روزی که هیچ کس «شما» نباشد

همونطور که می‌دونید در بعضی از زبان‌ها (از جمله فارسی) برای مخاطب قرار دادن مخاطب مفرد و جمع دو ضمیر مختلف وجود داره. مثلا در زبان فارسی ما به مخاطب مفرد می‌گیم «تو» و به مخاطب جمع می‌گیم «شما». اما توی خیلی از فرهنگ‌ها (از جمله فرهنگ ما در ایران) رسمه که افراد به نشانه‌ی احترام موقع خطاب قراردادن یک فرد تنها هم ضمیر جمع به کار می‌برن. مثلا در فارسی ما به مخاطب می‌گیم «شما» به طوری که اگر رابطه‌ی صمیمانه‌ای با طرف مقابل نداشته باشیم و بهش بگیم «تو» ممکنه بی‌احترامی تلقی بشه.

در زبان سوئدی هم داستان به همین صورت بوده. دست کم تا حدود 40 سال پیش. اما افراد و جنبش‌های مختلفی که در جهت توسعه‌ی فرهنگ برابرگرایی (egalitarianism) در جامعه فعالیت می‌کردند و با مصداق‌های تایید یا تشویق ایجاد شکاف اجتماعی مخالف می‌کردن باهاش مخالف بودن. خلاصه این‌که از اواخر دهه 60 و اوایل دهه‌ی 70 کم کم در جامعه‌ی سوئدی جا می‌افته که همه مخاطب مفرد خودشون رو «تو» صدا کنن. به این فرایند اصلاح فرهنگی می‌گن Du-Reformen (یعنی اصلاح-تو). این مساله الان توی سوئد کاملا جا افتاده. نکته‌ی جالبش هم اینه که این فرایند از طریق دیکته‌ی بالا به پایین رخ نداده و به صورت کاملا مدنی شکل گرفته.

برای این‌که اهمیت شگرف این حرکت اجتماعی-فرهنگی ظاهرا ساده رو درک کنید چشم‌هاتون رو ببندین و تصور کنید از فردا دیگر هیچ فردی «شما» نباشد و همه همدیگه رو بدون القاب و به صورت مفرد «تو» خطاب کنیم.


با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

5 دیدگاه برای «روزی که هیچ کس «شما» نباشد»

  1. جالب بود. کمی در این مورد فکر کردم. نمی‌دونم در زبون سوئدی فعل‌ها هم حالت جمع و مفرد دارن یا نه؛ یک مقدار جستجو کردم و به نتیجه نرسیدم. به هر حال در زبون فارسی فعل هم هست که اون هم جزو مانع‌ها خواهد بود. یعنی تغییر ضمیر شما به تو به تنهایی کافی نیست، چرا که باید فعل‌ها هم عوض بشن.

    مورد دیگه این که این موضوع برای من در فارسی خیلی مشکله. حتمن مقید هستم که تا وقتی با کسی به اندازه‌ی کافی نزدیک نشده‌آم، از ضمیر مفرد استفاده نکنم (یک ترجیح شخصیه). در عین حال در زبون انگلیسی که این مشکل وجود نداره، خیلی راحت‌تر هستم. اما به نظرم ضمیر مفرد یا جمع معلول هستند و نه علت؛ یعنی نشون‌دهنده‌ی همین مرزبندی و محافظه‌کاری در لایه‌های پایین‌تر از ارتباطات اجتماعی هستن. به نظرم اگر کسی بخواد ضمیر تو رو در فارسی جا بندازه، لازمه که اول نیاز به وجود ضمیر شما رو از بین ببره. در اون صورت فکر می‌کنم خود ضمیر شما خودش حذف بشه. البته حدس می‌زنم و هیچ دلیل علمی‌ای ندارم (اطلاعات زبان‌شناسی چندانی ندارم).

    مورد آخر این که به نظرم رسید که اگر قراره یک نهضت به راه بیفته که ضمیر مفرد رو به جای جمع جا بندازه، شاید راه حل مناسب‌ترش این باشه که یک ضمیر جدید اختراع بکنه. این طوری رها شدن از قید محدودیت‌های ضمیرهای موجود (مثل تو در این مثال) راحت‌تر خواهد بود و جا انداختن ضمیر جدید هم راحت‌تر خواهد بود. البته این رو هم حدس می‌زنم؛ در واقع احساس می‌کنم گاهی جا انداختن یک موضوع جدید خیلی راحت‌تر از کنار زدن یا تغییر دادن یک موضوع قدیمی و جا افتاده هست. البته این پیشنهادی که در این پاراگراف دادم با پیشنهادم در پاراگراف قبلی در تضاده!

    لایک

    1. فعل‌ها در زبان سوئدی همه به یک شکل هستند. یعنی ضمیرها فرق می‌کنند اما صورت فعل‌ها عوض نمی‌شه. این نکته کار رو به قول شما آسون کرده.

      من البته قصدم این نبود که تجویز کنم مثلا در زبان فارسی این‌کار به همین صورت انجام بشه. این‌که گفتم تصور کنید یک تجربه‌ی ذهنی بود. یعنی تصور کنید این‌طور باشه و اون وقت ببینید توی چنین وضعیتی کدام نهادهای اجتماعی موجود به لرزه می‌افتند.

      اما این‌که گفتید ضمایر معلول هستند و نه علت تا حدی با شما مخالفم. چون به نظرم زبان و فرهنگ غیرمادی کاملا تابع شرایط دیگر جامعه نیست و به صورت متقابل روی مناسبت‌های اون تاثیر می‌ذاره. یعنی فرضا اگر در زبان فارسی از فردا هیچ کس خطاب به مخاطب مفرد از ضمیر جمع استفاده نکنه این به نوبه‌ی خود روی جامعه تاثیر می‌ذاره.

      لایک

  2. مورد جالب دیگر زبان انگلیسی است که در آن ضمایر دوم‌شخص مفرد (پس از رواج استفاده در دوم‌شخص جمع به جای آن‌ها در حالت «مودبانه») کلا از زبان حذف شده‌اند.

    لایک

  3. دلیل و هدفتون در ایجاد تغییر در زبان چیه؟ من الان متصور شدم و هیچ تغییر اساسی از نظر فرهنگی و اجتماعی برخورد نکردم. زبان سرمایه ملی هست و برای تحول در اون باید دلیل مشخصی وجود داشته باشه.در زبان فرانسه هم «تو» و «شما» به همین صورت استفاده میشه و کمتر کسی رغبتی داره تحت تاثیر زبان انگلیسی کوچکترین تغییری توش بده. چون به ادبیات غنی فرانسه افتخار می کنند و حتی رغبتی به انگلیسی صحبت کردن ندارند. آیا این قضیه مانع پیشرفتشون شده؟ خیر. آیا مخالف تغییرند؟ خیر، پرچم دار آوانگاردترین جنبش ها هم هستند. اما تحت تاثیر فرهنگ انگلیسی خودزنی نمی کنند.

    لایک

    1. ممنون از کامنت خوب شما. فکر می کنم من منظورم را به روشنی بیان نکرده ام. قصد من از نقل این داستان از سوئد و نوشتن این پست این نبود که تجویز کنم که ما در زبان فارسی به کسی شما نگوییم. در جامعه سوئد هم فرایند مشابه به صورت بالا به پایین انجام نشد و هدف آن یک تغییر ساده در دستور زبان نبود بلکه ترویج و تثبیت نوعی فرهنگ برابرگرایانه egalitarian بود که در آن آدم ها به خاطر سمت یا شغل یا سن یا خصوصیت های دیگر موقعیت غیرقابل دسترسی یا بالاتری پیدا نمی کنند. قسمت آخر که نوشتم تصور کنیم کسی شما نباشد… فقط یک تجربه ذهنی بود. مقید بودن به این تعارفات و احترام ها بخشی از یک سیستم بزرگ تر است. سیستمی که در آن افراد و مقام ها دارای تقدسی می شوند که هر گونه خدشه دار کردن آن توهین و تابو تلقی می شود. فکر کنید خبرنگاری که عالی‌ترین مقام های کشور را «تو» خطاب کند. در چنین فضایی به سختی می‌توان آن نوع تقدس‌سازی و بت‌سازی که امروز در جامعه‌مان داریم را ایجاد کرد.

      باز هم تاکید می‌کنم به عنوان یک تجربه‌ی ذهنی به آن نگاه کنید نه به عنوان یک پیشنهاد برای تغییر دستور زبان.

      با تشکر.

      لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.