سری اول «نگاه استراتژیک» دربارهی «روسیه و نقش منحصر به فرد آن در جهان» بود. ماجرای اخیر درگیری لفظی نخست وزیر ترکیه با رئیسجمهور اسرائیل و به دنبال آن یکی از مقالههای استراتفور، بهانهای شد تا یک سری دیگر از مجموعهی نگاه استراتژیک ترجمه کنم. اینبار نگاهی داریم به ترکیه و موقعیت منحصر به فرد آن در منطقه و جهان..ترجمه نسبتا آزاد است به سیاق خودم در نگاه استراتژیک.
خشم اردوغان و آیندهی دولت ترکیه
قسمت اول
با این وجود مطبوعات بینالمللی چندان توجهی به دلایل ظریف اردوغان نکردند، بلکه بیشتر روی حملهی او به سیاستهای اسرائیل در غزه و خروج خشمآگین او تمرکز کردند، طوری که بسیاری فکر کردند هدفش پرز و اسرائیل بوده است. این ابهام در افکار عمومی، برای آقای اردوغان بسیار مناسب تمام شد.
درک موقعیت سیاسی پیچیدهی اردوغان بسیار مهم است. از زمان سقوط امپراطوری عثمانی بعد از جنگ جهانی اول، ترکیه دارای دولت لامذهب یا سکولار (secular government) بوده است. مطابق قانون اساسی ترکیه، سکولار بودن دولت توسط ارتش تضمین میشود. نقش ارتش محافظت از میراث مصطفی کمال آتاتورک، بنیانگذار ترکیهی سکولار مدرن است. رهبری که از ارتش به مثابه ابزاری برای ساختن تمدن جدید استفاده کرد. درست برعکس حاکمیت ترکیه، مردم این کشور یکدست سکولار نیستند و طیفی از سکولار افراطی (ultrasecularists) گرفته تا اسلامگرای تندرو (radical Islamists) را تشکیل میدهند.
اردوغان یک اسلامگرای میانهرو است. به همین دلیل، ارتش به او با سوءظن مینگرد و در واقع کاملا مرزهای قرمز «حرکت او به سوی مذهب» را مشخص کرده است. کمی آنطرفتر، اردوغان احزاب تندروی اسلامگرا را در کنار خود دارد که در حال نفوذ کردن در افکار عمومی مردم ترکیه هستند. اردوغان باید تعادلی میان این دو نیرو یعنی ارتش نماینده و محافظ دولت سکولار و گروههای تندروی اسلامی (دارای پتانسیل کسب محبوبیت مردمی بالا) برقرار کند. چرا که او باید مانع حاد شدن اوضاع به سود هر کدام این دو قطب شود: دخالت نظامی ارتش در دولت و یا قدرتگرفتن تروریسم اسلامی.
اما وضعیت جغرافیایی-سیاسی (geopolitical) ترکیه را نیز باید در نظر داشت. ترکیه همواره یک منطقهی «ناآرام» بوده است. آسیای صغیر (Asia Minor) محور اروپا-آسیا یا اوراسیا (pivot of Eurasia) است. پل میان آسیا و اروپا، بالاترین جبههی دنیای عرب و پایینترین قسمت منطقهی قفقاز (Caucasus). حوزهی تاثیرگذاری این سرزمین تا بالکان، روسیه، آسیای میانه، دنیای عرب و ایران گسترده است. همچنین، ترکیه نقطهی به هم رسیدن نیروهایی است که از طرف همهی این مناطق اعمال میشوند. به این عوامل کنترل تنگهی بسفر (Bosporus) را نیز باید افزود. تنگهای که ترکیه را به واسط میان دریای سیاه و دریای مدیترانه تبدیل میکند. [کنترل دسترسی روسیه به دریاهای آزاد!]
ترکیه برای مقابله با تنشهای جغرافیایی-سیاسیاش دو راه پیش رو دارد. در قسمتهای بعد این راهها را بررسی خواهیم کرد.
با من بمانید تا در مجموعهی «نگاه استراتژیک» دینامیسم حاکم بر دنیای امروز را بهتر بشناسیم.