حضور آمریکا در مذاکرات هسته‌ای و سه احتمال

چرا آمریکا یک دیپلمات عالی‌رتبه‌ی خود را به مذاکرات اتمی ژنو با ایران فرستاد؟ شایعاتی که درباره‌ی ایجاد دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران می‌شنویم چه معنایی دارد؟ آیا آمریکا ناگهان سیاست خود را در قبال ایران تغییر داده است؟

به نظر من قبل از این‌که هیجان‌زده شویم و از چرخش ناگهانی 180 درجه‌ای در سیاست خارجه‌ی آمریکا سخن بگوییم باید موضوع را با دقت بیشتری تحلیل کنیم. بی‌تردید این حرکت، پیش از آ‌ن‌که نشان‌گر چرخش اساسی در سیاست خارجه‌ی آمریکا باشد، یک حرکت تاکتیکی است. برای درک بهتر آن، سه احتمال را در نظر می‌گیریم:

احتمال اول- تصمیم‌ گرفته شده: اقدام نظامی علیه ایران عملی نیست

گروهی معتقدند، با توجه به شرایط جهانی و بحران اقتصادی در آمریکا، بالا بودن قیمت نفت و خطر بالارفتن غیرقابل کنترل آن، درگیری فعلی ارتش آمریکا در عراق و افغانستان،‌ آسیب‌پذیری اسرائیل، آسیب‌پذیری آمریکا در عراق و افغانستان و احتمال واکنش‌های مختلف ایران،‌ کابینه‌ی بوش به این نتیجه رسیده که اقدام نظامی علیه ایران «غیرعملی»، «غیرواقع‌گرایانه» و «همراه با نتایج غیرقابل پیش‌بینی» است. بنابراین دولت‌مردان‌ آمریکایی تصمیم به حذف گزینه‌ی نظامی علیه ایران گرفته و به تنها راه باقی‌مانده یعنی گزینه‌ی دیپلماتیک رو آورده‌اند.

از این دیدگاه این مذاکرات نشان‌ دهنده‌ی چرخش ناگهانی 180 درجه در سیاست آمریکا در قبال ایران است.

احتمال دوم- تصمیم‌ گرفته شده: اقدام نظامی علیه ایران انجام می‌شود

احتمال دیگر این است که تصمیم‌ برای حمله‌ی نظامی به ایران قبل از پایان دوران بوش گرفته شده (از طریق اسرائیل با پشتیبانی آمریکا یا به صورت مستقیم). در چنین حالتی طبیعی است که گروه‌های جنگ‌طلب داخل طیف سیاسی آمریکا بخواهند آخرین کارت بازی خود را به همه‌ی جهانیان نشان دهند که «ما راه‌حل دیپلماتیک را هم آزمودیم»، «با ایرانی‌ها ملاقات کردیم»، «با آن‌ها بحث کردیم»، اما آن‌ها خیلی «غیرمنطقی»، «خطرناک» و «غیرقابل مذاکره» بودند و هیچ ‌چاره‌ای باقی نمانده جز این که به آن‌ها حمله‌ی نظامی پیش‌گیرانه کنیم.

از این دیدگاه این مذاکرات فقط یک ژست دیپلماتیک از سوی آمریکا، قبل از اقدام نظامی علیه ایران است.

احتمال سوم- تصمیم‌ گرفته نشده: همه‌ی گزینه‌ها به طور همزمان پیش می‌رود

بر اساس این تحلیل، تصمیم قطعی برای حمله‌ی نظامی به ایران هنوز گرفته نشده و دولت‌مردان آمریکایی به این نتیجه رسیده‌اند که حضور در این مذاکرات «بیشترین» گزینه‌ها و انعطاف‌پذیری را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. از یک سو اگر مذاکرات به سویی برود که معلوم شود ایرانی‌ها حاضر به عقب‌نشینی‌های گسترده از موضع خود و اعطای امتیازات ویژه به غرب هستند، می‌توان گزینه‌ی دیپلماتیک را ادامه داد. اما در صورتی‌که لحن ایرانیان در مذاکرات محرمانه‌ای که انجام می‌شود، موضع گروه‌های تندرو طیف سیاسی حاکم بر ایران را نشان دهد (و نه صدای گروه‌های میانه‌رو و با تجربه‌تر را) گزینه‌ی نظامی را می‌توان به طور جدی در نظر گرفت. در این حالت بازی «ما مذاکره کردیم، آن‌ها خیلی غیرمنطقی بودند، پس چاره‌ای جز حمله نداریم» دوباره به درد خواهد خورد.

این دیدگاه محتمل‌تر به نظر می‌رسد و بر اساس آن سیاست خارجه‌ی آمریکا، آن‌طور که بسیاری از «خوش‌بین‌ها» می‌اندیشند، چرخش 180 درجه‌ای نکرده و فقط روند دینامیک و پیچیده‌ی خود را در قبال ایران ادامه می‌دهد.

هفته‌های آینده بیشتر روشن خواهد کرد واقعیت به کدام گزینه نزدیک‌تر بوده است. به خصوص بعد از دو هفته فرصتی که به ایران داده شده  تا طرح 6 هفته‌ای «تعلیق در برابر تعلیق» (تعلیق گسترش تحریم‌ها، تعلیق گسترش غنی‌سازی در طول مذاکرات) را بررسی کند.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: