هیچ چیز مقدس نیست.
هیچچیز. هیچچیز.
حتی موسیقی.
اما اگر بنا باشد از مجموعهی دستاوردهای بشری، یکی، دستکم یکی را انتخاب کنیم آیا چیزی جز موسیقی میتواند باشد؟ جهانیترین هنر. هنری که گیاه و حیوان آنرا حس میکنند و جنایتکاران جنگی و شاعران نیز از آن لذت میبرند. انتزاعیترین هنر، بافته شده در تار و پود ژنتیکی ما آدمها که از ورای همهی زبانها و همهی نژادها و همهی جنسیتها و همهی مذهبها و همهی گرایشها و همهی سابقهها و همهی گناهها و همهی جنایتها و همهی عطوفتها و همهی تاریخ بشر برای ما مینوازد.
هنری که ما را میبخشد و نوید رستگاری میدهد.
وقتی این خبر را خواندم دلم شکست…
+ ویدئو
+ ویدئو
.
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
کلاً بعضی وقنت خیلی باهات موافق میشم جناب بامدادی!
لایکلایک
ارادت دارم امیر جان.
لایکلایک
امان از حرکت های احساسی و بدون فکر…
لایکلایک
واقعا امان.
لایکلایک
کاملا موافقم؛ هیجان بعضی ها را داغ کرده که اصلا فکر نمی کنند دارند از چه چیز ویرانه می سازند؛ وقتی می خواهند دشمنی کنند با همه خوبی های دشمن شان هم دشمنی می کنند! با نظام مخالفند با موسیقیی که با حمایت نظام اجرا می شود که ساز دشمنی کوک کرده اند و تازه ادعایشان می شود که دشمم – دشمن کردن کار نظام است! … در ضمن پیشنهاد می کنم به علت فیلترینگ بالاترین در ایران، اصل خبر را، لااقل بخشی از آن را، در وبلاگت منتشر کن تا همه بدانند موضوع از چه قرار است
لایکلایک
حق کاملا با شماست. متاسفانه علی رغم اینکه مطالب مختلفی در این باره در وبلاگ ها نوشته و فیلمهای یوتیوب و خبرهای رسمی هم این خبر رو تایید می کنند اما خبر رسمی که به وضوح نشان دهنده ی به هم زدن مراسم باشه رو جایی ندیدم. بیشتر خبرهای رسمی ای که من دیدم به اعتراضات قبل و بعد از برنامه اشاره کردند و طوری نوشتند انگار که اعتراض خارج از سالن ها یا خارج از زمان برنامه بوده.
شما جایی خبری دیدید که دقیق و کامل توضیح داده باشه؟
اگر چیز مناسبی پیدا کنم حتما اضافه میکنم. ممنون از حضور شما.
لایکلایک
…چون موسیقی زبان احساس است ، شریف ترین وسیله برای بیان و انتقال احساسات در بین همه جانداران …
لایکلایک
اگر من در دینا نبودم و فضای بلاگم وجود مجازی نداشت
حرف شما درست بود
اما …..
بگذریم
موسیقی روح طبیعت است و طبیعت درون انسان است .
باید باور داشت به تمام هارمونی موجود در تن آنگاه گوشهایت ناشنیده ها را نیز میشنود .
لایکلایک
چرا اگر فضای وبلاگ وجود مجازی نمیداشت حرف من درست بود؟ متوجه معنای این جملهی شما نشدم. کاش توضیح بدهید.
لایکلایک
من متوجه نمیشم. سخت نوشتی مثل بعضی وقتها که سخت حرف میزنی… منظورت نقد این اعتراض هست؟ خب مگه همین موسیقی که وسیله ارتباطی و احساسی آدمهاست به آدمهای خانه حرام نیست؟ مگر ما چند تا کنسرت موسیقی و برنامه فرهنگی ساخت یافته در ایران توسط همین حکومت و با بودجه همین حکومت برگزار میکنیم که حالا بخواهیم بیرون ایران خودمان را نشان دهیم؟ پس فایده ی این شلوار پشمی که ما را از درون گرم نمیکند و از بیرون َآدمها را میفریبد چیست؟ حکایت ما ایرانیها شده است حکایت همان شلوار پشمی که داخلش خودمان را میخورد و بیرونش مردم را از بس فکر میکنند که به به چه داخل گرمی دارد!!! بنظرم انسان فقط با دو واژه مفهوم میشود. ارتباط (بخوان کامیونیکیشن از هر نوع لمسی، شنوایی، سخن گفتن و ….) و احساس . بنظرم ممکن است نوع اعتراض قابل اعتراض باشد ولی در نفسش و زمانش من به شخصه اشکالی نمیبینم، اگر دلیلی داری که بتوانی مراقانع کنی متشکر میشوم. هرم مازلو که یادت هست ؟ بعضی از نیازها بر طبق همان هرم مازلو بر برخی دیگر از نیازها پیشی میگیرند. نیاز به آزادی و احساس امنیت به نیاز به تلطیف و نوازش موسیقی پیشی دارد، ندارد؟ شاید هم من بد فهمیدم و شما به اعتراض، اعتراض نداشتی …
لایکلایک
نه من چرا باید به نفس اعتراض معترض باشم؟ همه حق دارند اعتراض کنند. ولی به شدت از این نوع شیوهی اعتراض کردن نفرت دارم. من فکر میکنم باید حداقلی از استانداردها را در هر کاری رعایت کرد. به هم زدن برنامهی موسیقی بی احترامی به فضای موسیقی، آدمهایی که مینوازند و آدمهایی که گوش میدهند را به هیچ وجه نمیتوانم هضم کنم. چه چیزی را داریم از بین میبریم؟
لایکلایک
یک سوال…این که گفتی هیچ چیز مقدس نیست یعنی چه؟
ببینم درسهای دینی و بینش اسلامی را چند می گرفتی اونوقتها؟؟؟؟ ö=)
لایکلایک
هیچچیز مقدس نیست معنای کاملا واضحی دارد. شاید بشود آنرا اینطور برداشت کرد که هرچیزی را میتوان نقد کرد و در مورد چندی و چونی هر پدیدهای میتوان بحث و گفتگو کرد.
بیشتر اوقات که معلمهای دینی و معارف خوبی داشتیم بحثهای داغ و جالبی مطرح میشد.
لایکلایک
Salam, man tuye salon budam va vaghean asabam khord shod.man baraye musighi rafte budam baraye inke karaye entezami ro vaghean dust daram
Amma vaghean moteassefam ke injuri barkhors shod. duste holandiye man az sheddate narahti va asabaniyat salon o tark kard, avvalin bar bud ke umade bood musighiye irano gush kone, cheghadram taarif karde budam barash!
in harketat vaghean vahshigari bud! na eteraze sabz
kash jaygahe har chizi ro bedunim va yad begirim ke chejuri eteraz konim, inja dige iran nabud ke bekhan jelomuno begiran
لایکلایک
علی:
واقعا ممون هستم که تجربهی واقعی خودتون رو از این رویداد اینجا گذاشتید. همونطور که شما هم توصیف کردید این جور حرکتها اعتراض نیست، تیشه زدن بر خود است. تیشه زدن بر زیربناییترین و مهمترین چیزهایی است که میتوانند من و شما و ما را نجات دهند.
هر چه میکشیم از ارتجاع و عقبگرایی است. مهم نیست در چه لباسی و چه رنگی.
لایکلایک
جناب بامدادی با این پست احتمالن نمی خواستین که کار این چند نفر رو به حساب همه ی سبزها بنویسید؟
من موافق اینکارها نیستم اما وقتی محدودیت بیش از حد باشه ادم از هر موقعیتی برای ابراز نظرش استفاده میکنه چه در خیابان چه در دانشگاه چه در کنسرت و حتی در تنهایی خویش.
لایکلایک
مسلمن به حساب همهی سبزها نوشته نمیشه. ولی به هر حال این افراد خودشون رو سبز می دونستن.
محدودیت هست. شرایط دشواره. اما باید تیشه به ریشههای خودمون بزنیم؟ میخواهیم جلو بریم یا چیزهایی که داریم رو هم نابود کنیم؟
لایکلایک
جنبشی که بخواد با اینجور مسائل از بین بره بهتره که نباشه.
این نظر منه.
لایکلایک
درضمن یادم افتاد بگم اگه نباید ها رو لیست کنیم باید در زمان انقلاب تسخیر سفارت امریکا هم نباید انجام میشد در حالی که شد و بهش هم افتخار شد و میشه.
لایکلایک
من می ترسم یه روزی بیوفتیم به جون هم و همدیگه رو لت و پار کنیم بعد با افتخار تو بالاترین لینک بزنیم و داغش کنیم و برای این خودکشی هامون جشن بگیریم. مدت زیادی که فقط دارم تاسف می خورم
لایکلایک
میدونم مریم. ترس من هم از همینه. وقتی ریشههای خودمون را نابود کنیم دیگه چیزی نداریم که حتی بخواهیم به خاطرش مبارزه کنیم.
لایکلایک
سلام.
چندان موافق نيستم. من يك مسلمان اي بسا متعصب استم و از قضا به همين دليل وقتي صداي قرائت قرآن را از تريبوني مي شنوم كه از آن دروغ و تزوير و ترويج رذالت و افترا و اين اواخر تشويق به اعدام و خونريزي را شنيده بودم؛ جز خاموش كردن تلويزيون به همراه نفرين «به كمرتان بزند» واكنشي ندارم. آيا اين رفتار من اهانت به ساحت قرآن است؟! گمان نمي كنم.
لایکلایک
خب من در جریان کامل نحوه ی اعتراض قرار ندارم و اطلاعاتم همونی هست که از شبکه های خارجی دیدم بنابراین میتونی تصور کنی که بر اساس همون اطلاعات محدودم دارم حرف میزنم.
ولی هنوز هم فکر میکنم وقتی در جامعه ایران حتی احساس امنیت برای ابراز عقیده وجود نداره ، وقتی تو نمیتونی تو ایران به موسیقی که دوست داری آزادانه گوش بدی، چرا یه عده از ایادی دولت باید بتونن آزادانه از آزادی این طرف دنیااستفاده کنن، همون چیزی که خودشون در ایران برای بقیه از بین بردن. پس کی و کجا باید بهشون طعم عدم امنیت چشونده بشه؟ شاید بد نباشه وقتی که یه عده واسه نهار مثلا تو نوفلو شاتو جمع میشن و تحمل شنیدن حرف بقیه رو ندارن یه جوالدوز بهشون بخوره ببینن چه مزه ایه.
یادمه که چقدر در مواضعمون در حمله آمریکا به عراق فرق داشتیم و من بعد از مدت بسیار کوتاهی به چیزی که میگفتی رسیدم و فهمیدم که حق با تو بود. خب تفاوتی در نتیجه نداشت چون من نه حامی فیزیکی جنگ بودم و نه کاره ای ولی خب میتونستم منطق اشتباهم رو توی دلم داشته باشم.
ولی در این مورد خاص هم من متاسفانه یا خوشبختانه نظر خودم رو دارم و فکر میکنم که هر گروه و قشر انحصار طلبی نباید بتونه در لوای زبان مشترک آدمها خودشو و جنایاتشو پشت فعالیتهای ظاهری مردم پسند قایم کنه. حداقل بد نیست که بدونن بعضی جاها دیگه امنیتی و مصونیتی براشون نیست حتی در لوای ارتباطات دیپلماتیک. موسیقی اینجا دستاویزی بود برای این گروه کما اینکه درگیری که یه کم زیاد شد پلیس هلند سعی کرد کنترلش کنه ولی چهره ایادی دولت که سعی میکردن با شعار مرگ بر منافق ترس ایجاد کنن رو هم نباید فراموش کنیم.
بنظرم اگه روی یه ویرانه ای که توش یه افعی لونه داره شقایق روییده دلیل نمیشه که بخاطر شقایق زیبا ویرانه رو از یاد ببریم. میدونین که برای دید بازتون و منطق متواضع و عادلانه تون چقدر احترام قائلم. ولی فکر میکنم بد نشد که این اتفاق افتاد. یعنی اونقدرا که ناراحتشین بد نشد. من شاید خودم دست به همچین کاری نزنم ولی کسانی که اینکارو کردن رو سرزنش نمیکنم ، نمیدونم که در چه شرایطی به هلند مهاجرت کردن و چه اجباری این خشونت نهان رو آشکار کرده بنابراین در نفس این اعتراض اشکالی نمیبینم حتی اگر منجر به خراب شدن جشن بشه. مگه جز اینکه که وجه ایران دیگه از اینی که هست و سران کشور زحمتشو کشیدن خرابتر نمیشه. میشه؟ اگه این اعتراض نبود فوقش یه جماعت 300-400 نفری از موسیقی لذت میبردن و با ایران آشناتر میشدن ولی افتضاح این اتفاق نشون میده که مخالفان رژیم چقدر شهامت پیدا کردن و همه جا هستن نتیجه اش برای شناسوندن ایران زیاد تر از حالت اوله.
پایدار و شاد باشید.
لایکلایک
خوب اینجا اختلاف نظر داریم. من با این طور سیاه و سفید کردن موضوعات عموما مشکل دارم. لابد با همین استدلال اگر مادری کارمند این دولت باشه و برای کودکش لالایی بخونه رو هم باید مورد ضرب و شتم قرار بدیم. ایادی دولته دیگه مگه نه؟
خطر این نوع استدلالها اینه که سادهگرایی میکنه و همهی آدمها رو به صرف اینکه کی هستن و چکار میکنن به دو دستهی سیاه و سفید تقسیم میکنه و بعد چون حریمی باقی نمونده و همه چیز رو زیر پا گذاشته به ورتهی همون انحطاطی فرو میافته که ظاهرا میخواست باهاش مبارزه کنه.
تجربه نشون داده که با بحث و گفتگو نمیشه نظر کسی رو عوض کرد. فرایندها معمولا درونی هست و آدمها خودشون دیدگاههای خودشون را میسازن. برای همین من زیاد بحث نمیکنم اینجا. فقط یادتون باشه که در راه مبارزه یا اعتراض یا هر چی کار درستی نیست که ارزشها و میراثی که روی آنها ایستادیم و به خاطرشون میتونیم هنوز خودمون را انسان بدونیم نابود کنیم.
لایکلایک
بامدادی جان با اینکه هدف وسیله را توجیه نمیکند موافقم. و با فرضیه نسبیتی هم که میگفتی همینطور. از وقتی که برای پاسخگویی گذاشتید متشکرم.
لایکلایک
خواهش میکنم. تشکر را من باید از شما بکنم که افتخار میدهید و به اینجا سر میزنید.
لایکلایک
واقعا هیچ چیز مقدس نیست؟ شما از کجات این حرفو درمیاری؟
لایکلایک