در نوشته قبلی نگاهی برونی به بحث انتخابات داشتم. یعنی اساسا به بحث مربوط به «شرکت کردن» یا «شرکت نکردن» در انتخابات پرداختم و توضیح دادم که در شرایط خاصی که بر کشور حاکم است «من» خواه ناخواه متمایل به گزینه «حامی نظام و امیدوار به عادیتر شدن شرایط و در نتیجه بازگشت به وضعیت حامی و منتقد نظام» شدهام و توضیح دادم که این انتخاب مرا به سمت شرکت در انتخابات و رای دادن سوق میدهد.
اما اگر بحث بالا برای شرکت شما در انتخابات قانع کننده نیست، اجازه دهید نگاهی درونی (درون نظامی) هم به بحث انتخابات داشته باشیم. اصلا اجازه دهیم یک لحظه بحث حمایت، انتقاد، براندازی یا انفعال را بگذاریم کنار و با نگاهی عملگرایانه به انتخابات ببینیم آیا در این انتخابات چیز معناداری وجود دارد که اصلا بخواهیم شرکت کردن در آنرا مورد بررسی قرار دهیم؟
ببینید اگر وقایع سالهای اخیر را خوب و با دقت مرور کنیم متوجه چند روند مهم در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران میشویم. یکی از این روندها حذف یا تضعیف شدید گروههای موسوم به اصلاحطلب در داخل حکومت بوده است که موضوعی است مفصل اما آشکار. اما درست در موقعیتی که بسیاری گمان میبردند با حذف اصلاحطلبان سیستم سیاسی در ایران همگن و یککاسه شده است، اختلافهای عمیق بین گروههای اصولگرای باقیمانده در عرصه سیاسی علنی شد. چرا میگویم علنی، چون معتقدم این اختلافها از قبل وجود داشته و فقط منتظر شرایطی بوده که رو شود. به هر حال این اختلافها و رقابتها در دو سال اخیر علنی شدند. برای سادگی اجازه دهید موضوع را ساده کنیم و فرض کنیم دو جناح جدید (و جدی) در این میان آشکارا به رقابت سیاسی با هم پرداختند که از قضا اختلاف دیدگاههایشان در مورد موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی کاملا جدی است به گونهای که به نظر میرسد هر دو میخواهند به طور کامل طرف مقابل را حذف کنند (در صورت توان).
این رقابت (یکی برای کسب قدرت بیشتر و دیگری برای پس زدن رقیب و بقاء سیاسی) بسیار جدی و عمیق شد و کار به جایی رسید که دو طرف از امکانات خود برای ضربه زدن و محدود کردن طرف مقابل استفاده کردند. انتخابات مجلس یکی از مهمترین عرصههای رقابت بین این دو گروه است برای افزایش قدرت رسمی در حاکمیت.
من فکر میکنم دست کم به دو دلیل انتخابات پیش رو، انتخاباتی معنادار و جدی و سالم است:
۱) دست کم دو جناح واقعی و نیرومند در حال رقابت بر سر به دست آوردن دست بالا در مجلس هستند.
۲) وقتی دو رقیب نیرومند که هر دو هم امکانات کافی در مراکز قدرت دارند در حال نظارت بر هم هستند مسلما انتخابات سالمی در پیش خواهیم داشت.
به این دو دلیل (احتمالا) انتخابات سالم و جدیای پیش رو خواهیم داشت. این رقابت جدی است و بدون رای من و شما هم کار خودش را خواهد کرد و به هر حال یکی از این جناحها دست بالا را در مجلس خواهد گرفت. حالا سوالی که من و شما باید از خودمان بپرسیم این است که آیا واقعا بین جناح «الف» و جناح «ب» تفاوتی در اداره کشور نمیبینیم؟ آیا واقعا متوجه رویکرد تمامیتخواه، حذفی، آشوبگرایانه، بحرانساز و ماجراجویانه یکی از این جناحها نیستیم که به نظر میرسد برای پیشبرد مقاصد خود حاضر است هر چیزی را (از جیب رقیب یا مردم) هزینه کند؟
تصمیم با شماست.
پینوشت:
برای اینکه بحث از هسته اصلی آن خارج نشود اجازه دهید خودم از پیش به انتقادهای احتمالی پاسخ دهم:
- بله میدانم این انتخابات به آن معنایی که مورد قبول من یا شما باشد آزاد نیست و خیلی از نامزدها امکان حضور در رقابت را ندارند. اما همانطور که گفتم از دید عملگرایانه تحلیل کردهام، یعنی آنچه در عمل در حال اتفاق افتادن است و نه آنچه دوست دارم رخ دهد.
- بله میدانم انتخابات قبلی بسیار مسالهدار بود و خود من هم از کسانی بودم و هستم که نسبت به رویکرد حاکمیت در آن دوران معترض و منتقد بودم و هستم. اما با توجه به آن دو موردی که گفتم، این انتخابات را سالم و جدی میدانم.
- بله میدانم شرکت من و شما در انتخابات باعث میشود که نظام از آن بهرهبرداری تبلیغاتی کند. خوب بهرهبرداری تبلیغاتی کند؟ چه اشکالی دارد و چه ارتباطی به تحلیل من و شما زا شرایط دارد؟ نهادهای سیاسی به هر حال همیشه دست به دامن رسانه و پروپاگاندای سیاسی هستند ولی این مساله نباید برای من و شما مهم باشد. من سعی میکنم هیچ وقت ادعاها و شعارهای سیاسی را در تصمیم سیاسی خودم دخالت ندهم و رویکردم بیشتر بر اساس تحلیلهای خودم باشد تا مواضع عاطفی و واکنشی به این یا آن موضوع.
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.