درب کمد لباسهایش را باز کرد و مجموعهی ناقابلی به ارزش چند ده میلیون تومان (شاید هم چند صد) نمایان شد. در یک قسمت کتها توی کاور قرار داشتند. این قسمت، کتهای چهارفصل یا زمستانی بود. سمت راست حدود 7 یا 8 کت با رنگهای شادتر آویزان بودند که تابستانه بودند. با دقت به من توضیح داد که هر روز یکی از این کتها را میپوشد و کت روشنتر متعلق به شنبه است، چون شنبهها هوای تهران تمیزتر است و کت کمتر کثیف میشود.

بعد کت و شلوار نفیس مارک «کانالی» (Canali) را که تازه خریده بود بیرون آورد. جنساش «سوپر 180» بود، ریزبافتترین پارچهای که تا به حال پوشیده بود. میگفت کتهای دیگرش همه سوپر 140 یا 120 هستند و اینبار ولخرجی کرده، چون نتوانسته در برابر چنین پارچهی لطیف و ظریفی مقاومت کند. به سطح نرم و نازک کت دست کشیدم. به نازکی یک پیراهن نسبتا ضخیم بود و بسیار نرم ولی نتوانستم فرقش را با کتهای سوپر 120 تشخیص دهم. کت هنوز نو بود و اتیکت قیمت به تومان یک عدد 7 رقمی تکان دهنده بود. تاکید کرد که او همیشه کانالی میپوشد و خبرگان میدانند که میان کانالی دوخت ایتالیا و سایر مارکها که تحت لیسانس در چین دوخته میشوند تفاوت از زمین تا آسمان است.
دقایقی بعد کتها و لباسهای بیشتری را بیرون آورده بود تا نشانم دهد: کمربندهای چرمی چندصدهزار تومانی Moreschi و Dolce Gabana که بسیاری از آنها هنوز از جعبههایشان بیرون نیامده بودند، پیراهنهای ابریشمین ریزبافتی که حتی چشمهای فروشندهی مغازهی شیک فروش «عالیجناب» در تهران هم از دیدنشان گرد شده بوده و پیراهنهای کتان 120 هزار تومانی Versace و Ermengildo Zenga که لای هر کدام هم 3 یا 4 کراوات قرار داشت، کفشها که حتما میبایست Moreschi میبودند و علامت سئوال بزرگی که در ذهن من میچرخید که چرا این کمربندها باید اینقدر گران باشند؟
بدون تردید «آقای کانالی» میتوانست هفتهها و ماهها دربارهی انواع پارچه و کت و شلوار صحبت کند. واضح بود علاقهی عجیبی به این مقوله دارد.
آقای کانالی و اقتصاد آزاد
سر میز شام، «آقای کانالی» که پیوسته حرف میزد توضیح داد که هرگز در خانهاش از کولر اسپلیت استفاده نمیکند، چون برق سوبسید دارد و استفاده از برق ارزان در تهران ظلم به مردم فقیر است. بعد هم اضافه کرد که میداند به زودی یارانهی برق قرار است حذف شود. دقیق متوجه نشدم بیشتر به کدام دلیل از نصب کردن کولر اسپلیت سر باز زده بود، عادلانه نبودنش یا گران بودنش؟
بعد «آقای کانالی» از فواید طرح جدید اقتصادی دولت گفت و تاکید کرد روزگاری نه چندان دور از منتقدان سرسخت رئیسجمهور بوده اما این طرح یک حرکت ملی شجاعانه است و وظیفهی همهی ما این است که از آن دفاع کنیم. وی توضیح داد حذف کامل سوبسیدها چگونه منجر به افزایش سرمایهگذاری در مناطق محروم کشور میشود و به بهتر شدن اوضاع همان آدمهای بیچارهای که هدف یارانه بودهاند کمک خواهد کرد. دقایقی بعد هم آقای کانالی داشت از حرکت بزرگ و تاریخی فروش 5 درصد سهام شرکت مخابرات ایران به بخش خصوصی میگفت و اینکه چه خوب خواهد شد اگر آن 95 درصد دیگر هم به بخش خصوصی واگذار شود.

داشتم فکر میکردم و هنوز هم دارم به این موضوع فکر میکنم، که چرا «آقای کانالی» اینقدر باید از خصوصی شدن اقتصاد و حذف کامل یارانهها خوشحال شود؟ شاید «آقای کانالی» هم در این زمینه «مثل خیلیها» فکر میکند.
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی