بی‌شرف یا بی‌سواد؟ مساله این نیست!

این خبر را بخوانیم:

اصفهان – خبرگزاری مهر:‌ رئیس فرودگاه شهید بهشتی اصفهان با اشاره به اینکه پرواز تهران – اصفهان دچار هیچ سانحه‌ای نشده است گفت:‌ تنها پس از فرود این هواپیما یکی از لاستیکهای پرواز شماره 729 شامگاه سه شنبه دچار ترکیدگی شد.

ایرج بهشتی در گفتگو با خبرنگار مهر در اصفهان افزود: این هواپیما در حال حرکت برای پیاده کردن مسافران بود که این اتفاق افتاد و مشکل خاصی نیز اتفاق نیفتاده است و پس از ترکیدگی تایر نیروی ایمنی در کنار هواپیما حاضر شده و مسافران را از داخل هواپیما پیاده کردند.

وی ادامه داد: هواپیما قادر به ادامه مسیر بود اما به سبب اطمینان بیشتر نیروهای ایمنی مسافران را در همان نقطه پیاده کردند.

بهشتی عنوان کرد: این حادثه حاد نبوده و اتفاقی عادی است که در برخی مواقع اتفاق می افتد.

همچنین سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری نیز در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: یک فروند هواپیمای «فوکر اف 100» شرکت هواپیمایی آسمان دیشب تهران را به مقصد اصفهان ترک کرد و ساعت 22 و 50 دقیقه پس از فرود در فرودگاه اصفهان و هنگام تاکسی هواپیما (توقف برای خروج مسافران) یکی از چرخ های ان دچار مشکل و با حضور کارشناسان ایمنی زمینی برطرف شد و 99 مسافر ان نیز به صورت عادی پیاده شدند.

رضا جعفرزاده با تاکید بر اینکه هیچ مشکلی برای مسافران این پرواز ایجاد نشد ، افزود : به لحاظ عادی بودن موضوع شرایط اضطراری هم برای هواپیما اعلام نشد.

اظهارات این مقام‌ها دست‌ کم دو اشکال اساسی دارد. اجازه دهید توضیح بدهم.

اهمیت یک رویداد از نظر ایمنی، با میزان ریسک (Risk) آن سنجیده می‌شود. ریسک یک رویداد نسبت مستقیمی با «شدت رویداد» (Severity) (یعنی اگر رخ دهد چقدر خسارت جانی/مالی خواهد رساند) و «احتمال رخ دادن رویداد» (Likelihood) دارد. هر چه ریسک یک فعالیت بالاتر باشد؛ کار کارشناسی و تحلیلی و مهندسی بیشتر و دقیق‌تری می‌طلبد (برای پیشگیری، کاهش یا کنترل ریسک). هر چه احتمال بروز آن بیشتر باشد هم همین‌طور.

اولین ایراد صحبت‌های آقایان این است که رویداد ترکیدن چرخ هواپیما یک رویداد فوق‌العاده  شدید است (از نظر Severity). یعنی اصطلاحا پتانسیل  خطر خیلی بالایی دارد (Hi Potential). چرا که این رویداد اگر هنگام فرود هواپیما رخ دهد می‌تواند به مرگ‌ صدها نفر و چندین میلیون دلار خسارت بیانجامد. در این‌جا  به خاطر بالا بودن  خسارت احتمالی یعنی بالا بودن «شدت»، ریسک بسیار بالاست و چنین رویدادی به هیچ‌وجه نمی‌تواند «عادی» باشد! مگر این که فرض کنیم دست‌اندرکاران صنعت هواپیمایی ما دیوانه شده‌اند که خطری چنین بزرگ را «عادی» تلقی می‌کنند!

اما اشتباه کلیدی دوم این سخنان.

در صنعت رویدادهای مختلفی رخ می‌دهند که در این میان دو دسته از آن‌ها بسیار مهم هستند.  یک دسته از این رویدادهای بسیار مهم، حادثه یا سانحه (Accident) است (رویدادی که رخ داده و واقعا منجر به خسارت مالی و جانی شده) و دیگری «تقریبا سانحه» (Near Miss) که حادثه‌ای است که رخ داده ولی به خاطر شانس و اقبال منجر به خسارت مالی و جانی نشده. مثلا فرض کنید یک نفر سنگی را به طرف شخصی پرتاب کند. اگر سنگ به چشم شخص بخورد و او را مجروح کند، سانحه رخ داده. اگر به فاصله چند سانتی‌متر از کنار چشم‌هایش عبور کند «تقریبا سانحه» رخ داده است. در این مورد به خصوص هم، چرخ هواپیما ترکیده یعنی رویداد ناگوار رخ داده، اما شانس و اقبال در این بوده که موقع فرود آمدن نترکیده. پس این رویداد یک «تقریبا سانحه‌» با پتانسیل خطر بالاست. یعنی یک Hi Potential Near Miss.

«تقریبا سانحه»‌ها اگر چه منجر به خسارت جانی یا مالی نشده‌اند؛ اما بسیار مهم هستند. چرا که با شناسایی، انجام تحقیقات و پیش‌گیری از آن‌ها می‌توان مانع از بروز سوانح شد. هیچ کس «تقریبا سانحه»‌ها را «عادی» نمی‌شمارد. به خصوص وقتی که پرریسک باشند. از نظرگاه یک کارشناس ایمنی، تقریبا سانحه همانقدر فاجعه است که سانحه. چون حساب و کتاب کار را که نمی‌شود به شانس و اقبال سپرد که بگوییم، «دمش گرم این‌بار قصر در رفتیم پس مشکلی نیست!!!»

خلاصه‌ی کلام: این که بگوییم چرخ هواپیما «تنها پس از فرود و هنگام تاکسی ترکید پس مشکلی نیست و عادی است» بیشتر به یک شوخی زشت شبیه است تا یک سخن کارشناسی. ترکیدن چرخ هواپیما اگر فقط چند دقیقه زودتر رخ داده بود یک سانحه‌ی هولناک بود. هیچ انسانی که هم شرف داشته باشد و هم آشنا به مفاهیم اولیه ایمنی باشد چنین رویدادی را «عادی» قلمداد نمی‌کند. پس این‌جا ما یا با پدیده‌ی بی‌سوادی مواجهیم (که چیز عجیبی نیست؛ چون مدیر بی‌سواد کم نداریم) یا با پدیده‌ی بی‌شرفی (که باز هم  عجیب نیست؛ چون مدیر بی‌شرف کم نداریم) یا با هر دوی آن‌ها (که باز عجیب نیست؛ چون مدیر بی‌شرف و بی‌سواد هم کم نداریم).

اما مساله‌ی مهم بی‌شرفی یا بی‌سوادی حضرات نیست. مهم امنیت جانی و مالی مسافران است که انگار این روزها بی‌اهمیت‌ترین چیزهاست. خس و خاشاکیم دیگر!


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

12 دیدگاه برای «بی‌شرف یا بی‌سواد؟ مساله این نیست!»

  1. صحبت‌هاتون متینه. اما آیا این که این مقام در مقابل رسانه و در برابر عموم این‌طور صحبت می‌کنه به این معنیه که معتقده واقعا اتفاقی نیفتاده؟ من به این موضوع شک دارم. یعنی آیا در بین خودشون و در جلسات احتمالی بررسی این موضوع هم به هم‌دیگه می‌گن مسئله‌ی خاصی نبود؟
    آیا این دوگانگی مواضع اشکال داره؟ سواله واقعا…

    لایک

    1. راستش رو بخواهید، این لحن صحبت کردن در حضور مردم از نظر من هیچ توجیهی نداره، جز همان بی‌سوادی یا بی‌شرفی یا هر دو.

      حادثه‌ای که با جزئی تفاوت در تقدیر می‌توانست منجر به مرگ صدها نفر بشود «هرگز» عادی نبوده، نیست و نخواهد بود.

      لایک

  2. بله جناب بامدادی نکته کلیدی رو در انتها گفتید. وقتی خس و خاشاکیم پس همانقدر هم ارج و قرب داریم.
    بی‌شرفی و بی‌لیاقتی… دریغ از نام انسان برای همچین آدم‌هایی.

    لایک

  3. صحبت‌هاتون متینه. اما آیا این که این مقام در مقابل رسانه و در برابر عموم این‌طور صحبت می‌کنه به این معنیه که معتقده واقعا اتفاقی نیفتاده؟ من به این موضوع شک دارم. یعنی آیا در بین خودشون و در جلسات احتمالی بررسی این موضوع هم به هم‌دیگه می‌گن مسئله‌ی خاصی نبود؟
    آیا این دوگانگی مواضع اشکال داره؟ سواله واقعا…; صحبت‌هاتون متینه. اما آیا این که این مقام در مقابل رسانه و در برابر عموم این‌طور صحبت می‌کنه به این معنیه که معتقده واقعا اتفاقی نیفتاده؟ من به این موضوع شک دارم. یعنی آیا در بین خودشون و در جلسات احتمالی بررسی این موضوع هم به هم‌دیگه می‌گن مسئله‌ی خاصی نبود؟
    آیا این دوگانگی مواضع اشکال داره؟ سواله واقعا…;;

    لایک

    1. مهم نیست آن پشت چکار می‌کنند. خدا کند خیلی هم موضوع را جدی گرفته باشند و تحقیق حسابی کنند تا احتمال وقوع چنین وقایعی را کمترین کنند.
      مشکل دز طرز صحبت کردن آقایان است. خطر کشته شدن صدها نفر وجود داشته و به همین راحتی بر می‌گردند و می‌گویند عادی بوده. این مساله غیرقابل پذیرش است.

      لایک

  4. روشنه که این صحبت ها جنبه ی رسانه ای داره. اونا ناگزیرن از لحاظ تبلیغاتی طوری حرف بزنن که بر مشکلات سیاسی و اقتصادی و مدیریتی کشور سرپوش گذاشته بشه. به نظر شما در وضع موجود که از زمین و آسمون براشون مصیبت می باره راه چاره ی دیگه ای هم دارن واقعا ؟!

    لایک

  5. بی‌شرف درست است. شک نکن! این یک فحش و ادای خشم نیست این یک fact است. یک مصداق ساده از تعریف لغت‌نامه‌ از واژه «بی‌شرف».

    لایک

  6. این سوانح هوایی اخیر، آدم رو خیلی متعجب می کنه. من که خبری از صنایع هوایی ندارم. اما واقعا عجیبه که این همه اتفاق در این مدت کم به وجود اومده. اگر فقط مساله فرسودگی باشه، از اونجا که فرسودگی یک امر پیوسته و مبتنی بر زمان است، با توجه به اینکه این حوادث در هواپیماهای مختلف روی داده، منطقی اینه که نباید این حوادث با هم رخ بده (یا حداقل احتمالش خیلی کمه). به نظر شما ممکنه یک مساله درون سازمانی باشه و یا یک خرابکاری؟ نمی دونم.

    لایک

  7. سلام دوستان اول موضع خودمو مشخص كنم تا سوء تفاهم نشه من دوست ندارم سر به تن هيچ كدومشون باشه ولي اين اتفاق واقعا اون قدر خطر ناك نيست(يعني خطر ناك هست ولي به نسبت خيلي پايين )چند وقت پيش هم يك فوكر در هوا متوجه شدن كه يك تاير آن در هوا در رفته(رو سر كدوم بد بخت افتاده خدا ميدونه )برج مراقبت فرودگاه مقصد در هنگام فرود متوجه اين امر شده و به خلبان اطلاع داده بود خلبان هم با احتياط بيشتر نشسته بود.من نميگم اين امرعاديست ولي واقعااجتناب ناپزيره.اين خارجيها (كه جاي همشون قعر جهنمه)يه چيزي ميدونستن كه دوتا چرخ براي دوسمت هواپيما ودو تا هم جلو گزاشتن،فقط براي ايمني بيشتر .

    لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.