من درک نمیکنم بعضی از دوستان که از ایران انتظار دارند «اعتماد سازی» کند واقعا منظورشان چیست. شرایط زیر را در نظر بگیرید (اینها شعار و جنگ روانی نیستند، بلکه گزاره هستند):
ایالات متحده مدتهاست که ایران را به محاصره خود در آورده است. اشغال افغانستان در مرز شرقی ایران، اشغال عراق در مرز غربی، ترکیه متحد او در ناتو در شمال غربی مترصد فرصت، همکاری نظامی نسبی آمریکا با ترکمنستان در شمال شرقی ایران، دولتهای وابسته و بسیار نزدیک به آمریکا در ساحل مقابل ایران در خلیج فارس (کویت، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و قطر) که پایگاه عظیم ناوگان پنجم آمریکا هم در این منطقه است. همچنین اسرائیل یا/و آمریکا در چندین مرحله (احتمالا تا حدی مشترک) نسبت به ایران اقدامات جنگافروزانه جدی انجام دادهاند مانند انفجارهای مختلف در خاک ایران، ترور دانشمندان هستهای ایرانی که حتی همسر یکی از آنها مورد هدف قرار گرفت و حملههای پیچیده سایبری علیه تاسیسات حساس و غیره. علاوه بر این مقامات سیاسی عالیرتبه آمریکایی مدام مصر هستند که فرقه مجاهدین خلق از فهرست سازمانهای تروریستی خارج شود. در دهه گذشته آمریکا و/یا اسرائیل به کشورها یا منطقههای افغانستان، عراق، پاکستان، سومالی، لیبی، لبنان، سودان، سوریه، کرانه باختری رود اردن و نوار غزه تهاجم یا حمله هوایی کردهاند، یا آنها را به اشغال خود در آوردهاند. همینطور آنها به صورت سیستماتیک رژیم جهانی اعمال شکنجه، زندانهای مخفی که افراد در آنها ناپدید میشوند و بازداشتگاههایی در میانه دریای کاراییب که متهمان بدون محاکمه حدود ده سال در آنها محبوس هستند ایجاد کردهاند. در همین مدت، ایران به هیچ کشوری حمله زمینی یا هوایی نکرده است و هیچ جایی را به اشغال خود در نیاورده است. بله، قطعا ایران یک سیستم سیاسی اقتدارگرا دارد، اما نه بیشتر (و در خیلی از موارد کمتر از) بسیاری از رژیمهایی که در طول همین دوران توسط ایالات متحده حمایت مالی، تسلیح و یا تقویت شدهاند.
فهرست بالا البته به اعمال تحریمهای یک جانبه یا چند جانبه از سوی آمریکا و متحدان یا تابعانش علیه مردم ایران هیچ اشارهای نکرده است. تحریمهایی که معلوم نیست به کدام جرم کل مردم ایران را نشانه گرفته است؟ میدانستیم و امروز هم که دیگر رسما تایید شد که هواپیماهای نظامی آمریکا به حریم هوایی ایران تجاوز میکنند. عملی که بدون شک یک اقدام متجاوزانه است.
توی این شرایط بحرانی و حساس وظیفه من و شما به عنوان یک علاقهمند به سرنوشت ایران چیست؟ که توی شرایطی که ذکر شد بنشینیم و شعارهای جنگ روانی غرب علیه ایران را تکرار کنیم: «ایران باید اعتماد سازی کند». کدام اعتماد سازی؟ شوخی میفرمایید لابد. این یک بازی پوکر بسیار جدی و خطرناک است که این طرف (ایران) همه هستیاش در گرو است. آن وقت بیاید و دستش را رو کند (اعتماد سازی کند) که چه بشود؟ که طرف در یک طرفه همه دار و ندارش را ببرد؟ نه خیر جانم. سیاست پیچیده است و این طور نیست که همینطور بیایی و دستت را رو کنی و اسم این حرکت احمقانه را هم بگذاریم اعتماد سازی. اصلا اعتماد سازی یعنی چه در عالم ماکیاولیسم سیاسی؟ توی این شرایط که ایران را تا آستانه شکستن زیر فشار قرار دادهاند لابد انتظار دارید که آن چند قلم عامل بازدارندهای که سالهاست و به سختی برای خودش دست و پا کرده را هم تحویل دهد و بگوید بفرمایید این هم کارتهای من که خیلی هم مالی نیستند و قیافه معصومانه به خودش بگیرد که حالا دیگر به من اعتماد کنید؟! به نظر من توی این وضعیت بحرانی ما باید از سطح شعار و جنگ روانی عبور کنیم و به واقعیتهای سخت (hard facts) و تحولات ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک در منطقه توجه کنیم. اما این واقعیتهای سخت چه چیزهایی هستند؟ چند تا از آنها را بالا ذکر کردم، اما شناخت علتها و ریشههای آنها و اینکه تحولات واقعی منطقه و جهان چگونه روی این فرایندها تاثیر میگذرند البته که نیاز به مطالعه و گفتگوی هدفمند و عمیق دارد. بسم الله!
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.