کاریکاتور روز: دلبر و فریبا

طراح: آقای ماهی (Mr. Fish)

برداشت من:

۱) پوشش یک ساختار اجتماعی است. پس باید در درجه اول به خاطر داشته باشیم که نوع پوشش افراد در یک جامعه علاوه بر این‌که به انتخاب‌های شخصی آن‌ها بستگی دارد، محصول ساز و کارهای اجتماعی آن جامعه است. به همین دلیل هم هست که با نگاه کردن به یک عکس (با فرض آشنا بودن با فرهنگ جوامع مختلف) می‌توانیم حدس بزنیم عکس مربوط به کدام نقطه از جهان است. درست است که عکس به صورت تصادفی چند فرد را در کادر گرفته است و آن افراد تا حد قابل توجهی در انتخاب پوشش خود مختار بوده‌اند، اما با این حال تم‌های اجتماعی آن‌چنان پررنگ هستند که اطلاعاتی درباره زمینه فرهنگی و اجتماعی عکس می‌دهند. به این ترتیب طرح به ما می‌گوید که انتخاب «این» یا «آن» پوشش به خودی خود ارزش بیشتر یا کمتری ندارد.

۲) طرح به نوعی دو نقطه افراط را رو به روی هم قرار داده است. پوششی که تقریبا کاملا تن‌ را می‌پوشاند در برابر پوششی که تن یا نشانه‌ها و منحنی‌های تن را به میزان حداکثری نمایان می‌کند. پوشش «زن» در هر دوی این موارد بیشتر تابع خواست جامعه مردسالار بوده است، تا آن‌که بسته به خواست و اراده خود او بوده باشد.

۳) نکته‌ای که در طرح دیده نمی‌شود (و لزوما هم مخالف آن نیست) موضوع «آزادی انتخاب پوشش» است. تا وقتی که «زن» در انتخاب پوشش خود مختار باشد (با در نظر گرفتن ۱ البته) فرقی نمی‌کند چگونه بپوشد. مشکل وقتی شروع می‌شود که نقش فرد یا در این‌جا زن در انتخاب پوشش خود به حدی کم شود که جایی برای کوچکترین مانور باقی نماند. در نتیجه سوالی که در این طرح مطرح نشده اما ممکن است به ذهن ببینده برسد این است که: آیا زن برقع پوش در انتخاب پوشش خود انتخاب دیگری هم دارد؟ آیا زن تاپ پوش در انتخاب پوشش خود انتخاب دیگری هم دارد؟ پاسخ سوال دوم در جوامع غربی بله است، اما پاسخ سوال اول بسته به شرایط کاملا مبهم است.

۴) و در عین حال، شاید درون‌مایه اصلی طرح این باشد که می‌توان «نگاه به زن» را به یک شیءوارهء جنسی تقلیل داد و این مساله لزوما به این بستگی ندارد که پوشش او برقع است یا تاپ.

* نام انگلیسی طرح Guiles and Dolls است که معادل «دلبر و فریبا» را برایش انتخاب کردم. آیا ترجمه مناسب‌تری دارید؟


با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

2 دیدگاه برای «کاریکاتور روز: دلبر و فریبا»

  1. بالاخره کیهان هم پس از سالهای زیادی دوزاری اش افتاد که ای بابا ما چقدر ابله بودیم که دروغ اسراییلی ها و آمریکایی ها را باور می کردیم که «القاعده» وجود خارجی دارد.

    حالا که کیهان هم به این دروغ اذعان دارد، از این ببعد اگر کسی به «القاعده» که دروغی بیش نیست و در حقیقت مهره های تربیت شده ی سازمان سیا و موساد برای ترور علیه کشورهای دیگر هستند را باور داشته باشد نامی جز احمق و ابله شایسته ی او نیست. در حقیقت «القاعده» خود آمریکاست.

    کیهان می نویسد:

    حيله اي به نام «القاعده»

    «القاعده» صرفاً «حيله »اي است كه سازمان «سيا» و سرويس هاي اطلاعاتي انگليس مكارانه در راستاي تحقق منافع خود به كار بسته اند.
    در سايت خبري- تحليلي «موندياليزاسيون» به نقل از سايت «انفووارز» مي خوانيم: مدتي است بر همگان معلوم گرديده كه سرويس هاي اطلاعاتي انگليس خود عامل عمليات تروريستي بي شمارند و از تروريست ها حمايت مي كنند. در سال 2005، «جان لافتوس» كارشناس تروريسم و دادستان سابق انگليس فاش ساخت كه «هارون الرشيد اسوط»، مغز متفكر انفجاري هاي 12 ژوئيه «لندن»، از عناصر سرويس هاي اطلاعاتي اين كشور بوده است و همدست وي، «ابوحمزه المصري» عضو بانفوذ مسجد «فينسبري پارك» لندن، روابطي طولاني و پربار با اين سرويس ها برقرار ساخته و در واقع در بخش ويژه پليس انگليس و «ام آي 5» فعاليت داشته است. او خود پيوسته به همقطارانش مي گفت «دور از دسترس قوانين انگليس» قرار دارد.

    در واقع، در سال هاي دهه 1990 سرويس هاي اطلاعاتي انگليس معادل 160 هزار دلار آمريكا در اختيار «القاعده» قرار دادند تا «معمر قذافي»، رهبر سابق ليبي را ترور كنند. «اناس الليبي»، عضو گروه «المقاتله» و مسئول قتل «قذافي»، به رغم آن كه ارتباطش با القاعده كاملا شناخته شده بود، موفق به دريافت پناهندگي از انگليس گرديد. «ام آي 5» (بخش ضد جاسوسي انگليس) با «قتاده»، شخصيت كليدي القاعده، نيز همكاري داشته است. روابط «قتاده» با «ام آي 5» از سوي منابع مختلف از جمله «بشار الراوي»، ديگر افراطي انگليس كه به عنوان مترجم با «ام آي5» همكاري داشته، تأييد شده است. اين در حالي است كه «عمر بكري محمد»، شخصيت افراطي مهم ديگري در انگليس، اعتراف داشته كه با سرويس هاي اطلاعاتي اين كشور روابطي بسيار نزديك برقرار ساخته است.

    گزارش هاي مستند نشان مي دهد كه در واقع، سازمان «سيا» اين توهم را در اذهان پديد آورده است كه يك گروه تروريستي بسيار قدرتمند امنيت غرب را تهديد مي كند. «بي بي سي» و ديگر رسانه ها نيز بر اين امر تأكيد كرده اند كه «اسامه بن لادن» در واقع توسط خود «سيا» آموزش ديده بود، در حالي كه چند روز پس از انفجارهاي 11 سپتامبر2001، مجله «فوربس» نوشت: «بن لادن» نه تنها از منابع مالي شخصي خود براي برپا كردن جوخه هاي جنگي بهره گرفته، بلكه در اين راستا از كمك مالي و نظامي فراوان سرويس هاي اطلاعاتي عربستان سعودي، پاكستان و آمريكا نيز بهره مند گرديده است. و «اي بي سي نيوز» نيز گزارش داد: «سيا» به ميزان 3 ميليارد دلار به «بن لادن» كمك كرده است.
    «انفووارز» تأكيد مي كند: در واقع، «القاعده» حتي يك گروه تروريستي هم نيست، بلكه تبليغاتي است كه رهبري پوشالي را با دقت تمام علم كرده است. در اين ارتباط، «پير هانري نوبل» مأمور سابق اطلاعات نظامي فرانسه، در سال 2005 در«وين مادسن» اظهار داشته است: «حقيقت امر اين است كه هيچ ارتش اسلامگرا و يا گروه تروريستي با نام القاعده وجود ندارد، و هر عضو آگاه سرويس هاي اطلاعاتي نيز اين موضوع را به خوبي مي داند. اما، كارزاري تبليغاتي راه اندازي شده است تا اين باور را در مردم به وجود آورد كه نهادي شناخته شده و شيطاني حضور دارد، و بدين سان حمايت و وحدت نظر تماشاگران تلويزيوني را در مورد رهبري واحد جنگ ضد تروريسم به دست آورد. كشوري كه در پس اين فعاليت تبليغاتي قرار دارد، آمريكاست و لابي گران جنگ آمريكا عليه تروريسم نيز هدفي جز «پول» را دنبال نمي كنند.

    اين در حالي است كه، «رابين كوك» وزير خارجه سابق انگليس نيز تأكيد داشت، القاعده صرفاً يك «شوخي» است. او به خبرنگاران توضيح داد كه نام «القاعده در واقع به پايگاهي اطلاعاتي اطلاق مي شده كه در افغانستان مورد استفاده قرار مي گرفته است. «كوك» اندكي پيش از مرگ خود در مجلس عوام اين كشور اظهار داشت: «در اواسط سال هاي دهه 1980، القاعده پايگاهي اطلاعاتي در رايانه بود كه به ارتباط دبيرخانه كنفرانس اسلامي اختصاص داشت.»«انفووارز» نتيجه مي گيرد: به هرحال، حالا مي دانيم كه «القاعده»اي وجود ندارد، دست كم با معنايي كه امروز براي همگان جا افتاده و انگليس و آمريكا و رسانه هاي اربابان قدرت از آن ياد مي كنند. در عوض، مجموعه اي بزرگ از تروريست ها و آدم هاي پوشالي بي منطق و غير مؤثر وجود دارد كه تحت كنترل كامل «سيا»، سرويس هاي اطلاعاتي انگليس، موساد، سرويس هاي اطلاعاتي پاكستان و ديگر نهادهاي دولتي عمل مي كنند.

    http://dancingczars.wordpress.com/2012/02/18/president-obama-is-made-to-feel-not-so-welcome-in-orange-county-as-thousands-expressed-outrage-at-his-failed-policies/dog-pooping-on-obama/

    لایک

  2. اوباما دلقکی بیش نیست. البته او باید بخاطر جنایتهایی که علیه بشریت انجام داده است محاکمه و به اشد مجازات محکوم گردد. بوش و دیگر جنایتکاران جنگی مانند رامزفیلد هم اکنون توسط کمیته هایی به جنایت علیه بشریت محکوم شده اند که باید تحویل دادگاه لاهه – فاحشه خانه غرب – بدهند وگرنه ریاکاری و تروریست بودن غرب را بیش از پیش هویدا خواهد کرد. غرب بی آبروست. مردم دنیا که شامل مردم آمریکا هم می شود از اینهمه جنایت علیه بشریت غرب به تنگ آمده اند و محو تروریست های کاخ نشین و قصر نشین را خواهانند.
    برای اطلاع بیشتر روی لینک زیر کلیک کنید.

    http://www.sodahead.com/united-states/is-obama-a-president-or-a-puppet/question-2410919/

    لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.