غیرنظامیان چطور کشته می‌شوند؟

تلویزیون روشن بود و سی‌ان‌ان داشت تصویرهای سیاه و سفید حمله‌ی موشکی/هوایی به چند هدف را نشان می‌داد. همزمان گوینده توضیح می‌داد: نیروهای پاکستانی به چندین هدف که «ظن آن می‌‌رفت» (Suspected) مراکز نیروهای طالبان باشند حمله کردند.

با توجه به این‌که به گفته‌ی گوینده این مراکز «احتمالا» متعلق به نیروهای طالبان بوده‌اند، پس نتیجه می‌گیریم که نیروهای پاکستانی «مطمئن» نبوده‌‌اند یعنی «احتمال» دارد که این مراکز متعلق به نیروهای طالبان نبوده‌ باشند. با توجه به این‌که تنها نیرویی که در حال حاضر با نیروهای پاکستانی درگیر است طالبان است، پس اگر این مرکزها متعلق به طالبان نبوده باشند یعنی مرکز نظامی نبوده‌اند و در نتیجه حتما غیرنظامی بوده‌اند.

ساختمان غیرنظامی چه جور جایی است؟ شاید یک خانه، شاید یک مدرسه، شاید یک بیمارستان، شاید…

کسی چه می‌داند.

و این‌گونه است که غیرنظامی‌ها کشته می‌شوند. و این‌گونه است که سیاست‌مدارها عمیقا از کشته شدن غیرنظامیان ابراز تاسف می‌کنند. و این‌گونه است که …


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

غزه‌ تحریف شده در لنز رسانه‌ها

برخی از دوستان «به درستی» از پست قبلی من انتقاد کرده‌اند که چرا به جای توضیح دادن و منطقی گفتگو کردن، با عصبانیت و خشم برخورد کرده‌ام. در پاسخ انتقاد درست ایشان باید بگویم که من هم آدم هستم و آستانه‌ی تحملی دارم. من هم مثل هر آدم دیگری حق دارم گاهی «از کوره در بروم» و «آمپر بچسبانم» و البته باور کنید سعی می‌کنم عصبانیت‌ام را هرگز از دایره‌ی نوشتن خارج نکنم و حتی‌المقدور منصف و مودب باقی بمانم. اما قبول کنید دیدن و شنیدن حرف‌های بعضی از «ما»ها که نمونه‌هایش را هم در همان پست قبلی آورده‌ام، اعصاب پولادین می‌خواهد.

اما در تایید حرف درست دوستان منتقد، مانند کامنت این دوست نادیده‌ام که از خواندن‌اش هم لذت بردم و هم درس گرفتم، این متن کوتاه را از میان «میلیون‌ها» متن خوب که در وبلاگ‌ها، سایت‌ها و منابع انگلیسی‌زبان به راحتی قابل پیدا کردن هستند ترجمه می‌کنم. ترجمه تقریبا آزاد است و خلاصه هم شده است، اما باور کنید برای کسی که بخواهد بداند، «میلیون‌ها» صفحه نظیر این در وب وجود دارد.

در عصر اطلاعات، نداشتن «حداقل» اطلاعات عمومی از اوضاع جهان پیرامون‌مان «توجیهی» ندارد. حتی اگر صدا و سیمای ما اهل سا.ن.س.ور یا هوچی‌گری باشد، حتی اگر منتقد جمهوری اسلامی باشیم، باور کنید «حق نداریم» نابینا بمانیم. در عصر اطلاعات، خودمان را از «اطلاعات» محروم نکنیم. به قول مانی‌ ب. «جمهوری اسلامی نمی‌تواند همیشه غرامت یک‌سویه‌نگری و بی‌فکری ما را بپردازد».

غزه‌ تحریف شده در لنز رسانه‌ها

فلسطینی‌ها بهای کارهایی که ما در غرب کرده‌ایم را می‌پردازند، و همین‌طور بهای کارهایی که نکرده‌ایم. اسرائیل و حامیان آن، تاریخ را در همان حال که رخ می‌دهد بازنویسی می‌کنند، البته با همکاری رسانه‌ها و سیاست‌مداران ما [درغرب].

اگر یک ببینده‌ی عادی تلویزیون یا یک خواننده‌ی معمولی روزنامه فکر کند این فلسطینی‌ها بودند که آتش‌بس میان اسرائیل و فلسطین را بر هم زدند و پرتاب موشک‌ به شهرهای اسرائیل را دلیل قانع کننده‌ای برای حمله‌ی نابودگرانه و همه‌جانبه‌ی نظامی علیه غزه بداند، می‌توان او را بخشید. [چرا که او «تاریخ بازنویسی شده» را دیده یا مطالعه کرده است.]

اما، روزنامه‌ی اسرائیلی «هارتز» به ما یادآوری می‌کند:

شش ماه پیش، اسرائیل درخواست آتش‌بس کرد و حماس هم با آتش‌بس موافقت کرد. اما اسرائیل با حمله به تونل حماس در غزه، به طور یک‌جانبه آتش‌بس را نقض کرد و در همان حال از مصر خواست که به حماس فشار بیاورد تا آتش‌بس را ادامه دهد.

با چنین سوءاطلاع‌رسانی‌ سیستماتیکی (systematic misinformation) نمی‌توان به حقیقت صلح و عدالت میان اسرائیل و فلسطین دست یافت. اسرائیل مانع از ورود روزنامه‌نگاران خارجی به غزه می‌شود و رسانه‌های ما در گزارش کردن عمق فاجعه‌ی انسانی‌ای که در غزه رخ می‌دهد کوتاهی می‌کنند.

علی‌رغم درخواست صلیب‌سرخ و دستور سازمان ملل، اسرائیل اجازه‌ی ورود قطعات یدکی مورد نیاز برای تعمیر ژنراتوری که برق چراغ‌ها، تهویه و مونیتورهای بیمارستان شفا در غزه را تامین می‌کند نمی‌دهد. همان‌گونه که رئیس بیمارستان شفا دکتر حسنیه می‌گوید: حتی مجهزترین بیمارستان جهان نیز نمی‌تواند در این زمان کوتاه پاسخ‌گوی درمان این همه مجروح باشد.

اگر چه بی‌تردید پرتاب موشک از سوی غزه به اسرائیل جرمی محکوم کردنی‌ است، خسارت‌های محدود ناشی از آن را نمی‌توان با پاسخ غیرمتناسب اسرائیل مقایسه کرد. اسرائیل غزه را «ناحیه‌ی نظامی ویژه» اعلام کرده است، دسته‌بندی‌ای که فقط یک مرحله از «جنگ کامل» (total war) فاصله دارد.

بر خلاف آن‌چه لابی اسرائیل و رسانه‌های هم‌نوا با آن منعکس می‌کنند، این فلسطینی‌ها نبودند که جنگ‌افروزی کردند؛ و واقعیت چیز دیگری است. فلسطینی‌ها در شرایط بسیارهولناکی به آتش‌بس پای‌بند مانده بودند، شرایطی که با محاصره‌ی کامل غزه از سوی اسرائیل لحظه به لحظه بحرانی‌تر می‌شد. محاصره‌ای که کمبود نان، سوخت، جوهر، کاغذ و چسب مورد نیاز برای چاپ کتاب‌های درسی کودکان، دارو و باقی مایحتاج ضروری برای «زنده ماندن» را در غزه باعث شده بود.

شهرک‌نشینی‌های گسترده‌ی اسرائیل در مناطق «کرانه‌ی باختری رود اردن» که بر اساس توافق مهم سال 1967 زمین‌های فلسطینی محسوب می‌شوند، دیوار جداکننده‌، ویران کردن خانه‌ها و تنبیه دسته‌جمعی مردم غزه همه و همه جرائم نقض کننده‌ی مصوبات کنواسیون ژنو هستند. مهم‌تر از همه‌ی این‌ها، تنها احتمال رسیدن به راه حل دو کشوره (two-state solution) که جامعه‌ی یهودیان مدام از آن طرفداری می‌کنند، توسط گسترش شهرک‌های یهودی‌نشین در سرزمین‌های فلسطینی در کرانه‌ی باختری رود اردن از بین رفته است.

انسانیت تابع مد روز نیست

آدم بعضی نوشته‌های وب‌لاگ‌‌ها را که می‌خواند موج امید در دلش جوانه می‌زند. امید به این‌که هنوز هم می‌توان در دفاع از انسانیت حرف زد و بر خلاف «موج مد زمانه» شنا کرد. این پست را می‌نویسم به افتخار همه وب‌لاگ‌نویسان ایرانی‌‌ای که در دفاع از مردم مظلوم فلسطین «جمله‌ای» یا «کلمه‌ای» می‌نویسند.

می‌گویم: برق غزه قطع شده است. بیمارستان تنها برای چهار روز امکان تولید برق دارد.

می‌گوید: بابا دلت خوشه‌ها! ما خودمون کم تو ایران مشکل داریم!

می‌گویم: ولی مردم فلسطین واقعا مظلوم و بی‌دفاع هستند. دست‌کم در نوشته‌هایمان از مظلومیتشان بگوییم.

می‌گوید: اتفاقا اصلا هم مظلوم نیستن. اینا خودشون نمی‌خوان صلح بشه. هر بار که اسرائیل پیشنهاد صلح به اینا می‌ده، می‌زنن صلح و می‌شکنن.

می‌گویم: پس محاصره دریایی، هوایی و زمینی غزه و بستن آب و غذا و دارو و کمک‌های سازمان ملل به روی مردم جنایت نیست؟ تبدیل یک سرزمین به بزرگترین زندان جهان جنایت نیست؟

می‌گوید: خوب که چی؟! جمهوری اسلامی کم به اینا کمک کرده؟‌ تمام پول مملکت داره برای اینا می‌ره! چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!

چیزی نمی‌گویم. اعصابم به هم می‌ریزد و احساس می‌کنم کلماتم در برابر قدرتِ ارتجاع، ضعیف و پوچ هستند.

children of gaza in dark