روسیه و اوکراین: حمله به کشورهای دیگر در قرن بیست و یکم چه شکلی باید باشد؟

نکته‌ای در مورد ماجرای اوکراین هست که این روزها مدام توی ذهنم می‌چرخد و اگر چه درگیر چند ددلاین مهم کاری هستم و به خودم قول داده‌ام کمتر وب‌گردی و وب‌نویسی کنم، فکر می‌کنم تا آن را ننویسم‌ دست از سرم برنخواهد داشت.

به دنبال اعمال قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی روسیه در جزیره‌ی کریمه که بخشی از اوکراین است، وزیر امور خارجه‌ی آمریکا آقای جان کری در اظهاراتی تند خطاب به دولت روسیه چنین گفت:

«شما نمی‌توانید برای اعمال منافع خود به بهانه‌های واهی به کشور دیگری حمله کنید. با توجه به پیش‌زمینه‌ی آن تجاوزکارانه بودن این اقدام کاملا آشکار است، رفتاری قرن نوزدهمی که در قرن بیست و یکم انجام می‌شود.»

با توجه به سابقه‌ی دولت آمریکا در نیمه‌ی دوم قرن بیستم و دهه‌ی اول قرن بیست و یکم در انواع اقدام‌های متجاوزانه از جمله عملیات نظامی علیه کشورهای دیگر که بعضا هزاران کیلومتر از خاک آمریکا فاصله داشته‌اند صحبت‌های بالا در نگاه اول نادرست،‌ ریاکارانه یا خنده‌دار به نظر می‌رسند. اما با کمی دقت در رمزگشایی جمله‌های بالا دقت کنیم متوجه می‌شویم که نه تنها نادرست و خنده‌دار نیستند، بلکه به دقت انتخاب شده‌‌اند و در واقع بیان‌گر صادقانه‌ی واقعیت سیاسی جهان از نگاه امپراطور هستند.

نکته‌ی اول در صحبت‌های آقای کری این است که نمی‌گوید شما به طور کلی حق ندارید برای اعمال منافع خود به کشور دیگری حمله کنید. بلکه موضوع این است که چنین اقدام‌هایی نباید به «دلایل واهی» یا «بهانه‌های واهی» (on phony pretext) باشد. آقای کری در مورد حمله‌هایی که در راستای منافع یک کشور به کشور دیگری انجام شوند ولی «دلایل یا بهانه‌های خوبی» دارند سکوت می‌کند.

نکته‌ی دوم اشاره به «پیش‌زمینه‌»هاست. تجاوزکارانه بودن اقدام روسیه در اوکراین به خودی خود برجسته نشده است، بلکه با توجه به پیش‌زمینه‌ی ماجرا آشکار و برجسته شده است. به عبارت دیگر، چنان‌چه پیش‌زمینه‌ی مناسبی برای این اقدام وجود می‌داشت، این اقدام یا متجاوزانه نمی‌بود یا اگر هم می‌بود آشکار و واضح نمی‌شد.

نکته‌ی سوم مقایسه‌ی رفتار قرن نوزدهمی و قرن بیست و یکمی است. در قرن نوزدهم حمله‌ها عریان‌تر و راحت‌تر از قرن بیست و یکم انجام می‌شدند و کمتر احتیاجی به «بهانه‌ یا دلیل خوب» یا «پیش‌زمینه‌ی مناسب» می‌بود. کافی بود منافع کشوری ایجاب کند که به کشور دیگری حمله‌ی نظامی کند و امکان‌ اقتصادی و نظامی آن نیز فراهم باشد. در آن صورت حمله انجام می‌شد و اتهامی هم در کار نبود. اما در قرن بیست و یکم اوضاع فرق می‌کند. نه از این لحاظ که منافع کشورها اعمال نمی‌شود و اقدام‌های نظامی تجاوزکارانه رخ نمی‌دهد یا نباید رخ دهد، بلکه از این نظر که در قرن بیست و یکم داشتن «دلیل یا بهانه» و «زمینه‌ی مناسب» ضروری است.

طبعا اگر کسی می‌توانست آقای کری را وادار کند که پاسخ دهد که فرضا پس چرا آمریکا در سال‌های اخیر به کشورهای افغانستان، عراق، پاکستان، لیبی، یمن، سودان و … حمله‌ی نظامی محدود یا گسترده کرده است (کاری که روسیه در گرجستان انجام داد، اما در اوکراین تهدید به آن کرده و هنوز انجام نداده)، آن‌وقت است که آقای کری حتی اگر می‌پذیرفت این حمله‌ها در راستای منافع آمریکا بوده، احتمالا پاسخ می‌داد که «دلایل یا بهانه‌های خوب» و «پیش‌زمینه‌ی مناسب» برای چنین حمله‌هایی وجود داشته است.

و آن وقت است که متوجه می‌شویم که ساز و کارهای «تولید دلایل خوب» و «شکل دادن پیش‌زمینه‌ی مناسب» چقدر در قرن بیست و یکم اهمیت دارند. این ساز و کارها شبکه‌ی گسترده‌ای از نهادهای بین‌المللی از نهادهای دولتی و غیردولتی فعال در عرصه‌ی حقوق بشر گرفته تا سازمان ملل و شورای امنیت را در بر می‌گیرند و متکی بر مجموعه‌ای از دستگاه‌های نظری، دانشگاهی، حقوقی، فرهنگی، رسانه‌ای و هنری هستند که به صورت سیستماتیک و هماهنگ (معمولا بدون رهبری مرکزی اما با هماهنگی خود جوش، منظومه‌وار و ارگانیک و البته گاهی هم با اعمال قدرت سیاسی و اقتصادی مستقیم امپراطور) برای اعمال منافع کشورهای قدرتمند «دلایل خوب» و «پیش‌زمینه‌‌های مناسب» تولید می‌کنند به گونه‌ای که رفتار نظامی و اعمال قدرت متجاوزانه‌ی این کشورها نه تنها «قرن نوزدهمی» (منفی) جلوه نکند، بلکه دارای بار ارزشی مثبت شود و در راستای توسعه‌ی آزادی، گسترش دموکراسی، حمایت از حقوق شهروندی و حقوق بشر و … تلقی شود. به همین ترتیب وظیفه‌ی دیگر این ساز و کارها این است که برای اعمال قدرت متجاوزانه‌ی کشورهای رقیب آمریکا و متحدانش در عرصه‌ی منطقه‌ای یا جهانی «دلایل بد» و «پیش‌زمینه‌‌های نامناسب» ایجاد کنند.

روسیه یک امپراطور سابق از نوع خسته‌ است. کشوری که با توجه به افت شدید جمعیت جوان آن و تکیه‌ی روز افزون ش به اقتصاد مبتنی بر صادرات منابع خام آینده‌ای تاریک پیش روی خود دارد. این کشور در شرایطی نیست که بتواند تحرکات نظامی و تجاوزگرانه از نوع «قرن بیست و یکمی» انجام دهد به این معنا که مجهز به شبکه‌ی جهانی «تولید دلایل خوب و پیش‌زمینه‌‌های مناسب» نیست. در نتیجه این کشور محکوم است که یا به اعماق سرد و تاریک سیبری پناه ببرد و دوران کهنسالی و شاید مرگ خود را به آرامی طی کند، یا آن‌که در این دهه‌های آخر که هنوز اندک نفسی دارد به تحرکات ژئوپولیتیک عریان خود از نوع قرن نوزدهمی‌اش ادامه دهد که دست کم حقوق دوران بازنشستگی‌اش را کمی افزایش داده باشد.

________________________________________
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. در ضمن جهت گفتگو و تبادل نظر، شما را به حضور و مشارکت در گوگل‌پلاس دعوت می‌کنم.

 

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

3 دیدگاه برای «روسیه و اوکراین: حمله به کشورهای دیگر در قرن بیست و یکم چه شکلی باید باشد؟»

  1. یک قسمت هاییش را درست می گی ولی همچنان نظرت متاثر از همون بدبینی شدیدت به غرب است. دخالت در عراق و افغانستان و حتی لیبی هرچند متفاوت بودند ولی حداقل با یک اجماع نسبی جهانی شکل گرفتند . حکومت صدام حسین با اکراین و گرجستان قابل مقایسه نیست و نقش رسانه های تبلیغاتی امپراتور اینجا فقط پررنگ کردن یک حقیقت بوده است.

    لایک

    1. ممنون از کامنت شما.

      قصدم مقایسه‌ی خرد به خرد نیست. اما به صورت کلی امپراطورهای قرن بیستمی مکانیسم‌های نرم و سختی دارند که از طریق آن‌ اجماع جهانی هم چه واقعی و چه ساختگی «تولید» می‌شود.

      لایک

  2. What option does the empire have other thsn sanctions? That may work with Iran but will it backfire with Russia? With thrillions in debt and increasing, when does it become a waiting game. Empire’s new rules are also its weakness for powerful nations who don’t want to play ball.

    لایک

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: