آیا مردها فحشخورشان بهتر است؟*
گاه و بیگاه با دوستان متاهلم که روز به روز تعداد نسبیشان بیشتر میشود مینشینیم و گپی میزنیم و از راز و رموز زندگی متاهلی میگوییم. طبعا من بیشتر نظریهپردازی میکنم (چون تجربهاش را ندارم!) و دوستان هم نظریات به روزرسانی شده در اثر تجربه شخصیشان را میگویند. طبعا مجموعه این تبادل نظرها به حوزه همین آدمها و تجربههایشان محدود میشود و نمیتوان آنرا به همین راحتیها تعمیم داد (حتی به عنوان فرض تحقیق). اما به هر حال، در حد خودشان مستند هستند و قابل توجه (یک عده آدم واقعی این نظر و تجربه را دارند).
نکتهای که برایم عجیب و تا حدی شوکهآور بود بحث «فحشخور» بودن آقایان بود. اول فکر میکردم شوخی میکنند، اما به سرعت مشخص شد که همه در این نکته وفاق نظر دارند که «آقایان متاهل فحشخور بودنشان» باید خوب باشد. خوب طبعا، شرم و حیا (در خیلی از این جمعها دوستان من با همسرهایشان حاضر هستند) و غیره مانع از این میشد که مصداقهای مفصلی از این «فحشهای» متاهلی را که ظاهرا به صورت گاه و بیگاه ولی مستمر نصیب این آقایان میشد بشنوم، اما در اصل قضیه مصر بودند و آنرا به عنوان بخش لاینفک زندگی متاهلیشان تلقی میکردند و جالب اینکه خانمهای جمع (عموما همسرهای ایشان) هم با این گزاره مخالفتی نمیکردند که گاه تایید هم میکردند.
بعضا حتی از زبان دوستهای خانمام هم شنیدهام که شنیدن فحش خطاب به آنها از طرف مرد زندگیشان، وزن زیادی برایشان دارد، در حالی که تایید میکردند که وقتی خودشان به او فحش میدهند آنقدرها جدی نیستند.
آیا واقعا این طور است؟ آیا واقعا یک مرد متاهل (نسبت به یک زن متاهل) باید «فحش خور» (یا با کمی گسترش دامنه مفهوم، «کنایه خور» یا «نیش خور» یا «توهین خور») خوبی داشته باشد؟ آیا در زندگیهای متاهلی شهری ما (از آن دست که آدمی مثل من میکند) آقایان بیشتر فحش میخورند (یا حتی اگر عملا نخورند، آیا باید امکان پذیرش بیشتری برای فحش خوردن داشته باشند؟)
آیا در مقیاسی عمومیتر این موضوع به فرهنگ پدرسالار باز میگردد؟ فرهنگی که به صورت سیستمی حقوق زن را نفض میکند (ببخشید، شاید دقیقتر باشد که بگویم حقوق زن را نقض نمیکند، بلکه برای او حقوق کمتری قایل میشود) اما در سطح تعارفات توی تاکسی، احترام به زن را از اوجب واجبات میداند. آیا میتوانیم این صحنه را تصور کنیم؟ : یک دعوای خیابانی بین یک خانم و آقا، که خانم چاک دهنش را باز کرده باشد و هر چه میخواهد به آقا میگوید و آقا با احتیاط هر چه تمامتر (از ترس ناظران معمولا سرگرم شده) توهینهای خیلی کنترل شدهای به خانم میکند و این احترام از سوی مرد به زن در حالی است که اگر همین مرد توی دعوا ، زن را به صورت غیرعمدی بکشد، مطابق قانون باید دیهاش را نیمبها بپردازد (قانون را درست گفتم؟)
یادم هست یکی از این دوستان به صورت خاص بحث را به این کشاند که: «اصل قضیه که آقایون باید بیشتر تحمل فحش خوردن داشته باشن که برای من متاهل حل شده است. چون اگه بخوام حساسیت نشون بدم، باید به کلی بیخیال زندگی متاهلی بشم. اما سوالم اینه که نهایتش کجا باشه؟ یعنی به عنوان یک همسر، چه فحشی اگه بشنوم باید قاط بزنم و همه چی رو به هم بزنم؟»
ظاهرا فحشهایی در حد بیشعور، الاغ، نفهم و اینها کاملا برای آقایان «اوکی» بود. اما در مورد فحشهایی مثل «بیشرف» اختلاف نظر وجود داشت. بعضی میگفتند از این گوش بشنو و از آن یکی در کن. بعضی اعتقاد داشتند که فحشهایی در این حد مفهومی، جدی هستند و نمیتوان آنها را تحمل کرد.
اگر این حرفها حتی به صورت نسبی درست باشد، باید به حال این «تاهل» و این «جامعه» گریست. دوستان مطلع، لطف کنید بگویید که این موارد استثنا هستند.
* بحث این نوشته، استفاده از کلمات رکیک در جمعهای تک جنسیتی نیست و صرفا مربوط به تبادل توهین بین زن و مرد در یک ازدواج ایرانی میپردازد. بر اساس گفته این دوستان عزیز من: آیا مردها راحتتر توهین را میپذیرند؟
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.