خبر توی خبرنامهی امیرکبیر و چند سایت دیگر منتشر شد. چند تا جای دیگر هم همان خبر را منتشر کردند. بعد از چند ساعت همان خبر (بدون ذرهای اطلاعات جدید) در صدها وبلاگ و خبرگزاری غیردولتی و غیررسمی تکرار شد:
تلاش معاون دانشجویی دانشگاه زنجان برای تعرض به یک دختر دانشجو؛ دفتر تحکیم وحدت خواستار عذر خواهی و استعفای وزیر علوم شد.
بلافاصله موجی به راه افتاد. حرف و حدیث از برکناری رئیس دانشگاه زنجان به میان آمد و حتی عدهای خواستار برکناری وزیر علوم شدهاند.
اما لطفا کمی صبر کنید! اجازه دهید بدون هیجان و جنجال ببینیم چه خبر است. ما چه میدانیم و چکار باید بکنیم؟
برای من آبرو و حیثیت تکتک دخترها و پسرهای دانشجو اهمیت زیادی دارد، این را میدانم.
این را هم میدانم که من در دانشگاه زنجان نبودهام. این را هم میدانم که یک فیلم ویدئویی که چند تا آدم در حال راه رفتن را نشان میدهد توی اینترنت دارد دست به دست میچرخد.
دیگر چه میدانم؟
خوب این را هم میدانم که صد و بلکه هزار تا وبلاگ و خبرگزاری غیررسمی همین مطالب را عینا و همین فیلم را عینا تکرار کردهاند بدون اینکه نکتهی مستند جدیدی به آن اضافه کنند.
این را هم میدانم که خبرگزاریهای خارج از ایران (مثل رادیو فردا و بیبیسی) در انعکاس این خبر ثانیهای درنگ نکردند…
دیگر چه میدانم؟
این را هم میدانم که :
در کل و برای خبرهای این چنینی، توصیه میکنم اول یک قدم عقب بنشینید و به آن نگاه کنید تا اصل خبر مشخص شود. کسی که کار پروپاگاندا می کند، میخواهد خبر را توی صورت خواننده یا بیننده و یا شنونده بچپاند که طرف فرصت فکر کردن به آن را پیدا نکند و با شنیدن آن، تصمیم بگیرد که صد البته آن تصمیم عقلانی نخواهد بود. در مقایسه با اخبار تحریک برانگیز provocative باید فقط کمی به عقب رفت ،کمی صبر کرد و همه جای آن را دید. حالا اگر با کمی آرامش این خبر را دنبال کنید، می بنید چه طیفهایی از آن سود می برند. تلویزیونها و رسانههای خارجی خود را با آن خفه میکنند، ناراضیان سطحی نظام آن را در شیپور می کنند و بعد یک حرکت علیه چند نفر آغاز می شود و در کل، سودی برای یک عده خاص قرار است در پی داشته باشد. {این مطلب در رابطه با موضوع دیگری نوشته شده ولی به نظرم کلا مکانیسم برخورد با خبرهای داغ و جنجالی رو خوب شرح داده است}
آیا این ماجرا ارتباطی به انتقام سیاسی انجمناسلامی دانشگاه زنجان که چند روز قبل لغو مجوز شده بود ندارد؟ نمیدانم.
راستش را بخواهید من خیلی چیزهای دیگر را هم نمیدانم. خیلی خیلی چیزها را…
آیا با این اطلاعات میشود نتیجهگیری کرد؟ آیا با این اطلاعات میشود داد زد و محکوم کرد و وزیر و دولت و زمین و آسمان را به هم دوخت؟ بله میشود. خیلی راحت هم میشود. اصولا هیجانزده شدن و احساساتیشدن و مشتگره کردن کار خیلی راحتی است. کار مشکل کمی درنگ کردن، با صبر و حوصله و دقت نگاه کردن و گردآوری اطلاعات و تحلیل کردن است.
تعرض کردن به یک دختر دانشجو خیلی کار شنیعی است. در این شکی نیست. اما ظاهر بدیهی داستانی که جلوی من گذاشتهاند باید باعث شود بدون فکر و تحلیل نتیجهگیری کنم؟ خیر!
آیا هیچدادگاهی در جهان میتواند به این سرعت و شدت حکم صادر کند که من و شما توی وبلاگستان و دانشگاهها از دور نشستهایم و حکم صادر میکنیم؟
من دوست ندارم انرژی و احساسم آلت دست گروههای فرصتطلب قرار بگیرد. بنابراین عجله نمیکنم و صبر میکنم تا اطلاعات و شواهد بیشتری (نه از لحاظ کمی که از لحاظ کیفی) به دست بیاورم. شما چطور؟