به مناسبت چهاردهم مرداد؛ سالروز صدور فرمان مشروطیت در ایران.
با افزایش فشارها، شاه موافقت اولیه با تشکیل مجلس را اعلام کرد و عین الدوله از صدراعظمی استعفا داد. سرانجام در روز چهاردهم مردادماه 1285 مظفرالدین شاه فرمان تشکیل مجلس شورای ملی و مشروطیت سلطنت ایران را صادر کرد. صدور فرمان مشروطه، تشکیل مجلس نمایندگان و نوشتن قانون اساسی سرآغاز جریانی بود که با مرگ مظفرالدین شاه و سلطنت محمد علی شاه سمت و سوی دیگری پیدا کرد. بسیاری از آنچه به «انقلاب مشروطه» میشناسیم، (وقایعی چون به توپ بستن مجلس، فتح تهران و خلع محمدعلی شاه) پس از صدور این فرمان رخ داد که خود داستان دیگری است. {+}
…
محمدعلی شاه که از زمان مرگ پدرش (مظفرالدین شاه) مایل به هیچگونه سازش و مماشات با رهبران نهضت مشروطه نبود، عملاً روبهروی مردم، مشروطهخواهان و نمایندگان مجلس قرار گرفت. او پس از 2 سال مقاومت در برابر مشروطه، سرانجام در خرداد 1287 برنامه خود را برای سرکوب مشروطهخواهان به اجرا درآورد. وی یکی از درباریان ـ مشیرالسلطنه ـ را که کاملاً مطیعش بود به صدراعظمی برگزید. مقام وزارت جنگ را نیز به میرزاحسین پاشاخان امیربهادر سپرد و لیاخوف ـ سردار روسی ـ را به فرمانداری نظامی تهران منصوب کرد. با این انتصاب در اولین روزهای تابستان 1287، نقاط حساس تهران به تصرف نظامیان قزاق تحت فرماندهی افسران روسی درآمد. اطراف میدان بهارستان و مدرسه سپهسالار محاصره شد و توپخانه و سوارهنظام در مقابل مجلس مستقر شدند. تمام روزنامهها توقیف شدند و جنگ بین قوای قزاق و مشروطه خواهان آغاز شد. روز دوم تیر 1287 که ساختمان مجلس به توپ بسته شد، اوج جنگ بود. این جنگ که در ساعات ظهر فروکش کرد، 300 تا 500 کشته و زخمی به جای گذاشت. بسیاری از بازداشتشدگان در باغشاه تهران به زنجیر کشیده شدند و تعدادی از وعاظ، روزنامهنگاران، نمایندگان مجلس و سیاسیون به قتل رسیدند و تعدادی از آنان نیز به سفارتخانههای خارجی پناهنده شدند. حادثه دوم تیر سبب انحلال مجلس اول و به هم ریختن اوضاع تهران شد، ولی قیامهایی در تبریز، گیلان، اصفهان، مشهد و نقاط دیگر رخ داد. با این همه، استبداد صغیر دوامی نداشت و در کمتر از یکسال عمر حکومت محمدعلی شاه قاجار به پایان رسید. روز 25 تیر 1288 تهران به تصرف مخالفان محمدعلی شاه درآمد و در پی این واقعه شاه به اتفاق اعضای خانواده و صدها قزاق مسلح به باغ سفارت روسیه در زرگنده پناهنده شد وشورای 22 نفرهای که بعدها تشکیل شد، محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کرد. {+}
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
اگر مرگ داد است بیداد چیست ز داد این همه ناله و فریاد چیست
لایکلایک
سلام جناب بامدادی.
به موضوع خوبی اشاره کردید. بزرگترین معلم هر ملتی تاریخ اون ملت هست. بدون هیچ چشم داشتی، چون آئینهای تمامنما تمام آنچه که یک ملت انجام داده است. تمام نیکی و بدی که در حق خود و دیگری انجام داده رو یادآور میشود و رسالت خود رو با نشان دادن تمام آنچه که بوده و هست رو به نمایش میگذارد و انتخاب رو بر عهده اون ملت میگذاره که از گذشتهاش پند بگیرد.
با یادآوری تاریخ (خصوصاً دوران مشروطیت) چه خوب در مییابیم که در همچون روزهایی قرار داریم در آستانه مشروطیت دیگر برای ایران عزیزمان.
از بابت نوشتهها، نقدها، یاداشتها، گزارشها و… تمام اونچه که به دانش بنده و غنای وبلاگستان فارسی افزودهاید. سپاس بسیار (هر چند خیلی پیش از اینها باید ذکر میکردم).
ارادتمند شما ژوکر.
لایکلایک
ککم.م عالی بود انتخابی بجا و بموقع
لایکلایک
البته الان شرایط عوض شده و دیگه نمیشه به این راحتیها تهران رو فتح کرد
لایکلایک
سلام
از آقای هزاران نقطه خبر ندارید؟
———————————-
بامدادی: نه متاسافانه شخصیت مجازی «هزاران نقطه» مدتهاست در وبلاگستان حضور ندارد.
لایکلایک