چه کسانی آرزوی کشته‌شدن خبرنگار ایرانی را کردند؟

به نظر شما کسی که این مطلب را نوشته و کسانی که آن را لایک زده‌اند (در صورتی که قصد شوخی بی‌جا و چرندی را نداشته‌اند) مجرم نیستند و نباید مورد پی گرد عرفی و اخلاقی قرار بگیرند؟

ننگ بر همه شان.


با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

15 دیدگاه برای «چه کسانی آرزوی کشته‌شدن خبرنگار ایرانی را کردند؟»

  1. اگر آی‌دی‌های این عکس رو مات کرده بودی، من خیلی دوست داشتم اون رو شر کنم. ولی تهدید احتمالی و دردسری که برای این آی‌دی‌ها می‌تونه پیش بیاد، روشنه.‏

    لایک

  2. البته آرزوی مرگ برای هیچکس بخصوص افراد کم اهمیتی از این دست خوب نیست اما بعضی از این مجری های صدا وسیما بلواقع روی اعصاب آدم هستند و هر کلامشون توهین به ضعور آدم محسوب میشه این نفرت باید برای این افراد هشدار باشه تا رویه خود رو عوض کنن حالا لازم نیست مثلا بخوان مبارزه کنن اما لازم هم نیست کاسه داغ تر از آش بشن و وقتی اربابشون کلاه میخواد براش سر بیارن

    لایک

    1. من شناخت چندانی از این جناب ندارم اما این که یک خبرنگار در راستای سیاست‌های سیستمی که در آن کار می‌کند گزارش کند پدیده عجیب یا نامتعارفی نیست.

      لایک

  3. سلام آقای بامدادی،
    وبلاگ «تخت خواب دونفره» یه وبلاگ مینیمال طنزه که این موضوع با نظر مختصری به مطالبش به وضوح قابل مشاهده‌ست و نویسنده اون وبلاگ هم بارها در نوشته‌ها و جواب کامنت‌هاش تاکید کرده که مطالبش در قالب طنز بیان می‌شن و نمی‌بایست چندان جدی گرفته بشن. حالا شما با نسبت دادن «آروزی کشته شدن خبرنگار ایرانی» به نویسنده این وبلاگ و تمام کسانی که مطلبش رو لایک زدند، برای مجرم شناخته شدن و مورد پیگرد قرار گرفتن اون‌ها نظرخواهی می‌کنید و لیست متهمین رو هم در وبلاگ خودتون منتشر کردید.
    باورش سخته که مجرم شناخته شدن و مورد پیگرد قرار گرفتن رو متناسب با لایک زدن یه مطلب طنز می‌دونید. به لطف شما به نظر می‌رسه که دیگه لازم نباشه برای «تفتیش عقاید» از قرون وسطا مثال بیاریم.
    آرزوی شما چیه جناب بامدادی، محاکمه و اثبات جرم و مجازات کسانی که به یه مطلب طنز لایک زدند و شما خوشتون نیومده؟
    و در آخر، جناب آقای بامدادی، فکر می‌کنم واژه‌ای مثل «ننگ» خیلی با گفتن و شنیدن معنا نمی‌گیره، و در مورد جنابعالی، با انتشار لیست اسامی مردم در وبلاگتون تحت عناوینی که ذکر کردید، دیگه خودتون یه جوری با آینه کنار بی‌آیید.

    لایک

    1. با سلام. ممنون از کامنت شما. اولا که من متمایز کرده‌ام و گفته‌ام در صورتی که قصد شوخی نبوده؛ بگذریم که من اعتقاد دارم با یه سری از چیزها نباید شوخی کرد. به خصوص این‌که این طنز خطاب به یک شخصیت حقوقی (یک مقام یا غیره) هم نیست که حالا توجیه داشته باشد که هجو یا نقد سیاسی بوده. اسم یک شهروند عادی آورده شده و درخواست مرگ ایشان شده.

      منظور من هم از جرم، جرم عرفی بود و پی‌گرد هم پی‌گرد عرفی. یعنی اخم کردن، اعتراض کردن، غر زدن. یعنی به جای لایک زدن «دیسلایک» کنیم که چون چنین امکانی نیست بنده به صورت دیگری نسبت به آن واکنش نشان دادم.

      تفتیش عقاید هم نیست. مگر من به زور توی کله کسی رفته‌ام؟

      شاید اصطلاح «ننگ بر شما» از نظر ادبی زیاد دقیق نباشد. به هر حال منظو از ننگ احساس شرم و خجلت از انجام کاری زشت است که فکر می‌کنم از این لحاظ وضعیت «ننگ» برای کسی که از شوخی کردن با جان و مال دیگران لذت می‌برد شایسته است.

      در مورد آینه هم حق دارید. نگاه کردن در آن جسارت می‌خواهد و خیلی وقت‌ها که جلوی آینه هستم از چشم‌های خودم فرار می‌کنم. من هم چیزهای زیادی دارم که به خاطرشان شرمسار هستم.

      لایک

  4. هيچ چيز و هيچ كس اونقد مقدس نيس كه نشه باهاش شوخي كرد
    و در ضمن هيچ چيز و هيچ كس هم حق نداره اين حق رو از من بگيره كه آرزوي مرگ كسي ديگه رو داشته باشيم

    لایک

    1. بله هیچ چیز اونقدر مقدس نیست و بر منکرش لعنت. اما به هر حال جوامع بشری قانون‌هایی (رسمی و عرفی) دارن و طبق همون قانون‌ها با متخلفان برخورد می‌کنند. در نتیجه در بسیاری از جوامع (بر اساس قانون یا عرف) بعضی کارها مثلا توهین به دیگران یا تجاوز به جان و مال دیگران آزاد نیست. حالا من کار ندارم این‌جا این نوشته شوخی یا جدی مصداق چی بوده. من حق کسی رو از کسی نگرفتم. فقط اعتراض کردم. حق اعتراض دارم. درسته؟

      لایک

      1. بله آقای بامدادی، البته که شما حق اعتراض دارید و متاسفانه از همون حق‌تون هم برای تنگ‌تر کردن راه نفس برای کسانی که به فضای مجازی پناه می‌آرن استفاده کردید.

        لایک

  5. این آدم حرفه تخصصی خبرنگاری را تحصیل نکرده و هیچ زبان خارجی هم بلد نیست ولی با این وجود به عنوان خبرنگار همیشه در کشورهای خارجی است(مثل فرانسه) و این آدم در حوادث سال 88 منکر تمام جنایات حکومت میشد و به لحاظ روانی تاثیر خیلی منفی روی بیننده ها می گذاشت به هر حال باید مقایسه کرد آیا مرگ بر این موجود بهتر است یا ننگ بر کسانی که خواستار مرگ این خبرنگارنما شده اند؟

    لایک

  6. شاید منظور جناب بامدادی این باشه که نویسنده از انقلابیون لیبی خواهش کنه آقای نجف زاده را هم به دلیل کتمان حقیقت در تمام طول دوران کاری به دادگاهی صالحه سپرده تا به جزای افعال قبیح (البته از دید بنده دروغ گویی و کتمان حقیقت فعلی قبیح است) خود برسد … و البته جناب بامدادی نیز جهت ارائه پاره ای از توضیحات در مورد جمله آخر که فرمودند ننگ بر همه شان به محکمه ای عادل رجوع بفرمایند و نوع ننگ مورد نظر را اعلام فرمایند .

    لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.