به میرحسین موسوی رای می‌دهم، چون …

اگر تا همین هفته‌ی پیش تردیدهایی در من بود، امروز دیگر نیست. من به آقای میرحسین موسوی رای می‌دهم و این‌کار را نه از روی مصلحت‌‌اندیشی که با کمال میل و با افتخار انجام می‌دهم.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم، چون او آسمانی‌نما و مقدس‌نما نیست و از همین زمین خودمان است. تپق می‌زند و «چیز» می‌گوید و در مواجهه با بی‌شرمی دست و پایش را گم می‌کند و در عین حال مناعت طبع و نجابت‌اش را تا حد امکان حفظ می‌کند و در شرایط عادی هم خوب،‌ متین، دقیق و صادقانه صحبت می‌کند.  خیلی مهم است که رئیس‌جمهور قابل نقد باشد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم، چون هیکل‌اش زیاد کوچک نیست که توی لباس ریاست‌جمهوری گم شود و هی مجبور باشیم بگردیم پیدایش کنیم. لباس فاخر ریاست‌جمهوری بر تن میرحسین گشادی نمی‌کند. خیلی مهم است که قامت رئیس‌جمهور متناسب با لباس‌اش باشد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم،‌ چون حرف‌های خوب و قشنگی که خودش هم به آن‌ها باور قلبی نداشته باشد نمی‌زند. مثلا نمی‌آید دم از دفاع از همه‌ی شهروندان ایران از جمله دگراندیشان بزند و دو دقیقه‌ی بعد انگار که به کل ادعاهایش را فراموش کرده باشد، یکی از همین شهروندان دگراندیش را متهم به کمو/نیست بودن بکند و با تحقیر از او یاد کند. خیلی مهم است که رئیس‌جمهور به حرف‌هایی که می‌زند اعتقاد داشته باشد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم، چون به دقت و وسواس بسیار برنامه‌ها و حرف‌هایش را گوش داده‌ام و با اطمینان می‌گویم هم برنامه‌هایش از همه‌ی کاندیداهای دیگر زیربنایی‌تر و غیرشعاری‌تر است و هم حرف‌ها و مواضع‌اش از همه صادقانه‌تر. خیلی مهم است که رئیس‌جمهور غیرشعاری و زیربنایی برنامه‌ریزی کند.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم، چرا که اگرچه «امیر» خوانده می‌شود، حرص و طمع قدرت ندارد. خیلی مهم است که رئیس‌جمهور عقده‌ی قدرت نداشته باشد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم چون حرف‌های انقلابی ولی غیرعملی و شعاری نمی‌زند و قرار نیست تمام انرژی‌های محدود جنبش مردم را به پای موضوعات حاشیه‌ای مانند تغییر قانون اساسی یا حذف حجاب اجباری هدر دهد و در عوض می‌دانم که تمرکز‌ش را بر کلیدی ترین و زیربنایی‌ترین مشکلات امروز ایران یعنی «از هم گسیختگی مدیریت اقتصادی» و «سیاست‌پرتنش خارجه‌ی ایران» می‌گذارد. خیلی مهم است که رئیس‌جمهور تمام انرژی و توان‌اش را صرف امورات زیربنایی و اصلی کند و درگیر حاشیه‌های جذاب نشود.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم چون برای اولین بار در تاریخ ایران، دست همسرش را با افتخار گرفت و جلوی دوربین‌ها و چشم‌های میلیون‌ها ایرانی ظاهر شد. او از این‌که زن‌اش «هم‌-سر» و هم‌ردیف او باشد احساس ننگ نمی‌کند. خیلی مهم است که رئیس‌جمهور «هم-سر» داشته باشد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم چون او را از همه‌ی کاندیداهای دیگر پخته‌تر و حرفه‌ای‌تر در سیاست می‌دانم و چه خوب و شگفت که این حرفه‌ای‌تر بودن‌ به معنای شارلاتان‌تر بودن‌اش نیست. خیلی مهم است که رئیس‌جمهور پخته باشد و بازی نخورد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم چون موج‌های سبز مردم را به چشم دیده‌ام و می‌دانم مردم ممکن است احساساتی یا هیجان‌زده شوند اما وقتی شوری این‌چنین آن‌ها را فراگیرد امکان ندارد قوه‌ی سنجش‌شان اشتباه کرده باشد. خیلی مهم است که پشت سر رئیس‌جمهور یک موج عظیم مردمی ایستاده باشد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم چون گاهی وقت‌ها از بعضی چیزها خجالت می‌کشد. خیلی مهم است که رئیس‌جمهور بتواند گاهی خجالت بکشد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم چون همیشه تاکید می‌کند که خیلی از وعده‌هایش کار یک رئیس‌جمهور یا چند سال نیست. او از برنامه‌ریزی بلندمدت صحبت می‌کند، حرف‌هایی می‌زند که فراتر از دوره‌ی ریاست‌جمهوری‌اش هستند. خیلی مهم است که رئیس‌جمهور فراتر از نوک دماغ چهارساله‌اش را ببیند.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم چون احساس خطر کرده است. او نگران نظام است. به عبارت دیگر، او نگران «جمهوری» اسلامی ایران است. خیلی مهم است رئیس‌جمهور نگران نظام باشد.

به میرحسین موسوی رای می‌دهم، چون می‌توانم سرم را بالا بگیرم و بگویم این رئیس‌جمهور کشور من است. خیلی مهم است که آدم رویش بشود به دیگران بگوید رئیس‌جمهور کشورش کیست. .یب یب


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

51 دیدگاه برای «به میرحسین موسوی رای می‌دهم، چون …»

  1. این دو سه روز چقدر دیر میگذره!
    همه منتظریم تا شنبه جشن پیروزی رو با هم بگیریم
    راستی دوستان توصیه های مربوط به رای دادن رو جدی بگیرن.

    لایک

  2. خيلي ساده و با معنا نوشتي
    در عين سادگي منطق هم پشت حرفه هاي مير حسين عزير ما هست
    خدا يار و ياور او و همراهان سبزش باشد
    انتخاب من هم مير حسين موسوي

    لایک

  3. سلام و آفرین به شما و نوشته ی پرمغزتان. همه با هم بسوی عقلانی ترین انتخاب در تاریخ انتخابات ایران برویم. به موسوی رای می دهیم.

    به امید بهروزی

    لایک

  4. به میرحسین موسوی رای می دهم چون به ما باز هم یادآوری کرد که خوب زندگی کردن حق ماست نه منتی بر ما…قلمتان مانا…قلبمان را به تپش انداختید!

    لایک

  5. به موسوی رای نمی دهم چرا که میبینم فقط شعار میدهد
    به موسوی رای نمیدهم زیرا وزیر فرهنگش شاید(همین شاید کافیست) مسیح مهاجری باشد
    به موسوی رای نمیدهم زایرا برنامه هایش کلی است و سر فصل
    به او رای نمیدهم زیرا دو سه قدم عقبتر از 76 ایستاده است
    به او رای نمیدهم زیرا حمایت دختران شل حجاب را دسیسه دشمن میداند
    به موسوی رای نمیدهم زیرا نه تنها دختران را دسیسه می نامد که از حرف(فقط حرف) حجاب اختیاری ابا دارد
    به موسوی رای نمیدهمزیرا لایحه حجاب اجباری را به مجلس برد
    به موسوی رای نمیدهم زیرا قتل عام 67 نرفته از یادم
    به موسوی رای نمیدهم چرا که هیچ علاقه ای به کوچک کردن دولت ندارد
    به موسوی رای نمیدهم چرا که هنوز ذهنش با اقتصاذ چپ کره خورده است
    به موسوی رای نمیدهم زیرا میدانم و در قرآن نیز آمده است که اکثر مردم به اشتباه میروند
    به موسوی رای نمیدهم زیرا مطالبات مدنی و سیاسی مرا در هیچ کدام از حرفهایش پاسخ نداد

    لایک

  6. اگرچه با نوشته ات موافقم ولی پاراگراف سوم را بعنوان یک آدم کوچک جثه دوست ندارم. چه بسیار آدمهای ریز اندامی که افکار بزرگی در سرشان بوده. هر چند رئیس جمهورمان با جثه کوچکش نماد حقارت و سفاهت نیز هست ولی همیشه اینطور نیست. برای ایران روزگاری پراز امید و سرافرازی آرزومندم.
    ——————————————————-
    بامدادی: با تشکر از تذکری که دادی.
    من البته منظورم از جثه و هیکل و همین‌طور لباس، فیزیکی نبوده و به صورت استعاری این حرف رو زدم. مجموعه‌ی خصوصیت‌ها و شخصیت یک آدم باید متناسب با موقعیت و جایگاهی باشه که بهش سپرده شده. از این نظر آقای موسوی «قامتی متناسب با این جامه» دارند.

    لایک

  7. 1 – » به میر حسین رای میدهم چون آسمانی و مقدس نما نیست و از همین زمین خودمان است !!! »

    این جمله آخر استدلال بود جان شما . مگر قرار بود ایشان زمینی نباشند که به زمینی بودنشان افتخار میکنید ؟ سوال دیگر ، آیا منظور شما از عدم تقدس نمایی ایشان و زمینی ! بودن ایشان اینست که ایشان به ظهور مهدی اعتقاد ندارند ؟؟؟؟! ( ما خودمان که نداریم ، نظر ایشان را خواستیم که بدانیم چون گویا خیلی زمینی اند و ما نمیدانستیم )

    زمینی بودن از کی تا به حال توجیه تپق زدن و عدم تسلط و عدم توانایی در جمله بندی و کم آوردن در بحث است ؟؟ زمینی های بسیاری را میشناسم که اصولا به خدا اعتقاد ندارند اما چیز نمیگویند تپق هم نمیزنند !

    فرموده اید ایشان نجابت خودشان را حفظ مینمایند – البته ترسیدن و جا زدن اخیرا برابر با نجابت معنا می شود –

    فرموده اید در شریط عادی !! خوب و متین صحبت می نمایند

    منظور شما از شرایط عادی چیست ؟؟ وقتی تنها هستند یا وقتی برای عیالشان صحبت مینمایند و یا وقتی در جمع هوادارانشان هستند ؟!؟

    پس از نظر شما صحبت کردن میان جمع غیر موافق شرایط غیر عادی است ؟؟!؟

    سوال اساسی : اصولا بحث یا مناظره چه زمانی معنا پیدا میکند ؟؟ وقتی با موافقتان گپ می زنید ؟؟؟!
    ———————————————————–
    بامدادی: زمینی یعنی کسی ادعای دروغ هاله‌ی نور دور کله‌اش نمی‌کند. روشن نیست؟
    شرایط عادی یعنی در شرایطی که باید مواظب هر کلمه‌ات در حضور میلیون‌ها نفر باشی، یک نفر وقیحانه عکس همسرت را جلویت بالا و پایین نکند.
    گوش قرمز عزیز، شما چرا خودتان را به نابینایی می‌زنید؟

    لایک

  8. 2 – به موسوی رای میدهم چون هیکلش زیاد کوچک نیست که در لباس …. گم بشود !!

    شاهکار بود . جان شما دلیل بهنر از این نمیشد .

    اولا احمدی نژاد نه تنها در لباسش گم نشده بلکه آنچنان دیده میشود که خیلی ها دیگر ایران را با احمدی نژاد میشناسند – چه خوشتان بیاید و چه خوشتان نیاید

    اگر بحث سلیقه و خوش تیپی و خوشگلیست چه کسی گفته موسوی خوش تیپ است ؟؟ شما ؟؟؟

    از نظر بنده آل پاچینو با قد کوتاهش از ریچارد گیر با قد بلندش خوش تیپ تر است .

    بماند که این دو نفر رییس جمهمور نیستند

    محض اطلاع شما انسان منطقی : رییس جمهور ها و رهبران هنرپیشه نیستند که با ظاهر سنجیده شوند . قدرت و کارایی و عدالت خواهی شرط است –

    نتیجۀ منطقی : گاندی عمراً به درد رهبری نمی خورد !
    —————————————————————
    بامدادی: فکر کردم متوجه شده‌باشید که منظور من از قد و قاامت اندازه‌ی سانتی‌متری کسی نیست و بزرگ‌منشی و وسعت اندیشه و شخصیت منظورم است.
    بله، شاید سلیقه‌ای باشد، اما سلیقه‌ی من در این زمینه زیاد بد نیست! می‌توانید مطمئن باشید!

    لایک

  9. 3 – موسوی حرف های قشنگی نمیزند که خودش به آن ها اعتقاد نداشته باشد ! خیلی مهم است که رییس جمهور به حرف هایی که میزند اعتقاد داشته باشد .

    پرسش اساسی : آیا ایشان در این چند روزه رییس جمهور شده اند و ما خبر نداریم تا ببینیم حرف ایشان تا چه اندازه با عملشان متناسب است و ایشان چه اندازه به شعار هایشان معتقدند ( چون قاعدتا اعتقاد ایشان به سخنانشان را شما نویسندۀ مطلب نمیتوانید ادعا بنمایید ، مگر آنکه حضوری از جنس ماوراء الطبیعه در قلب ایشان داشته باشید )

    علاوه بر آن – شدید ترین محدودیت ها از جنس محدودیت های طالبانی در زمان ایشانی اجرا میشد که حالا مدعیند گشت های ارشاد را جمع میکنند

    وزیر آموزش و پرورش ِ آن سال ها عضوی از کابینۀ ایشان بوده – آیا ایشان نمیتوانست به وزیر خودش بگوید دست از سر این بچه های جنگزدۀ محرومیت کشیده بردار ؟؟ چرا پاچه های شلوارشان در مدارس متر میشود ؟ چرا جوراب سفید در مدارس ممنوع است ؟ کاپشن رنگی ممنوع است ؟ کیف بچه ها را دم در چرا برای پیدا کردن عکس مایکل جکسون یا نوار یا آینه می گردند ؟ چرا در کلاس هایی با شیشه های رنگ شده موهایمان نباید از مقنعه بیرون می آمد ؟؟ – با فرض بر آنکه گشت های ثارالله و جندالله و غیره را اصولا مرتبط به ایشان ندانیم – وزیر کابینۀ خود ایشان که به ایشان مرتبط بود ، نبود ؟؟؟
    ————————————————————–
    بامدادی: بله، ما مطمئن نیستیم. تا این‌لحظه می‌شود گفت که دست‌کم توی همان ادعاهایش حرف خودش را نقض نکرده است.

    لایک

  10. 4 – به موسوی رای میدهم چون با دقت و وسواس بسیار برنامه هایشان را دیده ام و با اطمینان میگویم که برنامه های ایشان از همه غیر شعاری تر است و حرف های ایشان از همه صادقانه تر . خیلی مهم است که رییس جمهور برنامه ریزی داشته باشد . ( نقل به مضمون )

    اتفاقا بنده یعنی گوش قرمز هم عیناً ِ شما با اطمینان همین چیز ها را در مورد احمدی نژاد میگویم به آن دلیل ِمنطقی که بنده هم عینا ً ِ شما مناظره ها را با دقت و وسواس زیاد !! مشاهده نموده ام !!!
    ————————————————————————–
    بامدادی: نه دیگه. فکر کنم زیاد دقت نکردید. وگرنه نظرتان این نبود که هست!

    لایک

  11. دوست من درود!
    من برای تداوم عدالت و آزادی و صداقت (پایان دادن به دروغ و دروغگویی مدعیان دروغین اصلاحات) و مبارزه با مفسدان مست قدرت و در یک کلام برای ادامه پیشرفت های کشورم برای بار دوم، دولت مهرورز دکتر محمود احمدی نژاد که خود را نوکر مردم می داند، نه ارباب، انتخاب کردم و رای خودم را به ایشان دادم…
    سرفراز باشی میهن من؛ بدرود/.

    لایک

  12. 5 – به میر حسین رای میدهم چون با وجودی که امیر نامیده می شود طمع قدرت ندارد !

    این استدلال های شما بنده را کشته !!

    اولا کسی که رییس جمهور میشود اگر طالب قدرت نباشد فاتحه اش خوانده است چرا که سایرین ِ طالب قدرت ، قدرت را در دست میگیرند .

    ثانیا عقدۀ قدرت داشتن با قدرتمند و قدرتمدار عمل نمودن متفاوت است .

    ببینم اخیرا روی پیشانی کسی مینویسند : عقده ای ؟؟!

    یا مثلا شما روانشناس یا روانپزشک هستید که میزان عقدۀ قدرت داشتن را در افراد مختلف آن هم بدون ِ مشاورۀ روانپزشکی ، تخمین میزنید ؟؟
    ————————————————————————————–
    بامدادی: بله. من هم مثل میلیون‌ها ایرانی دیگر این توانایی را دارم که از روی رفتار آدم‌ها و به خصوص نوع گفته‌ها و عمل‌کردشان در روزهای رقابت متوجه شوم چقدر عقده‌ی کسب مقام دارند.

    لایک

  13. 6 – به موسوی رای میدهم چون میدانم تمرکز ایشان بر مشکلات اقتصادی و روابط پر تنش خارجی است . خیلی مهم است که رییس جمهور انرژی اش را صرف مسایل حشیه ای به مانند تغییر قانون و حذف حجاب نکند ( نقل به مضمون )

    این بند احتمالا به مخالفت با جناب کروبی باز میگردد .

    اولا : شعار عدالت اقتصادی شعار احمدی نژاد بود که جناب میر حسین از ایشان وام گرفت .

    دوما : روابط خارجی پرتنش نیست . آمریکا طالب مذاکره با ایران است بدون هیچ پبش شرطی .

    سوما : جمع آوری گشت ارشاد مسئله حاشیه ای نیست ؟ ایشان نبودند فرمودند گشت ارشاد را جمع میکنم و کلی طرفدار جوان ِ شاکی از گشت های ارشاد را دور و ور خود جمع نمودند ؟؟!
    —————————————————————————–
    بامدادی: حذف گشت ارشاد را با تغییر قانون اساسی مقایسه می‌کنید؟ آیا شما در نوشته‌هایتان صادق هستید یا این‌که من کمی از مرحله پرت هستم؟
    روابط ایران با کشورهای اطراف بحرانی‌ترین بعد از جنگ ایران و عراق است. در حدی که به گفته‌ی آقای رضایی و شهادت شخص خودم که تحولات منطقه را در همین بامدادی پی‌گیری می‌کردم ایران بارها به مرز جنگ با آمریکا رسید.

    لایک

  14. 7 – به میر حسن رای میدم چون همسرش » هم سر » و هم ردیف اوست

    پرسش اساسی : در کدامین » هم سری » و » هم ردیفی » و در کدامین » برابری » :

    زن » ناموس » مرد است ؟؟ چگونه میشود که انسانی ناموس انسان دیگر هم شان و همطراز با خودش باشد ؟؟؟

    راستش پای ناموس و ناموس کشی که به میان می آید تنها چیزی که به یاد بنده نمی آید » هم سری » و » یکسانی » و تنها چیزی که به یاد بنده می آید فیلم قیصر است آنجاییکه برادر بزرگ قیصر فریاد می زد :

    آی ی ی ی ی قیصر

    کجایی که داآش ! ِ تو کشتن !!!
    ——————————————————————
    بامدادی: البته متوجه صحبت شما هستم. ولی حواس‌تان باشد که دفاع کردن از همسر یا یک عزیز به معنای تعصب مردسالارانه‌ نیست.

    لایک

  15. 8 – به میر حسین رای میدهم که پخته است و حرفه ای است و در عن حال شارلاتان نیست !خیلی مهم است که رییس جمهور پخته باشد !

    چه کسی این چیز ها را فرموده ؟؟ شما ؟؟ میزان پختگی جناب موسوی را شما تعیین می فرمایید ؟!؟

    ببینم منظور شما از پختگی پیر بودن و از دور خارج بودن که نیست خدای ناکرده ؟؟

    خام بدم پخته شدم سوختم !!!
    —————————————————————–
    بامدادی: پختگی یعنی همین که بعد از بیست سال دوری از صحنه ، با قدرت به صحنه بیایی، شعارهای حساب شده بدهی که هم زیربنایی باشد و هم تند و غیرعملی نباشد، دفاع و حمله‌های حساب شده بکنی و همزمان چنان موجی در مردم ایجاد کنی که یک رئیس‌جمهور فعلی با آن‌همه امکانات و تشکیلات به روش‌های عجیب و غریب روگردان شود.

    لایک

  16. در پیرو مقاله شما، در باب دفاع از یکی از کاندیداهای معلوم الحال کنونی نیاز دیدم که نکاتی را بازگو کنم که البته نظرات شخصی این حقیر است که چه بسا عدم قطعیت آن نیز قابل اثبات باشد:
    نکته اول:
    مربوط به عادت دیرینه ملت ایران ( و چه بسا ملل دیگر که خارج از اطلاعات من می باشد) است، عادتی که بواسطه آن این ملت ساده دل اموری را که اجبارا عاملی به نام زمان به آنها واگذار می کند را به شخص یا اشخاصی و یا عواملی غیر از عامل زمانی متصل می کنندکه اثبات این مهم با مطالعه تاریخ به سهولت امکان پذیر است.
    نکته دوم:
    مربوط به یک ترفند واضح و بدیهی مدیریتی می شود. همانطور که می دانیم حفظ جایگاه در یک روند مدیریتی – سیاسی این است که همیشه چیزی برای ارائه داشته باشی، فی المثل می توانیم به رابطه استاد و شاگردی نگاهی بیندازیم، یک استاد مجرب ، مدیر و مسلط بر کلاس و شاگردانش، همیشه و همیشه نکته ای برای ارائه دارد که اگر نداشته باشد کلاس و روند آموزشی متوقف می شود و چه بسا شاگرد در مقابل استادش جسور شده و استادی کند. این نکته را می توان به عنوان یک ترفند جهت تسلط همیشگی بر امور تلقی کرد.
    حال از جمله نتایجی که از دو نکته ی فوق می توان گرفت که شامل حال اکنون ما نیز باشد، این است که در تاریخ این مملکت همیشه عده ای بوده اند که از آن عامل زمانی در جهت پیشبرد اهداف شخصی و جمعی خود (و نه اهداف ملی) سوء استفاده کرده اند که متاسفانه این خصلتی ست همه گیر در کل سیستم و نظام حکومتی این مملکت.
    نتیجه دیگر مربوط به سیاست تسلط همیشگی است. یک سوال: چرا مدیران و سران این کشور یکباره تمام آزادی مربوط به مثلا زنان را به مردم نمی دهند؟ ( نه تنها زنان، بلکه ده ها مورد دیگر) چرا این آزادی ها کم کم و تدریجی ارائه می شود؟ چرا از سال 57 تا کنون سیاست هر دولت نسبت به دولت قبلی بهتر شده است؟ آیا انقلاب سال 57 ( از دید همین سران مملکت) انقلاب ناقصی بوده که هر ساله اصلاحات جدیدی در آن باید صورت بگیرد؟
    پاسخ ها واضحند…
    مردم قدرت پذیرش دارند، چرا که بخشی از این محرومیت های بعد از سال 57، قبل از آن نبود و مردم هم با آن آزادی ها مشکلی نداشتند.
    نکته اینجاست که مردم ما به واسطه ی محرومیت های بسیار دچار نوعی کم توقعی افراطی شده اند و با مینیمم آزادی ها ارضا شده و قانع می شوند و این حکومت هم بنا بر آن سیاست تسلط همیشگی که می گوید همیشه چیزی برای ارائه داشته باش!، همواره از این شیرینی های کوچک ( آزادی های کوچک) برای تخلیه بار ناشی از خشم ملت برای این مردم دارد. نتیجه این که با این روند ملت همیشه غافل از آن امکانات و نیازهای عظیمی است که این حکومت از آنها دریغ داشته است.
    و این چنین است که این ملت همیشه به بازی گرفته می شوند…

    لایک

  17. 9 – به موسوی رای میدهم چون موج های سبز مردم را دیده ام /

    اتفاقا بنده هم به احمدی نژاد رای میدهم چون موج های سه رنگ مردم را دیده ام

    خصوصا در مصلی و مقابل دانشگاه شریف !
    ———————————————————
    بامدادی: و هرگز از خود نپرسیدید به چه حقی پرچم ایران به عنوان نماد یک ستاد انتخاباتی انتخاب شده است؟
    رای شما برای من محترم است. اما به نظرم می‌رسد در حرف‌هایتان صادق نیستید. متاسفم.

    لایک

  18. 10 – به موسوی رای میدهم چون گاهی خجالت میکشد . خیلی مهم است که رییس جمهور گاهی خجالت بکشد .

    1 – خجالت یعنی چه ؟؟ خدای نکرده منظورتان که این نیست که ایشان ترسو و بی دل و جرات هستند ؟؟

    2 – رییس جمهور مقابل دشمن نباید خجالت بکشد .

    3 – رییس جمهور از خودش هم نباید خجالت بکشد . اعتماد به نفس یک رییس جمهور با خجالت کشیدن ایشان در تضاد است .

    4 – رییس جمهور شاید گاهی از مردم خجالت بکشد . این خاص زمانیست که فردی رییس جمهور شده باشد و در صحنۀ عمل کاستی هایی داشته باشد .

    جناب موسوی هنوز رییس جمهور نشده ، در حال خجالت کشیدن می باشند !! ای بابا ! خجالتمان ندهید ترا به خدا !!!
    —————————————————————-
    بامدادی:
    1. نه منظورم بی‌دل و جرات بودن نبود. منظورم این بود که ایشان بی‌شرم و حیا و بی‌چشم و رو نیست.
    2. در آخرین باری که موسوی با دشمن رو به رو شد خجالت نکشید و مردانه ایستاد.
    3 و 4. امیدوارم اگر روزی موجب شرمساری ملت ایران شد، از خودش خجالت بکشد. این کمترین انتظاری است که از او دارم.

    لایک

  19. 11 – به موسوی رای میدهم چون برنامه هایشان بلند مدت است و محدود به چهار سال نیست و از نوک دماغشان را جلو تر میبینند

    سوال : اگر رییس جمهور بعد از ایشان کاملا با ایشان مخالف بود و برنامه های متفاوتی داشت ملت چه خاکی بر سرشان بریزند برای برنامه های بلند مدت ِ نیمه تمام جناب موسوی ؟؟!
    —————————————————————–
    بامدادی:‌ این مشکل تاریخی کشور ماست. امیدوارم به تدریج زمینه و بسترسازی برای برنامه‌های بلندمدت که وابسته به اشخاص حقیقی نباشد فراهم شود.

    لایک

  20. 12 – به موسوی رای میدهم چون احساس خطر کرده و نگران نظام است – خیلی مهم است که آدم نگران نظام باشد

    بله – بنده هم موافقم خیلی مهم است که آدم نگران نظام و مملکت باشد و نه نگران » چند نفر » که خودشان را کل نظام میدانند
    ———————————————————————-
    بامدادی: خوشحالم که توافق داریم.

    لایک

  21. 13 – به موسوی رای میدهم چون میتوانم سرم را بالا بگیرم و با افتخار بگویم این رییس جمهور منست

    اولا : بنده همین حالا سرم را بالا میگیرم و با افتخار میگویم احمدی نژاد رییس جمهور منست . محض اطلاع شما احمدی نژاد حتی در اروپا مایۀ افتخار افراد و مردمانیست که مقابل امپریالسم جهانی ایستاده اند .

    دوما : اگر جناب میر حسین چند بار در مجامع بین المللی ِمخالف ایران ( شرایط غیر عادی !! ) تپق بزنند و نفسشان بند بیاید و چیز بفرمایند بنده بر خلاف شما بسیار سر افکنده خواهم شد !

    خصوصا اگر در عمل نیز چنین هراسناک » نجیبانه » ! رفتار بنمایند !!!

    با آروزی موفقیت برای همه – و پوزش از جناب بامدادی محترم بابت تعدد کامنت ها

    بنده را به بزرگی خود ببخشایید بامدادی عزیز .
    ———————————————————————
    بامدادی: ممنون از کامنت‌ها.

    لایک

  22. جناب بامدادی عزیز

    بنده به هنگام مرقوم نمودن کامنت ها تصور مینمودم که مخاطب بنده یک نفر دیگر ! به غیر از شما می باشد چرا که این پست به نوعی در مقابل پست خانم فرشته بود و این تصور خلاف برای بنده پیش آمد که یک نفر دیگر پاسخ دیگران ! را داده است و نه خود شما !!

    به هر تقدبر اگر بی ادبی شد بنده را ببخشاید قربان .

    گرچه بی ادبی نمودن اصولا به هیچ احدالناسی ! روا نیست اما بزرگی گفته اند کوچکی گفته اند ! شما برای ما بزرگ و بزرگوارید .

    عرض پوزش مجدد .
    ———————————————————-
    بامدادی: اختیار دارید 🙂

    لایک

  23. بامدادی عزیز،
    مثل همیشه نوشته‌ات را خواندم و از آن لذت بردم… اما اینکه چرا رای خود را به صندوق کروبی ریختم:
    با مقایسه ویژگی‌های نسبی شخصیتی هر یک از این دو کاندید (شخصیت و منش موسوی و مدیریت سخت‌کوشانه زمان جنگش در مقابل جسارت و شفافیت کروبی، فعالیت‌های حزبی و بشردوستانه‌اش) و حامیان این دو (خاتمی در کنار بخشی از جریان موسوم به اصول‌گرا به عنوان حامیان موسوی در مقابل جریان اپوزیسیون نسبی طرفدار کروبی) بامدادی عزیز با نگارنده موافق خواهد بود که دیدگاه موسوی را مدافع مطالبات عملگرایانه یا حداقلی (تاکید بر حوزه‌های اقتصادی و سیاست خارجه و تا حدی فرهنگی) و نگاه کروبی را مدافع مطالبات آرمانگرایانه یا حداکثری (تاکید بر حوزه‌های بشردوستانه و حتی تغییر قانون اساسی علاوه بر مسایل اقتصادی) فرض کنیم.
    تحولات شتابان چندین روز اخیر با دمیدن بر تنور انتخابات باعث بیدار شدن درصد قابل توجهی از آرای خاموش جامعه شد و راه‌اندازی این موج سبز در عمل کفه را به سمت میرحسین سنگین‌تر کرد. بنابراین فارغ از برخی اظهار نظرهای بیش از حد خوشبینانه (که موسوی را برنده بلامنازع مرحله اول می‌دانند)، آقایان احمدی‌نژاد و موسوی به دور دوم انتخابات راه خواهند یافت و کروبی از دور رقابت‌ها حذف خواهد شد، اما پرسش اینجاست که با چه درصدی از آرا؟… آیا تفاوتی میان کروبی 5 درصدی و کروبی 20 درصدی وجود ندارد و اینکه بعدها بر قدرت وی برای چانه‌زنی‌ و یا حداقل بقای سیاسی حزب، روزنامه و تفکر اطرافیانش تاثیر نخواهد داشت؟
    شخصا رای به کروبی را بقای حداقلی تفکری می‌دانم که تا حد امکان مطالبات حداکثری دگراندیشان را مطرح ساخته است.
    قلمت پاینده باد
    ————————————————————-
    بامدادی: ممنون از شما و کامنت خوب‌تان.
    این استدلال را می‌پذیرم و به نظرم تا حد زیادی درست است. رای دادن به کروبی در دور اول دست‌کم باعث می‌شود که او به صورت نهاد با پشتوانه‌تری در سیستم سیاسی-اجتماعی ایران باقی بماند.
    اما…
    حواس‌مان باشد که وضعیت فعلی ایران عادی نیست. در این وضعیت غیرعادی که آبستن تشنج‌ها و حتی بحران‌های غیرقابل پیش‌بینی است بهتر است تمرکز کامل بر پیروزی باشد، تا حد امکان در همان مرحله‌ی اول.
    در واقع با تایید نوع استدلال شما، باز هم صلاح را در رای دادن متمرکز به آقای موسوی می‌دانم.

    لایک

  24. پاسخی به برخی پاسخ های جناب بامدادی !

    1 – بامدادی عزیز آن بالا و پایین کردن ِبه قول شما وقیحانۀ عکس همسر ایشان که باز هم به قول شما شرایط غیر عادی در مقابل چشم میلیون ها نفر فراهم آورد در آخر بحث رخ داد ، ایشان در کمال تاسف از ابتدای بحث در حال نجابت نمودن و تپق زدن بودند !!
    ——————————————————————
    بامدادی: عکسی که آخر رو شد همه‌ی داستان نبود. جناب رئیس‌جمهور عکس دیگری را که هیچ‌وقت نشان عموم مردم ندادند مدام بالا و پایین می‌کردند طوری که فقط آقای موسوی ببیند. درود بر آقای موسوی که با هوشیاری و در عین حال نجابت از این بحران عبور کرد.

    لایک

  25. 2 – بامدادی عزیز فرمودید ایران بار ها به مرز جنگ با آمریکا رسید .

    این فعلی که شما عزیز به کار بردید فعل ماضیست .

    پرسش مهم : آیا جنگی رخ داد ؟

    پرسش مهم دیگر : آیا » هم اکنون » ایران در خطر جنگ است ؟

    پرسش آخر : آیا در زمان سیاست های مهربانانۀ جناب خاتمی ایران محور شرارت نشد و خطر جنگ کلا برچیده گردید ؟؟
    —————————————————————————–
    بامدادی: اوضاع دنیا در زمان آقای خاتمی بسیار بحرانی‌تر شده بود. مثلا 11 سپتامبر، حمله‌ی نظامی به عراق، حمله‌ی نظامی به افغانستان و همین‌طور اوج‌گیری تهدیدات طالبان علیه ایران. خوش‌بختانه و خدا را هزارمرتبه شکر که در آن زمان رئیس‌جمهور ایران آقای خاتمی بود، وگرنه معلوم نبود کار ما به کجا کشیده بود!

    لایک

  26. 3 – آن موجی را که شما می فرماید جناب موسوی در اثر پختگی بین جوانان و مردم ایجاد کرده ، یعنی همان موج سبز ، شامل دستبند سبز و تی شرت سبز و نوار سبز و مانتوی سبز و پرچم سبز و کلاه سبز ، از آثار ثروت خانم فائزه است قربان ، نه از آثار پختگی ایشان !
    ——————————————————————————
    بامدادی: برخلاف نظر شما، برخلاف «بعضی» از حامیان رئیس‌جمهور فعلی و اصولا برخلاف سیستم فکری شما من فکر می‌کنم «مردم» را نمی‌شود با صدقه و پول خرید. حالا شما اگر خواستید شما تا یک میلیارد سال دیگر بنویسید که مردم را با پول سبز پوشاندند.

    لایک

  27. 4 – جناب بامدادی

    پرسیده اید به چه حقی پرچم ایران به عنوان نماد انتخاباتی انتخاب شد !!

    به همان حقی که رنگ ائمه به عنوان نماد انتخاباتی انتخاب شد !!

    علاوه بر آن – ستاد سبز ها از این نظر کمی از نظر هوش و درایت از سه رنگ ها عقب افتادند ، وگرنه پرچم سه رنگ را خودشان زودتر بر میداشتند !!
    ————————————————————-
    بامدادی: پرچم یک نماد ترکیبی و کاملا معین است و مصداق این ترکیب‌بندی فقط و فقط یک چیز است: پرچم ایران!
    حال آن‌که مصداق یک رنگ می‌تواند ده‌ها چیز باشد.

    لایک

  28. با تشکر فراوان از بامدادی عزیز که وقت گذاشته و برای کامنت ها پاسخ مرقوم فرمودید .

    این فضای باز بحث نشانۀ فکر باز ِ صاحبخانۀ خانۀ اندیشه است قربان .

    صاحبخانه هم که خود شما میباشید در خانۀ وبلاگ بامدادی

    خسته نباشید و ممنون از همراهی و از پاسخ ها .

    لایک

  29. بامدادی عزیز

    1 – آن بالا و پایین نمودن ِ آن عکس مشکوک را که فرمودید ، شما از کجا مشاهده فرمودید که ما نتوانستیم مشاهده بفرمایم ؟؟؟!!

    2 – پس تایید فرمودید که در زمان جناب خاتمی احتمال حمله وجود داشت – عینا ً ِزمان جناب احمدی / علاوه بر آن ، کار که با اما و اگر نمیشود !! که » اگر » جناب خاتمی نبود و احمدی بود وضع بدتر میشد ! از کجا میدانید ؟ شاید هم بهتر میشد !!

    3 – سبز نماد ائمه است قربان نماد معنویت – نماد ِاصل کاری مهم است – می فرمایید منظور از رنگ سبز مثلا حمایت از طبیعت بوده است ؟؟ پرچم سه رنگ را هم میخواستند زود تر حامیان موسوی انتخاب بنمایند – کسی مجبورشان نکرده بود به انتخاب سبز

    حالا اگر حامیان موسوی سه رنگ بودند مگر ما جرات ِ اعتراض افاضه نمودن داشتیم ؟؟ هرگز !!

    بهمان می گفتند تمامیت خواه و دیکتاتور !!

    لایک

  30. اين جناب گوش قرمز نه تنها انديشه اش كه ادبياتش هم به اقاي احمدي نژاد نزديكه.
    هفت شهر عشق را عطار گشت…ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم

    لایک

  31. نکتۀ آخر

    بنده نگفتم مردم را با پول خریده اند

    بلکه گفتم » آن موج سبزی که مشاهده می فرمایید آثار ثروت بعضی هاست »

    احمدی نژاد در زمان شروع تبلیغات به اندازۀ یک صدم جناب موسوی هم ستاد نداشت – پرچم که اصلا نداشت / در هفتۀ آخر پرچم سه رنگ توزیع شد و شناخته شد

    در ابتدا حامیان احمدی نژاد نه تی شرت سه رنگ داشتند نه مانتو نه نوار نه پرچم و نه هیچ چیز دیگر

    حتی تا زمان برگزاری همایش وبلاگ نوسان حامی احمدی نژاد بنده نمیدانستم که نماد جناح احمدی نژاد نوار یا پرچم سه رنگ است این در حالی بود که بیش از ده روز از تبلیغات
    جناب موسوی میگذشت و صرفا خواجه حافظ شیرازی رنگ سبز را نمیشناخت

    موج سبزی که فرمودید مدیون سرمایه است قربان نه مدیون پختگی

    زیاده عرضی نیست و پوزش بابت به درازا کشیده شدن مطلب .

    سرافراز باشید .

    لایک

  32. و نکتۀ آخر ِآخر !!

    اکثریت حامیان احمدی نژاد از طبقه ای نیستند که حال و حوصله و یا دل و دماغ رنگ بازی داشته باشند بامدادی گرامی

    نه ماشین دارند برای چرخیدن با نوار سبز ، نه بنزین اضافه برای گردشگری از شب تا صبح در سطح شهر ؛ و به طور خودمانی و عامیانه :

    اصلا اهل این حرفا نیستن !!

    به همین دلیل میشود به حامیان احمدی نژاد عنوان » حامیان ِدر سایه » را افاضه نمود

    زیاد دیده نمیشوند ، اما حضور دارند قربان !

    مجددا سر افراز باشید !

    لایک

    1. جناب گوش قرمز احمدي نژاد بايد 4 تا مث شما داشته باشه تا تو سايتها بچرخن و تبليغش رو كنن تا وقتي تقلب علني و وحشتناكش در دور اول پيروزش كرد بگه اون حاميان در سايه بودند كه بهشون راي دادن ولي اقا يا خانوم محترم اين واضحه كه اين صفهاي طولاني امروز براي تغيير اين دولت بسته شدند
      لطفن سرتون رو از زير برف در بيارين بيرون

      لایک

  33. بامدادی محترم

    بهتره شما سرتون رو از زیر برف بیارید بیرون

    خیلی از افرادی که » برای اولین بار » در جمهوری اسلامی رای دادند به احمدی نژاد رای دادند

    بابت باز شدن آن دمل چرکین که 24 سال » آقایان » باعث و بانی وجودش بودند

    از فرد مشهور به منطق ! ی چون شما تعجب میکنم که چطور با کلی گویی و پیش گویی و غیب بینی در مورد آن جماعت پای صندوق ها نظر میدهید

    جماعت مورد حمایت شما ، » جوانی من و امثال من را سوزاندند »

    شما سرتان را از زیر برف بیرون بیاورید ، قربان .

    لایک

  34. همان زنی که از وقتی خودش راشناخت ، از 13 سالگی تا 17 سالگی و مابین سال های 64 تا 68 زمان صدارت آن محبوب زیبارویتان جز بی حرمتی و توهین به حریم شخصی و محدودیت و تظاهر و ریا ، هیچ چیز ندید

    من از همان نسلی هستم که در خیابان حتی با پدرانمان می گرفتندمان و مدرک روابط فامیلی میخواستند

    مثل همین اراذل و اوباش امروزی خفتمان را میگرفتند و درگشث ثارالله می انداختند و می بردند و معلوم نبود » به کجا »

    همان نسلی که داشتن یک نوار کاست برایش گناه کبیره بود

    که دمپای شلوارش سانت میشد

    که دم در مدارس کیف هایش را میگشتند مبادا آینه یا عکس هنرپیشه داشته باشد

    که جوراب سفید در مدرسه برایش ممنوع بود

    که رنگ ممنوع بود

    که عشق ممنوع بود

    که در ادارات محبوبتان جز تزویر و ریش و پشم و تسبیح و تظاهر و » بخشنامۀ نخست وزیز برای رعایت ظواهر اسلامی » هیچ چیز پیدا نمیشد

    هیچ چیز –

    بروید با آن محبوب زیباروی » آزاد اندیش » !!! تان کیف دموکراسی بکنید

    در خیابان ها تجمع ساکت ! به راه بیندازید

    بلکه روزگار شما هم روزی فرا رسد .

    لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.