متاسفانه شاهد این کشتارها خواهیم بود. نه حماس می تواند اسرائیل را محو کند نه اسرائیل با تمام قدرت نظامی ای که دارد قادر به حذف حماس خواهد بود. حداقلی ترین کار این است که دو طرف موجودیت دیگری را به رسمیت بشناسند و بعد بر سر مسائل دیگر مذاکره یا دعوا کنند.

    لایک

    1. حامد:

      من دادستان یا قاضی نیستم و این‌جا هم وبلاگه و نه محکمه که این‌قدر اسناد و مدارک مورد توجه قرار بگیره. من البته به منبع نوشته‌هام لینک می‌دم اما این‌که به منابع منابعم هم لینک بدم که دیگه کار من نیست و از عهده‌ی یک نفر خارج. من تلنگر می‌زنم و این تلنگرها شاید روشن‌گر باشن و شاید هم برای کسانی روشن‌گر نباشن. برای کسی که علاقه‌مند باشه این نوشته به اندازه‌ی کافی کلیدواژه‌ جهت جستجو در وب داره که بشه باهاش به جستجوی اطلاعات یا مدارک مورد نظر دست یافت.

      شما توی همین پاراگراف کوتاه هم گفته‌های خودتون را بر پایه‌ی مدرک نگفتید. حرف‌های اسرائیلی‌ها مشخص است و من نمی‌دانم کدام مورد از نظر شما مبهمه؟ اگر از طرف اسرائیل من حرفی زدم یا نقل قولی کردم که به صرف یک دقیقه وقت در اینترنت نمی‌شه درستی‌ش رو تایید کرد به من بگین.
      در مورد حماس، حماس در مقایسه به اسرائیل یه گروه کوچک و ضعیفه و مساله‌ی اسرائیل و فلسطین چندان به حماس مربوط نمی‌شه. حماس در واقع بهانه‌ای است برای ادامه‌ی سیاست‌های آپارتایدگونه‌ی اسرائیل. متاسفانه حماس در موقعیتی که امکانش بود به سوی تعادل حرکت کنه، اسرائیل و حامیانش این امکان رو ازش گرفتن و اصولا وقتی مردمی تحت فشار و قربانی خشونت باشن گرایش‌شون به افراط‌گرایی بیشتر می‌شه شاید به خاطر همین بود که حماس محبوبیت پیدا کرد.

      حرف من این نیست که حماس مقصر نیست، حرف من اینه که اصولا صحبت کردن بر سر مقصر بودن یا نبودن حماس بیراهه است. حماس که مدام اعضاش دستگیر شدن یا بمباران شدن کجا اصولا وقت یا فرصت این رو پیدا کرده که تبدیل به یک گروه متمدن کت و شلوار پوش و مودب بشه؟ یک حزب یا نهاد نیاز به بستر تاریخی داره و زمان که به تدریج جا بیفته و به سمتی بره که بتونه برای جامعه‌ی فلسطین مفید باشه. اما مگر اسرائیل این اجازه را به مردم فلسطین اصولا داده یا می‌ده؟

      از آن طرف اسرائیل یک کشور قدرتمند و با حامیان نیرومنده و به اندازه‌ی کافی امکانات، ثبات و قدرت داشته و داره که بخواد رفتارش رو به سمت صلح نهادینه متمایل کنه. کاری که اصولا در فلسفه‌ی صهیونیسم جایی نداره، چرا که این فلسفه اساسا مبتنی بر پست‌تر خواندن عرب‌ها بنا شده و نمی‌تونه حقوق برابر اون‌ها رو با شهروندان یهودی بپذیره.

      لایک

  11. بسم الله؛
    ممنون عزیز،
    دیدن مطالب مستقلی چون این، ورای تبلیغات و نفرت ها …؛ واقعا دلگرم کننده است؛

    این نکته هم باید ذکر می شد، جدایی از نقض نظامی آتش بس توسط اسرائیل، حماس در جواب به محاصره ی این چند وقت تحت فشار بود برای پاسخ گویی و انتقام، این محاصره با قطعی برق و … موجب کشته شدن خیلی ها در بیمارستان ها و … شد و نمی دانم چرا کسی اسم این ها را نمی گذارد جنایت جنگی؛
    بعضی درباره ی اینکه مصر با بستن گذرگاه رفح مقصر است سخن می گویند، ولی طبق قرار داد کمپ دیوید، اسرائیل درباره ی مرز مصر و غزه و خصوصا گذرگاه رفح حق وتو دارد!!
    بگذریم، این قصه پر غصه ی اشغال 60 ساله سر دراز دارد …

    لایک

  12. bale khob, hamnjoor ke dolate iran namayande iran nist, dolate aarab ham namaynde melatashon nistan, chon na irania onghadr ghaze dost hastan na aarab onghad bitavafot nesbat be hamkhonhashon,

    لایک

    1. زهره:

      نکته‌ی جالبی بود. ایرانی‌ها اون‌قدر که حاکمیت‌شون سنگ فلسطین رو به سینه می‌کوبه نسبت به این کشور حساس نیستن و بر عکس مردم عرب بسیار بیشتر از آن چیزی که سران‌شون نشون می‌دن نسبت به فلسطین حساس هستن.

      لایک

  13. اینکه اسرائیل 5 تا دروغ بزرگ گفته یا حماس سه تا راکت کوچک زده و…برای من بی ارزشه…همین فلسطینی ها دوشادوش صدام حسین علیه مردم سرزمین من جنگیدند…تازه قبل از غصه خوردن برای کودکان غزه باید برای کودکان بدبخت ایرانی که در فقر و عقب ماندگی به سر میبرند (تا پول نفت به حلقوم کثیف حسن نصرالله و خالد مشعل ریخته شود)گریست…خلاصه…غزه برای من به عنوان یک ایرانی فاقد کوچک ترین اهمیتی است. غزه بلوچستان است…کردستان است…خوزستان است و در یک کلام ایران است.
    شما هم خودت را خسته نکن…غزه دوباره با پول نفت ایرانی بدبخت…از نو ساخته خواهد شد.
    راستی تا به حال از درد کوئکان بلوچستان هم چیزی نوشتی؟ یا فقط زبان فارس تنها نشان ایرانی توست؟ هههمم؟

    لایک

    1. ایرانی:

      ایران کجاست؟ این کلمه از چند سال پیش متداول شده؟
      من منکر شخصیت حقوقی‌ای به نام ایران نیستم، اما این‌که بخواهیم این‌قدر این بحث ناسیونالیسم رو بزرگ کنیم که فکر آزاد و انسانیت عمومی ما رو هم تحت شعاع خودش قرار بده من باهاش مخالفم.

      اگر بحث شناسنامه یا خرید چلو کباب درجه‌ی یک باشه من ایرانی هستم.
      اگر بحث کشتار مردم در آفریقا یا آسیا یا آپارتاید در اسرائیل و یا نابود شدن محیط زیست و یا خیلی چیزهای دیگه باشه من خودم رو جهان‌وطن می‌دونم.

      لایک

  14. خوبه دیگه طبق تحلیل شما حماس هیچ گناهی ندارد و تمام تقصیرها گردن اسرائیله. حتما جماس از جمهوری اسلامی هم پول و اسلجه نمی گیره. حتما تو غزه کودتا نکرده و فلسطینی های دیگه رو به خاک و خون نکشیده. حتما موشک به کودکستان نزده. جالبه که شما برای هیچکدام از این ادعاهای واهیت که منو یاد فارس نیوز یا تلویزیون جمهوری اسلامی می اندازه زحمت بخودت ندادی یه لینک ناقابل بدی به یه منبع درست و حسابی. به هر حال امیدوارم ارتش اسرائیل ضربه سهمگینی به تروریستهای حماس و دیگر جانوران اسلامی در اونجا وارد کنه و شرشون رو بکنه.

    لایک

    1. ایرانی:

      جمهوری اسلامی ممکنه با حماس سمپاتی داشته باشه، ولی بیشتر در حد حرف هست تا در عمل. چطور می‌شه به حماس که در غزه است و از زمین و دریا محدود شده به اسرائیل و مصر اسلحه فرستاد؟

      لایک

  15. با سلام از اينكه به اين جزئيات اشاره كرديد خيلي ممنونم و از خوندن اين مطلب استفاده كردم‌، اين چند روز مطالب بسيار با ارزشي را از وبلاگ مورد مطالعه قرار دادم.
    اما جدي وقتي به اين خوبي مي نويسيد و اين تعداد بازديد كنند داريد، بهتره در مورد منابع مطالب دقت بيشتر به خرج دهيد و هر جمله اي را كه مي تواند ارزش معنايي مقاله و پست شما را تحت شعاع قرار دهد را با ذكر منبع نگارش كنيد. ، اين جوري يك مقاله و منبع با ارزش مطالعاتي تبديل مي شويد
    راستي دوست عزيز در مورد ، فروش زمين و نقطه آغاز ورود ( كه خود سبب بسيار دروغ هاي مهم شده است ) اسرائيلي ها به فلسطين هم بد نيست در مقاله اي ، البته با ذكر منابع مطالبي بنوسيد. ( من خودم تا اين لحظه منابع دقيقي ندارم )
    تا آن جا كه اين تصور در ذهن مردم جاي شده كه مقصر مردم فلسطين هستند كه زمين ها را فروختند . يكي از مهمترين ابهامات ايجاد شده ،در مورد بحث مالكيت زمين هاست كه مي گويند » اين فلسطيني ها بودند كه زمين هايشان را فروختن !‌» در حالي كه حتي مقدار اين زمين هاي فرخته شده بسيار كم بود و اكثر زمين هاي داده شده زمين هاي باز پس گرفته شده از سوي عثماني ها بوده است از سوي انگليسي ها به يهودي ها داده شد.
    موفق و پيروز باشيد

    لایک

    1. محسن:

      سعی‌ام این حست که دقیق باشه مطالبم، ولی به هر حال محدودیت‌هایی دارم. یک نفر هستم و توی فرصت‌هایی که بین کار پیش میاد می‌نویسم. یعنی زمان بیشتری ندارم که اختصاص بدم.
      تلاشم این بوده و هست که از کیفیت به خاطر کمیت نزنم.

      ممنون از راهنمایی شما.
      در مورد اون مطلب که اشاره کردین، اگر چیز جالبی پیدا کنم حتما خواهم نوشت.

      لایک

  16. بله، اسرائیل دروغ می‌گوید و جنایت می‌کند. آمریکا هم در حرف و در عمل بیش‌تر از اسرائیل حمایت می‌کند. با این همه مقصر اصلی وضعیت شوم فلسطینیان تنها خودشان هستند. مردم‌ای که بعد از شصت سال، همچنان از روش‌های شکست خورده استفاده می‌کنند، محکوم به شکست‌اند، چون خودشان این طور خواسته‌اند. حرف من این نیست که اسرائیل تقصیر ندارد، ولی وضعیت شبیه حکومت خودمان است در قبال آمریکا. هو و جنجال و هوچی‌گری، برای این که یک عده بدزند و جار بزنند که زیر بار زور نمی‌روند… البته مگر این که سنبه پر زور باشد که مجبور شوند جام زهر را سر بکشند. آن‌جا هم یاسر عرفات پول کمک‌های جهانی به مردم‌اش را می‌فرستد به حساب شخصی خودش. و حماس، که اتفاقن نکته‌ی تأسف‌آورش انتخاب دموکراتیک‌اش به قول این نوشته است، اندازه و زور خودش را نمی‌فهمد و چهار تا مو‌شک می‌زند و حداکثر دو غیر نظامی را می‌کشد که صدای صلح‌جویان منطقی‌‌ی اسرائیل را خاموش کند و بهانه‌ای به تندروهای وحشی اسرائیلی بدهد که بر طبل تعصبات کورشان بکوبند و دمار از روزگار آن مردم احمق‌ای که در «انتخابات‌ای دموکراتیک» (شاید هم مانند همان که احمدی نژاد را سر کار آورد) در آورند. وضعیت اسرائیل را نگاه کنید که در علم و تکنولوژی کجاست و این فلسطنیان که نمی‌دانم جز بچه پس انداختن چه کاری کرده‌اند کجاست.
    خلاصه کنم نظرم را، احمق خودکشی می‌کند، او را نمی‌کشند.

    لایک

    1. لرد شارون:

      تقصیر را گردن یک ملت آواره که ارکان اجتماعی‌شان دهه‌هاست از هم پاشیده و انسجام ارگانیک ندارند (نتوانسته‌اند داشته باشند به جبر تانک و سرنیزه) کار منصفانه‌ای نیست. بهتر است تیغ تیز کلامتان را متوجه کسانی کنید که هم امکاناتش را داشته‌اند و هم دانش‌اش را که سرزمینی خوب و آباد بسازند ولی به خاطر نگاه نژادپرستانه‌شان به جهان اطراف اسرائیل و فلسطین را به سرزمین درد و عذاب تبدیل کرده اند .

      لایک

  17. آقا تا کی ما ملت ایران باید دل به حال یه مشت در دزد عرب بسوزونیم؟ به درک که حمله کرده…بزار بزنه قال قضیه کنده شه بابا.

    لایک

  18. سلام
    مطلب جالب و جامعی بود. استفاده کردم. تا حالا دوستان به این جامعی ننوشته بودند. موفق باشید.
    در ضمن من هم نکاتی از ماهیت ضد بشری صهیونیسم از تورات فعلی و کتاب تلمود ذکر کردم. شاید در تحلیل صحیح اوضاع مؤثر باشه.
    http://tarnamaa.wordpress.com/2009/01/04/torat-telmud-yahood

    لایک

  19. ایراد من به نوشته ای بود که شما انتخاب و ترجمه اش کردید. همان طور که گفتم وقتی یک نوشته می خواهد گفته های دیگران را مورد راست آزمایی قرار دهد حتمن باید به شکلی دقیق آن گفته ها را نقل کند، در غیر این صورت آن نوشته اعتبار لازم را نخواهد داشت. بنابر این منبع شما یک نوشته ی نامعتبر بوده است.
    این که شما می گویید محکوم کردن حماس کار درستی نیست را قبول ندارم. البته من که حماس را محکوم می کنم، قبلش اسرائیل را بیشتر محکوم کرده ام. رفتار اسرائیل به هیچ وجه قابل دفاع نیست. اما اگر ما واقعن طرفدار صلح و آرامشیم باید به همه ی واقعیات و عوامل بروز خشونت توجه کنیم. این که ما تنها اسرائیل را بدون توجه به واقعیات موجود محکوم کنیم، راهی به سوی حل دائمی مشکل نخواهد گشود. هر چند ممکن است این فشارها برای مدت کوتاهی از شدت درگیری ها بکاهد اما مسلمن راه چاره نیست.
    اولین اقدام از سوی هر دو طرف پذیرفتن موجودیت طرف مقابل است. ما شاهد بوده ایم که حماس از فرصت تشکیل یک دولت که برای فلسطینیان مهیا شده بود، سو استفاده کرد. حماس وارد ساختاری شد که می دانست، بر توافقات صلح استوار است و این ساختار با تایید موجودیت اسرائیل شکل گرفته است. حماس اگر واقعن با روند صلح مخالف بود و اگر نمی خواست موجودیت اسرائیل را بپذیرد نمی بایست وارد این ساختار شود. به نظر من حتا اگر اسرائیل به قول شما دنبال ایجاد خشونت باشد، حماس نمی بایست بهانه به دستش بدهد.

    لایک

    1. حامد:

      من نمی‌دونم شما ایرادت به کجای نوشته است که مدام تاکید می‌کنید ایراد داره. اوکی من حرفی ندارم نوشته به هر حال از من نیست و شاید ایراداتی داشته باشه ولی شما هم خوبه که به من بگی کجاش درست نیست.

      در مورد بحث حماس من تایید می‌کنم که حماس گروه تندرویی هست و این رفتار تندروانه در نهایت به سود اسرائیل تموم می‌شه و شاید هم به سود حماس ولی نه به سود مردم فلسطین. بحث من این نیست که حماس مثلا پاک و منزه است و قابل نقد نیست بحث من اینه که اصولا در برابر خشونت و اعمال قدرت بی‌نظیر، مستمر و سیستماتیک اسرائیل بحث از حماس کردن و دنبال مقصر در فلسطین گشتن راه به بیراهه رفتن است.

      لایک

  20. آره منم با شما موافقم … اصلا کل دنیا تروریستن!!!ولی من نمیدونم چرا اگه یه عرب آشغال داره میمیره تو اینجا ازش حمایت میکنی…؟؟؟
    مگه این همه آدم که دارن تو آفریقا میمیرن آدم نیستن .برو سنگ اونارو به سینه بزن.یا نه اصلا چرا سعی نمیکنی به فکر این همه بدبخت که تو کشورته باشی؟؟؟
    میدونی چرا؟؟؟
    کشور نداری!!!
    میدونی وقتی یکی کشور نداره دیگه چی نداره؟؟؟

    لایک

  21. دروغ هر چه قدر هم بزرگ باشه ادم عاقل با کمی فکر و تامل به دروغ بدونش پی میبیره . پس به جای رونمایی دروغها مردم رو به تعقل دعوت بفورمایید

    لایک

    1. meemarbaba:

      ممنون از کامنت‌تون. باور کنید من هم تلاشم همینه که کمتر عصبانی بشم یا احساسی برخورد کنم و منصف و معقول باشم و همین‌رو هم به دوستانم توصیه می‌کنم. حالا چقدر موفق بوده‌ام یا هستم رو دیگه شما باید بگین.

      باز هم ممنون .

      لایک

  22. نمیدونم شما تا چقدر در راه عملی کردن این تفکراتی که داری تلاش می کنی. اما کاش کسانی که همچین تفکراتی دارند در خانه های خودشون میموندند و بیشتر دعا میکردند و اینچنین جهان رو به آتش نمی کشیدند و با شعله ور کردن آتش جنگ ها مردم که در هرجایی زنان و کودکان هم جزوشون هستند رو به کشتن نمی دادند.

    لایک

    1. سروش:

      من جز نوشتن فعلن کار خاصی انجام نمی‌دم. یعنی چیز بهتری به فکرم نرسیده. فکر می‌کنم در حد خودش به هر حال بی‌اثر نباشه، اگر چه خوب خیلی کم تاثیره بی‌شک.

      لایک

  23. خوشحال ميشم اگر اين لينك رو ببينيد و بعد بگيد كه اسرائيل دروغ ميگه كه حماس از مردم بي دفاع به عنوان سپر انساني استفاده ميكنه يا نه ؟
    http://uk.youtube.com/watch?v=ES54GL25xFs&feature=channel_page

    وقتي كه حماس تجهيزات و مهمات رو در مسجد ، خانه ، و ساير اماكن عمومي مستقر ميكنه از اونجا شليك ميكنه اسرائيل هم ميزنه
    بايد گفت اين كار حماس بسيار كثيف و ضد انساني هستش

    لایک

    1. عیسی:

      متاسفانه به خاطر سرعت کم اینترنت نتونستم فیلم رو ببینم. به هر حال واقعیت اینه که غزه جای کوچکیه و خیلی از این موشک های دست ساز هم توی خانه ها و نه کارخانه ها تولید می شه و ذاتا از نقاط شهری قابل تفکیک نیست.
      ممنون به خاطر لینک فیلم هر وقت تونستم نگاهش می کنم.

      لایک

  24. حجم مطالب بالا بیش از حد شده اما در حد امکان سعی در پاسخگویی دارم.
    1)- میزان زمینهای فروخته شده از طرف فلسطینیان بیش از 3% وضعیت فعلی نبود است. که همین 3% هم به صورت پراکنده و جزیره ای بوده است.

    2)- تکرار این امر باعث شده که کسی نپرسد که اساسا چرا باید اسراییل در سرزمین فلسطین تشکیل شود؟

    3)- نقش گروههای ترروریستی صهیونی همچون هاگانا در فرار فلسطینیها از سرزمینشان چه بوده است؟ قتل عام دیر یاسین و صبرا و شتیلا.

    4)- نمیدانم چرا از طرف فلسطینیها باید همیشه آیه و دلیل ارایه شود اما از آن طرف دلیل لازم نیست؟

    5)- لینکی برای قرارداد اسلو پیدا نکردم اما این قرارداد بسیار احمقانه بسته شد که تنها پس از 10 سال از بسته شدنش شخص یاسر عرفات آن را فریب مصر و غرب و اسراییل خواند و تنها پس از 8ماه از این سخن، وی را با مواد رادیو اکتیو مسموم و کشتند!

    6)- در قانونی بودن دولت فلسطینی حماس شکی نیست چون بنیاد کارتر رییس جمهور سابق ایالات متحده بر آن نظارت داشت و آنرا تایید کرد!

    7)- در این انتخابات 67% فلسطینیان حرکت اسلامی حماس را برگزیدند.

    8)- بیش از 45 نفر از اعضای دولت و مجلس حماس که در بین آنها رییس مجلس نیز حضور داشت دو ماه پس از تشکیل بازداشت شدند؟!

    9)- از ابراز همدردی دوست یهودیمون متشکرم اما ایشون باید بدونه در این بازی تنها کسی که حمایت میشود همیشه صهیونها هستند که متفاوتند از یهودند و فلسطینیها همیشه سرکوب شده اند!

    10)- اگر فلسطینیها خیری از قراردادها دیده بودند هرگز حماس و گزینه مقاومت را انتخاب نمیکردند!

    11)- این دروغ نیز بارها تکرار شد تا جا بیفتد، حساب فلسطینیهای سلطه یعنی فتح و ساف از سایر گروهها جدا است. اگر در جنگ فلسطینیهایی با صدام بر علیه ایران میجنگید گروههای مقاوم نبودند. شما اگر دلیل دارید بیاورید و خواهش میکنم اعلام تسلیت برای صدام را دلیل نیاورید که برای همین هم سندی موجود نیست!

    12)- در نهایت چند نکته را بر اساس سند بنیاد جهانی صهیون ذکر میکنم(در اساسنامه این بنیاد موجود است.)
    12/1)- سرزمین صهیون از نیل تا فرات است و حتی هر کجا تنها یک یهود باشد آنجا مرز سرزمین اسراییل است!
    12/2)- غیر از یهود انسانی نیست و اگر هستند حیواناتی انسان نما هستند. (میدانم زیاده روی به نظر میاید اما عین واقعیت است!)
    12/3)- کشتن و غارت اموال غیر یهود بر یهود حلال که واجب است و این عمل نیز نه غارت است و نه قتل!
    12/4)- …
    می دانم که ذکر این چند نکته غلوآمیز و دروغ پردازی به نظر میرسد اما دلیل آن را سند و اساسنامه بنیاد صهیون میآورم.

    13)- همه را گفتیم اما این نکته را هم متذکر میشوم که خدایی هم هست و قدرت حماس باعث شد ارتش صهیون 4 سال پیش از غره فرار کند همانجور که از جنوب لبنان فرار کرد و به یاری حق و اخلاص مردم غزه این اتفاق دوباره تکرار خواهد شد.

    14)- تاریخ هم نشان داد که اسراییل تنها زمانی پای میز مذاکره مینشیند که مقاومتی از جانب فلسطینیها رخ داد. اسلو پس از انتفاضه اول رخ داد.
    کمپ دیوید پس از انتفاضه دوم رخ داد.

    15)- ارتشهای عربی در بهترین حالت تنها 6 روز مقاومت کردند در حالی که از 3 کشور مختلف به پهنای مصر، اردن ، سوریه تشکیل شده بود اما باریکه ای به طول و عرض محدود تا کنون 9 روز دلیرانه مقاومت کرده است.

    16)- حماس از تمام مردم فلسطین تشکیل شده است!شاخه نظامی دارد و عملیات انجام میدهد اما فکر نکنم هیچ عقل سلیمی مقاومت را با تروریسم یکی بداند همانجور که نمیشود مقاومت مردمی فرانسه را در برابر ارتش نازی ترور نام نهاد.

    17)- باز هم تکرار میکنم که چه کسی به انگلیس مجوز داد که دولت صهیون در سرزمین فلسطین تشکیل شود!

    در پایان: «آنها که با همه چیز برای هیچ می جنگند، چگونه می توانند بر گروهی فایق آیند که برای همه چیز می جنگد حتی با هیچ چیز! گروه اول هر چند کثیر و گروه دوم هر چند قلیل»

    ——————————————————————————————————————–
    بامدادی: ممنون از این کامنت مفصل و جالب.
    خیلی از این نکته‌ها رو من در جریان نبودم و به خصوص اون بندهایی که از اساس‌نامه‌ی صهیونیسم ذکر کردید (اگر نقل دقیقی شده باشه) واقعا هولناک هستن. اسرائیل و حامیان‌ش، داستان 1984 جورج اورول را به شیوه‌ای دیگر بازنویسی کرده‌اند، یعنی بازنویسی تاریخ به شیوه‌ای که قدرت می‌خواهد. این کار را همه‌ی قدرت‌مندان تاریخ انجام داده‌اند اما در این ابعاد، یعنی عوض کردن تاریخ شصت ساله‌ی یک سرزمین و وارونه‌ جلوه دادن مهاجم و مدافع کاری‌ست منحصر به فرد.

    لایک

  25. خیلی جالب نوشته بودید. متاسفانه رسانه ها قدرت زیادی دارند و توانسته اند این موارد را جا بیندازند. هرچند با وجود اینترنت و کاربرانی که می توانند مستقل از این رسانه ها فکر کنند، می توان همیشه امیدوار بود که حقیقت روشن شود.
    ————————————————-
    بامدادی: بله با ظهور رسانه‌های اجتماعی، اطلاعات عمومی مردم جهان از اوضاع و احوال جهان بالاتر رفته. این موضوع روز به روز کار «مهندسان افکار» رو در کانالیزه کردن ذهن مردم مشکل‌تر می‌کنه.

    لایک

  26. نگاه‏تان جانب‏دارانه است. جنگ بین عده‌ای متعصب وحشی‌ی زورمند و عده ای متعصبِ وحشی احمقِ ضعيف است. بعد شما تنها به آن تفاوت زورمند و ضعيف‌شان چسبيده‌اید. کاری که حماس يا هر گروه تندروی فلسطينی ديگری انجام می‌دهد، در جهت منافع حکومت ايران و تندروهای اسرائيلی است و در تضاد با منافع فلسطينی‌هايی که می‌خواهند زنده‌گی کنند. می‌دانستيد اسرائيل برای تفرقه انداختن در ميان فلسطينيان، در دهه هشتاد از حماس حمايت می‌کرد؟ و دور از ذهن نيست که گروه‌های تندروی اسرائيلی همچنان از زير به حماس کمک کنند.
    دشمن دانا به از نادان دوست. و بگذريم که در دوستی حماس شک است.
    ————————————————————–
    بامدادی: من منکر این نیستم که اسرائیل از رشد بنیادگرایی در فلسطین حمایت می‌کند. این خواست و تمایلش را به خصوص در زمانی که حماس در انتخابات پیروز شد نشان داد، یعنی این پیام را به فلسطینی‌ها داد که من دوست ندارم از طریق صندوق‌های رای حکومت کنید، شما باید رادیکال باقی بمانید تا من بتوانم بهانه‌ی کافی برای سرکوب شما داشته باشم.

    ریشه‌ی این فتنه در سیاست‌های نژادپرستانه‌ی اسرائیل است که نمی‌خواهد فلسطینی‌ها را به عنوان انسان‌های هم‌سطح با یهودی‌ها بپذیرد. این ریشه‌ی ماجراست و تا وقتی که عوض نشود، مشکل اسرائیل و فلسطین حل نخواهد شد.

    لایک

  27. 0- هم حماس، هم آمریکا و هم اسرائیل از ترور استفاده می‌کنند. اساسا ترور برخلاف آنچه گفته می‌شود یکی از ابزارهای مؤثر و بسیار کارآمد برای تغییر معادلات سیاسی است. ترور رهبران چپ (به‌ویژه چپ نو) در اقصی‌نقاط جهان توسط CIA در دهه‌های گذشته نمونه‌یی برای این مدعاست. اما تروریست بودن آمریکا و اسرائیل چیزی از گناه حماس کم نمی‌کند. کشتار انسان‌های بی‌گناه (از جمله شهروندان بی‌گناه اسرائیل) در هرجای جهان و به‌هر طریق ممکن محکوم است.
    ***
    1- دروغ اول: حماس در یک انتخابات آزادانه به‌قدرت رسید. در این تردیدی نیست؛ اما انتخاب دموکراتیک دلیلی بر حقانیت یک پدیده نیست. همانگونه که جورج بوش در یک انتخابات آزادانه و دموکراتیک به‌قدرت رسید ولی بسیاری از سیاست‌های او به نتیجه‌ی درستی منجر نشده است. اساسا نتیجه‌ی دموکراسی همیشه مثبت نیست؛ در هرحال مردم می‌توانند به آنچه می‌خواهند رأی بدهند و البته هزینه‌های انتخاب خود را نیز بپردازند. در ضمن ادامه‌ی عملکرد حماس پس از انتخابات دموکراتیک نبود- مثال: کودتای علنی در نوار غزه و خلع قدرت از دولت محمود عباس که اتفاقا آن دولت هم در یک انتخابات دموکراتیک پیروز شده بود.
    + حماس مرکب از دو شاخه‌ی سیاسی/نظامی است؛ اما این به‌معنای عدم مسئولیت شاخه‌ی سیاسی در برابر اقدامات شاخه‌ی نظامی نیست؛ همانگونه که شورای ملی مقاومت (شاخه‌ی سیاسی مجاهدین خلق) مسئول اقدامات تروریستی میلیشیای مجاهدین است.
    ++ تقصیر از سیاست‌های اسرائیل نیست؛ همانگونه که می‌دانیم، بافت پیچیده‌ی جمعیتی در نوار غزه و البته پنهان شدن تروریست‌های حماس در میان مردم امکان هرگونه ابتکار عمل در سیاست‌گذاری‌های سیاسی/اقتصادی/نظامی را از اسرائیل و هرکشور دیگری سلب می‌کند.
    ***
    دروغ دوم: مغلطه (با ابراز تأسف)- استقرار ناحیه‌ی ویژه‌ی امنیتی مطابق هیچ معاهده‌ی بین‌المللی تخلف از آتش‌بس محسوب نمی‌شود. اگر هست، لطفا با ذکر دلیل و مدرک استناد بفرمایید.
    + مغلطه (2): حماس هرگز به آتش‌بس وفادار نماند؛ اتفاقا می‌توان به اخبار صدا و سیمای جمهوری اسلامی در دوران آتش‌بس، به‌عنوان یک سند معتبر استناد کرد! با این‌حال تردیدی نیست که عملکرد اسرائیل در ادامه چندان مناسب نبود و بهانه‌ی کافی را در اختیار تروریست‌های حماس قرار داد.
    ***
    دروغ سوم: حتی در صورت صحت ادعای شما، و با وجود سلاح‌هایی که به‌تعبیر شما «خشک و تر را نابود می‌کند (می‌سوزاند)»، اسرائیل چه نیازی به بمباران مناطق مسکونی داشت؟ می‌توانست به‌جای پذیرش ریسک محکومیت بین‌المللی، به‌سادگی هرچه تمام‌تر «اردوگاه‌های حماس» را هدف قرار دهد. صدالبته که خود حماس نیز به حضور نیروهایش در میان مردم اذعان نموده است. استدلال مناسبی ارائه نکردید آقای بامدادی.
    ***
    دروغ چهارم: از استدلال‌های شما در این قسمت متأسفم، چون پیداست که شخصی چون شما آگاهانه مغالطه کرده است: گمان نمی‌کنم آن قدر بی‌اطلاع باشید که ندانید در چارچوب صلح 1967، مصر موظف به بستن بی‌قید و شرط گذرگاه رفح است و هرگونه تخطی‌اش از این قرارداد، به‌منزله‌ی اعلام جنگ آشکار به اسرائیل است.
    + اساسا تردیدی نیست که دموکراسی در منطقه‌ی خاورمیانه وجود خارجی ندارد؛ چه در ایران و چه در کشورهای عربی، و دولت‌های عرب نیز همانند نظام الهی ما برآمده از رای مردم نیستند؛ اما بی‌شک می‌دانید که شیوه‌ی برخورد دیپلماتیک دولتی بسیار متفاوت است از تظاهرات ملّت‌ها، و می‌دانید که به‌حکم سیاست و دیپلماسی، رهبران کشورها باید بکوشند حتی با دشمنان خونی خود سر میز مذاکره نشسته و به‌رغم توده‌هایی که شعار «مرگ بر…» و… سر می‌دهند، منازعات و اختلافات خود را به‌طریقه‌ی دیپلماتیک حلّ و فصل کنند (ایران- عراق؛ صلح 598). لابد از «دولت‌های منفعل و خودفروخته‌ی عربی» انتظار ندارید که با اقتدا به نظام مقدس جمهوری اسلامی، به‌خاطر مردم یک سرزمین دیگر که هیچ ربطی به ملّت خودشان ندارند، با کشوری دیگر وارد جنگ شوند.
    ++ توجیه مناسبی برای «ضدکودتای :)» حماس علیه «دولت دموکراتیک (برآمده از رای مردم) فتح» ارائه نکردید جناب بامدادی.
    ***
    دروغ پنجم: اما این مورد آخر را کاملا درست می‌فرمایید بامدادی عزیز، با شما موافقم. مردم «مظلوم» غزه بالاخره به‌زور هم که شده باید بفهمند که نمی‌توانند با مشتی شعار پوچ و احمقانه خود را گول بزنند؛ باید بفهمند که ناچارند موجودیت اسرائیل را به‌رسمیت بشناسند؛ اگرنه بر سرشان همان خواهد رفت که ایرانیان بر سر آشور آوردند…

    —————————————————————–
    بامدادی: در مورد استفاده از ترور توسط دولت‌ها توافق داریم، اشاره‌ی من به استاندارد دوگانه‌ای بود که اعمال می‌شه. یعنی ترور محدود و ضعیف حماس بزرگ جلوه داده می‌شه و ترور بزرگ، نظم‌یافته و نیرومند اسرائیل (یا دیگران) کوچک یا اصولا صفر.

    در مورد انتقاداتی که بر دموکراسی پارلمانی و مانند آن هست من هم کاملا با شما هستم و می‌توانیم مفصل صحبت کنیم، اما فراموش نکنید که وقتی در مورد موضوعات بین‌المللی و محکوم کردن رفتار دولت‌ها صحبت می‌کنیم باید در چارچوب پارادیم پذیرفته شده صحبت کنیم، یعنی بتوانیم به چیزی که وجاهت بین‌المللی داشته باشه دست بیاندازیم. انتخابات آزاد یک موضوع پذیرفته شده‌ی مثبت و مورد وفاق جهانیان است (حتی دیکتاتورها هم مدعی داشتن انتخابات آزاد هستند). در مورد ادامه‌ی حرکت حماس که دموکراتیک بود یا نبود اشاره‌ای در این نوشته نشده.

    توضیحات شما دروغ اول را نقض نمی‌کند. چون اسرائیل افراد غیرنظامی را هدف قرار می‌دهد و اگر قرار باشد این حق را به اسرائیل بدهیم که تک‌تک اعضای حماس را بکشد، لابد باید مطابق همین استدلال این حق را به حماس بدهیم که تک تک افراد دولت اسرائیل را ترور کند. واضح است که دادن یک جانبه‌ی چنین حقی به اسرائیل استاندارد دوگانه است.

    دروغ دوم مغلطه نیست. تعیین ناحیه‌ی ویژه‌ی امنیتی داخل مرزهای غزه که به سربازان اسرائیلی مجوز شیلیک هم داده شده باشد ناقض آتش بس است. مثل این‌که حماس هم یک ناحیه داخل اسرائیل مشخص بکند و بگوید هر کس این‌جا بیاید با تیر می‌زنمش. همین‌طور اسرائیل در پنجم نوامبر 2008 به تاسیسات حماس حمله کرد و آتش‌بس را عملا به صورت یک‌جانبه نقض نمود.
    دروغ سوم: متوجه نشدم مشکل شما با کجای این قسمت است؟ این‌که چرا اسرائیل مناطق مسکونی را بمباران کرد بحث بی‌موردی است. اسرائیل حق بمباران مناطق مسکونی را ندارد. همان‌طور که گفته شد حماس که فقط یک گروه نظامی نیست که به یک پادگان محدود شود. حماس مانند یک دولت وزارت‌خانه و پلیس دارد و اعضایش هم در خانه‌هایشان در شهر زندگی می‌کنند. بمباران کور مناطق شهری به این بهانه که عضوی از حماس جایی در یکی از این آپارتمان‌ها مسکن دارد جنایت جنگی محسوب می‌شود.

    دروغ چهارم: مصر با تاخیر زیاد گذرگاه را برای مجروحان باز کرد. بحث نوشته هم همین بود، که کشورهای عربی به خاطر فشارهای وارده از سوی آمریکا آزادی عملکرد ندارند. من که جایی نگفتم بر سر میز مذاکره ننشینند یا وارد جنگ شوند. کشورهای عربی منطقه در صورت هماهنگ‌ بودن می‌تواند به روش‌های مختلف «پای همان میزهای مذاکره» بر اسرائیل فشار وارد کنند، البته در صورتی که چنین عزمی داشته باشند.
    نپذیرفتن برنده شدن حماس در انتخاباتی به شهادت سازمان‌های بین‌المللی آزاد برگزار شده بود خود نوعی کودتاست و پاسخ‌های بعدی حماس هم متعاقب همین «بر هم زدن قوانین بازی» بود. بحث تایید یا عدم تایید رفتار حماس نیست، بحث این است که حماس در انتخابات پیروز شد، نپذیرفتند و قاعده‌ی بازی به سمت خشونت کشیده شد.

    دروغ پنجم: مردم غزه خیلی وقت است که فهمیده‌اند صهیونیسم به آن‌ها به عنوان انسان‌هایی درجه‌ی دوم نگاه می‌کند.

    لایک

  28. اين نوشته‏ی بسيار خوب از نظر من را هم از وبلاگ «آقا اجازه؟» بخوانيد، اگر نخوانده‏ايد:
    باز هم جنگ در فلسطین، داستان های تکراری و کاسه های داغ تر از آش ایرانی

    ———————————————————————-
    بامدادی: ممنون. این نوشته را خوانده‌ام و ارادت خاصی به این وبلاگ دارم اگر چه همیشه با نظراتش موافق نیستم.

    لایک

  29. هم مقاله رو خوندم و هم کامنت‌ها رو. چیزی که برام خیلی‌ جالبه اینه که با اینکه جمهوری اسلامی خیلی‌ تلاش میکنه تا مردم رو در جریان وضع فلسطین قرار بده، اما یا اطلاعاتی‌ که میده غلطه یا مردم ما اصلا هیچ تمایلی به شنیدن واقعیت ندران. اگر کامنت‌ها رو خوب بخوانیم میبینیم که بیشتر سوال‌ها از روی نه آگاهیه. نه تاریخ رو خوب میدونیم و نه حاضریم بخونیم، یا کمی‌ هم به جای موسیقی لوس آنجلسی گوش دادن، اخبار بشنویم و ببینیم در دنیا چه می‌گذره. ما مردم فقط قسمتی‌ از داستان رو میخونیم و باقیش رو خودمون میسازیم. به نظر ما ایران حتما به فلسطین کمک میکنه، که البته میکنه، و به همین دلیل فلسطینی‌ها تروریست هستن. کسی‌ نمیپرسه چطور اسرایل به خودش اجازه میده دور یک منطقه دیوار بکشه؟ مردم رو توی خونهٔ خودشون زندانی کنه؟ بهشون هشدار بده که ما میاییم و بمب می‌زنیم، فرار کنین، اما همهٔ مرز‌ها بستن و مردن حتا نان برای خوردن ندران. ما به جائ اینکه کمی‌ فکر کنیم و به خاطر خصومت با جمهوری اسلامی، به کشتار مردم غیر نظامی راضی‌ نشیم، بر عکس حاضریم نسل فلسطینی از روی زمین برداشته بشه… شرم بر ما. امروز چهل نفر توی عراق مردن، و من چون پدر کشتگی با عرب داریم، اهتلمالن، ککمون هم نمیگذره.
    ——————————————————————————-
    بامدادی: اطلاع‌رسانی در زمینه‌ی فلسطین در بیشتر رسانه‌های مهم «داخلی» و همین‌طور «خارجی» مخدوش است. ببیننده یا خواننده سردرگم می‌شه و نمی‌تونه تحلیل کنه.

    لایک

  30. يااهل العالم غزه مظلوم است.
    محو اسرائیل تیتر اول رسانه های جهان میشود.
    شما را به خدا هیچ حقی را برای اسرائیل قائل نشوید بروید و تاریخ سال 1948 را بخوانید که چگونه لبنان مستعمره فرانسه شد قولی که بعد از جنگ جهانی دوم انگلیس به یک عده یهودی صهیون آواره در سراسر جهان داد تا کشوری مستقل برای آنها در دل خاورمیانه بسازد تا اعراب و کشورهای دیگر تحت کنترل باشند بروید و بخوانید که چگونه بیش از نیمی از کشور فلسطین را بنام خود ثبت کردند بروید و نقشه های جهان را در 70-80 سال پیش ببیند اصلا کشوری بنام اسرائیل موجودیت نداشته پس الان چه حقی بری آنها باید قائل شد جز اینکه به همان جایی بر گرددند که 60 سال پیش از آنجا آمدند.
    —————————————————————————-
    بامدادی: واقعیت تلخه.
    به هر حال عمل‌گرایی و واقع‌گرایی و همین‌طور قوانین بین‌المللی اجازه‌ی محو اسرائیل رو نمی‌ده. یعنی باید پذیرفت که کشوری به نام اسرائیل وجود داشته باشه با مردمانی که لزوما اشغال‌گر نیستن. حرکت جهانی نباید برای محو کردن اسرائیل باشه، بلکه باید به سمت استقلال فلسطینی‌ها و به رسمیت شناخته شدن حقوق پایمال شده‌شون باشه. این چیزیه که بیشتر مردم فلسطین هم قبول دارن، یعنی حاضر هستن مرزهای 1967 رو. که البته اسرائیل قبول نداره، و سراسر کرانه‌ی باختری پر از شهرک‌های یهودی نشینه.
    به نظر من باید برای راه حل دو کشوری تلاش کرد.
    و البته باید تلاش کرد که مصونیت اسرائیل در قبال جنایت‌هایی که مرتکب می‌شه از بین بره. کاری بسیار دشوار، چون در دنیای امروز فقط کشورها یا دولت‌هایی تحت تعقیب قانونی قرار می‌گیرند که دولت‌های بزرگ بخوان یا دست کم مخالفش نباشن.

    لایک

  31. مطلب بسیار بسیار جالبی بود
    واقعا مفید و جالب بود
    بسیار متشکرم

    ————————
    بامدادی: ارادتمند هستم. خوشحالم که مورد توجه قرار گرفته.

    لایک

  32. من با صحبتهای لرد شارلون در بالا کاملا» موافقم. حماس هم مقصر است…همانطور که محق دانستن اسراییل در کشتار(مطابق نظر برخی ها)بسیار زننده وجنایت است ،اگر در این کشتار مردم بیگناه نقش حماس راهم فراموش کنیم باز هم به بیراهه رفته ایم . چرا حماس هم مقصر است :
    اسرائیل سه سال پیش شهرک های یهودی نشین در نوار غزه را برچید و نظامیان خود را از این منطقه خارج ساخت، گروه های فلسطینی از آن زمان تا کنون، هزاران موشک دست ساز و گلوله خمپاره را از فراز مرز به سوی هدف هایی در داخل اسرائیل شلیک کرده اند که اگرچه تلفات محدودی داشته، زندگی روزمره ساکنان بخش های وسیعی از جنوب این کشور را مختل کرده است.
    جنبش حماس از روز 19 دسامبر، که اصرار مصر برای تمدید آتش بس شش ماهه با اسرائیل را نادیده گرفت، تا آغاز حمله اسرائیل در روز 27 دسامبر، حدود سیصد موشک به سوی اسرائیل پرتاب کرد، و تا این حد، اظهارات مقامات اسرائیل که علت حملات خود را اقدامات تحریک آمیز حماس خوانده اند ادعایی کاملا بی پایه نیست.
    البته می توان کنار گود نشست و گفت که تنها چند اسرائیلی در اثر موشک های فلسطینی کشته شده اند، اما باید در نظر گرفت که نمی توان در جهان دولتی را یافت که در زمانی که با انتخابات عمومی مواجه است، نسبت به موشک پرانی به سوی شهروندان خود، ولو موشک هایی کم اثر، بی تفاوت باقی بماند.
    در ماه های اخیر، حماس موشک های پر قدرت تری را به طور قاچاق وارد غزه کرده و می تواند برخی از شهرهای اسرائیل را که قبلا دور از تیررس قرار داشت هدف قرار دهد و این وضعیت، یادآور شرایط در مرز شمالی با لبنان و تهدیدی است که حزب الله، یعنی گروهی که به نابودی اسرائیل متعهد است، با در اختیار داشتن موشک های قدرتمند تحویلی ایران متوجه شهرهای شمالی اسرائیل می کند و طبیعی است که اسرائیلیان مایل نباشند همین وضعیت در مرز غزه تکرار شود.
    حماس در ورود به نبردی نابرابر، به کاری نابخردانه دست زد و علاوه بر افراد مسلح حماس، دهها غیر نظامی و مامور پلیس فلسطینی نیز که نمی توان آنان را نفرات مسلح تلقی کرد، در اثر بمباران اسرائیل کشته شدند.
    ——————————————————————————-
    بامدادی: تا جایی که من برداشت کردم از چیزهایی که خوندم و دیدم اسرائیل هیچ‌وقت صلح نکرده و اگر هم کرده در حرف بوده و در عمل همان تهاجم‌ها و کشتار و سیاست‌های نژادپرستانه و ضدبشری رو ادامه داده. چه جای انتقاد از گروهی مانند حماس که دست به تندروی بزنه وقتی اسرائیل خود از تندروترین تندروهای جهان هم تندروتره؟

    لایک

  33. ِDOWN WITH ISRAEL
    ——————————————————
    بامدادی: بهتره بگیم «مرگ بر استاندارد دوگانه». اگر شیوه‌ی برخورد با مردمان مختلف تابع قوانین دوگانه‌ای نبود دنیای بهتری می‌داشتیم.

    لایک

  34. سلام جناب بامدادی…
    نوشته ها و همچنین درک منشور اخلاقی شما قابل احترام و ستودنی است…

    اول از همه یه گله ای که من نسبت به این اعراب دارم:

    اما مگر همین گروه حماس برای مرگ صدام جنایتکار عزای عمومی اعلام نکرد و تشیع جنازه نمادین برگزار نکرد؟ در روز های آغازین انقلاب 57 مگر یاسر عرفات خائن به ایران نیامد و چه کمک ها که به او نشد؟! کجا بودند برادران عرب و فلسطینی ما در هنگام جنگ ایران و عراق؟! انها به کدام طرف جنگ کمک کردند؟ آنهایی که نمک خوردن و نمکدان شکستند…
    ______________________________________________
    جنگ در هر صورت بد! است و کسی منکر آن نیست…
    اما چه کسانی با بستن بمب به خود به میان جمعیت می روند؟(فلسطینی ها) و چه کسانی بمب و موشک به سر مردم می ریزند؟ (اسرائلی ها) هر انسانی با دیدن این صحنه ها مسلما ناراحت و متاسف خواهد شد.
    خوب لازمه تمامی این اعمال هم آتش بس، گفتگو و صلح هست که طرفین باید انجام دهند!و وظیفه سایر کشور ها هم کمک به این عمل هست….

    با تشکر

    لایک

  35. بامدادی جان نوشته خوبت را پیرامون نقش رسانه ها و دروغ پردازی هایشان در جنایات جاری در غزه بر روی بخش نگاه دیگران رسانک قرار دادم . در این لینک می توانی ببینی ؛
    http://www.resanak.ir/spip.php?article299
    ممنون
    امیر.ی
    ————————————————————————————-
    بامدادی: ممنون هستم از توجه شما.

    لایک

  36. جناب بامدادی :
    در کل با ابراز خشونت در هر نقطه ای از جهان بر علیه هر انسانی فارغ از رنگ و دین و نژاد مخالفم .
    *اما به نظر من عامل اصلی کشته شدن افراد غیر نظامی در غزه خود حماسه که بین مردم عادی پناه میگیره . کاری که حزب الله در جریان جنگ 33 روزه کرد و ارتش اسرائیل فیلمهای ماهواره ای شلیک موشک از ساختمونای غیر نظامی رو تو cnn و bbc پخش کرد
    *.اینکه افراد کمتری از اسرائیل کشته می شن دلیل کمکاری ! و یا خویشتن داری و یا نوع دوستی حماس نیست .اتفاقا اونا تموم تلاششونو برای ضربه زدن می کنن .اما به دلیل حرفه ای نبودن و نداشتن تجهیزات مناسب و شلیک های کور قادر به این کار نیستن.ضمن اینکه تجهیزات دفاعی در اسرائیل پیشرفته تره (مثل آژیر خطر و پناهگاه و … )در حالیکه در غزه وجود نداره .همچنین در اسرائیل جون یک انسان هم ارزشمنده و دولت با تموم توان سئی در حفاظت از شهروندانش داره .برخلاف حماس و اصولا مسلمونا که مردم رو برای گوشت دم توپ می خوان و به عنوان شهید!!! می فرستن اون دنیا.
    .*همه ی دنیا فهمیدن که بر هم زننده ی آتش بس حماس بوده اما شما می گی اسرائیل به اون پایبند نبوده .میشه موارد عدم پایبندی رو ذکر کنی ؟ شما تو خیابون داری راه میری و وقت و بی وقت موشک میاد روی سرت و توی خونت، آیا هیچ دولتی می تونه نسبت به این موضوع بی تفاوت باشه ؟ البته بجز دولت جمهوری اسلامی که اینهمه به شهرمندانش توی همین ممالک عربی توهین میشه و یا افرادیرو که تو سیستان و پاکستان کشتن و آب از اب تکون نخورد .مشکل ما اینه که توی این مملکت داریم زندگی می کنیم و ارزش جان یک شهروند برای دولتش واسمون قابل حضم نیست .
    ضمنا عربها چه در گذشته و چه در حال دوست ما نبودن و اگه بعضی اوقات از در دوستی در اومدن از ترس و یا از نیاز بوده .مطمئن باشید اگه جریان کمکهای ایران به این حضرات قطع بشه اینا هم میشن امارات و … و واسمون شاخ و شونه میکشن .
    همینطور دوستی که گفتن کشتن و غارت اموال غیر یهود بر یهود حلال که واجب است و این عمل نیز نه غارت است و نه قتل نمی دونم این جمله رو از کجا آوردن اما اگر خوب دقت کنید این خیلی شبیه ایه ای از قرانه در مورد کشتن کفار . بهتره اول یه نگاهی به سر تا پای خودمون و اعتقادات عجیب و غریب و تمامیت خواهانه ی اسلامیمون بندازیم که اساسا واسه هیچ غیر مسلمون و غیر شیعه ای حق زندگی کردن و حتی تفکر مستقل قائل نیستیم ،بعد به دیگران متلک بگیم.مرسی
    —————————————————————————–
    بامدادی: ماجرا به این سادگی نیست که تا یه نفر فرضا شبه نظامی و اصلا تروریست وارد یه ساختمان مسکونی شد کل ساختمان خونش مباه بشه. اگر یک دزد وارد بانک بشه برای دستگیر شدن اون دزد که کل ساختمان ده طبقه‌ی بالای بانک همراه با تمام مشتری‌های بانک رو بمباران نمی‌کنن! در کل حمله‌ی اسرائیل به مناطق پر جمعیت شهری هیچ توجیهی نداره، جز این‌که پشت‌اش به اندازه‌ی کافی گرمه و می‌دونه که تحت پی‌گرد قانونی قرار نخواهد گرفت.
    بحث این‌که عرب‌ها دوست هستن یا دشمن که اصولا ارتباطی به موضوع نداره. اصلا فرض کنیم عرب‌ها متحد ما نبودن و دولت‌هاشون حامی صدام بودن. این چه ربطی داره به بحث امروز؟ این‌که کانادا کشور دوست و نزدیک آمریکاست و آمریکا هم توی ایران کودتا انجام داده و در نتیجه واضحه که دوست ما نیست، دلیل می‌شه بر این‌که ما از قتل عام مردم آمریکا توسط مکزیکی‌ها حمایت کنیم؟! این‌ها رو چطوری به هم وصل کردین؟
    جان شهروندان اسرائیلی البته که مهمه،‌ اما نکته این‌جاست که انگار «بیشتر» مهمه. این یعنی نژادپرستی.

    با این موافقم که به خودمون همیشه نگاه کنیم ببینیم خودمون چه هستیم و چه کار می‌کنیم. به قول گاندی، تغییری را که می‌خواهی در جهان به وجود بیاوری اول در خودت ایجاد کن.

    باز هم ممنون.

    لایک

  37. سلام
    ممنون از مطلبتون.
    حتی اگر حماس، با موشکهایش غیرنظامیان ساکن در سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دهد، جنایت نکرده است. چونکه اشغالگر، اشغالگر است و نظامی و غیرنظامی نمی شناسد. اسرائیلیها، گناهشان نظامی بودنشان نیست که گروههای مقاومت فقط نظامیهایشان را هدف قرار دهند. گناه اسرائیلیها،اشغالگر بودنشان است.
    فرض کنید صدام بلافاصله بعد از اشغال خرمشهر، مشتی مردم غیرنظامی عراقی را تشویق می کرد که در خرمشهر زندگی کنند. ما ایرانیها چه کار می کردیم؟ به ملاحظه غیرنظامیانی که ساکن خانه هایمان شده بودند، قید خرمشهر را می زدیم؟ این دقیقا همین کاری است که صهیونیستها کرده اند و من وقتی می بینم در ایران، عده ای حماس و اسرائیل را در هدف قراردادن غیرنظامیان، یکی می گیرند، حالم به هم می خورد. (هرچند تعداد غیرنظامیان اسرائیلی که توسط حماس کشته شده اند، یک صدم غیرنظامیان کشته شده فلسطینی هم نیست.)
    چشم آن غیرنظامی اسرائیلی کور! می خواست نیاید در خانه ای که به زور از فلسطینیها غصب شده بنشیند!
    ——————————————————————————————–
    بامدادی: خوب البته شاید این حرف شما در اوایل تشکیل اسرائیل درست می‌بود اما اشغال‌گر خواندن همه‌ی شهروندان معمولی اسرائیل و در نتیجه آن‌ها را مستحق کشته شدن دانستن را به هیچ‌وجه نمی‌توانم بپذیرم. در نظر داشته باشید که نمی‌توان کسی را به خاطر فعلی که مرتکب نشده مجازات کرد. خیلی از مردم امروز اسرائیل هیچ نقشی در اخراج و تبعید فلسطینی‌های بومی از خانه‌هایشان نداشته‌اند، خیلی از آن‌ها اطلاعات کافی و دقیقی از تاریخ‌چه‌ی اشغال ندارند و حتی بسیاری از آن‌ها با سیاست‌های تند و وحشیانه‌ی دولت اسرائیل مخالف هستند.

    لایک

  38. in response to number 2 and 3
    —————————————————————–
    بامدادی: سندیت این فیلم را نمی‌دانم، اما اگر درست هم باشد توجیهی برای حمله به منطقه‌ی غیرنظامی یا مدرسه یا اصولا هر جایی که از لحاظ قوانین بین‌المللی مصونیت دارد نیست.

    لایک

  39. سلام!……

    ای وای…… دل آدم میگیره!
    کم کم دارم حس میکنم یه نسل کشی داره اونجا رخ میده…سالها بعد افسوس خواهیم خورد…و آیندگاه متعجب خواهند شد که چطور چنین جنایتی رخ داد و جهان سکوت کرد…… همین چند وقت پیش وقتی محض یه تحقیق کوچولو درباره ی نسل کشی ارامنه خوندم همین حس بهم دست داده بود….!……دیگه انگار جای این نیست که فکر کنیم بازیه….یه بازیه سیاسی..تبلیغات یا چیزی شبیه اون…!…اما نیست متاسفانه..جنایت تا کجا؟!…
    دلم میخواد اونجا باشم….!….حتی اگه عجیبه!
    ——————————————————
    بامدادی: فقط امروز یا دیروز نیست. این داستان شصت سال است که ادامه دارد ولی افت و خیز دارد.

    لایک

  40. سلام بر شما
    من همین امشب شما را کشف کردم و از این بابت خیلی خوش حالم.
    اول همین پست را خواندم و بعد گشت و گل گشتی در بوستان نوشته ها ی شما و چه کیفی داشت. دمتان گرم و موفق باشید
    ———————————————————————————
    بامدادی: استاد گرامی، به من محبت و لطف دارید. سپاسگذارم.

    لایک

  41. نيازي به اين دلائل نيست اسرائيل همان فلسطين اشغالي است . يعني اسرائيل فلسطين را اشغال كرده است.بنابر اين جنگ تا زمان آزاد سازي فلسطين بايد ادامه پيدا كند.
    —————————————————————————-
    بامدادی: این نظر شما طرفداران زیادی دارد و حتی شاید درست هم باشد، اما فکر می‌کنم راه حل دو کشوری با واقعیت بیشتر سازگاری دارد.

    لایک

  42. 1- موافقم. در این تردیدی نیست که جنگ، جنگ است و حماس هم حق دارد رهبران اسرائیل را ترور کند؛ اما معتقدم همان‌طور که به حماس حق می‌دهیم «شهروندان غیرنظامی» اسرائیلی را بکشد (ولو در ابعاد محدودتر که تفاوتی هم نمی‌کند، می‌دانیم که کشتن یک انسان مساوی‌ست با کشتن تمام بشریت)، باید برای اسرائیل هم چنین حقی را قائل باشیم (چیزی که عوض دارد گله ندارد)
    2- قیاس مناسبی مطرح نکردید. غزه از دیدگاه بین‌المللی یک منطقه‌ی اشغال‌شده است، زیرا که توسط یک «نیروی اشغالگر» به‌نام «حماس» از کنترل «دولت قانونی فتح» غصب شده است (گیرم هواداران انتفاضه چنین گزاره‌یی را نپذیرند، اما در سطح دیپلماتیک/بین‌المللی کسی حماس را «حاکم قانونی» غزه نمی‌داند) پس اسرائیل حق دارد در برابر «نیروی اشغالگری که پابند و متعهد به‌معاهدات فی‌مابین فتح و اسرائیل در نوار غزه نیست»، از خود واکنش نشان داده و به‌تأسیس منطقه‌ی ویژه‌ی امنیتی مبادرت کند. در ضمن من هنوز متوجه نشده‌ام که وقتی فرمودید تأسیس منطقه‌ی ویژه «تخلف از قوانین بین‌المللی نیز هست» به‌کدام معاهده‌ی بین‌المللی استناد کردید.
    3- موافقم؛ نه‌تنها اسرائیل، بلکه هیچ کشور دیگری نیز حق بمباران مناطق مسکونی را ندارد و اصولا هر بهانه‌یی در این مسیر مردود است؛ اما نباید در این زمینه تنها اسرائیل را مقصر دانست. توجه داشته باشید که حماس به‌عنوان یک سازمان سیاسی/نظامی مطابق همان معاهدات بین‌المللی که از آن سخن می‌گوییم، موظف به‌تفکیک شاخه‌های سیاسی و نظامی‌اش از یکدیگر است (کاری که بارها از انجام آن طفره رفته است و از این بابت به‌کرّات مورد شماتت قرار گرفته است)؛ از آن گذشته حماس به‌عنوان یک «دولت» (که صدالبته پس از کودتا در غزه دیگر «قانونی» محسوب نمی‌شود) علنا از مبارزه‌ی مسلحانه‌ی چریکی علیه اسرائیل حمایت نموده و از امکانات دولتی برای گسترش جنگ گرم علیه اسرائیل سؤاستفاده می‌کند. بنابراین عجیب نیست اگر شاهد حملات اسرائیل به‌مناطقی باشیم که به‌جای انجام خدمات دولتی و عمل به‌تعهدات دولتی، ماه‌هاست به‌سنگرهایی برای حملات چریکی علیه آن کشور تبدیل شده‌اند. (ضمن اینکه گناه حماس، چیزی از تقصیر اسرائیل در کشتار غیرنظامیان فلسطینی کم نمی‌کند)
    4- گمان نمی‌کنم بتوان آمریکا را مسئول منازعات اسرائیل و حماس دانست؛ مسلما می‌دانید که بزرگ‌ترین بازنده‌ی این جنگ، باراک اوباما و تیم دموکرات او خواهند بود که عملا نخواهند توانست پروسه‌ی صلح خاورمیانه را به‌جایی برسانند و مطمئنا در انتخابات آینده از سوی رقیب جمهوری‌خواه خود آماج حملات تبلیغاتی قرار خواهند گرفت، و البته می‌دانید که به‌دلیل روابط حسنه‌ی جمهوری‌خواهان و کارتل‌های نفتی، حتی جمهوری‌خواهان نیز –دست‌کم در این مقطع زمانی که آمریکا تازه سیاست‌های پولی/مالی خود را اصلاح نموده و نرخ برابری دلار و بنابراین تراز بازرگانی خارجی خود را تغییر داده است- خواستار تنش در منطقه و بالتبع افزایش بهای انرژی در بازارهای جهانی نخواهند بود. از سوی دیگر موافقم که کشورهای عربی (و صدالبته دیگر کشورهای منطقه من‌جمله ایران) هنوز بازی دیپلماسی را یاد نگرفته‌اند و نمی‌دانند که در صورت کنار گذاشتن شعارهای پوپولیستی و مطلقا تحقق‌ناپذیر، و توسل به «‌چانه‌زنی» می‌توانند به چه امتیازاتی دست پیدا کنند.
    5- با نظر شما مخالفم، حتی اگر «نپذیرفتن پیروزی حماس در انتخابات از سوی فتح» و کارشکنی در کار حماس هم واقعیت داشته باشد (که می‌توان در صحت این گزاره تردید اساسی داشت) کودتا –و به‌تعبیر شما «ضدکودتای»- حماس (یعنی اقدام نظامی علیه اقدام سیاسی) به هیچ‌وجه توجیه قانونی نخواهد داشت.
    + مخالفت سیاسی با دولتی که عملا قدرت را در دست دارد «نوعی کودتاست»؟ شوخی می‌فرمایید!
    6- گمان نمی‌کنم بتوان صهیونیسم را یک جنبش آپارتاید نژادی تلقی کرد؛ لابد می‌دانید که بخش قابل‌توجهی از جمعیت اسرائیل را اعراب مسلمانی تشکیل می‌دهند که به‌شهادت خود اعراب، بهره‌مند از امکانات و حقوق اجتماعی/سیاسی برابر، و دارای نمایندگان متعدد در کنست هستند، و صدالبته در شمار معدود جماعات عربی منطقه هستند که به‌یمن دموکراسی نیرومند اسرائیل (یکی از بهترین دموکراسی‌های جهان به‌تعبیر آل‌احمد، آشوری و نوری‌زاده) توانسته‌اند به سطح زندگی مناسب‌تری (نسبت به اعراب دیگر کشورها) نائل شوند. همه‌ی دعوا بر سر به‌رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل است بامدادی گرامی؛ و این همان سنگی‌ست که می‌تواند شیشه‌ی عمر دیو جنگ در منطقه را خرده‌شیشه کند.
    —————————————————————————————————————————————————-
    بامدادی: ممنون از وقتی که گذاشتی و دوباره پاسخ دادی.
    اول از همه بگویم که دیدن ماجرای غزه فقط به صورت معاصر روشن‌گر نیست. باید تاریخ شصت ساله‌ی فلسطین و استراتژی صهیونیستم مبنی بر تبعید و تصفیه‌ی نژادی عرب‌ها «در حد امکان» را به یاد داشته باشیم و بعد بیاییم شروع کنیم در سایه‌ی همان موضوع وقایع را کمی زیر ذره‌بین بگذاریم. این را گفتم که یادآوری کرده باشم اسرائیل دوست ندارد «ما» روی این واقعیت که بن گورین و طراحان صهیونیسم خیلی شفاف و راحت آن‌را بر اساس نسل‌کشی و تبعید دسته‌جمعی طراحی کردند و از نوشتن و گفتن آن هم ابایی نداشتند دست بگذاریم.
    ——————————————————————————————
    1 و 3: در این‌که کشته شدن آدم‌های بی‌گناه در اسرائیل محکوم و غیرقابل پذیرش است که شکی نیست. بحث جای دیگری است: اسرائیل «امکان‌های» مختلفی برای برخورد با حماس دارد، اما «حماس» در صورتی که بخواهد از خود واکنش نظامی نشان دهد، امکانی جز پرتاب موشک‌های کور ندارد. یعنی اولی «عمدا» قانون را می‌شکند و دومی از سر ناگزیری.
    2. ماجرای غزه به این صورت‌ها هم نیست که حماس آن‌جا را اشغال کرده باشد. درگیری‌های داخلی و بین‌جناحی بوده و در این حرفی نیست. اما فراموش نکنیم که حماس در انتخابات پیروز شده بود. متاسفم که ظاهرا من وقتی بخواهم از واقعیت‌های تاریخی و سیاسی صحبت کنم، حرف‌هایم شبیه این می‌شود که از گروه تندرویی مثل حماس حمایت می‌کنم. این نکته را بگذارید کنار و اجازه دهید بدون در نظر گرفتن تحریف‌ها یا سوء‌اطلاع‌رسانی گسترده‌ای که در این زمینه شده (چه در ایران از یک سو و چه در خارج از ایران از سوی دیگر) موضوع را نگاه کنیم. حماس در واقع واکنش نشان داد نسبت به این‌که برنده شدندش در انتخابات را نپذیرفته بودند. اگر در سطح بین‌المللی کسی حماس را دولت قانونی نمی‌شناسند به خاطر این است که قانون را کشورهای قدرتمند به سود خود تفسیر می‌کنند، و گرنه طبق همان قانون و زیر نظر سازمان‌های بین‌المللی و به شهادت شخص آقای جیمی کارتر، حماس در انتخابات درست و صحیحی برگزیده شده بود. در مورد منطقه‌ی ویژه‌ی امنیتی، این را بگویم که هیچ کشوری حق ندارد به سربازان خود اجازه دهد که ناحیه‌ای در کشور مجاور را مورد هدف قرار بدهند )(یعنی تهدید کند که این‌کار را خواهند کرد) و بعد بگوید ما در آتش‌بس هستیم.
    4. سیاست خارجی آمریکا بارها و بارها به صورت یک جانبه از اسرائیل حمایت کرده و باعث شده که اسرائیل برای پی‌گیری سیاست‌های بسیار تندروانه‌اش با هیچ مانع جدی در سطح بین‌المللی مواجه نشود. در مورد شعارهای پوپولیستی بحث طولانی می‌شود، پوپولیسم کار سیاست‌مداران است و این‌کار در خود آمریکا هم به اندازه‌ی جاهای دیگر جهان انجام می‌شود، منتها هر جایی شکل و شمایل متفاوتی دارد. مشکل کشورهای خاورمیانه به صورت خاص پوپولیسم نیست، مشکل عقب‌افتادگی اجتماعی آن‌هاست که باعث می‌شود دست مردم در برابر حاکمیت خالی باشد و نتوانند هیچ‌گونه فشاری بر طبقه‌ی حاکم وارد کنند.
    5. بحث حمایت از حماس نیست، من واقعا دوست ندارم دفاع من از مردم فلسطین یا غزه با حمایت از گروه تندرو و رادیکالی مثل حماس یکی دانسته بشه. اما این یه واقعیته که همین گروه تندروی حماس تنها حزب یا گروهی در کل کشورهای عربی است که توانسته به صورت کاملا آزاد و دموکراتیک در انتخابات پیروز شود. توجه کن که تندروی‌های حماس در مقایسه با تندروی‌های اسرائیل بسیار کوچکه. بحث کلمه‌ی کودتا یا ضد کودتا لغوی است. تلاش فتح (و اسرائیل و …) برای حذف حماس از صحنه به درگیری شدید منجر شد و البته که موضوع حذف حماس از قدرتی بود که به صورت دموکراتیک به دست آورده بود و حماس کودتا را به روش خود دفع کرد.
    6. صهیونیسم دقیقا یک جنبش آپارتاید است. شهروندان عرب داخل اسرائیل اوضاع بهتری نسبت به فلسطینی‌ها دارند (آن‌ها هم درست برابر با شهروندان یهودی نیستن، در عمل). در کل نگاه صهونیست‌ها به عرب‌ها نگاه بالا به پایین و نژادپرستانه است. این دموکراسی نیرومند که شما ازش اسم بردید به زور سرنیزه و نابودی مردمان دیگر زندگی مناسب‌تری داره. چیزی که به این سادگی‌ نمی‌شه فراموش کرد یا نباید فراموش کرد. البته ثروت و قدرت و دانش مردم یهود رو هم نباید فراموش کرد در مقایسه به ملت‌های توسعه‌نیافته ی اطراف. اما این چه ربطی به توجیه رفتار آپارتایدی اسرائیل داره؟

    من راه حلی به ذهنم نمی‌رسه. توی یکی از کامنت‌ها هم توضیح دادم. از یک طرف راه حل دو کشوره رو عملی‌تر می‌دونم ولی با نگاه اسرائیل به عرب‌ها به نظر می‌رسه که هرگز اجرا نشه. از اون طرف توصیه‌ی جهاد تا آخرین نفس رو هم نمی‌تونم بکنم چون اون هم راه حل نیست.
    باز هم ممنون.

    لایک

  43. ‹حماس یک شاخه‌ی نظامی دارد، اما یک سازمان سراسر نظامی نیست و یک تشکل سیاسی است. اعضای حماس به صورت دموکراتیک به عنوان نماینده‌ی مردم فلسطین انتخاب شده‌اند. ____ چرا چرت وپرت ميگيد حماس نماينده کدام مردم است خود فلسطينيها از اون متنفرند براي اينکه مردمي نيست و وابسته به تروريستهاي مثل … و قذافي است… اسم الفتح را شنيديد
    —————————————————————-
    بامدادی: اگر چرت و پرته چرا این‌قدر آتیش‌ت تنده؟ نکنه به جاییت برخورده؟ حرف‌های من جاییت رو داغ کرده؟

    لایک

  44. امیر Reply:
    دی ۲۲م, ۱۳۸۷ at ۷:۴۴ ب.ظ

    ا سلام و عرض ادب برخی از تاملات خودم را پیرامون واقعه غزه و فلسطین خدمتتان

    عرض می کنم.چند نکته مذهبی:

    ۱-اسراییلی ها به فرمان خدا صاحبان اصلی فلسطین هستند و این موضوع علاوه بر تورات در قران کریم هم به روشنی تبیین شده .قصه از این قرار بود که موسی بنی اسراییل را از مصر به صحرای سینا کوچ داد .همان قصه معروف غرق شدن فرعون و فرار بنی اسراییل.وبعد بنی اسراییل در خواست سرزمین کردند از خدا زیرا صحرای سینا بیابان بی اب و علف و غیر قابل سکونت بود.خدا گفت که من فلسطین را که سرزمین ابادی است برای شما قرار دادم.گفتند:در انجا قومی ساکنند.خدا گفت با انها بجنگید و بیرونشان کنید و من شمارا در این جنگ یاری می دهم.به موسی که پیام خدارا برای انها می اورد گفتند:اذهب انت وربک :تو و خدایت بروید و انها را بیرون کنید و ما بعد از شما می اییم.خدا به موسی گفت این قوم بنی اسراییل به بردگی عادت کردند.انها را رها کن ولی از فرزندان انها مردانی شجاع پدید می ایند که فلسطین را به دست خواهند اورد.بعد از ۴۰ سال نسلی از بنی اسراییل که در صحرا زندگی کرده بودند به جنگ فلسطینی ها رفتند و با ابتکار داوود در کشتن فرمانده فلسطین با فلاخن فلسطین به تصرف اسراییلی ها در امد و وعده خدا محقق شد.اسراییلی ها نزدیک پانصد سال در انجا حاکم بودند و حکام انها از جمله حضرت سلیمان است که معبد سلیمان را بنا کرد.بعد عرب ها به سرکردگی بخت النصر به انجا حمله کرده و تصرفش کردند.کوروش به بخت النصر حمله کرده اورا شکست داد و اسراییلی ها به فلسطین بر گشتند و عده ای هم به ایران امده و این جا ساکن شدن. .بیشتر در شهر اصفهان که ۹ نفر از انبیا انها هم اکنون در تخت پولاد اصفهان دفنند و زیارت می شوند.و همچنین شهرهای دیگر چون شوش و تویسرکان.خدا از حمله بخت النصر به فلسطین در قران به عنوان عذابی به خاطر گناهان بنی اسراییل یاد کرده است و حمله دومی که قبل از اسلام به دست مسیحی هایی انجام شد که بهانه حمله شان را کشته شدن عیسی توسط بنی اسراییل قرار دادند.در حالی که عیسی تنها یکی از پیامبران بنی اسراییل بود و ادعای دین جدیدی نداشت ولی چیزی به نام مسیحیت پس از مر گش به وجود امد.و خدا این دو حمله را عذاب خودش دانسته و در قران به انها می گوید اگر باز هم گناه کنید باز عده ای را مامور می کنم به سرزمینتان فلسطین حمله کنندو عبارت سرزمین موعود هم تعبیر خداوند در تورات و قران است.

    ۲-بیشتر عربها سنی هستند و ما شیعه ها اولا با انها برادریم و مشکل خاصی الا در قصه خلافت و امامت و برخی فروعات فقهی نداریم.ولی تیره ای از انها که اغز قضا همان عرب های ساکن فلسطینند سنی ناصبی اند.یعنی گروهی که معتقد به کفر و فساد علی بن ابیطالب و فاطمه زهرا و فرزندانشانند.و جزئ واجبات نمازشان لعن علی و فاطمه سلام الله علیهما است.واین فرقه از نظر فقه شیعه واجب القتلند و در روایات مکرر ظهور امام زمان تصریح شده که امام زمان بعد از ظهور با انها به جنگ برخاسته و کوچک و بزرگ انها را می کشد انقدر که خون انها زمین را می پوشاند و در جواب اعتراض فرماندهان خراسانی خود به کشتار بی حساب انها قصه شهادت فاطمه زهرا را یااد اور میشودو ….
    ۳-چند دهه پیش انگلیسی ها از سرزمین های تحت استعمار خویش بیرون رفتند و این زمین ها را به شکلی تقسیم کردند که در هر گوشه ای اختلافی باقی ماند .عرب ها که خود را حاکم بلا فصل خاورمیانه می دانند به حاکمی یهودی ها بر اسراییل و حاکمیت ایران بر خلیج و خوزستان اعتراض کرده و تا الان هم پایش ایستاده و این زمین ها را از مصر تا خراسان ملک تاریخی خود می دانند و یهود و مجوس که ما ایرانی ها باشیم را دشمنان خود تعریف می کنند.
    ۴-قصه فلسطین یه قصه قومی بین یهودی ها و عربهاست. یهودی ها فرزندان اسحاق پسر ابراهیم و عرب ها فرزندان اسماعیل پسر ابراهیم هستند. ابراهیم پدر هر دو قوم است ولی مادر اسماعیل هاجر و مادر اسحق سارا بود که با هم دعوا می کردند و ابراهیم که با سارا ساکن فلسطین بود هاجر را به عربستان فرستاد تا این دو زن از هم دور بوده و به هم حسادت نکنند.اختلاف سارا و هاجر ادامه پیدا کرد و فرزندان انها در طول تاریخ با هم به دشمنی پرداختند که نمونه های ان در زمان پیامبر اسلام فتح خیبرو قتل عام یهودی ها توسط ایشان است و کشتاری که یهودی در دهه ۶۰ از فلسطینی ها به تلاف کشتار خیبر انجام دادند.هیولای صهیونیسم جهانی ساخته و پرداخته ذهن عرب ها بر ای روشن نگه داشتن اتش کینه شان از یهودی هاست.
    ۵-جالبه بدانید روسای سیاسی و فرهنگی اسراییل همه ایرانی هستند که بعد از انقلاب از ایرا رفته و در اسراییل ساکن شدند.
    ۶-واماغزه. در سیبر تحولات فلسطین عرب ها که قیم فلسطینی ها هستند مشغول صلح و سازش بودند که ایران حماس را وارد معادلات ان خطه کرد تا بتواند به عربها و غربی ها فشار اورد تا قدرت ایران را بپذیرند و اینقدر به نظام جمهوری اسلامی ایران گیر ندهند.اقای خامنه ای در یک تحلیل خصوصی برای سپاه می گفت:من بارها به دوستان گفته ام امروز جبهه ما در برابر غربی ها فلسطین است. اگر ان جبهه را بستند ما باید در تهران با انها بجنگیم.تحلیل ایشان درست است .زیرا جمهوری اسلامی دارای دو دشمن تعریف شده است.خطر نزدیک عرب ها هستند که از اخرین جنگمان با انها هنوز همه چیز مانده از اسیر و شهید و جانباز و خرابی ها و….ومثل ان.عربها مدعی خلیج و خوزستانند و برای دستیابی به ان به هر راهی متوسل می شوند.صدام یک استثنا نبود عربها همه صدام هستند به شرط شرایط صدام در سال ۵۹/ولی تز صدام فعلا شکست خورده است.صدام می گفت :راه قدس از تهران می گذرد.وبا وجود تهران تصرف فلسطین بی فایده است. این جمله را امام به انها برگرداند که راه قدس از کربلا می گذرد.عربها ما را هنوز مجوس به معنای اتش پرست می دانند و صدام جنگ خودش با ایران را اتمام قادسیه نام نهاده بود.قادسیه جنگی است در زمان عمر که به اشغال ایران توسط عربها انجامید.دشمن بعدی طبق تعریف سران نظام ایران غربی ها هستند که ایران در صدد است جنگ خودش با اعراب و غربی ها را در فلسطین انجام دهد تا هزینه اش را در کشور خودمان نپردازیم واینهمه تبلیغات برای غزه فقط در جهت توجیه مردم برای هزینه های جنگ با ان دو کشور است.اکنون فلسطین دو دولت دارد :دولت غزه که حماس است و دسنت ایران در ان منطقه است و دولت محمود عباس در کرانه با ختری و جنگ اخیر بیشتر جنگ ایران و عربها است و اسراییل و فلسطین ابزار جنگ هستند.
    ۷-استراتژی اقای خامنه ای و همفکرانش شکننده ترین و پرهزینه ترین راه دفاع از ایران و نظام است. در حالیکه استراتژی حکومت پهلوی عاقلانه تر ین شکل ان بود ولی سران نظام چشمشان از خیانت غربی ها به حکومت پهلوی ترسیده واز بیم تکرار ان حاضرند ملت بدبخت را زجرکش کنند ولی ریسک کمتری برای ادامه حکومت متحمل شوند .چه به فرموده امام راحل حفظ نظام در راس همه واجبات است.البته اقای رفسنجانی هم به شخصه استراتژی عاقلانه تر دورتر از پهلوی و نزدیک تر به خامنه ای داشت که موفق به اجرایش نشد.
    ۸-کلام اخر اینکه احساسات را در مسایل سیاسی داخل نکن.اشتباه است.در ایران در تمام ۳۶۵روز سال روزی ۸۰ نفر در اثر بی کفایتی مدیران میان اهن و خاک تکه تکه می شوندو این یک قلم جنس است.مگر در چچن روزانه صدها نفر توسط روسیه قتل عام نشد.شما چیزی شنیدین؟چچنی ها تا صدسال پیش ایرانی بودند و شیعه هم بودند.واقعا تر کیب دین و سیاست چه ها که نمی کند؟یا چند صد نفری که در همین ایام محرم توسط استشهادیون سنی در حین عزاداری امام حسین ع تکه و پاره شدند. جاشون کجای این اخبار جمهوری اسلامی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    —————————————————————————————————
    بامدادی: سلام و درود بر شما. بحث‌های متعددی در این کامنت مطرح شده که صحبت کردن و یا پاسخ‌دادن به همه‌ی آن‌ها پست‌های جداگانه‌ای می‌طلبد. اما چند نکته‌ی کوچک:
    1. این‌که مالکیت سرزمین فلسطین در کتاب‌های آسمانی آمده یا نیامده، اشغال و تبعید مردم بومی آن‌را تایید نمی‌کند. اشغال، کشتار و تبعید مردم یک سرزمین تصفیه‌ی نژادی و نسل‌کشی نام دارد که از نظر قوانین بین‌المللی جرم‌ی بزرگ تلقی می‌شود.

    2. در مورد دوم هم همین‌طور. این‌ها حرف‌های خشکه‌مقدس‌های بسیار متعصب است که می‌گویند فلان گروه را باید کشت و فلان گروه این‌طور است و آن‌طور است. ما طبق قوانین پذیرفته‌ شده‌ی بین‌المللی و انسانی صحبت می‌کنیم و طبق آن‌ها هیچ‌گروه یا قومی مستحق کشتار یا قتل‌عام دسته‌جمعی یا اخراج از سرزمین خود نیستند.

    3. موافقم. میراث شوم استعمار هنوز دامن منطقه و جهان را رها نکرده است.
    4. تاریخ مردم‌شناسی و جمعیت‌شناسی منطقه و جهان خیلی خیلی پیچیده‌تر از این قصه‌هاست.
    5. همه؟! نه خیر این‌طور نیست. تعدادی از سران اسرائیل از تبار ایران هستند و بسیاری از آن‌ها هم از کشورهای دیگر به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند.
    6 و 7: بحث را بگذاریم ان‌شاءآلله برای جای خودش. من فعلن قصد صحبت کردن در مورد سیاست‌های جمهوری اسلامی را ندارم.
    8. بله احساسات را نباید با سیاست داخل کرد. اما نگفتید کجا چنین کرده‌ام؟
    حالا هم من یک نکته به شما می‌گویم. تعصبات مذهبی، دینی، گروهی، قومی، نژادی، ملی، قبلیه‌ای، زبانی، جنسیتی، جغرافیایی را وارد بحث علمی نکنید.

    لایک

  45. هفتادسال پیش در طول جنگ‌جهانی دوم جنایت نفرت‌انگیزی در لنینگراد رخ داد. یک گروه تندرو بیشتر از هزار روز میلیون‌ها شهروند غیرنظامی را به گروگان گرفته و از میان آن‌ها٬ ارتش آلمان را تحریک می‌کردند. طوری که برای ارتش آلمان راهی جز بمباران مردم غیرنظامی و محاصره کامل شهر که به کشته‌شدن صدهاهزار نفر منجر شد٬ نماند. گروه تندروی یادشده ارتش سرخ نام داشت.

    هنوز مدت زیادی نگذشته است که در انگستان نیز یک چنین جنایتی رخ داد. اعضای باند چرچیل خود را میان ساکنین لندن مخفی کرده و به این وسیله میلیون‌ها شهروند را به سپر دفاعی خود تبدیل کرده بودند. و آلمان‌ها مجبور شدند با استفاده از نیروی هوایی خود لندن را به تلی از خاکستر تبدیل کنند.

    این‌ها حکایاتی هستند که امروز در کتاب‌های تاریخ جای داشتند٬ در صورتی که هیتلر در جنگ پیروز شده بود.

    این پوچ و عبث نیست؟

    نه پوچ‌تر و عبث‌تر از چیزی که رسانه‌ها آن را این‌روزها آنقدر تکرار می‌کنند که به آدم حالت تهوع دست می‌دهد: تروریست‌های حماس از ساکنان غزه به عنوان «گروگان» استفاده می‌کنند٬ و زنان و کودکان را به «سپرانسانی» تبدیل کرده‌اند. آن‌ها راه دیگر برای ما نمی‌گذارند٬ جز بمباران شدیدی که متأسفانه هزاران زن و کودک و مردان غیرمسلح زخمی یا حتی کشته می‌شوند.

    پروپاگاندا در این جنگ مانند همه‌ی جنگ‌های مدرن نقش بزرگی بازی می‌کند. تناسب بین نیروهای ارتش اسرائیل با جنگنده‌ها٬ هواپیماهای بی‌سرنشین٬ کشتی‌های جنگی٬ تانک‌ها و توپ‌خانه در یک طرف٬ و یکی‌دوهزارنفر مبارزین حماس که به سلاح سبک مسلح هستند در طرف دیگر٬ هزار به یک است. حتی بیشتر یک‌میلیون به یک است. در عرصه‌ی سیاسی این تفاوت شاید حتی بزرگتر باشد٬ اما در عرصه‌ی جنگ تبلیغاتی بی‌حدونهایت است.

    تقریبا کلیه رسانه‌های غربی در ابتدا خط تبلیغاتی اسرائیل را تکرار می‌کردند. آن‌ها جانب فلسطینی‌ها٬ و همین‌طور تظاهرات هرروزه‌ی جنبش صلح اسرائیل را کاملا به فراموشی می‌سپردند. استدلال اسرائیل (دولت موظف است که در مقابل راکت‌های قسام از شهروندان خود حفاظت کند) مانند حقیقت ناب مورد پذیرش واقع شده بود. به طرف دیگر ماجرا٬ که موشک‌های قسام فقط جوابی به محاصره‌ی میلیون‌ها انسان تا مرز گرسنگی بود٬ اصلا توجه‌ی نمی‌شد. اما وقتی که تصاویر وحشت‌ناک در تلوزیون‌ها ظاهر شدند٬ افکار عمومی جهانی تازه آهسته شروع به تغییر کرد. انال‌های تلوزیونی غرب و اسرائیل تنها بخش کوچکی از رویداد مخوفی را که می‌شد آن را روزی بیست‌وچهار ساعت در الجزیره دید پخش کردند. اما تصویر کودکی بی‌جان در آغوش پدری که چهره‌اش از ترس و وحشت کج‌وکوله شده است٬ از هزاران عبارت‌بندی شیک سخنگوی ارتش اسرئیل قدرتمندتر است. و این تعیین کننده است.

    جنگ٬ هرجنگی عرصه‌ی دروغ است. به هر صورت اگر اسم آن پروپاگاندا یا جنگ روانی باشد٬ هر کسی می‌پذیرد که دروغ‌گفتن برای کشور خود عمل درستی است٬ و هر کس که راست بگوید٬ ریسک ممهور شدن به «خیانت» را به جان می‌خرد.

    مشکل این است که خود تبلیغات‌چی‌ها بایستی که در ابتدا از پروپاگاندای خود قانع شوند٬ و پس از این‌که خود را قانع کردند که دروغ حقیقت٬ و جعل همان واقعیت است٬ دیگر قادر نیستند تصمیمی عقلانی بگیرند. حمله به مدرسه‌ی سازمان ملل که تا امروز مخوف‌ترین جنایت جنگ حاضر به شمار می‌رود مثال مناسبی است: پس از این‌که خبر واقعه در سراسر جهان پخش شد٬ ارتش «افشا» کرد که مبارزان حماس از حیاط مدرسه موشک شلیک کرده‌اند. و به عنوان سند٬ فیلم‌هایی را نشان دادند که در آن واقعا مدرسه‌ی مذکور و موشک‌ها دیده می‌شدند. اما در عرض مدت کوتاهی سخنگوی دروغ‌گوی ارتش مجبور شد اعتراف کند که این فیلم یک سال قدیمی است. یعنی جعلی است.

    کمی بعد دروغ‌گوی رسمی ادعا کرد که از درون مدرسه به سوی سربازان ما تیراندازی شده است. اما هنوز یک روز نگذشته بود که ارتش در برابر کارکنان سازمان ملل اعتراف کرد که این نیز دروغ بوده است. هیچ‌کس از توی مدرسه گلوله شکلیک نکرده بود٬ هیچ یک از مبارزان حماس در مدرسه‌ای که پر از پناهندگان بود حضور نداشت. اما به ا ین اعتراف زیاد توجه‌ی نشد. در این زمان افکار عمومی اسرائیل کاملا مطمئن بود که از درون مدرسه تیراندازی شده است. و گویندگان تلوزیون این سخن را مانند یک امر واقعی نقل می‌کردند.

    در مورد کلیه عملیات تبه‌کارانه دیگر نیز دقیقا همین‌طور است. هر کودکی در لحظه‌ی مرگ به یک حماسی تروریست تبدیل می‌شود٬ هر مسجد بمباران‌شده‌ای فورا به یکی از پایگاه‌های حماس٬ هر ساختمان مسکونی به انبار تسلیحات٬ هر مدرسه‌ای به یک مرکز فرماندهی تروریستی٬ هر ساختمان غیرنظامی دولتی به سمبل سلطه‌ی حماس. به این ترتیب ارتش اسرائیل «اخلاقی‌ترین ارتش جهان»* باقی می‌ماند.

    حقیقت این است که این جنایت‌ها نتیجه‌ی مستقیم نقشه‌ی جنگ بودند٬ و این شخصیت اهود باراک را به خوبی آشکار می‌کند. شخصیت مردی که نوع اعمال و تفکر او دلیل روشنی است برای آن‌چه «جنون اخلاقی» نامیده می‌شود. هدف واقعی او (غیر از تصاحب کرسی‌های بیشتر در انتخابات آینده) پایان دادن به سلطه‌ی حماس در غزه است. حماس در چشم طراحان نقشه‌ی جنگ یک جریان نفوذی است که سرزمین غریبه‌ای را تحت کنترل دارد. البته واقعیت چیز دیگری است (تأکید از آونری)..

    جنبش حماس در سال ۲۰۰۶ در یک انتخابات دمکراتیک واقعی که در کرانه‌ی باختری٬ اورشلیم شرقی و نوارغزه برگزار شد٬ اکثریت آرا را به دست آورد. حماس برنده شد٬ زیرا فلسطینی‌ها به این نتیجه رسیده بودند که الفتح از طریق روش صلح/ و مسالمت‌آمیز موفق به کسب هیچ امتیازی از اسرائیل نشده است. نه توقف شهرک‌سازی٬ نه قدم با اهمیتی به سوی پایان‌بخشیدن به اشغال یا تأسیس یک دولت فلسطینی. حماس ریشه‌های عمیقی درمیان مردم فلسطین دارد٬ نه فقط به عنوان جنبش مقاومت که با اشغالگران همان‌طور مبارزه می‌کند که روزگاری سازمان یهودی ایرگون و گروه اشترن٬ بلکه افزون بر این به منزله‌ی یک سازمان سیاسی و مذهبی که در عرصه‌ی کار اجتماعی٬ آموزش و خدمات پزشکی فعال است. مبارزان حماس در چشم فلسطینی‌ها غریبه نیستند٬ بلکه فرزندان هر خانواده‌ای در نوارغزه و در دیگر نواحی فلسطین هستند. آن‌ها خود را در «میان مردم» پنهان نمی‌کنند٬ مردم در آن‌ها به چشم مدافعین خود می‌نگرند. به این خاطر کل عملیات اسرائیل روی حدسیات پوچ بنا شده است. جهنم‌کردن زندگی فلسطینی‌ها آن‌ها را به جایی نمی‌رساند که علیه حماس قیام کنند٬ بلکه نتیجه‌ی عکس می‌دهد. آن‌ها پشت حماس متحد شده و تصمیم خود را برای مقاومت تقویت می‌کنند. ساکنان لنینگراد نیز علیه استالین قیام نکردند و همین‌طور ساکنان لندن علیه چرچیل.

    کسی که فرمان چنین جنگی را با چنین روشی در ناحیه‌ای چنین پرتراکم داده است می‌‌داند که این فرمان منجر به قصابی وحشتناکی در بین ساکنان غیرنظامی می‌گردد. ظاهرا این برای او زیاد اهمیتی نداشته است٬ یا تصور می‌کرده است که فلسطینی‌ها رفتار خود را تغییر خواهند داد٬ یا این جنگ ذهنیت آن‌ها باعث چنان تغییری خواهد شد که در آینده دیگر جرأت مقاومت علیه اسرائیل را نداشته باشند.

    اصل مسئله برای طراحان جنگ این بود که تعداد کشته‌شده‌های سربازان خود را تا حد ممکن قلیل نگه دارند٬ زیرا می‌دانستند که فضای حمایت‌گرایانه از جنگ [دراسرائیل] همین‌که اخبار قربانی‌شدن سربازان خودی پخش شود٬ تغییر می‌کند. در جنگ اول و دوم لبنان هم همین‌طور بود.

    موضوع مهم در این دیدگاه این بود که کل این جنگ بخشی از مبارزه‌ی انتخاباتی اسرائیل است. اهود باراک که در همه‌پرسی‌های روزهای اول جنگ برنده بود٬ می‌دانست که این آرا را٬ به محض این‌که عکس‌هایی از سربازان کشته‌شده در تلوزیون نشان داده شود٬ از دست خواهد داد. به این خاطر دکترین جدیدی عبارت‌بندی شد: برای تقلیل شمار سربازان کشته‌شده بایستی هرچه که سر راه آن‌هاست٬ نابود شود. طراحان جنگ نه فقط آماده بودند (طوری که اتفاق افتاده بود) برای نجات جان یک سرباز ۸۰ فلسطینی را به قتل برسانند٬ بلکه حاضر بودند هشتصد فلسطینی را برای این کار نابود کنند. تقلیل کشته‌های خودی مهم‌ترین فرمانی بود که مسبب رکورد تعداد قربانیان غیرنظامی در میان فلسطینی‌ها گشت. این یعنی تصمیم آگاهانه برای یک جنگ مخوف. و همین تصمیم پاشنه‌ی آشیل جنگ نیز بود.

    یک شخص بی‌فانتزی مانند باراک (به شعار انتخاباتی او توجه کنید: باراک نه یک آدم مهربان٬ بلکه یک رهبر!) نمی‌تواند تصور کند که چگونه انسان‌های شرافت‌مند جهان نسبت به کشتن کل اعضای خانواده‌ها٬ خراب‌کردن خانه‌ها روی سر ساکنان آن٬ نسبت به ردیف دختروپسرهای جوان در کیسه‌های اجساد٬ نسبت به گزارش وضعیت انسان‌هایی که پس از روزها خونریزی٬ چون به آمبولانس‌ها اجازه‌ی رفتن به محل داده نشده است جان باخته‌اند٬ نسبت به کشتن پزشکان و پرسنل پزشکی که در راه نجات جان انسان‌ها بودند٬ یا نسبت به گزارش تیرباران راننده‌ی کامیون سازمان ملل که مواد غذایی حمل می‌کرد واکنش نشان خواهند داد. تصاویر بیمارستان‌ها و اجساد٬ بمب‌های خوشه‌‌ای و زخمی‌ها که به خاطر کمبود جا روی زمین خوابانده شده‌اند دنیا را تکان داد. نیروی هیچ استدلالی به اندازه‌ی تصویر یک دخترک زخمی که روی زمین افتاده است و از درد «مامان! مامان!» می‌کند نیست.

    طراحان جنگ چنین خیال می‌‌کردند اگر با توسل به خشونت مانع حضور رسانه‌ها در میدان‌های جنگ شوند می‌توانند از پخش این تصاویر در جهان جلوگیری کنند. خبرنگاران بی‌شرم اسرائیلی موافق بودند تصاویری را منتشر کنند که سخنگوی ارتش در اختیار آن‌ها می‌گذارد٬ انگار که این تصاویر گزارش واقعی بودند٬ درحالی که خبرنگاران مذکور از محل حادثه کیلومترها دور مانده بودند. به خبرنگاران خارجی از همان اول اصلا اجازه‌ی ورود داده نشد٬ و پس از اعتراض توانستند در بعضی از عملیات تحت نظر و منتخب٬ همراه ارتشی‌ها باشند. اما در جنگ‌ها مدرن چنین دیدگاه استریل و ساختگی نمی‌تواند دیدگاه‌های دیگر را کاملا از دورخارج کند. دوربین‌ها در غزه٬ در مرکز جهنم هستند و نمی‌توان آن‌ها را کنترل کرد. تصاویری که الجزیره بیست‌وچهارساعته منتشر می‌کند٬ به هر خانه‌ای می‌رسد. جنگ سر صفحه‌ی تلوزیون یکی از تعیین‌کننده‌ترین جنگ‌هاست.

    صدها میلیون عرب از موریتانی گرفته تا عراق٬ بیشتر از یک میلیارد مسلمان از نیجریه تا اندونزی از دیدن این تصاویر شوکه می‌شوند. این واقعیت روی جنگ تأثیر می‌گذارد. بسیاری از کسانی که پای تلوزیون نشسته‌اند رهبران مصر٬ اردن و تشکیلات خودگران را همکار پنهان اسرائیل می‌دانند که این جنایات را علیه برادران فلسطینی آن‌ها مرتکب می‌شود. سازمان‌های امنیتی رژیم‌های عرب بحران خطرناکی را نزد مردم کشورشان شناسایی می‌کنند. حسنی مبارک که به عنوان مسئول بستن گذرگاه رفح بر روی پناهندگان بیشتر از همه‌ی رهبران عرب در خطر است٬ فشار به تصمیم‌گیرنده‌های واشنگتون را که همه‌ی تقاضاها و آتش‌‌بس‌ها را بلوکه کرده بودند آغاز کرد. اینان کم کم خطری را که متوجه منافع آمریکا در دنیای عرب بود فهمیدند و شروع به تغییر مواضع خود کردند. تغییری که بین دیپلمات‌ی ازخودراضی اسرائیل باعث عصبانیت‌هایی شد.

    آدم‌هایی که جنون اخلاقی دارند نمی‌توانند آدم‌های معمولی را بفهمند٬ بنابراین مجبورند که به حدس و گمان دست بزنند. استالین به مسخره می‌گفت: «پاپ [برای پیروزی بر ما] چند گروهان دارد؟». اهود باراک می‌تواند سؤال کند: «انسان‌های باوجدان دارای چند گروهان هستند؟».

    باوجدان‌ها طوری که معلوم شد دارای گروهان‌هایی هستند. زیاد نیستند وخیلی سریع واکنش نشان نمی‌دهند٬ قدرتمند و سازمان‌دهی شده هم نیستند٬ اما در لحظه‌ای مشخص که جنایت‌ غالب می‌شود و خیل تظاهرکنندگان معترض تجمع می‌کنند٬ این می‌تواند برای جنگ تعیین‌کننده باشد.

    ناتوانی در شناخت ماهیت حماس٬ مسبب ناتوانی دیگری هم می‌گردد٬ و آن عدم توانایی درک نتایج قابل پیش‌بینی این جنگ است: نه تنها اسرئیل نمی‌تواند در جنگ برنده شود- حماس هم نمی‌تواند آن را ببازد. حتی اگر ارتش اسرائیل موفق شود تا آخرین نفرات حماس را بکشد٬ حتی در این صورت حماس پیروز خواهد بود. مبارزین حماس٬ قهرمانان ملت فلسطین برای ملت‌های عرب سرمشق خواهند شد٬ الگوهایی خواهند بود که هر جوانی در دنیای عرب می‌بایستی از آن‌ها پیروی کند. کرانه باختری رود اردن مانند میوه‌ی رسیده‌ای در دست‌های حماس خواهد افتاد. الفتح در دریایی از بیزاری غرق خواهد شد و رژیم‌های عربی در خطر فروپاشی قرارخواهند گرفت.

    اگر جنگ با حماسی که سرافراز در عین حال که خون از دست می‌دهد٬ سرپا ایستاده است تمام شود٬ با توجه به ماشین نظامی قدرت‌مندی مانند ماشین جنگی اسرائیل٬ این شبیه به یک پیروزی افسانه‌ای خواهد بود. شبیه به پیروزی روح بر ماده.

    آن‌چه در افکار عمومی جهان نقش خواهد بست٬ تصویر اسرائیل به منزله یک غول خونخوار خواهد بود که برای جنایت جنگی هر لحظه آماده است و حاضر نیست به هیچ قید اخلاقی گردن نهد. در درازمدت این مسئله برای ما [اسرائیلی‌ها]٬ برای موقعیت و آینده‌ی ما در جهان عواقب سنگینی خواهد داشت. همین‌طور برای شانس ما برای رسیدن به صلح و آرامش. این جنگ در نهایت جنایتی است علیه خود ما. جنایتی علیه اسرائیل.
    ————————————————————————————————————————————–
    بامدادی: ممنون، این ترجمه‌ی عالی مانی ب. است.

    لایک

  46. سلام
    مطالب پرباری دارید.برای من یه سوالایی پیش اومده
    آیا کسانی که مردم غزه رو با مردم مستضعف کشور خودمون مقایسه می کنن هیچ وقت شده کاری در این مورد انجام بدن یا برای اون موارد هم می گن به ما مربوط نیست و به عهده دولته که به داد اینا برسه؟
    اگه برای هموطنای خودشون کاری نمی کنن انتظاری ازشون نمی ره فقط ژست دلسوزی به خودشون نگیرن!
    آیا این سیاست زدگی نیست که یه عده عزمشون رو جزم کردن که اگه تا فرداصبح هم بحث و گفتگو کنن در مواضع خودشون تجدید نظر نمی کنن؟
    آخه بابا یه روزنه به روی اون مغزت باز بذار شاید یه حرف جدید، قانعت کنه!
    آیا اونایی که از شما با موشکافی ودقت منبع می خوان از شبکه های ماهواره ای که مشتری شون هستن هم اسناد و مدارک می خوان یا ندید اونا راقبول دارن شاید هم مثل همون قضیه کوکاکولا شده یعنی شرطی شدن؟
    موفق باشید
    راستی درمورد ارتباط اتفاقای تازه دنیا با موضوع مهدویت هم اطلاعاتی دارین؟
    ————————————————————————
    بامدادی:‌ راستش فکر نمی‌کنم، من اصولا موضع کسانی که می‌گن در مورد «الف» صحبت نکن چون «ب» مورد مهمی هست رو درک نمی‌کنم. خوب من از «الف» میگم شما هم از «ب» بگین. شاید من در مورد «الف »بیشتر علاقه داشتم صحبت کنم!

    لایک

  47. سلام دوباره
    سال 59 است.روزهای اول جنگ ایران وعراق.و من یکی از روشنفکران کشور بانولاتا! و این را در جواب یکی از طرفداراران ایران که دفاع از خرمشهر را حق ایران می داند می نویسم!
    .البته جنگ همه جوره محکوم است.ولی تقصیر خود مردم ایران است که انقلاب کردندو ارتش کشور خودشون رو ضعیف کردند. تا صدام به اونا حمله بکنه.تازه صدام برای نجات مردم مظلوم محمره(اسم عراقی خرمشهر ایرانی ها) از دست پاسدارای خمینی این کار رو کرده.می گن اونا خیلی بدن.من ضمن محکوم کردن دوطرف جنگ! می گم که ایرانی ها هم نباید با لجبازی باعث کشته شدن هموطنای خودشون بشن و هزار یک جمله روشنفکرانه گل و منگولی دیگه در مذمت جنگ.
    تو خونه گرم ونرممون نشستیم با یک استکان چای گرم در کنارمون داریم برای مردم غزه تعیین تکلیف می کنیم و حرفهای دیکته شده رسانه های جهان آزاد! را تکرار می کنیم بدون اینکه یک لحظه خودمون را جای مردم غزه بگذاریم.من به عنوان یک ایرانی اگر خدای نکرده روزی در موقعیت مردم فلسطین قرار بگیرم حاظرم شرافتمندانه بمیرم همونطور که خیلی از هموطنان هم حاظرند ذلیلانه زندگی کنند.انتخاب با خودمونه ولی قضاوت با تاریخه.آیندگان ملت فلسطین وقتی که کشوری به نام اسرائیل وجود نخواهد داشت(شکست اسرائیل در جنوب لبنان را هم هیچکس باور نمی کرد) به کشته شدگان غزه افتخار می کنند و آنروز کسانی که در حمایت از رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی (ببخشید) اسرائیل قلم فرسایی کردند را شرمنده می کنند.
    ———————————————————————————————————————–
    بامدادی: مثالی که از خرمشهر زدی واقعا جالب بود. مرسی!

    لایک

  48. یک نشریه فرانسوی، در تازه ترین شماره خود در نقطه تقابل روابط میان صهیونیست » یهود ستیزه جو» و اعراب 9 بند را به قاعده دموکراسی از نوع غربی و باب میل صهیونیست ها آورده است.
    این نوع نگاه دموکراسی و آزادیخواهی همان چیزی است که امروز در غزه خونین واشنگتن و تل آویو با همکاری یکدیگر و چراغ سبز دولتی ها پاریس و لندن و … به مورد اجرا گذاشته اند.
    نگاه نویسنده این ستون نشریه فرانسوی به شرح زیر است:
    قاعده اول: در خاورمیانه این اعراب هستند که همواره آغاز کننده حملات هستند و این صهیونیست ها هستند که همواره از خود دفاع می کنند. این است معامله به مثل یا دفاع از خود.
    قاعده دوم: اعراب فلسطینی یا لبنانی حق ندارند مردمان غیر نظامی حریف مقابل را بکشند. اگر بکشند، تروریست به حساب خواهند آمد.
    قاعده سوم: رژیم صهیونیستی حق دارد مردمان غیر نظامی عرب را بکشد. اگر چنین کند به معنای دفاع مشروع از خود به حساب خواهد آمد.
    قاعده چهارم: وقتی که صهیونیست ها بیش از حد از اعراب بکشند، آن وقت قدرت های غربی سخن از خویشتنداری آنها به میان می آورند و نام این اقدام را واکنش جامعه بین المللی می گذارند.
    قاعده پنجم: فلسطینی ها و لبنانی ها حق ندارند نظامیان اسرائیلی را به اسارت بگیرند حتی اگر تعدادشان زیاد نباشد و به یک سرباز محدود شود.
    قاعده ششم: اسرائیلی ها حق دارند به هر تعداد که هوس کنند از فلسطینیان به اسارت بگیرند (امروزه تعداد این اسیران به بیش از 12 هزار نفر رسیده است) و آن وقت می توانند به کسی هم حساب پس ندهند و هیچ مدرکی هم دال بر گناهکار بودن این اسیران به کسی نشان ندهند و فقط و فقط کافیست که بگویند این اسیران تروریست هستند.
    قاعده هفتم: وقتی که این کلمه جادویی تروریست یا مقاوت را به کار می برند بی درنگ اضافه می کنند که ایران و سوریه حامی تروریست ها هستند.
    قاعده هشتم: وقتی که سخن از صهیونیست مطرح می شود اجازه نداریم از حمایت آمریکا و فرانسه و اروپا از آن نام ببریم زیرا این احتمال وجود خواهد داشت که از یک کشمکش نامتوازن نام برده باشیم.
    قاعده نهم: کسی حق ندارد از اراضی اشغالی یا از قطعنامه سازمان ملل حرفی بزند و نه از تجاوز به حق بین المللی و نه از معاهده ژنو، زیرا این احتمال وجود دارد که موجبات دلواپسی مخاطبان روزنامه ها یا تلویزیون های غربی را فراهم آورد.
    قاعده دهم: صهیونیست ها بهتر از اعراب به زبان های غربی تکلم می کنند و به همین دلیل است که هم در تلویزیون ها و هم در روزنامه های غربی بیشتر از اعراب به آنها و به طرفدارانشان فرصت عرض اندام و خودنمایی می دهند تا قواعد 9 گانه بالا را به رخ ما بکشند و آن وقت نام این عمل را بی طرفی رسانه ای می نامند.
    قاعده یازدهم: اگر با این قواعد موافق نباشید و یا مدعی شوید که عمل به این قواعد حق اعراب را ساقط می کند آن وقت به شما این انگ را خواهند زد که «ضد یهود» هستید
    ————————————————————————————————————————–
    بامدادی: زنده باد. خیلی خوب بود. دقیقا همین‌طوره…

    لایک

  49. آخه به من و تو چه؟
    کم تو رادیو و تلویزیون و روزنامه و اخبار و مرگ و درد و زهر مار دارن میگین که توهم باز اینجا اینا رو نوشتی.
    بابا جون مادرتون ولمون کنین مردم خسته شدن خسته

    لایک

  50. من کم سواد و تا حدودی دیرفهمم ولی عادت دارم سخت و بد راجع مسایلی که سر در نمی یارم سوال بپرسم. اگه یکی از مهمترین تکنیک‌های تبلیغات موثر «تکرار» است. خیلی وقتا همین – تکرار- آدما نسبت به راست یا دروغ بودن موضوع به شک وا میداره. سه چهار هفتس تلویزیون ، روزنامه ها و سایت های مختلف دقیقا همین مطالب شما را تکرار میکنند:(اسراییل درحال نسل کشیه و مردم بیگناه غزه در محاصره کل دنیا هستند و اسراییل حمله را شروع کرده و عمدا مردم بیگناه را مورد حمله قرار داده تا حماس را مقصر نشوت بده و…. آیا میشه با توجه به عبارت اول سایتتون ((یکی از مهمترین تکنیک‌های تبلیغات موثر «تکرار» است))و اخبار و مطالب رسانه های داخل ایران به نتایجی ممثل : حماس مقصره،یا حماس جنگ را شروع کرده،حماس سپر انسانی درست کرده، اسراییل به غیر نظامی ها حمله نمیکنه و … رسید یا نه؟
    ———————————————————————–
    بامدادی: البته اشاره‌ی من به تکنیک تکرار در تبلیغات معناش این نیست که لزوما هر چه تکرار شده بود یا هر چه برایش تبلیغ شده باشد دروغ است.
    در مورد رسانه‌های داخلی هم باید توجه داشته باشید که
    1. مانند رسانه‌های غالب غرب حرفه‌ای نیستند و لحن آمرانه و ایدئولوژیک‌شان توی ذوق زننده است.
    2. انحصاری هستند، یعنی تنوع چندانی ندارند بنابراین این طور نیست که یک مطلب از صدها منبع مختلف تکرار شود که باورپذیری آن خیلی بالا باشد.

    در کل با شما موافق هستم، هر خبری که زیاد تکرار شد باید نسبت به اصالت خود خبر یا نیت‌ افرادی که خبر را منتشر می‌کنند با شک و تردید نگاه کرد، به خصوص اگر از سوی مراکز قدرت به صورت یک‌جانبه تکرار شود.

    لایک

  51. سلام مرسی از شما ولی دم اسراییل گرم خوب داره عربارو تارو مار میکنه درود بر اسراییل
    ————————————————————————–
    بامدادی: امیدوارم نسل هر چه نژادپرسته از روی زمین منقرض بشه.

    لایک

  52. تنها با اخراج سفرای ایران و اسراییل بطور همزمان به قائله خاتمه داده خواهد شد چون نزاع اصلی بین این دو است و مقامات ایران تا آخرین قطره خون مردم غزه مقاومت خواهند کرد
    —————————————————————-
    بامدادی: مشکل گسترده‌تر و بسیار چندبعدی‌تر از این‌هاست.

    لایک

  53. صد درود و سلام

    با آرزوي نابودي صهيونيزم؛

    اين درنده خويي مجسم در جغرافياي مظلوميت انسان

    و با آرزوي پيروزي مردم مظلوم غزه و امت اسلامي بر رژيم جعلي اسراييل

    موفق باشيد

    و السلام علی المهدی الذی وعد الله به الامم
    ————————————————————————
    بامدادی: با آرزوی مرگ آپارتاید

    لایک

  54. مرسی بامداد جان. واقعآ لذت بردم.
    نه به خاطر حماس نه به خاطر اسرایل (همزه ندارم :)) )
    یا فلسطین یا غزه یا هر چیز دیگه.
    به خاطر همین مته به خشخاش گذاشتن…
    —————————————————
    بامدادی:‌ ارادت دارم بابک جان، ممنون از محبتت به من.

    لایک

  55. برای بهتر شناختن حماس یه سر به سایت من بزنید. اگه فیلم‌ها باز نشدند خبر بدید.
    ——————————————-
    بامدادی: ممنون

    لایک

  56. اگر مقامات آمریکایی به خاطر استفاده از سلاح هسته ای در هیروشیما محاکمه و مجازات می شدند امروز رژیم صهیونیستی جرات نمیکرد از سلاح هسته ای در غزه استفاده کند.
    و اکنون اگر رژیم صهیونیستی به شدت مجازات نشود دیگر هیچ انسانی در جهان در امان نخواهد بود.

    لایک

  57. آیه 11 سوره رعد است که می فرماید «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم»، (خدا وضع و حال هیچ قومی را عوض نخواهد کرد مگر آنکه انسانها به خودشان وضع و حال خودشان را تغییر دهند.)
    حضرت امام خميني مي‌فرمايد: «ولايت فقيه امتدادي است از حاكميت معصومان و عبارت است از حاكميت فقيه عادل كه صفات علم و فقاهت و تقوا و زهد و كارداني و مهارت در وجود او محقق گرديده است كه همه اين ويژگيها او را از استبداد و ديكتاتوري بازمي‌دارد.» ايشان اين معنا را با سخن خود چنين مورد تأكيد قرار مي‌دهد: «اسلام ديكتاتوري را محكوم و رد مي‌كند و ولايت را از حاكمي كه مي‌خواهد با ديكتاتوري حكومت كند، ساقط مي‌سازد حتي اگر آن حاكم فقيه باشد. اگر فقيه و حاكم از چهارچوب صفات علم و عدالت و گرفتن حق مظلوم از ظالم خارج شود، ولايت او خود به خود ساقط مي‌گردد.» حضرت امام (ره) فرمود : «جانم فدای تک تک این ملت».

    لایک

  58. 1- تا جایی که من می دانم تا به حال هیچ رسانه غربی نگفته گروهگ تروریستی حماس. اساسا این طور صحبت کردن مورد علاقه سران جمهوری اسلامی است.
    2- طبق اساس نامه حماس، حماس یک سازمان مسلح است. این سازمان بنا به شرایط روز دارای شاخه سیاسی هم هست اما بهر حال حماس یک گروه شبه نظامی است که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود دست به خشونت می زند.
    3- حماس در یک اننتخابات آزاد برنده شد. این درست. اما آیا به صرف اینکه حماس در انتخابات پارلمانی برنده شده این اجازه را می یابد که به ارگانها و نهادهای دیگر فلسطینی که طبق قانون در اختیار او نیست حمله مسلحانه کند؟
    4- اساس سیاست حماس بر تناقض استوار است.
    از طرفی شعار نابودی اسرائیل را سر می دهند و از طرفی دیگر در دولتی شرکت کرده است که اساس آن به رسمیت شناختن اسرئیل بوده است. دولت فلسطینی بر اساس مذاکرات بین فلسطینان و اسرائیل به وجود آمد. مذاکراتی که حماس از آغاز با آن مخالف بود.
    در حالی که گروه هایی مثل جهاد اسلامی انتخابات فلسطین را تحریم کردند حماس ریاکارانه در این انتخابات شرکت کرد.
    5- امروز نیز رفتار حماس منافقانه است. جامعه جهانی تصویب کرد که به فلسطینیان کمکهای مالی شود که بتوانند دولت خود را تاسیس کنند. اساس این کمکها این بود که اسرائیل هم به عنوان یک کشور و دولت وجود دارد. اکنون حماس به عنوان گروهی که خواستار نابودی اسرائیل و جهاد در کل کشورهای اسلامی است ( سخنرانی نزار رایان) خواستار دریافت این کمکها شده.
    6- رفتاری که حماس با اعضای جنبش فتح در غزه داشت چگونه بوده است؟ ربودن آنها، بستن دستهای آنها و پرتاب کردنشان از ساختمانهای بلند به پایین، تیراندازی به خانه هایشان و نفرت انگیز تر از همه اخراج آنها از غزه.

    لایک

  59. سلام این که فلسطینی ها چند تا راکت شلیک میکنن در برابر ترورها وشکنجه های اسرائل در زندانها فقط دفاع از خود بوده است در مقابل دزدان همون تور که ما در مقابل عراقی ها جنگیدیم

    لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.