لینک‌های روز: راهِ آخر پیش از فروپاشی

بیشتر لینک‌های امروز درباره‌ی واکنش‌ها به بیانیه‌ی هفدهم آقای موسوی است.

  • بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی و راه‌حل‌های برون رفت از بحران
    بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران ، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد . تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید.
  • متن کامل همه‌ی بیانیه‌های آقای میرحسین موسوی تاکنون
    برخلاف اغلب نوشته‌های سیاسی، این بیانیه‌ها مرجع هستند و خوانش دوباره و چندباره می‌طلبند.
  • بیانیه میرحسین: بازگشت عقلانیت به سیاست »  لویاتان
    چرا میرحسین باید راه حل بدهد؟ اتفاقن این اوست که باید راه حل بدهد چرا که جنبش سبز به بحران دچار نیست، از قضا از حمایت همه جانبه مردمی در داخل و خارج از کشور و از سوی جامعه بین المللی است. این حاکمیت است که با بحران روبرو شده: بحران ناکارآمدی و بحران مشروعیت. آن طرفی که به بحران دچار شده، باید با راه حل بیاید جلو که حاکمیت غیر از زور هیچ چیز به ذهنش نمی رسد و البته تقصیری هم ندارند، در آن جناح نه روشنفکر هست نه متفکر و نه استراتژیست، نه فهیم و نه سیاستمدار.
  • شعار نویسی دیواری، چه کسی و چرا؟ » کیبورد آزاد
    چون اولا می‌دونه که تبلیغات قبلی رو مردم باور نکرده‌اند و ثانیا می‌خواد به طرفدارانش نشون بده که وجود داره. این خیلی بانمکه که شما در قدرت باشین و ادعای همنوایی کامل همه با خودتون رو هم داشته باشید و کماکان احساس کنید که لازمه برای بقیه «علامت بذارین» که در جامعه حضور دارین؛ علامتی که نه توی تلویزیون باور شده و نه توی راهپیمایی
  • نرمش بدون سازش میرحسین: پایان جنبش سبز در برابر کنار رفتن دولت احمدی نژاد! » كلاشينـكـف ديـجيتال
    بیانیه اخیر میرحسین موسوی ، نامزد معترض انتخابات دهم ریاست جمهوری را که به مناسبت حوادث عاشورای تهران صادر شد را می توان در یک کلمه»نرمش بدون سازش» از سوی میرحسین توصیف کرد. موسوی سعی می کند با به رخ کشیدن این نکته که «بدون اطلاعیه وبیانیه» هم «مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است»، به «هواداران نظریه دستگیری فوری موسوی-کروبی» بگوید دستگیری او، کروبی و حتی خاتمی فایده ای برای برای فرونشاندن فتنه بعد از انتخابات خرداد 1388 ندارد. برخلاف بیانیه های سابق، میرحسین از موضوع «تقلب در انتخابات ریاست جمهوری» سخن نمی گوید، بلکه آشفتگی ها و بحران های امشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم‌تر می شود را به رخ مخاطبان خود در نظام می کشد.
  • بیانیه عاشورای موسوی؛ راه آخر پیش از فروپاشی » سيبستان
    اول باید گفت که سازش اسم اعظم سیاست ورزی است. سازش صدای عقلانیت است. آنهم وقتی شفاف صورت گیرد و با شرایطی مردم مدار. این در بیانیه موسوی هست و اصلا بد نیست. خود او گفته بود که اصل مبارزه نیست زندگی ست. این زندگی است که ادامه دارد. مبارزه برای بازکردن بند از دست و پای زندگی ست. نمی توان برای ابد جنگید. یکبار هشت سال بر این گمان بودیم و آخر هم ناچار شدیم سازش کنیم. این خطا را نباید تکرار کرد. باید راهی برای گفتگو باز گذاشت. پیش از آنکه دیر شود. دوم اینکه اگر مقصود از سازش بند و بست با سران حاکم است این خطا و بی انصافی بزرگی است. کسی که در بیانیه اش آمادگی خود را برای شهادت اعلام می کند بر سر چه چیزی می خواهد سازش کرده باشد؟ کسی که حاضر است از حق خود بگذرد و بر حق مردم تکیه می کند چه سازشی می تواند کرده باشد؟ کسی که تمام خطاهای درشت طرف مقابل را رو در رو به او می گوید و پیامد روش جاهلانه و متفرعنانه اش را به او گوشزد می کند چه اعتباری در حریف می بیند که بخواهد چیزی از او بگیرد؟ کسی که یک جمله اش می تواند میلیونها نفر را به خیابان بریزد چه چیزی بالاتر از آن می خواهد تا سازش کند و این قدرت را وانهد؟ و کسی که در هفت ماه گذشته هر بار که سخن گفته است خردمندی و آهستگی و سنجیدگی خود را نشان داده است چرا باید یکباره خسته شده باشد و از پیگیری آنچه می خواهد دست بردارد؟
  • همه بیانیه های آقای رئیس جمهور » كافه ناصری
    فرازهایی از بیانیه‌های میرحسین موسوی تا کنون. گل‌چین و مجموعه‌ای بسیار خواندنی.
  • به مرد نقاش اعتماد کنیم » تلخ، مثل عسل
    بیانیه ی هفدهم میرحسین از موضع قدرت صادر شده است و حداقل هایی هوشمندانه را بیان کرده تا فرصت اجماع بر سر آنان برای همه ی سبز ها فراهم شود. این حداقل ها ممکن است برای پیشروان جنبش کم یا برای آن دوستان انتهای صف زیاد باشد اما در نهایت نقطه ی اپتیموم امکانات و خواسته هاست. مهندس موسوی تا بحال ثابت کرده که خرد و دلاوری را با هم دارد. از یاد ها نرفته لطیفه ای که با حسرت دهان به دهان می شد و رییس جمهور ایده آل را کسی می دانست که شعور سید محمد خاتمی و شجاعت محمود احمدی نژاد را توامان داشته باشد، حالا به نظر جنبش سبز چنین نمادی را در کنار خود می بیند. سبز ها برخلاف نسل مسحور۵٧، رابطه ی مرید و مرادی با کسی ندارند. ذوب در کسی یا چیزی نیستند اما به نظر می رسد آنکه به جنبش سبز وعده ی ایستادگی داده بود همچنان بر سر پیمان خویش هست. مرد نقاش، که رنگ سبز امید پاشیده به آینده ی ایران، به گمانم می داند دارد چه می کند، به او اعتماد کنیم!

.


* بدیهی است (هست؟) که این نقل‌قول‌ها برای آشنایی و مطالعه‌ی اولیه است و نه فقط این‌جا بلکه در همه‌ی نقل‌قول‌ها و هر جا به منبعی لینک یا ارجاع می‌دهم یا نقل قولی می‌کنم «اکیدا» و «قویا» توصیه می‌کنم مطلب اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

لینک‌های روز: یک بشقاب پر از جوجه کباب

الگوریتم گوگل در خدمت شناسایی مقاله‌های مهم علمی

اهمیت و ارزش یک مقاله‌ی عملی  را چطور می‌شود به کمک یک الگورتیم ارزیابی کرد؟ اولین راهی که به ذهن می‌رسد این است که تعداد دفعاتی که به آن مقاله در سایر منابع علمی اشاره (استناد) شده را بشماریم. در واقع این روش کلاسیک مدت‌هاست که برای سنجش اعتبار مقاله‌های علمی به کار می‌رود. اما این روش چند اشکال دارد:

  1. همه‌ی ارجاع‌ها ارزش یکسانی ندارند. اگر یک مقاله‌ی مهم به مقاله‌ای ارجاع دهد خیلی فرق می‌کند تا یک مقاله‌ی فرعی نامش را ذکر کند. (مثلا تصور کنید به نام یک دانشمند در این مقاله ارجاع داده شود!)
  2. دانشمندان در حوزه‌های مختلف ارجاع‌هایشان را به شیوه‌های مختلفی می‌دهند. مثلا به طور میانگین به یک مقاله‌ در حوزه‌ی علوم حدود شش بار ارجاع داده می‌شود، در فیزیک سه بار و در ریاضیات حدود یک بار.
  3. به مقاله‌های نوآورانه در حوزه‌های جدید ممکن است زیاد ارجاع داده نشود، چون حوزه‌ای مورد بحث هنوز کوچک است و قرار است در آینده بزرگ شود.
  4. به مقاله‌های خیلی مهم بعد از مدتی دیگر ارجاع داده نمی‌شود، چون به عنوان اصول اساسی وارد کتاب‌های درسی و دانشگاهی می‌شوند.

شیوه‌ی ارجاع دادن مقاله‌ها به یکدیگر تشکیل یک شبکه‌ی پیچیده می‌دهد که بی‌شباهت به شبکه‌ی اینترنت نیست. چند محقق آمده‌اند و الگوریتمی شبیه سیستم رتبه‌بندی گوگل یا پیج‌رنک (PageRank) را برای مقاله‌ها و محققان به کار برده‌اند. بر اساس روش پیج‌رنک صفحه‌ها (یا مقاله‌ها) بر اساس تعداد لینک‌هایی که به آن‌ها داده شده امتیاز بندی می‌شوند و «وزن» لینک‌ها هم در محاسبه‌ها منظور می‌شود. یعنی لینک گرفتن از سایت (مقاله‌) با پیج‌رنک بالاتر امتیاز بیشتری دارد.

الگوریتم تعداد 353,268 مقاله که کل مقاله‌های متنشر شده توسط انجمن فیزیک آمریکا از سال 1893 است را بررسی و 3,110,839 لینک (ارجاع) بین این مقاله‌ها را شناسایی کرد. در مرحله‌ی بعد هم با توجه به امتیازها فهرست مقاله‌های برتر استخراج شد.

برای بخش قابل توجهی از مقاله‌ها، امتیاز کلاسیک مبتنی بر تعداد ارجاعات (citation indices) و امتیاز گوگل‌رنک با هم هم‌خوانی داشت. اما استثناهایی هم پیدا شدند: مقاله‌هایی که با وجود داشتن پیج‌رنک بسیار بالا، در فهرست‌های کلاسیک جایگاه بارزی نداشتند. {+} این مقاله‌ها انگار توسط الگوریتم «کشف» شده بودند.

نگاهی به فهرست ده مقاله‌ی اول هم جالب است. بیشتر مولفان این فهرست جایزه‌ی نوبل برده‌اند، اما چیزی که عجیب‌تر است این که مولف مقاله‌ی اول فهرست نیکلا کابیبو (Nicola Cabibbo) جایزه‌ی نوبل نبرده، در حالی که دو دانشمندی (Makoto Kobayashi and Toshihide Maskawa) که جایزه‌ی نوبل فیزیک 2008 را برده‌اند کارهای تحقیقاتی‌شان به شدت مبتنی بر کارهای تحقیقاتی آقای کابیبو بوده. آیا این نوعی «پیش‌بینی» است؟

pagerankings-graph

البته این روش بی‌عیب هم نیست. محققانی که این روش را بررسی کرده‌اند هشدار داده‌اند که روش‌های جستجوی کلاسیک برای یاقتن مقاله‌های علمی باید کماکان مورد استفاده قرار بگیرد، چون استفاده از روش پیج‌رنک دو خطر دارد:

  1. یک مقاله‌ی معمولی که ممکن است به طور موقت در صدر فهرست پیج‌رنک قرار بگیرد به طور غیرمتناسبی ارجاع کسب خواهد کرد و این تعداد ارجاعات باعث می‌شوند که حتی ارجاعات بیشتری کسب کند و واقعا تبدیل به یک مقاله‌ی خیلی مهم شود (self-fulfilling prophecy).
  2. امکان امتیاز ویژه داده شدن به یک سری مقاله‌های خاص نسبت به بقیه‌ی مقاله‌ها وجود دارد. جای‌گاه‌ها ممکن است فروخته شوند (مشابه لینک‌های حمایت شده در گوگل) یا این‌که به خاطر نوسانات ذاتی الگوریتم ناگهان یک مقاله‌ی معمولی در بالاها ظاهر شود.

از دو ایراد بالا که بگذریم (یعنی حواسمان به آن‌ها باشد) با استفاده از الگوریتمی که مشابه الگوریتم پیج‌رنگ گوگل است، «احتمالا» می‌توان مقاله‌های مهم و یا ارزشمندی که به دلایل مختلف چندان به چشم نیامده‌اند را شناسایی کرد. یا با داده‌کاوی مفصل‌تر روی تعداد بیشتری مقاله و احتمالا تعداد متنوع‌تری حوزه‌ی علمی، شاید بتوان دانشمندان یا ایده‌های در حال ظهور را به سرعت شناسایی کرد، حتی قبل از آن‌که شهرت جهانی بیابند! به قول این وبلاگ‌نویس «الگوریتم گوگل برندگان جایزه‌ی نوبل را پیش‌بینی می‌کند!»

پی‌نوشت: دنبال اصل مقاله‌ گشتم، اما رایگان پیدا نکردم. خوش به حال کسانی که در دانشگاه‌ها دسترسی کامل و رایگان به هر متن علمی که «اراده» کنند دارند.

پی‌نوشت تکمیلی: مقاله را یکی از دوستان برایم فرستاد (با سپاس). یکی دیگر از دوستان پیشنهاد داد که بفرستد (با سپاس) و خودم هم توی اینترنت پیدا کردم (با سپاس از خودم)!

لینک‌های روز (27-06-2008)


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

لینک‌های روز (21-05-2008)


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی

ایران: مقام صد و شصت و ششم در فهرست آزادی مطبوعات

«سازمان خبرنگاران بدون مرز» در فهرست آزادی مطبوعات سال 2007 خود، کشور ایران را در رده 166 (فقط 3 ردیف مانده به آخر) قرار داده است. این در حالی است که ایران در فهرست مشابه سال 2002 در رده 122 ام قرار داشت که اگر چه کارنامه درخشانی نیست اما نشان می‌دهد به وضوح شاخص‌های آزادی مطبوعات در ایران در سال‌های اخیر افت کرده است.

800px-Reporters_Without_Borders_2007_Press_Freedom_Rankings_Map

نمودار وضعیت آزادی مطبوعات در کشورهای جهان – رنگ‌های تیره به معنی محدودیت بیشتر می‌باشد.

منطقه‌های بحرانی:‌ آسیا و خاورمیانه

در این گزارش آمده است:

از بیست کشور انتهای فهرست هفت کشور از آسیا (پاکستان، سری‌لانکا، لائوس، ویتنام،ن، برمه و کره شمالی)، پنچ کشور از آفریقا (اتیوپی، گینه استوایی، گینه، لیبی، سومالی، اریتره)، چهار کشور از خاورمیانه‌ (سوریه، عراق، اسرائیل قسمت فلسطینی، ایران)، سه کشور از کشورهای شوروی سابق (روسیه سفید، ازبکستان، ترکمنستان) و یک کشور از آمریکا (کوبا) می‌باشد.

اینترنت در معرض خطر روزافزون سانسور و خفقان

در بخش دیگری از این گزارش اشاره می‌شود:

نقش اینترنت در شکستن محدودیت‌های مطبوعات روزبه‌روز بارزتر می‌شود… در مالزی (124‌ ام)، تایلند‌ (135 ام)، ویتنام (162 ام)، مصر (146 ام) [و ایران (166 ام)] وب‌لاگ‌نویسان دستگیر شده و وب‌سایت‌های خبری تعطیل یا سانسور می‌شوند…

هر روز تعداد بیشتری از دولت‌ها متوجه اهمیت اینترنت در مبارزه برای دموکراسی گشته‌ و دست به شیوه‌های موثرتر جهت سانسور آن می‌زنند.

در حال حاضر در سراسر جهان دست‌کم 64 نفر به خاطر مطالبی که در اینترنت قرار داده‌اند در زندان به سر می‌برند.

نگاهی به فهرست:

  • در صدر این فهرست کشورهای ایسلند، نروژ، استونی، اسلواکی و بلژیک قرار دارند و در قعر آن به ترتیب از آخر اریتره، کره شمالی، ترکمنستان، ایران و کوبا.
  • وضعیت هفت کشور صنعتی در این فهرست به این صورت است: کانادا 18، آلمان 20، انگلستان 24، فرانسه 31، ایتالیا 35، ژاپن 37، آمریکا 48.
  • روسیه در رده 144 و چین در رده 163 و هند در رده 120 قرار دارند.
  • وضعیت برخی از کشورهای اطراف ایران و خاورمیانه:
      1. اسرائیل (مناطق یهودی‌نشین) 44
      2. کویت 63
      3. امارات متحده عربی 65
      4. قطر 79
      5. ترکیه 101
      6. اسرائیل (مناطق فلسطینی) 112
      7. بحرین 118
      8. اردن 122
      9. مصر 146
      10. افغانستان 142
      11. پاکستان 152
      12. سوریه 154
      13. لیبی 155
      14. عراق 157
      15. ایران 166

وضعیت ایران در میان کشور‌های منطقه که بعضا از لحاظ اجتماعی و یا اقتصادی بسیار کم‌توسعه‌یافته‌تر از ایران هستند واقعا اسف‌بار است.

رابطه آزادی مطبوعات و آزادی اجتماعی:

گزارش وضعیت آزادی در کشورها که توسط موسسه خانه آزادی تهیه شده است نشان می‌دهد هماهنگی چشم‌گیری بین «آزادی مطبوعات» و «آزادی به مفهوم عام آن» یا «آزادی‌های اجتماعی» وجود دارد. کافی است نمودار زیر را با «نمودار وضعیت آزادی مطبوعات» که در بالا آمده است مقایسه کنید:

Freedom_House_world_map_2007_blue

وضعیت آزادی در کشورهای مختلف جهان: رنگ آبی به معنی «غیر آزاد»، نارنجی به معنی« نیمه-آزاد» و سبز به معنی« آزاد» می‌باشد.