پیروزی سرخ نه، پیروزی سبز آری

برای ما پیروزی آسان است. خیلی خیلی ساده. کافی است همه دیوانه شویم. کافی است همه کوکتل‌مولوتوف به دست بگیریم و ظرف یک هفته تمام ساختمان‌ها و اداره‌ها و ارتش‌ها و سپاه‌ها و لباس‌شخصی‌ها و یونیفورم‌پوش‌ها را متلاشی کنیم. مطمئن باشید وقتی میلیون‌ها نفر دیوانه شوند، هیچ ارتش منظم و غیرمنظمی نمی‌تواند جلویشان را بگیرد. ما نیرومند هستیم. مگر در این‌که می‌توانیم پیروز شویم شکی هم هست؟

اما آیا پیروزی کافی است؟ این سوالی است که تک تک ما باید از خود بپرسیم.

ما می‌دانیم خشونت یعنی چه. ما وحشت و خشونت دهه‌ها‌ی پنجاه و چهل و دهه‌های قبل و دهه‌های بعد را فراموش نکرده‌ایم. ما نه جنایت‌های صدامیان را فراموش کرده‌ایم و نه خشونت تاریخ‌سوز مغول‌ها را. ما تاریخ پر از خشونت‌ و مظلومیت‌مان را فراموش نکرده‌ایم. ما خشونت را با پوست و خون‌مان حس کرده‌ایم. فراموش نمی‌کنیم. فراموش نمی‌کنیم. فراموش نمی‌کنیم.

هر لحظه باید به خودمان یادآوری کنیم. اگر سلاح و فرمان در درست دیوانگانِ مستِ لات است ما که دیوانه نیستیم. باید آرام باشیم. باید از خشونت پرهیز کنیم. باید از رادیکالیزه شدن و هیجان‌زده شدن و فرصت را سپردن به فرصت‌طلبانی جدید که بر موج احساسات و هیجانات پاک مردم سوار می‌شوند پرهیز کنیم.

ما در برابر باتوم‌زن‌های بی‌مخ، چماق به دست نمی‌گیریم. در برابر چاقوکش‌های لات، چاقو به دست نمی‌گیریم. در برابر کلت‌های کمری آدم‌کش‌های مزدور، اسلحه به دست نمی‌گیریم. ما جایی را آتش نمی‌زنیم و کوکتل‌مولوتوف به سمت ماشین‌های مقدس پرتاب نمی‌کنیم. آتش زدن بانک‌ها و اتوبوس‌ها، دیوانه شدن و شیشه شکستن و آسمان و زمین را قرمز کردن و منفجرکردن تار و پود شبکه‌ای دولت عدالت‌پرور ما را البته که پیروز می‌کند، اما ما این نوع پیروزی را نمی‌خواهیم، چون می‌دانیم که این نوع پیروزی‌ها چیزی جز شکست‌های تاریخی نیستند.

فراموش نمی‌کنیم که پیروزی مهم نیست، چطور پیروز شدن مهم است. ما پیروزی سرخ نمی‌خواهیم، اجازه دهید سبز بمانیم و سبز پیروز شویم.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

38 دیدگاه برای «پیروزی سرخ نه، پیروزی سبز آری»

  1. چه عجب يكي حرف دل ما رو زد، من كه درفرندفيد توبيخ شدن به خاطر اين حرف. از ديروز همه به فتوحات بر ماشين هاي پليس يا باتوم به دست ها يا ….مباهات ميكنند، همون شعارهاي سال 57، تكرار همون پروسه، سرم گيج ميره از ديدنش

    لایک

  2. بله،این حرف شما درسته اما مگه کسی از ما تا حالا دست به ترور زده؟چیزی که تو عاشورا اتفاق افتاد….دفاع بود.انقلاب 57 وقتی به قهقرا رفت که تمام طیفهای جمع شده در زیر پرچم اتحاد به فکر گرفتن قدرت افتادند و اشتیاق دیوانه وارشون به قدرت این بلا رو به سر ما اورد.این جا هند نیست تا با آرامش از زیر ظلم رها شد.اینجا ایران هست باکوهی از تفاوتها.من به عنوان مسلمان،هیچ وقت به کسی که زیر گوشم زد نمیخندم و گوش دیگرم هم نمیارم جلو تا بار دیگه به زیر گوشم بزنه….می ایستم و جوابش رو میدهم.

    لایک

    1. مسلما دفاع شخصی محکوم نیست و بلکه واجبه. اما کلیت جنبش و روش گفتمان و شیوه‌ی جلو بردن اون نباید به سمت خشونت و رادیکالیسم بره. به نظر من البته.

      لایک

      1. اون که بعله!اصولا اگه کل ذهنمون خشونت باشه براحتی سرکوبمون میکنند،گروه های چریکی قبل و بعد انقلاب نمونش….
        من هم با حرف تو موافقم که باید با حداکثر آرامش پیروز شد….که اگه نه…فکر خشونت میفته به جون جامعه و دوباره 30 سال دیگه مردم میان تو خیابون و مرده باد و زنده باد سر میدن

        لایک

  3. اگر واقعا چنین دغدغه ای هست و فقط نمیخواهید به «باید» بودن آن تاکید کنید بهتر هست که به هر وسیله ی ممکن بر پیامدهای گرایش به خشونت و هیجان زدگی و تاثیر اون بر روند جنبش تاکید کنید ،نه اینکه مردم بی دفاع رو فقط به واسطه ی فریاد کردن خواسته هاشون سرزنش و توبیخ کنید
    در سیر وقایع و طی زمان چه چیزی باعث شد که فریاد خاموش مردم به اینجا منتهی بشه؟ آیا بدون در نظر گرفتن از دست رفتن زمان میشه این وقایع رو تحلیل کرد و از همه برخورد منطقی رو انتظار داشت؟ اونم در حالی که همه ی مجراهای اطلاع رسانی واقعی قطع شده؟

    لایک

    1. قبول دارم که کنترل کردن اعصاب و روان در این شرایط کار ساده‌ای نیست. ولی از طرف دیگه قاط زدن و دچار هیجان کور شدن هم ما رو به جایی نمی‌رسونه که از چاله به چاه می‌اندازه.

      لایک

  4. آیا با آتش زدن مغازه های مردم و یا سوزاندن سطل آشغال ها انقلاب صورت می گیرد؟
    آیا با کتک زدن عزاداران سیدالشهدا(ع) حکومت دگرگون می شود؟
    آیا با بی حرمتی به قرآن و امام ، انقلاب صورت می گیرد؟
    حتی اگر تمام جمعیتی که به قول شما میلیونی هستند این کار ها را انجام دهند آیا انقلاب صورت می گیرد؟
    من که فکر نمی کنم افرادی که اعتقاداتشان به این شکل است نه می توانند و نه لیاقت انقلاب کردن را دارند
    و اگر صورت بگیرد من این انقلاب را نمی خواهم و از آن برائت می جویم
    سران فتنه ای که به هر دلیلی بیانیه می دادند. چرا در زمان بی حرمتی به اندیشه های امام ، تصویر امام و بعد از آن روز عاشورا و قرآن بیانیه ای در محکومیت این اقدامات ندادند
    پس اینان با سکوت خود رضایت خود را نشان می دهند
    پس جنبش به اصطلاح سبز یک جنبش بی ریشه است
    این به اصطلاح جنبش یک شبه جنبش بی اعتقاد به تمام اعتقادات مردم ایران است
    من این حرکت را نمی پسندم حتی بدون خشونتشش و حتی اگر سبز سبز سبز سبز باشد
    زیرا که این سبزی را از سبزی اهل بیت نگرفته است
    وسبزیش از کاخ سبز بنی امیه است

    لایک

    1. دوست عزیز شما بر چه اساس این اتهامات رو متوجه مردم میکنی؟، کدام بی حرمتی به امام و انقلاب؟ کدام آتش زدن مغازه ی مردم؟

      دورغ پردازیهای شیپروچیهای رسمی مبنای یه قضاوت عادلانه نیست،اونم در شرایطی که تمامی رسانه های آزاد رو بستن،اینترنت به مناسبتهای مختلف محدود می کنن و حتی پیامکهای عادی رو هم قطع می کنن،آیا این قبیل اقدامات برانگیختن هر چه بیشتر احساسات منفی رو بدنبال نداره؟

      چرا کلمه ای اقدامات غیر منطقی و خشونت آمیز طرف مقابل رو در طول این مدت محکوم نمی کنید، اما بی تاب شدن مردم در مقابل آتش گشودن به هموطنان در روز روشن رو در ماه حرام و روزی مثل روز عاشورا به بنی امیه نسبت میدهید؟؟!!!

      لایک

  5. – بامدادی عزیز « ما » که هستیم ؟ آیا من‌ای که در فلان محله که معروف به قمه به دستی هستم و اتفاقن زمزه‌های رسیدن جنبش به آنجا هم می‌رسد جزو این « ما » ستم ؟ آیا از من هم باید انتظار داشت که مانند آدم منطقی‌ای چون شما رفتار کنم ؟

    – با به کار نبردن خشونت موافقم ولی آیا واقعن عملی هست ؟

    البته من هم موافق به کار نبردن خشونت هستم و این‌ها صرفن سوالاتی بود که برای‌م ایجاد شد .امیدوارم رسیدن به خواسته‌هامان کمی بیش‌تر زمان ببرد ، این هفت ماه مانند توفانی گذشت که هر چقدر می‌بینم اتفاقات سرعت دیوانه‌واری داشته .

    لایک

    1. شاید عملی نباشه ولی رشد و بلوغ اجتماعی امروز مردم؛ همون مردمی که چندین میلیون نفرشون توی اون روز شگفت‌انگیز در سکوت راه‌پیمایی اعتراضی کردن نویدبخشه. نیست؟

      لایک

  6. اگه دیدید که سال ۵۷ خمینی اومد سر کار،به‌خاطر این بود که مردم خودشون میگفتن:
    استقلال،آزادی،حکومت اسلامی
    حتی جمهوری اسلامی هم نه…حکومت اسلامی!
    اینکه مردم در انقلابشون خشن باشن یا نه،ربطی به نتیجه‌ش نداره
    چائوشسکو و زنش هم با خشونت کشته شد،ولی الان در رومانی دموکراسی وجود داره!
    اینا آدم بشو نیستن.همونی که مردم دستگیرش میکنن،بعد از اینکه مردم ولش کردن،دوباره قمه برمیداره و این‌بار بدتر کتک میزنه!
    باید یه‌بار برای همیشه کاری باهاشون کرد که تا ابد بترسن.
    ۶ماه خشونت نداشتیم،چی گیرمون اومد؟هیچی!فقط حکومت پرروتر شد
    اونا چه شما بگید رأی من کو و چه مزدورای گارد ویژه رو سلاخی کنید،مسلسلو میذارن رو رگبار و…
    نگران خوراک تبلیغاتی صداوسیما هم نباشید که با کشته شدن چهارتا بسیجی کولی‌بازی راه میندازه.
    اونی که انقدر احمق باشه که هنوز تحت تأثیر صداوسیماست،کاریش نمیشه کرد.بذارید احمقا فکر کنن جنبش سبز بده و ازش دوری کنن.این جنبش به احمق نیاز نداره

    لایک

    1. موضوع به این سادگی‌ها نیست. وقتی جنبشی توسط توده‌های مردم به سمت کور و هیجانی کشیده شود زمینه برای سوءاستفاده‌ی فرصت‌طلبان که استاد موج‌سواری هستند راحت‌تر فراهم می‌شود.

      لایک

  7. فقط اومدم تشکر کنم.فوق العاده بود مثل دیگر مطالبتون.نمیدونم چرا احساس میکنم شما چند نفر هستی!تسلط بر مباحث گوناگون و مختلف اعم از سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و علمی و منطقی و دلسوز بودن خودتون وبلاگ شما رو به یکی از بهترین وبلاگ های فارسی زبان تبدیل کرده.امیدوارم همیشه موفق باشید.

    لایک

    1. سلام. من یک نفر هستم با گردنی باریک‌تر از مو و شما به من لطف فراوان دارید. ممنون و سپاس از این‌که دلگرمی می‌دهید.

      لایک

  8. مردم ایران هنوز مونده که کمونیست را واقعا و به اون معنایی که هست درک کنند. اما امیدوارم که دوباره مرتکب اشتباهاتشون به مصداق:دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
    ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را رو دوبار تکرار نکنن. اما من به شما اطمینان میدم که این نظریه مارکس که:جوامع ابتا فودال-بعد سرمایه داری و بعد سوسیالیستی و بعد کمونیستی خواهند شد میرسیم. امیدوارم که دوستان با نگرشی وسیع و مطالعات یبیشتر در مورد نظر من فکر کنند نه با یکسو نگری .
    از همه شما دوستان عزیز ممنونم

    لایک

  9. بامدادیِ گرامی، با احترام به‌نظرِ شما، این‌نوشته‌تان را دچار اشکالات و تناقضاتی می‌بینم و یک‌تحلیلِ درست ارزیابی نمی‌کنم. پیش‌ازهرچیز، بفرمایید که چرا یک‌جنبشِ انقلابی نباید از ابزار خشونت استفاده کند؟ آیا لزوماً انقلاب‌ها باید از مدلِ جنبش‌های به‌دور از خشونت پی‌روی کنند، و آیا در کشورهایی‌که با این‌مدل به‌دموکراسی دست پیدا کرده‌اند، شرایطِ عینی و اُبژکتیف مشابهتی با شرایطِ امروز کشور ما، و طرفِ مستبد و سرکوبگر سنخیتی با دشمنی‌که درین‌جا و تا بُنِ دندان مسلّح درمقابل ما ایستاده داشته است؟ ما اصلاً بر چه‌اساسی می‌باید راهِ چاره را فقط در مدلِ بدونِ خشونت جست‌وجو کنیم؟
    وقتی شما می‌فرمایید «ما می‌دانیم خشونت یعنی چه […] هر لحظه باید به خودمان یادآوری کنیم. اگر سلاح و فرمان در درست دیوانگانِ مستِ لات است ما که دیوانه نیستیم. ما باید آرام باشیم. باید از خشونت پرهیز کنیم […] ما در برابر باتوم‌زن‌های بی‌مخ، چماق به دست نمی‌گیریم. در برابر چاقوکش‌های لات، چاقو به دست نمی‌گیریم»، من از خودم می‌پرسم‌که پس چه‌فرقی هست بین ایران و فلسطین، و چرا ازنظرِ شما در آن‌جا خشونت و مبارزه‌ی مسلّحانه مجاز است و جنبش‌های خشنی مثل حماس درموضع حق نشسته‌اند، ولی در این‌جا خیر؟
    اجازه می‌خواهم‌که کمی صریح‌تر صحبت کنم و جسارتاً کمی‌تندتر: ما با چه‌مجوّزی حق داریم برای جنبشی مانیفست بنویسیم و دیگران‌را به‌تبعیّت از آن‌چه به‌عقیده‌ی ما صحیح است دعوت کنیم؟ آیا فقط به‌این‌خاطر که ما خشونت –به‌عنوانِ یکی‌از اساسی‌ترین مؤلفه‌های انقلاب در تمامیِ تئوری‌های تحلیلِ انقلاب– را به‌هردلیل نمی‌پسندیم، باید از بیرونِ گود به‌مردمی‌که در کشاکش مبارزه باتو»ن» می‌خورند، گلوله می‌خورند و شهید می‌دهند پند و اندرز بدهیم‌که «در برابر کلت‌های کمری آدم‌کش‌های مزدور، اسلحه به دست نمی‌گیریم»؟ ما با چه‌مجوّزی، با چه‌حقی، و براساس کدام آمارگیری و شمارشِ آرایی مجازیم ازطرفِ میلیون‌ها نفر سخن بگوییم و اعلام کنیم: «در برابر کلت‌های کمری آدم‌کش‌های مزدور، اسلحه به دست نمی‌گیریم»؟ آیا دربرابرِ گلوله‌های دُژخیمان، سینه‌ی ما قرار گرفته است که این‌گونه برای مردمی که در خیابان‌های سرخِ تهران به‌خاک‌وخون کشیده می‌شوند تعیینِ تکلیف می‌کنیم؟
    + «ما جایی را آتش نمی‌زنیم و کوکتل‌مولوتوف به سمت ماشین‌های مقدس پرتاب نمی‌کنیم»: «ماشین‌های مقدس»!!؟

    لایک

    1. خشونت آخرین روشی است که هر جنبشی می‌تواند به آن متوسل شود. آخرین روش. یعنی تا جایی که فرصت و امکان آن هست باید از گرایش به خشونت پرهیز کرد. در فلسطین به نظر من وضعیت به گونه‌ای بوده (و هست) که برای بخش قابل توجهی از فلسطینی‌ها چاره‌ای جز توسل به روش‌های خشونت (ولو کور یا کم ثمر) باقی نمانده است. آیا مردم ما در وضعیت مشابهی به سر می‌برند؟

      به نظر من نه.

      به نظر من ما هنوز این فرصت و امکان را داریم که جنبش‌ اعتراضی‌مان را از روش‌های مسالمت‌آمیز پیش‌ ببریم. صد البته که در همین مسیر هم حرکت‌های منفرد برای دفاع شخصی پذیرفته است و هیچ‌کس نمی‌تواند دفاع از خود را محکوم کند. اما یادمان باشد که هر چه گرایش عمومی به سمت اعمال خشونت و روش‌های تند بیشتر شود راه را برای پیروزی بلندمدت و رسیدن به یک هدف اندیشیده سخت‌تر می‌کنیم.

      در مورد این‌که من به چه مجوزی در مورد دیگران نظر می‌دهم. من نظر شخصی‌ام را می‌نویسم و در واقع به دیگران پیشنهاد می‌کنم. ممکن است حرف من درست یا نادرست یا نیمه‌درست باشد اما مسلما من حق ابراز عقیده‌ در محیط وبلاگ شخصی‌ام را برای خودم محفوظ می‌دارم. من در موضع حقوقی ویژه‌ای قرار ندارم که حرف‌هایم مانیفست جنبش باشد.

      ماشین‌های مقدس یک کنایه است. فکر می‌کردم واضح باشد.

      لایک

  10. میگم از این هم دیوونه تر؟
    بشو

    زیادی الکی خودتون رو نگاه کردید، یه دستشویی برو، یه زوری بزن، از اوره و … کم بشه چشمات باز میشه

    لایک

  11. چه توهم سبزی!
    اولاً میلیون‌ها نه و با ارفاق ده‌ها هزار.
    ثانیاً اگر شما ده‌ها هزار نفر دیوونه بشید می‌دونید چند میلیون دیوونهٔ واقعی خیلی دیوونه‌تر از شما می‌ریزند تهران؟
    ثالثاً چهار تا دیوونهٔ اولتون رو که گرفتن تو میدون دار زدند دیوونگی بقیه‌تون می‌خوابه.
    رابعاً وقتی می‌بینید کم آورده‌اید فلسفه‌بافی نکنید و ژست اخلاق نگیرید!

    لایک

  12. سلام
    من با بحث موافقم چون ذهن را پویا میکند
    اما یک نفر باید جواب دهها نفر را بدهد
    یکی دو کلاس سواد دارد وخود را برتر از همه میداند
    ان یکی کمونیستاست و از مارکس هم مارکس تر شده انهم در زمانی که کمونیست به زباله دان تاریخ رحلت فرمودند
    با دو تا ادم ناخن دراز نمیشه انقلاب کرد
    انقلابی که توسط شما صورت بگیره در صورت خوردن نخود است

    لایک

  13. این انقلاب شما عجب انقلاب سبزی است
    اما نمیدانم چه نوع سبزی
    سبزی خوردن
    سبزی خورش
    سبزی اش
    …..
    ……
    …….
    …….
    ادمای خل ما مملکت را به دست شما نمیدهیم که دودسای تقدیم عموسام کنید

    لایک

  14. بنظرم به این معنا که شما نوشتید خشونتی از طرف مردم نشد و فکر نمی‌کنم بشه؛ مشکل مهار کردن خشونت طرف مقابله که تا حال فقط با آرامش رفتار کردن جواب نداده، درصورتی به خشونت‌ورزی کشیده می‌شیم که راه‌حلی برای کم کردن خشونت مقابل نداشته باشیم/

    لایک

  15. جنبش سبز مردم ایران باید پیام آور صلح و دوستی و الگویی برای همه آزادی خواهان جهان باشد.شاید این فرصتی است که ما بتوانیم تصویری زیبا از ایران و ایرانی واقعی به جهان و جهانیان عرضه کنیم پس باید به دور از خشونت های کنترل نشده و دیوانه وار انقلاب را به پیش ببریم و برای کسب آزادی و آزادگی بکوشیم باید سعی کنیم ارزش های انسانی را پاس بداریم و از بی ارزش شدن جان انسان ها و هم وطنان مان پرهیز کنیم باید طوری رفتار کنیم تا فرداها این انقلاب سبب افتخار ایران و ایرانی باشد اما شکی نیست که نمی توان خشونت را به طور مطلق به کناری نهاد باید در برابر کسانی که بی رحمانه بر تو می تازند بایستی و حقشان را کف دستشان بگذاری باید بلایی به سر اسلامیون آورد که برای همیشه تاریخ سودای حکومت و حکومتگری را از سر بیرون کنند

    لایک

  16. خشونت وافعا در این برهه زمانی کاملا برخلاف هدف واقعی جنبش سبز و موجب سو استفاده و معضلاتی خواهد شد اما خشونت با دفاع هم متفاوت است.. باید بر اساس هدف اصلی این جنبش سبر پیوسته باشد و بماند و از رادیکال شدن و رادیکال نام گرفتن بر اساس حرکت برخی سودجویان دوری کنند

    لایک

  17. بازتاب: پیروزی » XMM.IR

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.