این انتخابات سالم و معنا‌دار خواهد بود: رای‌ شما مهم است!

در نوشته قبلی نگاهی برونی به بحث انتخابات داشتم. یعنی اساسا به بحث مربوط به «شرکت کردن» یا «شرکت نکردن» در انتخابات پرداختم و توضیح دادم که در شرایط خاصی که بر کشور حاکم است «من» خواه ناخواه متمایل به گزینه «حامی نظام و امیدوار به عادی‌تر شدن شرایط و در نتیجه بازگشت به وضعیت حامی و منتقد نظام» شده‌ام و توضیح دادم که این انتخاب مرا به سمت شرکت در انتخابات و رای دادن سوق می‌دهد.

اما اگر بحث بالا برای شرکت شما در انتخابات قانع کننده نیست، اجازه دهید نگاهی درونی (درون نظامی) هم به بحث انتخابات داشته باشیم. اصلا اجازه دهیم یک لحظه بحث حمایت، انتقاد، براندازی یا انفعال را بگذاریم کنار و با نگاهی عمل‌گرایانه به انتخابات ببینیم آیا در این انتخابات چیز معناداری وجود دارد که اصلا بخواهیم شرکت کردن در آن‌را مورد بررسی قرار دهیم؟

ببینید اگر وقایع سال‌های اخیر را خوب و با دقت مرور کنیم متوجه چند روند مهم در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران می‌شویم. یکی از این روندها حذف یا تضعیف شدید گروه‌های موسوم به اصلاح‌طلب در داخل حکومت بوده است که موضوعی است مفصل اما آشکار. اما درست در موقعیتی که بسیاری گمان می‌بردند با حذف اصلاح‌طلبان سیستم سیاسی در ایران همگن و یک‌کاسه شده است، اختلاف‌های عمیق بین گروه‌های اصول‌گرای باقی‌مانده در عرصه سیاسی علنی شد. چرا می‌گویم علنی، چون معتقدم این اختلاف‌ها از قبل وجود داشته و فقط منتظر شرایطی بوده که رو شود. به هر حال این اختلاف‌ها و رقابت‌ها در دو سال اخیر علنی شدند. برای سادگی اجازه دهید موضوع را ساده کنیم و فرض کنیم دو جناح جدید (و جدی) در این میان آشکارا به رقابت سیاسی با هم پرداختند که از قضا اختلاف دیدگاه‌هایشان در مورد موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی کاملا جدی است به گونه‌ای که به نظر می‌رسد هر دو می‌خواهند به طور کامل طرف مقابل را حذف کنند (در صورت توان).

این رقابت (یکی برای کسب قدرت بیشتر و دیگری برای پس زدن رقیب و بقاء سیاسی) بسیار جدی و عمیق شد و کار به جایی رسید که دو طرف از امکانات خود برای ضربه زدن و محدود کردن طرف مقابل استفاده کردند. انتخابات مجلس یکی از مهم‌ترین عرصه‌های رقابت بین این دو گروه است برای افزایش قدرت رسمی در حاکمیت.

من فکر می‌کنم دست کم به دو دلیل انتخابات پیش رو، انتخاباتی معنادار و جدی و سالم است:

۱) دست کم دو جناح واقعی و نیرومند در حال رقابت بر سر به دست آوردن دست بالا در مجلس هستند.

۲) وقتی دو رقیب نیرومند که هر دو هم امکانات کافی در مراکز قدرت دارند در حال نظارت بر هم هستند مسلما انتخابات سالمی در پیش خواهیم داشت.

به این دو دلیل (احتمالا) انتخابات سالم و جدی‌ای پیش رو خواهیم داشت. این رقابت جدی است و بدون رای من و شما هم کار خودش را خواهد کرد و به هر حال یکی از این جناح‌ها دست بالا را در مجلس خواهد گرفت. حالا سوالی که من و شما باید از خودمان بپرسیم این است که آیا واقعا بین جناح «الف» و جناح «ب» تفاوتی در اداره کشور نمی‌بینیم؟ آیا واقعا متوجه رویکرد تمامیت‌خواه، حذفی، آشوب‌گرایانه، بحران‌ساز و ماجراجویانه یکی از این جناح‌ها نیستیم که به نظر می‌رسد برای پیشبرد مقاصد خود حاضر است هر چیزی را (از جیب رقیب یا مردم) هزینه کند؟

تصمیم با شماست.

پی‌نوشت:

برای این‌که بحث از هسته اصلی آن خارج نشود اجازه دهید خودم از پیش به انتقادهای احتمالی پاسخ دهم:

  • بله می‌دانم این انتخابات به آن معنایی که مورد قبول من یا شما باشد آزاد نیست و خیلی از نامزدها امکان حضور در رقابت را ندارند. اما همان‌طور که گفتم از دید عمل‌گرایانه تحلیل کرده‌ام، یعنی آن‌چه در عمل در حال اتفاق افتادن است و نه آن‌چه دوست دارم رخ دهد.
  • بله می‌دانم انتخابات قبلی بسیار مساله‌دار بود و خود من هم از کسانی بودم و هستم که نسبت به روی‌کرد حاکمیت در آن دوران معترض و منتقد بودم و هستم. اما با توجه به آن دو موردی که گفتم، این انتخابات را سالم و جدی می‌دانم.
  • بله می‌دانم شرکت من و شما در انتخابات باعث می‌شود که نظام از آن بهره‌برداری تبلیغاتی کند. خوب بهره‌برداری تبلیغاتی کند؟ چه اشکالی دارد و چه ارتباطی به تحلیل من و شما زا شرایط دارد؟ نهادهای سیاسی به هر حال همیشه دست به دامن رسانه و پروپاگاندای سیاسی هستند ولی این مساله نباید برای من و شما مهم باشد. من سعی می‌کنم هیچ وقت ادعاها و شعارهای سیاسی را در تصمیم سیاسی خودم دخالت ندهم و روی‌کردم بیشتر بر اساس تحلیل‌های خودم باشد تا مواضع عاطفی و واکنشی به این یا آن موضوع.

با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

لینک‌های روز: آن‌کس که نداند و نداند که نداند

  • مباد که آنها شویم » در گلستانه
    به این دو تصویر نگاه کنید.  دیروز وقتی تصویر دوم [مربوط به وقایع روز عاشورا در تهران] را دیدم یاد  نقاشی اول افتادم. تابلوی «میانجی‌گری زنان سابین» نقاشی محبوب من است، به شکلی غریبی دوستش دارم.
  • طرح سه ماده‌ای خوشبختی کجاست؟ » حضور خلوت انس
    اصرار و تأکيد دارم که «مردم از من و شما آگاه‌تر و باهوش‌ترند». باور کنيد در سرمقاله‌ی اولين شماره‌ی گردون در سال 1369 اين را گفته بودم، و به اين ايمان دارم. بنابراين لطف کنيد و همراه من اين شش صيغه را به عنوان مشق صرف کنيد؛ هرچه باشد سال‌ها معلم ادبيات بوده‌ام.
    من می‌دانم چه اتفاقی افتاده / تو می‌دانی چه اتفاقی افتاده / او می‌داند چه اتفاقی افتاده / ما می‌دانيم چه اتفاقی افتاده / شما می‌دانيد چه اتفاقی افتاده / آنها می‌دانند چه اتفاقی افتاده…
    مردم شعور دارند، و می‌خواهند مثل همه‌ی ملت‌های دنيا خوشبخت زندگی کنند؛ خوشبخت و آزاد و ايرانی.
  • در مذمت خشونت و در ستایش دفاع سبز » علی علیزاده
    آنانی که در  نابرابرانه‌ترین نبرد تاریخ معاصر،  یعنی۶۰ سال نابودی سیستماتیک ملتی به نام فلسطین، ژست صلح‌طلبی و  نفرت از خشونت می‌گیرند و فقط به صورت کلی خشونت را برای هر دو طرف به یکسان محکوم می‌کنند نه فقط مفهوم خشونت را نفهمیده‌اند بلکه در چنین خشونتی شریکند. آنها احتمالا در صحرای کربلا هم  در بین خشونت ماشین نظامی امپراطوری عظیم «اسلامی» و دفاع گروهی اندک تفاوتی نمی‌بینند. عاشورای ۸۸ نقطه‌ای شد بی‌بازگشت  به یمن  شجاعت درخشان مردمی که نشان دادند تنها هراسشان باری همه از مردن در سرزمینی است که مزد رادان‌ها  و مرتضوی‌ها از آزادی آدمی افزون باشد. صدای هل من ناصر ینصرنی این مردم را اکنون نه عفو بین‌الملل و سازمان‌های حقوق بشر غربی که دیگر مردمان همین سرزمین باید بشنوند. آنها که تا به حال یا مردد بوده‌اند یا ترجیح داده‌اند که برای  سکوت خود دروغ‌های حاکمان را باور کنند.
  • آنکس که نداند و نداند که نداند » مجمع دیوانگان
    از یادداشت جناب علی‌زاده [همین بالا به آن لینک داده‌ام] این بهره را می برم تا به بهانه آن به ایشان و تمامی دوستان هم رایشان یک نکته را یادآوری کنم: مسئله مخالفت با خشونت، مسئله به محاکمه کشاندن فلان جوان باتوم خورده ای که در دفاع از خود یک سیلی به گوش دشمن زده نیست؛ مسئله تلاش برای احتراز از ورطه هولناکی است که امثال شما با تقدس بخشیدن به این خشونت جنبش را به سویش روانه می سازید. از انقلاب 57 گفتید پس از همان جا جواب بشنوید؛ خشونت‌های پس از انقلاب از آنجایی شروع نشد که یک انقلابی سنگی را به سوی سرباز گارد شاهنشاهی پرتاب کرد؛ بلکه از آنجا شروع شد که امثال شما «شجاعت»، «شهامت»، «آزادگی» و در یک کلام «انقلابی‌گری» را در همین سنگ‌پرانی ها خلاصه کردید؛ نتیجه آن شد که هرکس بیشتر سنگ بزند پس بیشتر شجاع است؛ هرکس به جای سنگ پراندن تیر شلیک کند قهرمان است.
  • شهروندان معمولی، ویدئوهایی فوق‌العاده » عصيان
    موج نوی خبرنگاری شهروندی در یوتیوب. به نقل از وبلاگ رسمی گوگل-یوتیوب، ترجمه‌ توسط بهرنگ تاج‌دین و انتشار توسط عصیان.
  • تودۀ مردم در انقلاب ایران » نقل از مقاله‌ی یرواند آبراهامیان
    جنبش‌های اجتماعی صد سالۀ اخیر در ایران از جملۀ مواردی است که این فرضیه را تایید نمی‌کند. تمامی این جنبشها، از نهضت تنباکو، تا جنبش مشروطه، تا جنبش نهضت ملی شدن نفت و تا انقلاب سال 1357، جنبش‌های خیابانی بوده اند، به این معنا که تودۀ مردم در آن نقش مستقیم داشته‌اند. در هیچ‌یک از این حرکتها خشونتی که فرضیه های موجود پیش بینی می کنند دیده نمی شود. در این میان رفتار تودۀ مردم در انقلاب سال 57، به دلیل تعداد قابل توجه افرادی که در آن شرکت داشته اند، قابل توجه است. رفتار تودۀ مردم در تمامی ماه‌های منتهی به بهمن 57، با چند مورد استثنا، کاملاً عقلایی و صلح آمیز بوده است. رفتارهای خشونت آمیز مردم هم بیشتر متوجه داراییها بوده است تا افراد. {+}
  • قرار نبود اینجوری کنیم » طنزنوشته های رویا صدر
    قرار نبود حرکت را رادیکالیزه کنیم و بنا بود آرام و مدنی و روادارانه اعتراض کنیم ولی وقتی گارد ویژه به طرف ما آمد،ما با خشونت و قساوت هر چه تمام‌تر، آسفالت‌های خیابانها را لگد کردیم و به آسفالت کوچه‌های اطراف هم رحم نکردیم. حتی بعضی از ما، برای جلوگیری از حمله گارد ویژه و دیگر نیروهای ریز و متوسط و درشت و تنومند، میله‌های وسط خیابان‌ها را از جا کندیم با این که گاندی، هیچ‌گاه میله‌های وسط خیابان‌ها را نکند و به آن میله‌های نازنین و پیام‌آوران عطوفت و رحم همیشۀ تاریخ وفادار ماند و آن‌ها را برای فردای خیابان‌های هند به کار گرفت. ما، با خشونت و بی‌رحمی هر چه تمام‌تر سیگارها و روزنامه‌ها را به آتش کشیدیم و دود آن را با وقاحت جلوی صورتمان گرفتیم، تا اشک نریزیم. در حالی‌که مسیح هیچ‌گاه روزنامه آتش نزد و دود سیگار توی چشم حواریون فوت نکرد و لایۀ ازن سوراخ ننمود. ما، وقتی از بالای پل کالج روی سرمان سنگ ریختند و زخمی‌مان کردند و دوستانمان را از بالای پل به زیر افکندند، به جای مدارا و نشستن بوداوار زیر درخت‌های انجیر حاشیه خیابان، به شیوه‌ی پوپولیستی عصبانی شدیم و شعارهای تند دادیم در حالی که مارتین لوترکینگ هیچگاه زیر پل حافظ شعار تند و تحریک کننده نداد.

.


* بدیهی است (هست؟) که این نقل‌قول‌ها برای آشنایی و مطالعه‌ی اولیه است و نه فقط این‌جا بلکه در همه‌ی نقل‌قول‌ها و هر جا به منبعی لینک یا ارجاع می‌دهم یا نقل قولی می‌کنم «اکیدا» و «قویا» توصیه می‌کنم مطلب اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

خداحافظ ماشین حساب مهندسی، سلام آقای ولفرام!

هشدار: اگر به ریاضیات علاقمند هستید ممکن است این پست شما را دیوانه کند!

شما را نمی‌دانم اما آشنایی با سایت ولفرام آلفا (Wolfram Alpha) برای من فوق‌العاده هیجان‌انگیز بود. این سایت شاید یکی از شاخص‌ترین و جذاب‌ترین مصداق‌های پدیده‌ی محاسبات ابری (Cloud Computing) در دنیای علم و دانش باشد. در صفحه‌ی توضیحات این سایت آمده که ولفرام آلفا یک موتور جستجو نیست بلکه یک موتور محاسباتی دانش (Computational Knowledge Engine) است. یعنی برای پاسخ دادن به سوال شما چیزی را در وب جستجو نمی‌کند بلکه پاسخ شما را محاسبه می‌کند. بگذارید به جای توضیح یک مثال بزنم تا موضوع روشن‌تر شود. فرض کنید می‌خواهید انتگرال معین (یا نامعین) یک تابع را حساب کنید و بنا به دلایلی در حل آن گیر کرده‌اید. کافی است تابع را توی ولفرام آلفا بزنید. فرض کنید تابع ما این باشد:

\int_{0}^{+\infty}x^{5}e^{-\frac{x^2}{2} }\ dx

در صفحه‌ی اول ولفرام آلفا تابع را می‌نویسیم. نیازی به استفاده از فرمت یا دستور خاصی نیست. همان‌طور ساده می‌نویسیم و کلید enter را فشار می‌دهیم. نتیجه خیره کننده است و محض نمونه همه‌ی آن را این‌جا به صورت تصویر می‌آورم:

نتیجه را می‌توانید به صورت PDF هم دریافت کنید. توجه داشته باشید همه چیز محاسبه می‌شود و هیچ اطلاعاتی به صورت آماده به شما تحویل داده نشده است. خوب، تا همین‌جا نمودار، ریشه‌ها، بسط آن حول نقطه‌ی صفر، مشتق اول و انتگرال نامعین و معین، نقاط اکسترمم و مقادیر تابع در آن‌ها، مقدار حدی تابع در بی‌نهایت، شکل‌های مختلف نمایش تابع، سه نوع مختلف نمایش تابع به صورت سری و همین‌طور نمایش انتگرالی تابع را نشان داده است.

حالا برای این که اعصابتان کاملا به هم بریزد، آن‌جایی که نتیجه انتگرال نامعین را نشان داده لینکی هست به نام show steps. رویش کلیک کنید:

مراحل محاسبه انتگرال را همراه با شرح و توضیح مکفی نشان می‌دهد. باور کنید این جور وبسایت‌ها نابوده کننده وقت و اعصاب و روان مردم بی‌نوا هستند. توی همین یک سایت آدم می‌تواند عمرش را به کل هدر دهد و باز ویر بازی با فرمول‌ها و کوچه و پس کوچه‌های زیبای ریاضی‌اش ننشیند.

موضوع فقط این نیست که بتوانیم این عبارت‌ها را به سادگی محاسبه کنیم چون که این نوع محاسبات را کم و بیش با نرم‌افزارهایی مانند Matlab یا Mathematica یا Maple هم می‌شد انجام داد. موضوع این است که دیگر خبری از نرم‌افزارهای سنگین و گران‌قیمت که نیاز به نصب شدن داشته باشند ندارید. همه چیز تحت وب اجرا می‌شود. تصور کنید چنین امکان رایگان و در دسترسی چقدر می‌تواند برای دانش‌آموزان، دانش‌جویان یا عموم مردم جنبه‌ی آموزشی و کاربردی داشته باشد.

چند نمونه‌ی پیشنهادی:

  1. توابع خاص، مثلا تابع گاما (که همیشه عاشق خواص عجیب و غریب اش بوده ام)
    \Gamma (x)
  2. تابع بازگشتی دلخواه
    f(n) =  \frac{n}{f(n-1)} \ ,\ f(1)=1
  3. فراکتال‌های دلخواه، مثلا فراکتال منحنی هیلبرت با چهار تکرار، یا فراکتال مندلبرات با یک نقطه شروع دلخواه
  4. انواع اتوماتای سلولی (cellular automaton)

ولفرام آلفا فقط برای محاسبات ریاضی نیست. چیزهایی مثل تاریخ یک روز خاص، بارکد یا کدهای ISBN، محاسبه یک سال سیاره مشتری، اطلاعات مربوط به کوه دماوند، مقایسه خصوصیات آب و آمونیاک و اسید کلریدریک (یا هر عنصر و ماده دیگری)، نسبت فامیلی دختر خواهر عموی عمویتان با شما یا تعداد کاربران اینترنت در اروپا را هم می توانید در آن پیدا کنید. فکر کنم صرف‌نظر از کاربردهای جدی، همین گالری مثال‌های ولفرام آلفا می‌تواند به اندازه‌ی چندین ساعت (روز و هفته و …) شما را سرگرم کند.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.