به بامدادی خوش آمدید. مقدم همهی شما در اینجا گرامی است.
۱. چرا وبلاگ مینویسم؟
نوشتن را دوست دارم. به مرتبکردن افکارم کمک میکند و همینطور به من اجازه میدهد افکارم را در معرض نقد و قضاوت مخاطبها قرار دهم. نوشتن در وبلاگ را به نوعی اجرا کردن (performance) شبیه میبینم که بازیگر نقشی را اجرا میکند یا روایتی را نقل میکند و در معرض بازخورد مخاطب قرار میگیرد. این سنتز امکان یک تجربه است. امکانی که هم برای من فراهم میشود و هم برای مخاطب نوشتههای من. من از غرق شدن در چنین تجربههایی و اینکه امکان آنرا برای مخاطبم به وجود بیاورم لذت میبرم و فکر میکنم این فرایند به بالغ شدن فکرم کمک میکند و امیدوارم برای مخاطب نیز چنین باشد. دلیل دیگری که اینجا مینویسم جنبهی آرشیوی است. دوست دارم افکارم، وبگردیهایم و واکنشهایم نسبت به موضوعاتی که دربارهشان دغدغه دارم در اینجا ذخیره شود.
۲. موضوعات مطرح شده در وبلاگ من چیستند؟
در این وبلاگ من با محوریت «ایران»، «جامعهی جهانی»، «جامعه اطلاعاتی»، «روابط منطقهای و بینالمللی» و «فرهنگ» مینویسم. در ضمن از اینکه گهگاهی از تجربههای شخصیام به صورت نوشته، عکس یا شعر ذکری کنم پرهیز ندارم. اگرچه معمولا سعی میکنم این موارد «شخصیتر» چندان زیاد نشوند. کلا در «بامدادی» در مورد موضوعات مورد علاقهام صحبت میکنم و زیاد وسواس ندارم که حتما در حیطه خاصی باشد. اما نگاهی به آرشیو بامدادی نشان میدهد که در دورههای زمانی مختلف روی موضوعات مختلفی تمرکز داشتهام.
۳. آیا از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم؟
بله. مدتهاست که مشتری شبکههای اجتماعی مختلف به خصوص آنهایی که در محیط وبلاگستان محبوب بودهاند هستم. بعضی از آنها مانند گوگلریدر دیگر وجود ندارند، برخی مثل فرندفید نیمهفعال هستند. در میان شبکههای مرسوم امروز من از توییتر، فیسبوک و گوگلپلاس استفاده میکنم. بیشترین فعالیت من در این شبکهها در گوگلپلاس است که بخش قابل توجهی از لینکهای مورد علاقهام و یا یادداشتهای کوتاه و همخوانها و تبادلنظرهای ریز و درشت با سایر کاربران و دوستان در آنجا انجام میشود. شما را دعوت میکنم به صفحهی شخصی من در گوگلپلاس سر بزنید.
۳. آیا بامدادی یک وبلاگ سیاسی است؟
اگر منظور از سیاست موشکافی و بررسی رفتار شخصیتهای روز و تحلیل زندگی سیاسی آنها باشد، بامدادی یک وبلاگ سیاسی نیست و علاقهای هم ندارد باشد. اما اگر «سیاست» را به معنی تلاش برای درک بهتر بازی قدرت و اوضاع ایران و جهان بدانیم «بامدادی» یک وبلاگ سیاسی است. من به حضور و مشارکت فعال عملی یا نظری در عرصههایی که مستقیما زندگی تعداد زیادی از آدمها را تحت تاثیر قرار میدهد اعتقاد دارم. از این دیدگاه «بامدادی» یک وبلاگ صد در صد سیاسی است، چرا که به من اجازه میدهد در عرصهی عمومی حضور فعال داشته باشم. رگههای این نوع نگاه سیاسی را در بسیاری از نوشتههای من میتوان یافت. به عنوان مثال حتی وقتی از فنآوریهای شبکهای مینویسم، نگاه اصلی من به نقش آن در تعامل بین افراد جامعه با یکدیگر یا با دولتها (و برعکس) است. من نگاه فنیمحور (techno-centric) به تحولات اجتماعی ندارم و معتقد نیستم که فنآوری الف یا ب میتواند به خودی خود خوشحالی یا اندوه پایدار در جامعه ایجاد کند. فنآوریها را در قالب علم سیاست معنا میکنم. به این معنا که این ما یعنی جامعههای انسانی هستیم که تا حد زیادی معنای فنآوریها را تعیین میکنیم و مسیر تحول آنها را شکل میدهیم. بنابراین در همان حالی که به ظهور فنآوریهای شبکهای جدید همچون «رسانهای متکثر و آزاد» که تریبون ارزانی در اختیار مردم جهان قرار میدهد نگاه میکنم، آنرا ابزار نوینی برای توسعهی نظارت و اعمال کنترل اجتماعی نیز میبینم. هیچچیز در ذات توییتر یا یوتیوب دموکراتیک یا غیردموکراتیک نیست. نهادهای اجتماعیای که پیرامون این ابزارها شکل میگیرد است که کارکرد نهایی آنها را در جامعه مشخص میکند.
۴. آیا تعداد بازدیدکنندهگان برایم مهم است؟
طبعا علاقهمند هستم که مطالبم خوانندههای بیشتری داشته باشند. در نتیجه آنچه برایم اهمیت واقعی دارد تعداد «بازدیدکنندهگان» نیست، بلکه تعداد «خوانندهگان» است. فکر میکنم داشتن گروه هر چند معدودی خوانندهی جدی و علاقهمند از تعداد زیادی بازدیدکنندهی تصادفی و سطحیخوان برایم مهمتر است. متاسفانه به جز کامنتها، تعداد پلاسها یا همخوانشدنها در توییتر، فیسبوک یا گوگلپلاس روش دیگری برای فهمیدن اینکه مطالبم چقدر خوانده میشوند ندارم.
۵. آیا به کامنتها پاسخ میدهم؟
صد در صد! یکی از لذتهای بزرگ وبلاگنویسی برای من خواندن کامنتهای دوستان و پاسخدادن به آنهاست. اما در موارد معدودی که احساس کنم کامنت خیلی پرت و بیربط به موضوع مورد بحث است از پاسخ دادن امنتاع میکنم. البته سکوت من همیشه هم به خاطر بیربط بودن کامنت نیست، گاهی هم کامنتها اصولا نیازی به پاسخ ندارند مثلا اگر در حد تشکر و تایید ساده باشند. خلاصه اینکه فضای کامنتها را جایی برای گفتگو میبینم و سعی میکنم آنرا با پاسخ دادن و ادامهی بحث ترغیب کنم. اگر چه به عنوان یک روند کلی با آمدن گوگلپلاس و با توجه به اینکه همهی پستها را در گوگلپلاس نیز منتشر میکنم بخش قابل توجهی از گفتگوها در گوگلپلاس انجام میشود.
۶. محدودیتهای وبلاگ من چیست؟
تنها خط قرمز مهمی که در این وبلاگ وجود دارد استفاده از اصطلاحات و کلمات توهینآمیز (رکیک) است. همینطور نوشتن کامنت توسط همه خوانندهگان آزاد است، ولی در صورتیکه در نوشتههایشان از اینگونه کلمات استفاده کنند ممکن است مجبور به تغییر و یا حذف کل کامنت آنها بشوم. اعتقادی به سازنده یا مفید بودن «رکیک نویسی» ندارم . در ضمن با وجودی که من همهی کامنتهای وارده را میخوانم اما بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنتهایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بیادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شدهاند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ایمیل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که خوانندهای مطلبی داشته باشد که مرتبط با موضوع هیچ پستی نیست و یا تمایل دارد به صورت خصوصی با من مطرح کند او را به استفاده از صفحهی تماس دعوت میکنم.
اما بسته به قضاوت خودم ممکن است خطوط قرمز دیگری را در وبلاگ در نظر بگیرم. به عنوان مثال اینکه قضاوت اینکه مطلبی «نقادانه» است یا «توهینآمیز» همیشه راحت نیست و تا حدی سلیقهای میشود. در ضمن من از افشای مطالب خصوصی مربوط به شخصیتهای حقیقی و حقوقی اکیدا پرهیز میکنم و طبعا در ممیزی کامنتها نیز چنین محدودیتهایی را در نظر خواهم گرفت.
۷. تالیف یا کپی؟
کلیه نوشتههای این وبلاگ شامل مطالب (و بیشتر عکسها) تالیف یا بعضا ترجمه شده توسط اینجانب است. در صورتیکه مطلبی از جای دیگری عینا نقل قول شده باشد منبع آن را حتما ذکر میکنم و نسبت به ذکر منابع (یا از طریق معرفی مستقیم و یا دست کم از طریق قرار دادن لینک) وسواس دارم. به صورت کلی ترجیح من این است که افکار و عقاید خود را بنویسم و به نوعی تولید کننده باشم. بیشتر سعی من این است که از کپی کردن خشک و خالی مطالب خودداری کنم و با توجه به اینکه بامدادی خبرگزاری یا مجلهی علمی یا دانش عمومی (مثل ویکیپیدا) نیست سعی میکنم از نقل قول مستقیم اخبار یا مطالب پرهیز کنم مگر اینکه تفسیر یا تحلیلی در رابطه با آن داشته باشم که چیزی به مطلب اصلی اضافه کند.
۸. حقوق معنوی
از نشر افکار و نوشتههایم به شرط آنکه گزارهی زیر رعایت شود استقبال میکنم:
هر گونه استفاده تجاری یا غیرتجاری، هرگونه نقل قول بدون تغییر و دستکاری از نوشتهها، اشعار، عکسها و کلا محتویات این وبلاگ با ذکر کامل و دقیق مرجع آزاد است. به این ترتیب که حتما باید نام وبگاه «بامدادی» همراه با لینک مستقیم به خود پست در «بامدادی» و به خود وبلاگ آورده شود.
نقل قول قسمتی از مطلب با ذکر گیومه و مرجع چنانچه در نوشتههای آکادمیک نیز مرسوم است بلااشکال است. اما طبیعی است که هنگام نقل قول اعمال هر گونه تغییر در مطلب اصلی ممنوع است و مطلب باید عینا به همانصورتی که در وبلاگ نوشته شده است آورده شود و در صورتی که مطلبی خلاصه میشود روح مطلبی که به من ارجاع داده شده است باید حفظ شده باشد. به عنوان اگر من نوشتهام «الف گاهی روی ب تاثیر میگذارد» نباید جایی چنین نقل شود که «الف علت وقوع ب است»!
پینوشت: این مرامنامه در گذر زمان تکمیل میشود. آخرین تغییر مورخ ۵ آذرماه ۱۳۹۲ (۱۱ نوامبر ۲۰۱۳)
درود
مرام نامه جالبی داشتی و فکر جالب تر!
بدرود
لایکلایک
سلام خسته نباشی
در مورد جنبش وبلاگ کاملا با تو موافقم.به نظر تو و سایر خوانندگان محترم آیا این تغییرات حال حاضر جهان نشانه هایی برای ما مردم زمین نیست که پیامی نو به همراه دارد؟.راستی گفتی همیشه کامنت ها را جواب می دهی اما چند ایمیل و کامنت من را جواب نداده ایی؟!؟ …
در قسمت شعار هفته در از قول ولتر نوشته بودی:با تو مخالفم، اما حاضرم جانم را بدهم که بتوانی حرفت را بزنی
آیا حاضری کمکم کنی تا حرفهایم را بزنم؟
چند تا پیشنهاد هم داشتم اگه خواستی برات میل میکنم.
بایدم اعتراف کنم از نو نگاهت به دنیا خوشم میاد.
با تشکر
لایکلایک
ببخشيد مثل اينكه سوالم را از طريق كامنت بنويسم بهتر است. شما از چه سرويسي براي خريد paypal استفاده ميكنيد؟
لایکلایک
از مرامنامه ات خوشم آمد.امیدوارم موفق باشی
لایکلایک
مرام نامه ی جامعی بود.. به اونچه که برات مهم بوده که داشتن «گروهی خواننده جدی و علاقهمند » بوده، رسیدی… مدت کوتاهیه که به بامدادی سر می زنم، و دلم می خواد همه ی نوشته های پیشین رو به مرور بخونم.
لایکلایک
آزاده:
نه هنوز نرسیدم، دلم می خواد یه چند میلیون نفری خواننده ی جدی وعلاقه مند داشته باشم :))))
به من لطف داری شما. سر بزنید خوشحال می شم.
لایکلایک
قشنگ بود به سایت ما هم یه سری بزنید.
لایکلایک
سلام
کم پیش میاد کسی یه همچین معرفی جامعی از وبلاگش داشته باشه . خیلی جامع و رسا بود . موفق باشید .
لایکلایک
فکرشو میکردم بدون مانیفست روزگار نچرخه :))
لایکلایک
سلام
به گمانم منظورتان قالب بوده، اصلاح بفرمایید :
فنآوریها را در غالب علم سیاست معنا میکنم.
لایکلایک
بله حق با شماست. ممنون از توجهتان.
لایکلایک