پروپاگاندا – سیزده

[همیشه] پوسترها نقش بسیار مهمی در شکل دادن افکار عمومی داشته‌اند و مبلغ‌ها از مدت‌ها پیش به قدرت تاثیرگذاری تصویری شگرف آن‌ها آگاه بوده‌اند.
.
مردم ممکن است محتوای یک مقاله‌ی روزنامه را فراموش کنند، ولی بیشتر آن‌ها تصویر [یک پوستر] را به خاطر می‌سپارند. می‌توان یک بروشور تبلیغاتی یا روزنامه را قبل از خواندن دور انداخت؛ می‌توان رادیو و تلویزیون را خاموش کرد؛ می‌توان فیلم‌ها را ندید یا در جلسات سیاسی شرکت نکرد. اما هر کسی دیر یا زود موقع راه‌رفتن یا رانندگی کردن چشمش به پیام‌هایی می‌خورد یا پوسترهایی را می‌بیند که روی بولتن‌بوردهای داخل ادارات، بیمارستان‌ها، کلینیک‌ها و داروخانه‌ها [یا سایر اماکن عمومی] نصب شده‌اند.
.
هدف اصلی پوسترها، مانند سایر رسانه‌های ارتباطی، یا تاثیرگذاشتن روی ذهنیت‌هاست یا فروختن کالا و خدمات یا عوض کردن الگوهای رفتاری.
.
— ویلیام هلف‌لاند

.


.

Posters have been a powerful force in shaping public opinion because propagandists have long known that visual impressions are extremely strong.
.
People may forget a newspaper article but most remember a picture. A pamphlet or a newspaper can be thrown away, unread; the radio or television turned off; films or political meetings not attended. But everyone at some time or other notices messages when walking or driving, or sees posters on bulletin boards in offices, hospitals, clinics or pharmacies.
.
The main objective of posters, as with other communications media is to influence attitudes, to sell a product or service or to change behavior patterns.
.
— William H. Helfand, To Your Health: An Exhibition of Posters for Contemporary Public Health Issues, National Library of Medicine

.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

قصه نمازمصلحتی و چند تعمیم ساده

من دوست دارم بعضی از داستان‌ها را که می‌شنوم بنویسم، کلیدواژه‌هایش را دربیاورم، آن‌ها را تعمیم دهم و بعد با آن‌ها «واژه‌سازی» یا «ایده‌پردازی» کنم. از این رهگذر گاهی «جرقه‌های» جالبی نصیبم می‌شود.این داستان واقعی را شخصی برایم گفت که عینا نقل می‌کنم و بعد هم کمی با آن کلنجار می‌رویم.

داستان

روزی 4 مسافر در راهی بودند. یکی از آن 4 نفر پیشنهاد داد برای خواندن نماز در مسجد سر راه توقف کنند. همه قبول کردند.

یکی از مسافران در ماشین منتظر ماند و آن سه‌ی دیگر نمازشان را خواندند و برگشتند. وقتی راه افتادند، شخصی که در ماشین منتظر مانده بود گفت: «سه نفر امروز نماز خواندند، اولی از روی اعتقاد، دومی از روی عادت و سومی از روی مصلحت».

همه با خنده و تعجب حرفش را تایید کردند. انگار هر‌یک خوب می‌دانست چرا «نماز» می‌خواند.

کلیدواژه‌ها

  • اعتقاد، عادت، مصلحت (حالت‌ها)
  • نماز (عمل‌)
  • 3 فرد نماز خوان (افراد)smiley

تعمیم‌دهی

تعمیم1: تعمیم «حالت‌ها» به منفعت، ترس، اجبار، تعصب، حماقت و … علاوه بر اعتقاد، عادت، مصلحت.

تعمیم2: تعمیم «نماز» به مذهب، دوستی، شغل، صله رحم، سیاست، مسئولیت‌های شخصی و اجتماعی، رفتار سیاسی، رفتار اجتماعی، نوشتن، ترجمه‌کردن و …

تعمیم3: تعمیم «سه نفر» به افراد جامعه، مسئولین مملکتی، روشن‌فکران، دانش‌جویان، تحصیل‌کرده‌ها، مردم عادی کوچه و بازار، همسایه، خودم، شما، او و …

واژه‌سازی یا ایده‌پردازی

حالا می‌توانیم با استفاده از تعمیم‌های فوق واژه سازی کنیم. مثلا «نماز مصلحتی»، «دوستی از روی عادت»، «مردم مصلحت‌گرا»، «عشق از روی عادت»، «مذهب منفعتی»، «تجارت از روی ترس»، «سیاست‌مدار معتقد»، «سیاست‌گذار مصلحتی»، «جامعه‌شناسی از روی اجبار»، «صله رحم از روی حماقت»، «آرایش متعصبانه»، «مدیریت اجباری»، «مترجم منفعتی»، «نویسنده احمق»، «روشن‌فکر متعصب»، «دانش‌جوی مصلحتی» و …

این فهرست را می‌توان تا صدها خط ادامه داد. عجیب نیست که برخی از این «واژه‌های» تخیلی خیلی خیلی آشنا به نظر می‌رسند؟!!!

ulcer_color


مطالب این وب‌لاگ را از طریق خوراک‌خوان دنبال کنید.


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی