حتما متوجه شدهاید که پوشش خبری رسانههای جریان اصلی غربی، به خصوص آمریکایی در مورد اخبار مربوط به خاورمیانه و به خصوص فلسطین/اسرائیل جهتگیری و برایند آزاردهندهای به سود سیاستهای اسرائیل دارد. سوالی که طبعا در ذهن ایجاد میشود این است که «چطور چنین چیزی ممکن است؟»
به عبارت دیگر، چطور ممکن است در کشوری مثل آمریکا که از بسیاری جهتها در شمار آزادترین جوامع جهان به حساب میآید، رسانههای جریان اصلی اینطور یکصدا و هماهنگ با دولت آمریکا و اسرائیل عمل کنند؟ نگاهی به پوشش اخبار خاورمیانه در رسانههای اصلی اروپایی نشان میدهد که اگر چه این ایراد تا حد زیادی به رسانههای اروپایی هم وارد است، اما یکجانبهنگری و حمایت بیدریغ آنها از طرف اسرائیلی قابل مقایسه با نمونههای آمریکایی نیست. پاسخ به سوال «چطور چنین چیزی ممکن است؟» فقط به درک رابطهی آمریکا و اسرائیل کمک نمیکند، بلکه از آن طریق میتوان نکتههای مهمی را دربارهی ساز و کارهای رسانهای و مکانیسمهای تولید و نشر خبرهای جهتدار دربارهی کشورمان ایران نیز آموخت.
یک پاسخ ممکن به سوال بالا این است که این در ذات بازار عرضه و تقاضای رسانهای است و رسانهها آنچه را نمایش میدهند که جامعهی مخاطبشان انتظار دریافت آن را دارد. در این دیدگاه رسانهها دنبالهروی افکار عمومی هستند و چون افکار عمومی آمریکا بیشتر از اروپا طرفدار اسرائیل است، رسانههای آمریکایی هم برای اینکه کسب و کار موفقی داشته باشند بیشتر از اسرائیل طرفداری میکنند.
شخصا هرگز نتوانستهام این پاسخ را بپذیرم. اولا که این استدلال با بسیاری از شواهد میدانی جور در نمیآید. در بسیاری از موارد نگاه عمومی در جامعه مخالف نگاهی است که در رسانهها نشر داده میشود. دوم اینکه در همان بازار هم تنوع مصرف و سلیقه وجود دارد و این هماهنگی در حمایت از اسرائیل نمیتواند صرفا منعکس کنندهی خواست مخاطبان باشد. سوم اینکه این نگرش نقش مهم رسانهها را به عنوان عامل فرهنگسازی و کنترل جمعی کم اهمیت میبیند، در حالی که این یکی از مهمترین کارکردهای رسانههاست که در اغلب موارد از سوددهی مستقیم آنها مثلا از طریق فروش آگهی یا اشتراک مهمتر است، چرا که یک رسانه حتی اگر مستقیما سودآور نباشد میتواند به شیوههای پیچیدهتر و موثرتری به سود جریان مالک یا حامی آن عمل کند.
اما پاسخ دیگری که به سوال بالا میتوان داد این است که گروههای ذینفع (آمریکایی یا اسرائيلی) شریانهای اصلی انتخاب، تولید و توزیع خبر در آمریکا (و تا حد کمتری در جهان) را کنترل میکنند. یعنی مکانیسمهایی وجود دارد که گروههای طرفدار اسرائیل از طریق آن میتوانند با درجهی اندکی خطا، مطمئن شوند که اخبار نامطلوب از نظر آنها در رسانههای جریان اصلی آمریکا منتشر نمیشود.
فیلم مستند زیر با عنوان «صلح، پروپاگاندا و سرزمین موعود» (Peace, Propaganda & the Promised Land) که دیدن آن را به همهی کسانی که مایل هستند «سواد رسانهای» خود را بالا ببرند توصیه میکنم به خوبی این فرایند را شرح داده است. موضوع به صورت خاص، سیستمهای کنترل اخبار خاورمیانه در رسانههای آمریکا است و در این مستند روشهای پروپاگاندا یا کلمهی مودبانهترش یعنی روابط عمومی (Public Relations یا PR) شرح داده میشود. در طول مشاهدهی این مستند حدودا ۸۰ دقیقهای، نه تنها با فرایند تمامیتخواه و خطرناک کنترل خبر در آمریکا آشنا میشوید، بلکه با ابعاد سیاستهای نژادپرستانه و خطرناک اسرائیل نیز بیشتر آشنا میشوید. به خصوص که در این فیلم شخصیتهای دانشگاهی یهودی و حتی روحانیون یهودی (rabbi) نیز در نقد سیاستهای اسرائیل و پوشش خبری اخبار فلسطین در آمریکا صحبت میکنند.
خلاصهی بخشهایی از مستند بین دقایق ۱۰:۳۰ تا ۱۶:۰۰ را اینجا ذکر میکنم:
به دنبال حملهی اسرائیل به لبنان در ۱۹۸۲ و قتلعام صبرا و شتیلا چهرهی اسرائیل آسیب جدی دید. مقامات اسرائیلی از خود پرسیدند: مشکل از کجا بود؟ و پاسخ آنها این بود: روابط عمومی ما به اندازهی کافی خوب نبوده است. به دنبال آن در ۱۹۸۳، پروژهی هاسبارا (hasbara) شروع شد که هدف آن تربیت دیپلماتهای آموزشدیدهای بود که قرار بود مطمئن شوند خبرنگاران آمریکایی اخبار مطلوب اسرائیل را پوشش میدهند.
مهمترین فیلتر خبری در سطح تولید خبر توسط خود اسرائیل انجام میشود. همزمان دفتر خبری اسرائیل به صورت روزانه به تولید خبر میپرداخت که با توجه به تخصص آنها در تکنیکهای روابط عمومی و همینطور عدم وجود دسترسی آسان خبرنگاران به منابع فلسطینی این خبرها از موقعیت بهتری برای گزارش شدن بهرهمند بودند. پس بیشتر خبرها، از همان لحظهی تولید جهتگیری مطلوب اسرائیل را دارند. این ماشین پروپاگندا آنچنان موثر است که فضای انتقادی نسبت به سیاستهای اسرائیل در رسانههای داخل خاک اسرائیل به مراتب بازتر و آزادتر از رسانههای آمریکایی است.
به صورت کلی پوشش خبر توسط رسانههای اصلی آمریکایی تحت تاثیر مجموعهی پیچیدهای از روابط ساختاری (complex set of institutional relationships) است. این ساختارها را میتوان به صورت مجموعهای از فیلترها تصور کرد که برای اینکه خبری بتواند با موفقیت به مرحلهی «انتشار» برسد باید بتواند از تمام آنها عبور کند. این فیلترها به شکل زیر عمل میکنند:
(۱) اولین فیلتر مهم مربوط به الگوهای مالکیت رسانههای اصلی آمریکا (Owners of US media firms) میشود. منافع مالکان رسانههای اصلی در آمریکا به منافع نخبگان سیاسی در این کشور نزدیک است.
(۲) دومین فیلتر به گروهی از نخبگان سیاسی (political elites) مربوط میشود. این افراد قدرت دسترسی به و تاثیرگذاری بر رسانههای اصلی را دارند و بخشی از سیستمی هستند که به شدت تحت تاثیر پول شرکتهای بزرگ و منافع تجاری هستند.
(۳) سومین فیلتر به تلاشهای دولت اسرائیل مربوط میشود. دولت اسرائیل از خدمات برخی از بزرگترین شرکتهای روابط عمومی آمریکا را به عنوان مشاور تولید تصویر (image consultants) بهره میگیرد. به عنوان مثال شرکتهای
- Ruder Finn
- Weill Associates
- NYPR
- Leyden Communications
- Rubenstein Associates
- Morris, Carrick & Guma
به دولت اسرائیل خدمات تخصصی برای مدیریت بهینهی کمپینهای سیاسی و رسانهای مورد نظرش میدهند. در کنار این موسسههای حرفهای، ۹ کنسولگری اسرائیل در ایالتهای کلیدی آمریکا با زیر نظر گرفتن پوشش خبری رسانههای آمریکا و ایجاد رابطه با خبرنگاران به اجرا شدن کمپینهای روابط عمومی که توسط دولت اسرائیل و مشاورانش طراحی شده کمک میکنند.
در ضمن تعداد زیادی از موسسههای خصوصی آمریکایی (مسیحی و یهودی) مانند:
- Americans for a Safe Israel
- Americans Friends of Likud
- Christian Coalition
- Christian Broadcasting Network
- American Jewish Congress
- Christian Friends of Israel
- American Israeli Friendship League
- Friends of Israel
- Intercessors for Israel
- Jewish National Fund
- Israel My Beloved
- Labor Zionist Alliance
- Jews for Jesus
- Messianic Jewish Alliance of America
- Focus on Jerusalem
- Jewish Voice Ministries
- AIPAC یا American Israeli Public Affairs Committee که از همهی موارد یاد شده مهمتر است و اغلب به عنوان نیرومندترین لابی خارجی در واشنگتن شناخته میشود.
هستند که روایتهای رسمی دولت اسرائیل (و آمریکا) را تکرار میکنند و تظاهرات و اعتراضات مردمی اعتراضآمیز علیه هر پوشش خبریای که به صلاح اسرائیل نباشد را سازماندهی میکنند.
این چارچوب نهادی و تشکیلاتی (institutional framework) متشکل از منافع تجاری و سیاسی آمریکا و سیاستهای روابط عمومی اسرائیل پوشش خبری عمومی رسانهها دربارهی خاورمیانه را شکل میدهد. این در حالی است که دیدگاهها و افکار مربوط به سازمانهای مترقی مخالف سیاستهای اسرائیل به ندرت موفق میشوند از سد این فیلترها عبور کنند:
- American Arab Anti-discrimination Committee
- Christian Peacemaker Teams
- Churches for Middle Ease Peace
- Not in My Name
- Tikkun Committee
- Fellowship of Reconcilliation
- Global Exchange
- Muslim Peace Forum
- Jewish Friends of Palestine
- American Muslims for Jerusalem
- Peace Action
- Search of Peace
- Jewish Peace Fellowship
- Foundation for Middle East Peace
- Women in Black
- United for Peace and Justice
- Just Peace Technologies
- Muslim Peace Fellowship
- United Religions Initiative
- Jews Against the Occupation
- Americans for Peace Now
(۴) اگر یک خبر منتقد سیاستهای اسرائیل موفق شود از فیلترهای ذکر شده عبور کند و از طریق رسانههای آمریکایی منتشر شود، تعداد زیادی از گروههای ناظر بر رسانه (Media Watchdog Groups) وجود دارند که خروجی رسانههای آمریکایی را زیر نظر دارند و خبرنگاران و دبیران و سردبیران آنها را تحت فشار قرار میدهند:
- Anti-Defamation League
- Palestinian Media Watch
- Eye on the Post
- Honest Reporting
- CAMERA یا Committee for Accuracy in Middle East Reporting in America که از مهمترین این نوع سازمانها به شمار میرود.
این سازمانها که فعال رسانهای محسوب میشود به صورت بسیار موثری بر فعالیتهای رسانهای نظارت میکنند و با تحت فشار قرار دادن روزنامهنگارها و دبیرهای خبری اطمینان مییابند که اخبار پوشش داده شده «بیطرفانه» است، یعنی طرفدار اسرائیل است.
فیلم در ادامه به شرح مفصل تاکتیکهای پروپاگاندای اسرائیل که در رسانههای آمریکایی نیز به خوبی اجرا میشود میپردازد. اما بیشتر از این توضیح نمیدهم و اکیدا توصیه میکنم مستند «صلح، پروپاگاندا و سرزمین موعود» (Peace, Propaganda & the Promised Land) محصول ۲۰۰۳ بنیاد آموزش رسانهای (Media Education Foundation) را تماشا کنید. در ضمن در صورت تمایل میتوانید آنرا از طریق این لینک دانلود کنید.
<
p style=»text-align:justify;»>با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. در ضمن جهت گفتگو و تبادل نظر، شما را به حضور و مشارکت در گوگلپلاس دعوت میکنم.