به خودم میگویم این دیوانگی است که آمریکا به ایران حمله کند. مگر میشود سران کشوری تا این حد بیمنطق باشند که روزگار ملتی را سیاه کنند و جهانی را به آستانهی جنگ جهانی سوم بکشانند؟ اما بعد یادم میآید که منطق امپراطور با منطق من یا تو فرق میکند:
سخنگوی امپراطور به من گفت:
تو و کسانی مثل تو در محیطی که آنرا «جامعهی مبتنی بر واقعیت» مینامم زندگی میکنید. در این نوع جامعه «راهحلها از طریق تحلیل منطقی و موشکافانهی حقایقِ قابلِ تشخیص پبدا میشوند».
سرم را تکان دادم و چیزی در رابطه با اصول روشنگری و تجربهگرایی گفتم. حرفم را قطع کرد:
دنیای امروز دیگر اینطور کار نمیکند. در حال حاضر «ما» امپراطور هستیم، یعنی عمل میکنیم و واقعیت خودمان را خلق میکنیم. بعد در حالی که تو یا آدمهایی مثل تو با روش عقلانی مشغول مطالعهی این واقعیت هستید ما دوباره عمل میکنیم و واقعیتهای کاملا جدیدی خلق میکنیم و شما میتوانید آنها را هم مطالعه کنید و اینگونه است که ما موضوعات را رتق و فتق میکنیم. ما بازیگران صحنهی تاریخ هستیم و کار تو و آدمهایی مثل تو این است که اعمال ما را مطالعه کنید.
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی