نام مجموعهی «کهکشان تیم برنرز لی» را با الهام از مفهوم «کهکشان گوتنبرگ» انتخاب کردهام و تا آنجا که میدانم تاکنون جایی از این اصطلاح استفاده نشده است.
مایکروسافت اعلام کرد که فروش سیدیهای دایرهالمعارف انکارتا (Encarta) که «پرفروشترین دایرهالمعارف نرمافزاری در هشت سال گذشته» بوده است را متوقف خواهد کرد و وبسایت آن هم سال دیگر تعطیل خواهد شد.
ظهور غول کوچکی به نام ویکیپدیا (Wikipedia) که بارها از هر آنچه انکارتا میتوانست باشد بزرگتر است و غول بزرگتری به نام «وب فهرست شده توسط گوگل» جایی برای حیات دایرهالعارفهایی مانند انکارتا که به صورت سنتی و به طریقهی دستی و خط به خط و صفحه به صفحه به روزرسانی میشوند باقی نگذاشته است. خلاصه بگویم:
انکارتا نتوانست با وب رقابت کند.
آیا سرنوشت مشابهی در انتظار بریتانیکا و دایرهالمعارفهای کلاسیک دیگر است؟ شاید بتوانید حدس بزنید.
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
وقتی کتابهای e book هم وارد بازار شدند عده ای گفتند دوران کتابهای کاغذی به پایان رسیده ولی چنین چیزی روی نداد. فرق این موضوع با دایره المعارف های بزرگ اینست که کتاب ها خیلی حجیم نیستند ولی دایره المعارف ها هستند بنابراین شاید این سرنوشت در انتظارشان باشد ولی خیلی هم تمی توان روی آن حساب کرد. همیشه عده ای با حس نوستالژی هم وجود دارند که دوست دارند دستشان به ورق کاغذ بخورد چه کتاب ، چه دایره المعارف چه لغتنامه دهخدا !
لایکلایک
فرشته جان یک نکتهی مهم رو هم باید در نظر داشته باشی و اون اینه که بر خلاف کتاب که یک نفر اون رو تالیف میکنه انتشار یک دایرهالمعارف روزآمد (از نوع کلاسیکش) نیازمند حضور دهها و شاید صدها نویسنده و صرف هزینهی گزاف هست. کمترین هزینهای که یک شرکت گردآوری کنندهی دایرهالمعارف میده انتشارش به صورت کتاب یا سیدی هست، اصل هزینه در به روز رسانی و تولید مطالب هست.
لایکلایک
این حرف شما درست. ولی یادمان نرود بیشتر این هزینه ها قبلا شده و آنچه باقی مانده معمولا به روز رسانی است ( نه تولید مطلب ) که در مقایسه با هزینه اولیه دیگر چندان مهم نیست. ولی فکر نکنم خواندن حافظ یا شاملو از روی صفحه مانیتور مثل صفحه کاغذ لذت بخش باشد ( در جواب آقای صادقی ) کاغذ چشم را خسته نمی کند ولی مانیتور چرا! انگشت را هم نمی توان لای مانیتور یا لپ تاپ گذاشت و فال گرفت. (((( :
لایکلایک
سلام
من فکر میکنم نه تنها فرهنگ نامه ها و کتابها بلکه بسیاری از لوازم و امکاناتی که امروز میشناسیم و به آنها عادت کردهایم در بیست سال آینده به صورت فعلی وجود نخواهند داشت .عکسهایی را دیدم از یک جسمی که شبیه یک خودنویس بود باز که میشدتبدیل میشدبه یک پایه که از یک طرف مثل پروژکتور تصویر را روی جسم یا دیوار مقابل نشان میداد و از طرف دیگرش یک کیبرد مجازی بر روی سطح میز آشکار میکرد.
خود من مدتهاست سراغ کتابهای شاملو و حافظ نرفتهام چون همه را روی لپ تاپ دارم و به سادگس سرچ میکنم،ردیف میکنم،مقایسه میکنم… هروقت هم هوس میکنم فایلهای صوتی را با صدای شاملو روی شعر باز میکنم .
لایکلایک