خبر مهم:
نامهی سرگشادهی آقای علی مطهری نمایندهی مردم تهران خطاب به آقای میرحسین موسوی که امروز در سایت تابناک منتشر شد میتواند نشانهی تحولات مهمی باشد. تا جایی که میدانم در این ماههای اخیر این اولین باری است که نمایندهی گروههای معتدل درون جناح حاکم آقای میرحسین موسوی را علنن و مستقیما خطاب قرار میدهد و در عین حال لحن بسیار ملایم و مسالمتآمیزی دارد.
این نامه به دنبال مصاحبهی طوفانی آقای میرحسین موسوی با سایت کلمه نوشته میشود. مصاحبهای که بند بند آن لرزه به تن بسیاری از شخصیتهای سیاسی و ردهی بالای حاکمیت انداخته است. آقای موسوی در آن مصاحبه بسیار محکم و قاطع سخن گفت و حتی چنان تند رفت که از ناتمام ماندن انقلاب مردم ایران در سال 57 و باقی ماندن ریشههای استبداد شاهنشاهی گفت.
و اکنون در آستانهی بیست و دوم بهمن، در شرایطی که دستهای نه چندان پنهان حاکمیت، کیفیت و کمیت فشارهایشان را از قبیل بستن سایتها و گسترش فیل.ترینگ و دستگیری فعالان (و حتی غیرفعالان!) سیاسی، مطبوعاتی، دانشجویی و فرهنگی افزایش داده است نامهی آقای علی مطهری منتشر میشود.
لحن نامهی آقای مطهری نشان از این دارد که نامه احتمالا از طرف مقامهای خیلی بالای کشور نوشته شده است. مقامهایی که به خاطر شرایط و موقعیت سیاسیای که دارند هرگز نمیتوانند مستقیما با آقای موسوی گفتگو کنند. اما آقای مطهری نماینده شایستهای برای چنین گفتگویی است. او از چندی قبل نشان داده که سخن از مصالحه و اعتدال میگوید.
آقای مطهری مینویسد:
پس باید قبول کنید که جناب عالی و جناب آقای کروبی تبدیل به مانعی برای اصلاحات مورد نظر خودتان و بسیاری از دلسوزان انقلاب اسلامی شده اید. اینجانب حدس قوی دارم که اگر رهبر گرانقدر انقلاب خیالشان از ناحیه شما دو بزرگوار راحت شود به سراغ خودکامگی ها و لجاجت های بزرگوار سوم یعنی رئیس جمهور محترم و خطاهای برخی افراطی های مدعی اصولگرایی خواهند رفت. لااقل چندماهی امتحان کنید، اگر این گونه نبود به راه خود که آن را بی نتیجه و مضر می دانم ادامه دهید. خودتان در بیانیه آورده اید که حجم اخبار اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با اخبار سیاسی اندک است. این جمله مؤیدی است بر مدعای ما که بحران کنونی مانعی است برای ارزیابی و نظارت بر عملکرد اقتصادی و اجتماعی دولت و پاسخگو بودن آن.
آقای مطهری علنن صحبت از برخورد قانونی با رئیسجمهور میکند به شرطی که «آقای موسوی خیال بزرگان را راحت کند» و اگر به خودمان جرات دهیم که اندکی از ادبیات سیاسی پیچیدهی ایران سردربیاوریم باید بگوییم که «حدس قوی» ایشان، نشان دهندهی رایزنیهای ویژهای با برخی مقامات رده بالای سیاسی کشور است. به نظر من این نامه به هیچ عنوان صدای آقای مطهری به صورت منفرد نیست. به این جملات دقت کنید:
به هر حال اینها علامت هایی است که ایشان [رهبر] به شما می دهند برای تغییر مسیر و تقویت وحدت ملی. امیدوارم این فرصت ها مغتنم شمرده شود و اولین اثر آن این باشد که راه پیمایی 22 بهمن مظهر وحدت ملی و نقطه پایان بحران خود ساخته کنونی باشد. این حادثه مبارک را دور نمی بینم زیرا جناب عالی را پیرو امام علی علیه السلام می دانم.
و این هم از پایان شگفتآور نامه:
فرضاً در ماجرای اخیر حق تماماً به جانب شما باشد باید مانند امیرالمؤمنین به خاطر حفظ اسلام و وحدت اسلامی از حق خود بگذرید و البته حقوق عمومی در جای خود پیگیری خواهد شد. از جناب عالی با سابقه خوب در انقلاب اسلامی، این انتظار دور از ذهن نیست.
بعد از صدور بیانیهی استراتژیک هفدهم آقای موسوی از آغاز مذاکرات بدون میز نوشته بودم. این نامه نشان میدهد که همزمان با اوج گرفتن سیاست سرکوب و تحدید، مذاکرات به شدت ادامه دارد.
این یک نامهی عادی نیست. یک نامهی سرگشاده است با چندین فرستنده و چندین گیرنده.
منتظر وقایع مهمی باشید.
.
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
من طنز مینویسم شاید خوشت بیاد
لایکلایک
مرسی
لایکلایک
سلام بامدادی عزیز
کامنت های پای نامه مطهری هم خواندنی است
در ضمن وبلاگ تو هم که فیلتر شده ! 😐
لایکلایک
بله. کامنتها رو دیدم.
اشکال نداره. لطف دوستان انگار شامل من هم شده.
به امید روزهای بهتر.
لایکلایک
يك سوال از علي مطهري
by روح اله رياضي
http://31shab.parsiblog.com/1322191.htm
آقاي علي مطهري از معدود كساني است كه به نظر مي رسد آزادگي اش را از دست نداده .مي شود با نظراتش موافق يا مخالف بود ولي نمي شود ادعا كرد كه ايشان به خاطر منافع حزبي و فردي ، حرف مي زند.
در نامه اي هم كه به ميرحسين موسوي نوشته سعي كرده از ديد خودش مطالبي را بيان كند.اگر چه به نظرم در مورد رهبري نظام نظر شفافي نمي دهد و مدام يكي به نعل مي زند و يكي به ميخ ، اما سوال اصلي ام از ايشان در مورد قسمتي از نامه اش است كه نوشته:«آيا فکر نمي کنيد که وضع موجود، دست رهبري نظام و بسياري از مصلحان مجلس و
قوه قضائيه را براي برخورد با اين خاطيان بسته است؟ مثلاً در شرايط عادي
امکان سؤال از رئيس جمهور درباره برخي قانون گريزي ها و رهاسازي و
ليبرالسيم فرهنگي وجود دارد اما اکنون چون اين گونه اقدامات قانوني،
همراهي با سران معترض و موجب تشديد بحران تلقي مي شود، زمينه پذيرش آن در
ميان نمايندگان مجلس و مردم ضعيف است. (البته اينها به معني نفي نقاط مثبت
و تلاش صادقانه اين دولت نيست.)»
اگر ماجراي سوال از رييس جمهور به خاطر اظهارات آقاي مشايي ؛كه اتفاقا خود آقاي مطهري پيگير آن بود ،اتفاق نيافتاده بود شايد مي شد حداقل به صورت ادعا،اين چنين سخناني را بيان كرد، اما همه به خاطر دارند كه در آن موقع ؛ در حالي كه سوال از رييس جمهور حق قانوني نمايندگان بود،چه اتفاقي افتاد و چگونه اين حق قانوني ،مسكوت ماند.
نكند در آن زمان آقايان موسوي و كروبي مشغول بيانيه دادن بودند و نكند بسياري موارد ديگر كه حتي مجلس نتوانست در مورد تغيير ساعت كار در ماه رمضان، گم شدن يك ميليارد دلار، تاخير در ارائه لايحه هاي بودجه ، پايان يافتن مهلت معرفي وزير اقتصاد و …به وظيفه قانوني اش عمل كند و يا دستهاي پيدا و پنهان مانع شدند و يا مجلس ضعيف توانايي اش را نداشت را ،آقاي مطهري فراوش كرده اند.
براي آقاي مطهري احترام زيادي قائلم ولي بي انصاف نبايد بود و همه تقصيرها را گردن اقايان موسوي و كروبي انداخت.
لایکلایک
من فکر نمیکنم آقای مطهری همهی تقصیرها را گردن آقایان موسوی و کروبی انداخته باشد. از لحن نامهی ایشان و همینطور مواضع قبلیشان این طور برداشت می کنم که گروههایی که روز به روز هم نیرومندتر میشوند در تلاش برای حل بحران به شیوهی نرم هستند. توجه داشته باشید که در هر صورت فضای گفتگوهای سیاسی تا حدی رندی میطلبد و همهچیز را به هر زبانی نمیتوان گفت. یعنی اگر دغدغهی تاثیرگذاری وجود داشته باشد هر حرفی را نمیشود به هر شیوهای گفت. فکر میکنم گفتههای اقای مطهری به اندازهی کافی گویا هست.
طبیعتا ما چون اطلاعات کافی نداریم نمیتوانیم از میزان قدرت و اعتبار آقای مطهری و حامیان اون مطلع باشیم. ولی به نظر من میرسد این اعتبار و قدرت نسبت به ماههای گذشته بیشتر شده است.
لایکلایک
این حرفهای متناقض که از حکومت می شنوید بازی پلیس خوب و بد است. نقش پلیس خوب را به اقای مطهری داده اند.
لایکلایک
فرض شما وفتی درست میتواند باشد که سیستم حاکمیت را یک پدیدهی همگن و یکپارچه و دارای اراده و برنامهریزی ارگانیک فرض کنیم. در حالیکه این طور به نظر من میرسد که این سیستم نه فقط در ایران بلکه در هیچکجای ایران این طور همبسته و یکپارچه نیست و تصمیم نمیگیرد. در ایران این وضعیت البته بسیار شدیدتر است.
لایکلایک
بدیش اینست که اینگونه وعده وعید ها مثل زمان خریدن است و هیچ ضمانت اجرایی ندارد. تکلیف معترضان چیست ؟ مگر رای مردم جزء حقوق آقای موسوی است که ببخشد یا نبخشد؟
لایکلایک
به هیچ چیز مطمئن نیستم.
لایکلایک