یکی از مهمترین اتفاقات رسانهای این روزهای اخیر هک شدن سایت بالاترین توسط اشخاص نامعلوم است. تا این لحظه هیچ شخص یا گروهی مسئولیت این کار را به عهده نگرفته و در نتیجه تلاش برای حدس زدن اینکه واقعا چه کسی این کار را انجام داده است محدود به «حدس و گمان» خواهد بود. اما بحث من این نیست…
واکنش جامعهی مجازی به این اتفاق چه بوده است؟آمار دقیقی ندارم، اما به وضوح در فضاهای مجازی مخلتف، مثلا فرندفید یا وبلاگها میبینم که بسیاری از کاربرها از این اتفاق شوکه و ناراحت هستند. به نظرشان بالاترین با همهی ایرادهایی که به آن «احتمالا» وارد بوده، رسانهای مهم بوده است. این گروه امیدوار هستند هر چه سریعتر بالاترین به کار خود ادامه دهد.همینطور هستند دوستانی که از تعطیل شدن بالاترین «خوشحال» شدهاند. دلیل اصلی آنها هم این است که در بالاترین کاربران به آنها توهین میکردند، یا اینکه ارزشهای آن را زیر سئوال میبردند. استدلال نادرستی نیست و هر کس که در محیطی به او یا باورهایش توهین شود، حق دارد نسبت به آن محیط منفی فکر کند.
تاثیر بالاترین برونی است، نه درونی
فرق رسانهای مثل یک وبلاگ با رسانهای مثل بالاترین چیست؟ صرفنظر از اختلافهای واضح مانند تنوع تعداد کاربران، تنوع منابع و مانند آن به نظر من مهمترین فرق ایندو در «برایند بردار رسانهای» آنهاست.
رسانهای مثل یک وبلاگ (یا حتی سایتهای خبری یا تحلیلی)، به داخل خود نظر دارد. وبلاگ یک حریم است، یک اتاق که اتسفر خودش را دارد. بوی خودش را میدهد. در واقع برایند بردار یک وبلاگ به سمت «داخل» است. یعنی محتوای تولید شده در آن وبلاگ، نوع بحثها، کامنتها و لینکهایی که در آن منتشر و مطرح میشود همیشه «مُهر وبلاگ» را روی خود دارد. از این نظر وبلاگ یک رسانهی «درونگرا» است. یک وبلاگ خوب، وبلاگی است که دارای «سبک» است، یعنی «خودآگاهی» دارد، به خودش «آگاه» است، «درونگراست».
اما در مورد رسانهای مثل بالاترین وضعیت اینگونه نیست. بالاترین یک پُرتال است، یک ترمینال مجازی. در بالاترین، بردارهای گوناگونی با جهتها و اندازههای مختلف وجود دارند اما «برایند این بردارها» به سمت بیرون از «بالاترین» است. یعنی بالاترین یک رسانهی «برونگرا» است. یک رسانهی برونگرای خوب را نباید با میزان «خودآگاهیاش» بسنجیم، بلکه باید میزان کارآمدیاش را در راهنمایی کاربران به فضاهایی هر چه وسیعتر و متنوعتر در «خارج از خودش» بسنجیم. از این لحاظ «بالاترین» خیلی باارزش است، چرا که تعداد بسیار زیادی از کاربران را با سایتها و وبلاگهای «دیگر» آشنا کرده است.
اشتباه خواهد بود اگر در تحلیلهایمان برای سنجش ارزش یا میزان تاثیرگذاری بالاترین، به کامنتها و یا نوع لینکهایی که در آن مطرح میشود نگاه کنیم. چرا که ارزش بالاترین در بحثهایی که زیر یک لینک میشود و یا مثلا اینکه چه لینکی چه امتیازی بیاورد، صفحهی اول برود یا نرود، داغ بشود یا نشود نیست. اینها بازی هستند برای جذابیت بیشتر، همین. بالاترین «فوروم نیست» که برای خواندن کامنتها یا نظر کاربران به آن برویم. درست است که این امکان در بالاترین وجود دارد که کاربران زیر لینکها کامنت بگذارند و یا «متاسفانه» به هم اهانت کنند، اما جوهر بالاترین در «کامنتهایش» نیست. ارزش بالاترین برونگرایی رسانهای آن است. مثل یک هاب، تعداد زیادی کاربر وارد آن میشوند و از طریق آن به «بیرون» از آن هدایت میشوند. بالاترین محیطی برای «ماندن» یا «گفتگو کردن» نیست، بلکه محیطی برای «نماندن و خارج شدن و اکتشاف جاهای دیگر» است. اگر وبلاگ که ماهوا درونگراست سعی در اکتشاف «خود» را دارد، بالاترین سعی در اکتشاف «بیرون از خود» را دارد.
بالاترین جایی برای ماندن نیست، مسیری برای رفتن است
بیشتر کسانی که از بالاترین «دلآزرده» هستند، کسانی هستند که بیش از حد «داخل» بالاترین «مکث» کردهاند. بالاترین اصلا محیط خوبی برای مکث کردن نیست، همانطور که ترمینال مسافربری جای خوبی برای اقامت کردن و همصحبت شدن با دیگران نیست. ما برای بحث و گفتگوی جدی به ترمینال مسافربری نمیرویم، بلکه به روزنامهها، مجلهها، کتابخانهها و دانشگاهها سر میزنیم. به همین ترتیب اشتباه است اگر در بالاترین به بحث و تبادل نظر بر سر موضوعات مهم مثل اعتقادات و ارزشهایمان بپردازیم.
ترمینال مسافربری را به خاطر اینکه چهار تا لات ممکن است با آدم سرشاخ شوند تعطیل نمیکنند. ترمینال مسافربری برای این ساخته شده، که سریع سوار اتوبوس یا قطار بشوی و بروی به مقصدی که میخواهی بروی. بالاترین هم همین است.
رسانههای برونگرا را نباید با «محتوایشان» ارزیابی کرد. بلکه باید با شناخت از ماهیت برونگرایانهشان با آنها برخورد کرد. بالاترین به شدت برونگراست. تعداد بسیار زیادی از وبلاگها و سایتها از طریق بالاترین به جامعهی کاربران «معرفی» شدهاند. بالاترین محلی است که کاربران به آن وارد میشوند و در آنجا با تعداد زیادی «علامت راهنما» مواجه میشوند: اینجا را دیدی؟ اینجا را دیدی؟ اینجا را دیدی؟ …
بالاترین برونگرایانهترین رسانهی امروز فارسی زبان است. امیدوار باشیم بازگردد. قویتر از قبل.
لطفا مشترک شوید
بامدادی+لینکدونی
فقط بامدادی
نجواها
بامدادی جان به نکته خیلی خوبی اشاره کردی. اما اگه خیلی ها برای بحث های جدی هم برن سراغ روزنامه ها چی؟ به نظر من این اتفاقی بود که در مورد بالاترین افتاده بود.
————————————————————————
بامدادی: به نظر من هم همین شده بود. خیلی از کاربران در بالاترین دنبال بحث و گفتگو میگشتند و فراموش کرده بودند که بالاترین محیطی است برای یافتن لینکهای جدید. نباید زیاد در آن پرسه زد.
البته منظور من از روزنامه همان بحثهای جدی بود. اگر کسی حرف جدی دارد بزند، میرود در روزنامه یا مجله منتشر میکند. یا اینکه میرود کتاب تالیف میکند. یا غیره…. کسی حرفهای جدیاش را نمیبرد توی ترمینال خزانه با عابران بزند. 🙂
لایکلایک
خیلی خوب بود
————————————-
بامدادی: ممنون سمیه عزیز.
لایکلایک
با حرف شما تا حدودی موافقم اما به نظر من بالاترین ناکارامد بود. خود من از همان اوایل شروع به کار عضو این سایت بودم و در ابتدا هم به نظرم سایت بسیار خوبی بود اما کم کم و با شلوغ شدن آن عملا کارایی خود را از دست داد. به عبارت دیگر حجم لینک های بی ارزش به نحوی زیاد شد که شانس دیدن لینکهای خوب را هم از بین برد. به نظر من یکی از دلایل این مسئله فقدان یکسری ابزارهای مفید جهت فیلتر کردن لینک ها به طور مناسب است. بهر حال امیدوارم در آینده این سایت به طور کارامدتری به کار خود ادامه دهد
———————————————————————————-
بامدادی: به نظرم بالاترین با یک سری اصلاحات مقدماتی میتوانست خیلی بهتر شود. مثلا جستجویش را خیلی قویتر میکرد. صفحهی اول را کمی رندومتر میکرد که فقط امتیازدارها نیایند. یا اینکه مثل فرندفید هر لینکی که امتیاز بگیرد یا حتی از دست دهد، بیاید به صفحهای اول بعد اسکرول بخورد برود پایین. اینها فقط مثال است وگرنه ایدههایی که خیلی از آنها هم نسبتا ساده اجرا میشوند کم نیستند.
من هم امیدوارم بالاترین ادامه دهد و اینبار بیشتر در مسیر تکامل کوشا باشد.
لایکلایک
به شدت مخالفم و دلایل را در گفتگو در فرند فید می نویسم اما این مشخص هست که عده ای خاص بالاترین را در اختیار داشتند و شما را به عنوان مسافر به سرعت » فقط» به مسیری می بردند که خود می خواستند . جناب بامدادی این قیاس مع الفارق است
———————————————————
بامدادی: صحبت میکنیم. ممنون از نظرتان.
لایکلایک
من بالاترین را از طریق فیدش، از راه گوگلریدر(!) میدیدم. نتیجه: کامنتها، یا امتیازاتی که کاربران به مطالب میدادند، اصلاًبه چشم من نمیرسید. اما تعداد لینکها و مطالب «خبرگزاری فارس»واری که گذاشته میشد، آنقدر زیاد بود، که بعضی وقتها واقعاً حالت تهوع بهام دست میداد.
بالاترین برای من- که گوشه و کنار وبلاگستان را برای مطالب جدی میگردم- غیر از مکانی برای پیداکردن تعداد بسیار محدودی مطلب- غالباً عکس!- هیچ چیز دیگری نبود.
——————————————————————————————-
بامدادی: متوجه این انتقاد هستم، اما این مساله به خاطر باز بودن و عمومی بودن بالاترین ایجاد شده بود. طبیعی است که یک محیط عمومی ، به زردگرایی متمایل خواهد شد.
لایکلایک
تحلیل خوبی بود، منم یک سری نقدهایی دارم که در اینجا مطرح کردم.
کلیتا بالاترین یکم باید حرفهای تر هم بشود و چاقو را از دست کاربران بگیرد نه چاقو به دستشان بدهد، اگر از مدل دیگی پیروی کند به نظر من 7 دهم از مشکلات فعلی حل خواهد شد.
برای فهم بیشتر، اگر وقت داشتی نقدم را بخوان / تشکر
————————————————————————————
بامدادی: ممنون، حتما میخوانم و نظرم را همانجا مینویسم.
لایکلایک
البته یادم رفت بگویم، در تکمیل صحبت شما اگر ترمینال را طوری بسازند که این چیزها فعالیتش را مختل نکند بهتر نیست؟!
————————————————————————-
بامدادی: ببینید، هر سایتی یک هدف دارد، هدف بالاترین این نبوده که تبدیل به یک سایت «نخبهی انتخاب لینک» شود، بلکه هدفش این بوده که منعکس کنندهی افکار عمومی جامعهی مجازی باشد. حالا این افکار عمومی اگر زردگراست تقصیر بالاترین نیست.
ولی به نظر من این امکان وجود دارد که دست کم فحاشی و حرفهای رکیک در کامنتها حذف شود و کاربرانی که بیاحترامی آشکار میکنند جریمه شوند.
لایکلایک
موافقم بالاترین خوبی هاش زیاد بود. گرچه دشمن زیاد داشت. من هیچ وقت نتونستم عضو شم چون نیاز به دعوت نامه داشت و کسی رو نمیشناختم دعوتم کنه. اما خیرینی بودند که به مطالبم لینک دادن، بخصوص مطلب The New Hijab In Iran که به طرز وحشتناکی! بهش لینک دادن!
به هر حال اميدوارم که بالاترین برگرده.. آمین!
———————————————————-
بامدادی: هیچ سیستمی بی عیب نیست، بالاترین به هدف اولیهاش یعنی اینکه تریبونی باشد برای پخش صداهای مخلتف وفادار ماند. مقابله با باندبازی و گاوبندی در فضاهای عمومی کار سادهای نیست. متاسفانه این جور موارد در بالاترین زیاد پیش آمده بودند.
لایکلایک
چون گام در این خانه ی شر بگذارید،
انگار که گام در سقر بگذارید:
جایی که سرود دانته ک : “ای آمدگان !
اُمّید نجات پُشتِ دَر بگذارید.”
اندوهِ هزار ساله دارم در د ل.
ایکاش نبیندم غم دیگرِ دل .
من پیرترم هزار سالی امروز،
با داغِ هزارها جوانم بر دل .
با این همه خون که از تن اش گشت روان،
رفته ست ز اندام وطن توش و توان.
با این همه ، با ش تا ز جا کَند ه شود
سیلابه ی شیخْ اوژنِ جان های جوان .
از کینه و بُغض و خشم آکنده شدیم .
بر مرکَب انقلاب تازنده شدیم .
فریاد زدیم: شاه مردمْخوار است !
شیخ آمد و ما زشاه شرمنده شدیم !
ادامه در وبلاگم
———————————–
بامدادی: ولی فراموش کردید که نشانی وبلاگ را بدهد.
لایکلایک
از اون حرفا بود ها
هر چیز برون گرایی می بینیم که نباید درونش هم با اون یکی باشه و اگه نشه شناختش یعنی باد هوا
—————————————-
بامدادی: صادقانه عرض میکنم متوجه معنی این جمله نشدم 🙂 اگه ممکنه کمی واضحتر بگید منظورتون رو.
لایکلایک
شاید اسمش را توهم توطئه بگذارید ولی من مدتی ست که احساس می کنم تمام نهاد های مدنی و رسانه ای که نبضشان در اختیار نظام نیست باید از صحنه روزگار محو شوند . حالا اگر با فیلترینگ شد که چه بهتر ، نشد هک هم در کار هست . نشان به آن نشان که شرق و هم میهن و شهروندامروز به بهانه های واهی بسته می شوند و حتی سایت صرفا فرهنگی هفتان نیز فیلتر می شود نا آنجائیکه شکراللهی بعد از کند و کاو فراوان اعلام می کند هفتان توسط مخابرات فیلتر نشده و نهادی آن را فیلتر کرده است که دیوارهای آن بسی بلند است و امید رفع فیلترینگ را در حد صفر می داند
————————————————————————–
بامدادی: هم توهم توطئه هست و هم نیست. چرا که ما یعنی «عموم مردم» «اطلاعات دقیقی» نداریم که بتوانیم بر اساس آن نظر قطعی بدهیم.
لایکلایک
گر چه بعضی از قسمت های مطلب شما را،بسختی گرفتم اما بااین حال خیلی زیبا بود.
دست مریزاد.
——————————————
بامدادی: ممنون دوست خوب.
لایکلایک
بالاترین می توانست محیط خوبی برای تمرین دموکراسی باشد که نشد. نه بدلیل قصور ادارهکنندهگانش که به دلیل رفتار ما کاربران آن.
روزی ایمیلی بمن رسید که دعوتم میکردم به شرکت در گروهی در بالاترین. عضو شدم ولی بعد که مطلب را با دوست فعالی در آن محیط مطرح کردم گفت که «این روش نوعی لابیگری است» من علیرغم عضو بودنم در بالاترین، کاربر فعالی نبودم و شیوهی کار آنرا هم نمیدانستم. عضو گروه شدم. هر شب تعدادی لینک برای من و دیکر اعضاء گروه فرستاده میشد. در همان اوایل کار متوجه شدم که بیشتر امتیاز دهندهگان، به دادن امتیاز اکتفا میکنند. هرچه نوشتم «بالاغیرتن نخوانده امتیاز ندهید» تاثیری نکرد که نکرد. مدتی از دادن امتیاز به همگروهیها امتناء کردم و موضوع را نیز با بانی گروه در میان گذاشتم. معدودی از همگروهیها به نوشتهام امتیازی دادند.
کاش از این محیط به صورت سالمی بهرهبرداری میکردیم. میخواندیم و بدون حب و بغض امتیاز میدادیم و اصل امتیاز منفی نمیدادیم تا مانع صدای مخالف باشیم.
——————————————————————-
بامدادی: عمو اروند عزیز با این کامنت من رو شوکه کردید. متوجه این ابعاد «باندبازی» در بالاترین نبودم. چیزهایی شنیده بودم ولی فکر نمیکردم به این صورت هم وجود داشته. تیم فنی بالاترین آخه چطور میتونه جلوی اینجور باندبازیها رو بگیره. کار سادهای نیست و اگر نرمافزار خوبی هم برای این منظور بنویسن، خیلی از لینکهایی که خارج از باندبازی رای میارن رو هم ممکنه به عنوان باندبازی تشخیص بده.
دوستی حرف جالبی زده بود، شاید اگر فیل.تر بالاترین برداشته بشه با ظهور تعداد زیادی کاربر از داخل ایران، صداهای متنوعتری در بالاترین شنیده بشه و به نوعی این نوع باندبازیها کمرنگ بشن. پیشنهاد دیگر این بود که امتیاز منفی برداشته بشه، فقط بشه امتیاز مثبت داد. مثل سایت دیگ. واقعا هم امتیاز منفی بیمعناست. لینکهایی که امتیاز مثبت زیادی بگیرن داغ بشن، به همین سادگی.
ممنون از حضورتون در اینجا.
لایکلایک
کلا کار مزخرفی بود هک این سایت.
من هم مثل خیلی های دیگه دو وِیژگی بارز بالاترین رو محترم میدونم. یکی اطلاع رسانی و رساندن حرف وبلاگ های نا معروف به گوش مردم و دیگری تمرین دموکراسیه.
این دو اتفاق در هیچ جای دیگه ای به خوبی بالاترین نمی تونه بیوفته
—————————————————————
بامدادی: بله این دو ویژگی شاید مهمترین نکات مثبت بالاترین باشن. تاثیر بالاترین در وب فارسی غیرقابل انکاره.
لایکلایک
بامدادی جان واقعآ جواب خوبی به نویسندگان و خبرنگاران خبرگزاری فارس دادی که بالاترین را براساس محتویش زیر سوال برده بودند
لایکلایک
بامدادی جان سلام
این حرف شماست
«هر سایتی یک هدف دارد، هدف بالاترین این نبوده که تبدیل به یک سایت «نخبهی انتخاب لینک» شود، بلکه هدفش این بوده که منعکس کنندهی افکار عمومی جامعهی مجازی باشد. حالا این افکار عمومی اگر زردگراست تقصیر بالاترین نیست.»
موضوع اینه که احتمال قوی هدفش این نبوده که منعکس کننده افکار عمومی جامعه مجازی بشود. مهدی عزیز دیگ را دیده بوده و تخصصش را داشته و کاری تقریبا مشابه به فارسی درست کرده. خودش گفت که ما انتظار این مسائل و اقبال را نداشتیم. بالاترین حکایت لبخند ژوکوند است که بیچاره داوینچی خبردار نبود روزی و روزگاری هزاران نفر درباره لبخند نزده اش بحث خواهند کرد و به آن چنان و چنان نسبت میدهند. بالاترین در اصل یک سایت بازی! بوده است که کارکرد پنهانی یافته است بنام توزیع اطلاعات و چون جامعه محدود بوده و در ضمن رقیبی هم نداشته تا بدین پایه مورد توجه و نیاز شده است. احتمال زیاد میدهم که مدیران بالاترین به این کارکردهائی که من و شما از آن انتظار داریم میخندند و اصلن در این باغها نیستند که اگر بودند راههای زیادی برای عادلانه تر کردن سیستم و ایفای نقش اصولی تری در اطلاع رسانی میتوانسته اند از سال اول به بعد ایفا کنند که نکرده اند.
————————————————————————-
بامدادی: کورش جان، اولا که سلام و خیرمقدم. خوشحالم که اینجا سر میزنی.
در مورد اینکه اهداف بنیانگذر بالاترین چی بوده راستش من به حرفهای عزیز (که البته بنیانگذار نیست ولی به هر حال جزو تیم بالاترین هست) استناد کردم. ایشون توی بحثهای فرندفید تاکید کرده بود که هدف بالاترین دخالت در محتوا نیست و هدفش صرفا انعکاس بیطرفانهی افکار عمومی در وب هست.
شاید هم در ابتدا این نبوده ولی به تدریج به این سمت حرکت کردهاند.
باز هم ممنون.
لایکلایک
کاملا موافقم من خودم از طریق بالاترین و سایتهای مشابه مثل مهندس با وبلاگ ها ، سایتهای خیلی خوبی آشنا شدم . اما دقیقا هیچ وقت درگیر بحث ها نبودم ، البته در بالاترین که عضو هم نشم فطق از طریق فید پیگیری کردم. تعبیر ترمینال تعبیر بسیار جالبی بود.
————————————————
بامدادی: بله واقعا. خود من هم از بالاترین استفادههای مفید زیاد کردم ولی زیاد درگیر بحثها نشدم. 🙂 ممنون.
لایکلایک
مثال ترمینال عالی بود، خیلی خوشم اومد.
——————————————–
بامدادی: ممنون
لایکلایک
این طوری که من خواندم، گویا اطلاعات صاحب! بالاترین رو از ایمیلش برداشتن و سایتش رو به جای دیگه هدایت کردن!
یعنی به احتمال کسی که برای سایت مشکل ایجاد کرده، از بر و بچههای خودشون بوده.
با اون فحش و فحشکاریهای هر روز بالاترین، به دیگران و به همدیگر و … طبیعی بود که بزنن به تیپ همدیگه. 🙂
میدانید که بالاترین یک الگوبرداری مستقیم از سایت digg.com است. اتفاقاً باندبازیهای مشابه سایت بالاترین در سایت digg هم رخ داده و خبرساز شده بود، اما مسئولین سایت با الگوریتم مناسب تشخیص چنین تقلبهایی، از بروز آن جلوگیری کرده بودند.
لایکلایک
این رو هم ببینید، جالبه:
آیا هکرهای سایت بالاترین نمیدانستند؟
http://www.iranian-it.net/itf/thread-1724.html
—————————————-
بامدادی: ممنون.
لایکلایک
بالاترین وبلاگ شما رو پینگ کرده، یعنی برگشته؟
یعنی همش سرکاری بود؟!
———————————————————–
بامدادی: مگه در برگشتناش شک داشتید؟
این لینکی که داده شده از توی بلاگ بالاترین هست که توی وردپرس دات کام درست شده.
لایکلایک
سلام . فکر میکنم تبادل آرا خوبی در کنار پست مناسبی از وبلاگ صورت گرفته . با سبک این مطلب بیشتر از بقیه اخبار موافقم .
ممنون
—————————————————-
بامدادی: ممنون از نظر لطفت. بله بحث خوبی شکل گرفت.
لایکلایک
با سلام خدمت شما
در گزارشی کوتاه و مختصر، بازخود هک بالاترین در وبلاگستان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است که در آن از وبلاگ شما هم بهره گرفته شده است.
برای مشاهده مشروح این گزارش می توانید روی لینک زیر کلیک کنید:
http://weblognews.ir/?p=1551
با تشکر
تیم خبری وبلاگ نیوز
—————————————-
بامدادی: با تشکر از توجه شما.
لایکلایک
نمی دونم این چرا از دستم در رفته بود.
فوق العاده بود بامداد جان. من همیشه از پست های شما لذت می برم چون ماجرا هر چی باشه شما باز هم با دید باز و نگاه منطقی هر چیزی را مورد بررسی قرار می دی + اینکه در رابطه با چیزی که راجع بش حرف می زنی اطلاعات کافی داری.
ممنون.
——————————————————————-
بامدادی: ممنونم بابک جان. تو به من لطف داری 🙂
لایکلایک