با تقارنی شگفتانگیز، سالروز آغاز جنگ ایران و عراق مصادف شده است با «روز جهانی صلح» و «روز جهانی آلزایمر». آیا این شوخی تاریخ است؟ آیا این دژاووی یک کابوس طاعونی است؟
اگر «فراموش نکرده باشم» آلزایمر بیماری فراموشی است. نکند «ما» فراموش کردهایم «روزهای آژیر قرمز و اضطراب و موشک و بمباران هوایی» را؟ نکند ما در روز جهانی صلح، فاجعهای را که بر این مردم گذشت «فراموش کردهایم».
آیا در روز جهانی صلح و روز جهانی الزایمر، آسیبدیدگان جنگ را فراموش کردهایم؟
جشن جنگ یا گرامیداشت آسیبدیدگان؟
متاسفانه من در ایران نیستم، ولی میتوانم تصور کنم رسانههای داخلی و دولتی ایران «سالروز آغاز جنگ ایران و عراق» یا دقیقتر بگویم «تجاوز نظامی عراق به ایران» را با حالتی از شکوه و غرور «جشن» میگیرند. فقط میتوانم بگویم متاسفم.
من با دوست خوبم خانم «سمیه توحیدلو» موافق هستم، البته صرفنظر از عنوان نوشتهی ایشان که اگر من بودم، به جای کلمهی «بزرگداشت»، کلمهی جشن را انتخاب میکردم: «شروع جنگ خانمانبرانداز، جشن گرفتن ندارد» :
(نقل قول از همان مطلب سمیه توحیدلو، جملات داخل براکت از من است)
گوشهی تلویزیون هم گلی برای یادبود و بزرگداشت جنگ کاشته اند. راستش یک چیز را نمیفهمم. در کجای دنیا شروع یک جنگ خانمان برانداز جشن و پایکوبی دارد؟ [گرامیداشت ولی میگیرند] چرا بزرگداشت های ما از این جنگ و حتی خاطرهخوانیهایمان را گذاشته ایم شروع این جنگ؟ [چون آسانتر است، چون انگار مجبور نیستیم پاسخگوی قربانیان و آسیبدیدگان میلیونی جنگ باشیم، جنگی که معلوم نیست چرا این همه طول کشید؟] مگر شروع جنگ عزیز است؟ [بله سمیه جان، شروع جنگ برای کسانی که حاکمیت خود را به کمک آن تثبیت کردند عزیز است] مگر شروع جنگ آن هم حمله یک متجاوز و آن همه مشکلات آغازین روزهای جنگ باید با افتخار بازگو شود؟ [چرا نشود؟ وقتی صرفنظر از میلیونها آسیبدیدهی جسمی و روانی، غرور و افتخار برای «بعضیها» به همراه داشته است] یادآوری این روز به عنوان روزی که صلح از میان رفت، خوب است. [اما یادمان نمیآید، الزایمر گرفتهایم آخر، سمیه جان] اما جشن و بزرگداشت های همه ساله در این روز کمی جای سوال دارد!
تاریخ نشان داده که همیشه گروههای حاکم بر جامعه، با کوبیدن بر طبل وطنپرستی و خاکپرستی سعی در تهییج احساسات گروههای مردمی به سمت و سوی مورد تمایلشان داشتهاند. متاسفانه گاه احساس میکنم این مساله در ایران ما از خیلی از نقاط دیگر جهان پررنگتر است.
فقط میتوانم بگویم متاسفم. متاسفم از این سوءاستفادهی دائمی از احساسات مردم، از این حکایت تکراری تاریخ که مکرر میشود و باز مکرر میشود و انگار باز هم ما فراموشی گرفتهایم و باز هم فراموشی گرفتهایم و باز هم فراموشی گرفتهایم…
چند نوشتهی دیگر در همین رابطه:
- سالگرد جنگ در روز جهانی آلزایمر! / خوابگرد
- آيا اين بدنهاي پاره پاره، بزرگداشت نميخواهند؟! / آهستان
- چگونه گفتگو را از ریشه می زنند – برای سالگرد جنگ / کمانگیر
- از جنگ حرف می زنیم! برخوردهای اولیه / خیزران
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی