پست قبلی را نوشتم که بگویم نقد تهاجم نظامی به لیبی به معنای حمایت از دیکتاتوری قذافی نیست و اینکه پروپاگاندای جنگطلب غربی وضعیت را به دو گزینهٔ سیاه و سفید تقلیل داده است انگار که یا باید طرفدار یک جنایتکار خونخوار باشیم و یا حامی پر و پا قرص بمباران لیبی. دوستان از من میپرسند پس گزینههای دیگر چیست؟
بررسی و تهیهٔ گزینههای برخورد با چنین وضعیتی کار سادهای نیست و تلاش، عزم، اعتبار و امکانات زیادی میطلبد. اما مهمتر از آن وقبل از اینکه به گزینههای دیگر بیاندیشیم باید ببینیم دخالت نظامی در لیبی به چه علت انجام شد ه است. مهمترین علت تهاجم به لیبی کشتار وحشیانه مردم غیرمسلح و شهروندان معترض لیبیایی توسط ارتش و نیروهای تحت فرماندهی قذافی عنوان شده است. اما آیا برای تردید کردن در ترتیب ارایه وقایع و شیوهٔ روایت «داستان لیبی به روایت رسانهها» مدارکی در دست داریم؟ اگر نشانههایی داشته باشیم که در رخ دادن کشتار غیرنظامیان توسط ارتش لیبی تردیدهایی ایجاد شود طبعا میتوانیم به نیت برگزارکنندگان جنگی که با اتکا به این گزارشها به را ه افتاده است تردید کنیم.
به عنوان یکی از اولین و مهمترین گزارشها برگردیم به ماجرای کشتار مردم معترض توسط هواپیماهای ارتش لیبی. این خبر به صورت وسیعی در رسانهها منتشر و بازتولید شد و با توجه به منفور بودن شخصیت قذافی باورپذیر نیز مینمود. اما در تاریخ اول مارس ۲۰۱۱، رابرت گیتس (وزیر دفاع) و مایک مولن (فرماندهٔ ستاد مشترک ارتش آمریکا) رسما اعلام کردند که به جز اخبار رسانهها هیچ مدرکی برای چنین اقداماتی یافت نشده است.
وزیر دفاع: ما گزارش رسانهها را دیدهایم اما در حال حاضر نمیتوانیم آنها را تایید کنیم.
دریادار مولن: بله درست است. ما هیچگونه تاییدیهای برای چنین گزارشهایی ندیدهایم.
توجه داشته باشید که ۱۰ روز قبل از این اظهارات رسانهها اعلام کرده بودند که هواپیماهای قذافی مردم غیرنظامی معترض را بمباران کردند. بعد از گذشت ۱۰ روز وزیر دفاع آمریکا و فرمانده عالی ارتش این کشور اعلام میکنند که به جز ادعای رسانهها هیچ مدرک دیگری در دست ندارند. در مواجهه با چنین اخبار تایید نشدهای که قرار است عواقب جدی (حمله به یک کشور) را در پی داشته باشد باید بسیار محتاط باشیم. در واقع این طور به نطر میرسد که بسیاری از اخبار مربوط به جنایتهای هولناک قذافی از داخل لیبی و توسط سران معترض (که بسیاری از آنها به عنوان اپوزیسیون سازمانی پیوندهای امنیتی و تاریخی با سیستمهای اطلاعاتی غربی دارند) به رسانههای خارجی داده شده است و حتی بیبیسی در همان دوران تایید میکند که نمیتواند درستی چنین گزارشهای را تایید کند. توجه کنید که این به معنای انکار سرکوب معترضان توسط قذافی نیست، بلکه نشان میدهد ماهیت و معنای چنین اقداماتی به شدت قلب شده است. حتما توجه دارید که سرکوب معترضان بیدفاع خیابانی توسط هواپیما با دخالت ارتش در مواجهه با شورشیان مسلح معترض تفاوت اساسی دارد. اولی جنایتی هولناک و دومی موضوع داخلی یک کشور است. اولی را میتوان به راحتی به افکار عمومی جهان فروخت (برای توجیه اقدام بشردوستانه) و دومی دخالت نظامی بشردوستانه را منتفی یا توجیه آنرا بسیار دشوار میکند. (آیا شنیدهاید کسی دولت انگلیس یا اسپانیا یا سریلانکا یا کلمبیا را به جرم مبارزه با معترضان مسلح مورد انتقاد قرار دهد یا تهدید به دخالت نظامی کند؟)
باز هم تاکید میکنم که هدف من حمایت از قذافی نیست. فراموش نکنید ما دربارهٔ تهاجم نظامی و بمباران یک کشور صحبت میکنیم که موضوعی بسیار مهم است و من گاه از راحتی پذیرش وجاهت این اقدام توسط بسیاری از فعالان دنیای وب حیرت میکنم. برای بیشتر این افراد اقدام نظامی علیه لیبی چنان بدیهی، درست و لازم است که هر گونه بحث (غیر از تایید) دربارهٔ آن را غیرضروری میدانند.
خوب است در این باره بیشتر صحبت کنیم و پیشنهاد میکنم شما هم بنویسید و سعی کنید علتهایی که بر اساس آن دخالت نظامی توجیه شده است را در نظر بگیرید و اعتبار آنها را بررسی کنید. به عبارت دیگر، تلاش برای شناسایی افسانهها و آشکار کردن واقعیتهایی که پس پشت روایتهای رسمی قرار دارد.
.
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.