دوستتر میداشتم اگر آقای اوباما به جای پیام نوروزی قشنگ و محترمانهای که خطاب به ملت و دولت ایران دادند:
- تحریمهای یکجانبه و غیرمنصفانهی اقتصادی که از سال 1995 از سوی آمریکا علیه «مردم ایران» اعمال شده است را لغو میکردند.
- محدودیت صدور روادید برای ایرانیان که بخش قابلتوجهی از فرهیختهترینهایشان «به جبر زمانه» در آمریکا زندگی میکنند را بر طرف میکردند.
- تحریم سیستمهای بانکی ایران را که وزنهی سنگین و طاقتفرسایی بر دوش اقتصاد گردنشکستهی ایران است را بر میداشتند.
- تحریم یکجانبهی شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران را که بزرگترین و مهمترین شرکت حمل و نقل دریایی ایران است را برمیداشتند.
- نیروهای نظامی گستردهی آمریکا در خاورمیانه که برای چندصد بار نابود کردن ایران کافی هستند را کمتر میکردند.
- بودجهی چهارصد میلیوندلاریای که «رسما و علنن» برای ناپایدارسازی و انجام عملیات نظامی پنهانی داخل خاک ایران تصویب شده است را لغو میکردند.
- ضمن عذرخواهی رسمی از مردم ایران به خاطر حملهی ناو آمریکایی به هواپیمای غیرنظامی ایرانی و کشتار بیرحمانهی سرنشینان بیگناه آن، تحریم صنایع هواپیمایی ایران از سوی آمریکا را لغو میکردند.
- ضمن عذرخواهی از مردم ایران به خاطر حمایت آمریکا از صدام و صدامیان و فروش صنایع بمبهای شیمیایی به این کشور و همهی مصائبی که به خاطر چنین حمایتهایی بر مردم رنجدیدهی ایران رفته است، به مردم ایران «تضمین» میدادند که رفتار آمریکا در قبال مردم این سرزمین برای همیشه عوض خواهد شد.
- از مردم ایران به خاطر توصیف کشورشان به عنوان «محور شرارت» و «حامی تروریست» عذر خواهی میکردند.
- داراییهای مسدود شدهی ایران در آمریکا را «آزاد» میکردند.
- به حمایت آمریکا از گروهکهای شبهنظامی یا تروریستی مخالف ایران پایان میدادند.
- رسما از مردم ایران به خاطر سازماندهی و حمایت از کودتای نظامی علیه حکومت مردمی مصدق عذر خواهی میکردند.
- به پرواز هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی که از سال 2003 تا امروز بر فراز آسمان ایران ادامه دارد خاتمه میدادند.
- به اتهامات واهی علیه ایران در قبال برنامهی هستهای صلحآمیز این کشور خاتمه میدادند و رسما از حق ایران برای دستیابی به هرگونه فنآوری صلحآمیز هستهای حمایت میکردند.
- یازده دیپلمات و شهروند ایرانیای که به اتهامات نامعلوم هنوز در اسارت نیروهای آمریکایی هستند را آزاد میکردند.
- شاید مهمترین آن: رسما پایان تلاشهای آمریکا برای ناپایداری سازی ایران را اعلام میکردند و تاکید میکردند که آمریکا «هرگز» علیه ایران دست به اقدام نظامی نخواهد زد. سایهی سیاه این تهدید بیش از هر چیز باعث بسته بودن فضای داخلی ایران شده است. ترس و واهمهی حاکمیت از ناپایداری داخلی و یا جنگ یکی از مهمترین عوامل رشد بنیادگرایی و بسته شدن فضای سیاسی و سرکوب مخالفان بوده است و سبکتر شدن این فشارها بر ایران از سوی آمریکا میتواند به بازتر شدن فضای داخل ایران و نفس کشیدن مخالفان سیاسی کمک کند.
پیام آقای اوباما که اینچنین سر و صدایی به پا کرده، اتفاق «ماهوا» جدیدی نیست. در واقع کاخ سفید هر سال مشابه چنین پیامهایی را خطاب به مردم یا دولت ایران صادر میکند (صرفنظر از اینکه لحن این بیانهها چقدر قشنگ و نازنین بوده یا نبوده). اما با توجه به آنچه در بالا گفته شد، تا وقتی که گامی هر چند کوچک ولی «قابل اندازهگیری» (tangible) از طرف آمریکا برداشته نشود، میتوانیم نسبت به ارزش واقعی اینگونه پیامها «خوشبین» نباشیم.
پینوشت کامنتی و جوابی:
سلام آقای بامدادی
به نظر من مطالب به حقی رو اشاره کردید ولی به نظر شما چطور می شود یهو همه اینها رو کناری گذاشت؟
قطعا با مذاکراتی و به تدریج اینها قابل حل است و در این سطج هم به نظر من در قالب یه پیام نوروزی می تونه مقدمه خوبی باشه برای ارتباط بیشتر و حل مسائل فی مابین.
————————————————————————————————————
بامدادی: متوجه نظر شما هستم. منظور من هم این نبود که همه چیز یک شبه انجام شود. اما بهتر میبود دستکم دربارهی یکی از این موارد اقدامی صورت گرفته میشد و به عنوان هدیهی نوروزی به مردم ایران تقدیم میشد. حتی یک مورد کوچک عملی بهتر از صدها سخن زیبا میتوانست برای گرهگشایی کارساز باشد.