من هم مثل خیلی از ایرانیها با پیپی جوراببلنده و بامزی و الفی آشنا هستم. برای همین وقتی وارد سوئد شدم میدانستم با جامعهای طرف هستم که کودکان (دست کم هنر با مخاطب کودک و نوجوان) در آن جایگاه ویژهای دارند. این نوشتهی کوتاه نمیتواند (و قصدش را هم ندارد) که یک نوشتهی جامع در مورد شیوهی برخورد سوئدیها با بچههایشان باشد. اجازه دهید در حد یک مثال باقی بماند و فکر کردن و مطالعه کردن بیشتر در مورد این موضوع باز بماند.
در سوئد کانالهای تلویزیونی دولتی متعددی وجود دارند. یکی از این شبکهها «کانال کودکان» (barnkanalen) است که اختصاص به برنامههای مختلف مختص کودکان و نوجوانان دارد. شبکهی خوبی است و مورد علاقهی کودکان و نوجوانان سوئدی اما به هر حال وجود شبکهی کودکان در یک کشور موضوع چندان منحصر به فردی نیست. نکته جالب اما این بود که اخیرا متوجه شدم در این شبکه برنامهای وجود دارد به نام اخبار کودکان (lilla-aktuellt) که یک برنامهی خبری مختص کودکان و نوجوانان است. در این برنامه اخبار روز سوئد و جهان با زبانی ساده برای کوچکترهای جامعه پوشش داده میشود. عنوان این برنامه در ارتباط با برنامهی اخبار شب (aktuellt) که برای بزرگسالان پخش میشود انتخاب شده است. کیفیت این برنامه به گونهای است که اولا خیلی از بچههایی که از سنین خردسالی عبور میکنند کم کم به دیدن آن علاقهمند میشوند و ثانیا چون همه چیز را ساده و آموزنده میکند خیلی از بزرگترها هم بدشان نمیآید آنرا ببینند. شیوهی پوشش اخبارش هم (با در نظر گرفتن مخاطب) مستند است. یعنی در حالی که برنامه برای مخاطب کودک و نوجوان تولید میشود، اما فرایند تولید برنامه و محتوایی که پوشش میدهد کاملا مستند است. مثلا خبرنگار این برنامه ممکن است برای پوشش اخبار سوریه با کودکان آوارهی سوری مصاحبه کند. مصاحبهای که اولا دیدگاه یک کودک سوری را از جنگ داخلی در سوریه منعکس میکند (و از این لحاظ برای مخاطب کودک قابل درکتر است) و ثانیا قابل استناد است (کودک سوری واقعا در معرض جنگ قرار گرفته و خبرنگار یک موضوع واقعی را گزارش میکند). در ضمن این برنامهها به صورت غیرمستقیم در برنامهی درسی بچهها در مدرسه گنجانده میشود. مثلا ممکن است معلم از بچهها بخواهد در رابطه با درس علوم اجتماعی خود یکی از این برنامهها را تماشا کنند و از آن سوال دربیاورند یا در مورد آن صحبت کنند.
به نظر بدیهی میرسد (میرسد؟) که بچهها هم آدم هستند و حق دارند جدی گرفته شوند و موضوعات مهم با آنها در میان گذاشته شود. بچهها را باید داخل آدم حساب کرد، منتها با در نظر گرفتن خصوصیتهای ویژهای که دارند. اگر روزی در یک برنامهی کودک سوئدی ببینید که مجری در مورد مرگ با یک بچه صحبت میکند، تعجب نکنید. اینجا هر وقت با بچهها صحبت میکنند صدایشان را ملوس نمیکنند و با آب نبات او را از واقعیت دور نمیکنند. ممکن است فکر کنید لابد برخوردشان با کودکان خشک و عبوس است، اما اگر الفی و پیپی و بامزی را به یاد بیاورید متوجه میشوید که در این جامعه بچهها به شیوهای کودکانه جدی گرفته میشوند.
آرشیو برنامههای لیلا اکتولت (اخبار کودک) که میتوانید تماشا کنید (به زبان سوئدی).
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.
سردمداران کشور سوئد یاد گرفته اند که هر کاری میکنن در درجه اول نفع مردم کشور خودشون رو در نظر داشته باشن. زرنگ هم هستن. غیر از آهن و جنگل هیچ چی دیگه منابع طبیعی هم ندارن. یک کشور کوچیک ۹ میلیونی در تمام دنیا به خوب بودن معروف هست، کلی به جامعه بشری خدمت کرده (برو دستاوردهای علمیشون رو نگاه کن) و مردمش به سوئدی بودن خودش افتخار میکنن.شما حالا بگو چطور ایران با ۷۰ میلیون جمعیت، پول باد آورده از نفت، این همه ایرانی باهوش، به گرد سوئد هم نمیرسن؟ چطور اون کشور امپریالیستی ۹ میلیونه از اونور دنیا میاد جلوی پیشرفت کشور مسلمون ۷۰ میلیونی رو میگیره واقعا معجزه الهی هست. چرا اوضاع بر عکس نیست واقعا عجیبه.
امپریالیستی و متجاوز؟؟ بعله، نظام سرمایه داری تو حاکم هست. متجاوز؟ فکر میکنم این کشور نزدیک به ۲۰۰ سال هست تو جنگی درگیر نبوده. فرق میکنه با رژیم جمهوری اسلامی ایران که میخواست با تجاوز به خاک عراق انقلاب رو صادر کنه.
بابا تا کیه میخواهیم همه بدبخیمون رو به پای دیگران بنویسیم؟ پول نفتمون رو خرج فلسطین و لبنان و قبر حسین و مدرسه برای ونزولا میکنیم، اونوقت از سوئد شکایت داریم که امپریالیستی هست.
یک کمی فکر کن بعد حرف بزن!
لایکلایک
فکر میکنم با شما باید مثل خودتون صحبت کرد. پس با عرض معذرت از صاحب این وبلاگ، من هم طرز صحبتم رو عوض میکنم.
آخه احمق جان، تو همون ۳-۲ سطر اول نوشته خودت رو بخونی، باید از خودت بپرسی چرا سوئد مثل ایران، سوریه، افغانستان زیر بمباران نیست. واقعا تو فکر میکنی چرا نیست؟ چرا کشور کوچیکی مثل نروژ که بغل دست انگلیس هست و نفت هم داره مستعمره انگلیس نیست و آمریکا کاری بهش نداره اما کشور بزرگی مثل ایران رو دارن شبانه روز انگولک میکنن؟
یعنی تو واقعا اینقدر چشم و گوشت بسته هست که نمیدونی پول نفت ملت بجای خرج محرومان ایرانی شدن داره میره لبنان، سوریه، نیکاراگوا، بولیوی، و کشورهای دیگه؟ بابا خود رهبر حزب الله لبنان میاد میگه با کمک برادران ایرانی برق کشیدیم و مدرسه ساختیم. اونوقت هنوز زلزله زدههای آذربایجان و بوشهر تو چادر میخوابن! این رو که دیگه نمیشه کتمان کرد حاجی!
ایران متجاوز نبوده؟؟ کره خر دروغگو! دو سال بعد از حمله صدام به ایران، اون بیشرف اعلام کرد که حاضره برگرده سر مرز قبل از جنگ، رفقای عربش هم قبول کردن تمام غرامت جنگی رو بدن. اما اون خمینی مادر به خطا و اون هاشمی رفسنجانی و این امام بچه خامنهای گفتن، نه، باید انقلاب رو صادر کنیم! ۶ سال جنگ رو ادامه دادن به قیمت کشته شدن هزاران هزار جوون. اگر ایرانی که میخواد بره عراق رو بگیره و ارتش میفرسته تو خاک عراق تجاوز گر نیست، چی جوری سوئدی که ۲۰۰ سال تو جنگ نبوده متجاوز میشه؟ مغز خر خوردهای یا زیادی تریاک کشیدی گیج شدهای نمیدونی چی داری میگی؟؟
اگر جواب این نوشتهام رو میدی، چیزی بنویس که ارزش داشته باشه جواب بدم. شعار الکی دادن ممکنه ۲ تا بچه بسیجی دور و برت رو راضی کنه اما اینجا جاش نیست. اگر فکر میکنی دروغ میگم در نوشته هام، با مدرک و دلیل ردشون کن.
لایکلایک
خوب، از قرار معلوم بحث ما همینجا تموم شد. فقط خواستم بگم آقای باسواد با وقت گرانبها، برو فارسی نوشتن یاد بگیر بعد انگلیسیت رو به رخ مردم بکش: «… خارج نشینان هوچی و دروغگو که فقط عرضه رونویسی از تبلیغات دروغ از جمله سوئد را ندارند …».
لایکلایک
خب میدونید یعنی هیچ کدومتون رو نمی فهمم. پست یه بحثه کاملن خوبو مناسب هست. یعنی اگر هم ما برایه افراد کم سن تر همچین برنامه هایی بذاریم خیلی خوبه.
شما با این مخالفید ؟ حالا چون اسم سوید پشتش اومد شد بد ؟ اخه چرا انقدر درگیر اسم هایید ؟ روش هارو یاد بگیرید.
اگر وقتتون هم پر ارزشه یاد اوری می کنم که بحث در اینجا هیچ چی رو عوض نمی کنه نه نظر هیچ کسو نه اوضاع دربو داغون کشورمون رو.
لایکلایک
بحث اصلی این پست بامدادی کودکان بود. در کامنتها همه راجع به همهچیز حرف زدند و راجع به همهچیز به هم فحش دادند اما کودکان را باز هم از یاد بردند! خب فکر کنم همین کامنتها ادعای این پست وبلاگ را ثابت میکند. کشوری که در آن همهی راهها به قم (رم!) ختم میشوند و نسل آینده هم مثل نسل گذشته و مثل حال حاضر ما قربانی دشمنی و نفرت و ناسزا و جهتگیریهای سیاسی میشود. هیچی جز بحثهای سیاسی و همهچیز را به سیاست ربط دادن بلد نیستیم. یاد نمیگیریم که همهچیز سیاست نیست. بچهها و ذهن خلاقشان را نباید با سیاست کُشت و خفه کرد. جوانان را نباید مثل آب به آسیاب سیاست ریخت تا بچرخد! و… اما متاسفانه در همیشه روی یک پاشنه میچرخد و بس!
لایکلایک
اشکان ممنون. با شما موافقم. بحثهای سیاسی و بزرگسالانه مهم و به جای خود باید هم پیگیری شوند. اما کودکان را باید به شیوهای دیگر جدی گرفت.
لایکلایک