- بیلی و من: کلاسیکهای وبلاگستان
فهرست جالبی از قدیمیترین وبلاگهای فارسیزبان. - موهاي كوتاه حضرت هلمز (رسانهها و بحران اقتصادي – 2) »» Dear Enemy
نکته سنجی وبلاگ معرکهی «دشمن عزیز» دربارهی رسانههای جریان اصلی. - دیوان اصلاح
گردآوری مطالب منتشره دربارهی اصلاحات توسط داریوش ملکوت — مشترک شوید اینجا - یک بشقاب پر از جوجه کباب – یک فیلم کوتاه تکان دهنده
با تشکر از دوست عزیزی که این فیلم را معرفی کرد. فیلم به سادگی هر چه تمامتر جهانیشدن و تاثیر آن بر فقر روزافزون مردم جهان را نشان میدهد. - Onexposure – 1x.com — یک فوتوبلاگ با نشانی اینترنتی دو حرفی!
فوتوبلاگ ! فقط به نشانی این سایت دقت کنید و بگویید وای خدای من چه باحال! - آناتومی یک ایمیل هک
با یکی از روشهای متداول هک کردن آشنا شوید – از زبان بنیانگذار بالاترین - ٤دیواری – کرانههای دورتر —– عالی عالی عالی
هزار بار عالی. - سینمای ایران، آمریکا، هند و جهان – تحلیل و مقایسهی آماری جالب تولید و توزیع فیلم
یک پست خواندنی و صدالبته غمانگیز برای کسانی که دغدغهی سینمای ایران را دارند. - حسین فهمیده درخواست پناهندگی کرده است « لویاتان
نه آن که در ینگهی دنیا نشسته دغدغهی تمامیت ارضی دارد و نه آنکه فقط عکس شهید و آقا شیر میکند و گربهی عابدوار زندگی. اینهایی که درد اسلام ناب محمدی دارند، چند نکتهی اصلی یا بهتر میتوان گفت پایهی دین را از ذهن و زندگی پاک کردهاند.
برچسب: هک
ایدههای مهندسی خیلی خیلی کوچولو – سه
در این مجموعه ایدههای ساده و در عین حال ارزشمندی را که دیدهام معرفی میکنم. مصداق عملی اکثر این ایدهها را «با چشمهای خودم» دیدهام ولی برای تمرکز بیشتر بر نفس ایدهها، از ذکر محل مشاهدهی آنها و سایر جزییات خودداری کرده و به ذکر انتزاعی آنها اکتفا میکنم.
میتوان در سایتهای اینترنتی که کاربران باید برای ورود به حساب کاربری شخصی «نام کاربری» (username) و «کلمهی عبور» (password) خود را وارد کنند، به جای اینکه از کاربران خواست اطلاعات حساسی مانند کلمهی کاربریشان را تایپ کنند از روش تصویری و هوشمندانهتری استفاده کرد.
در روش سنتی اطلاعات کاربران به صورت کامل توسط صفحهکلید تایپ میشود. چون کلمهی عبور به صورت کامل وارد میشود در صورتی که سیستم نرمافزاری کاربر به روز نباشد ممکن است این اطلاعات به سرقت رود [از طریق سرقت کوکیها و یا نرمافزارهای هولناک «ثبت-هرآنچه-تایپ-میشود» (KeyLogger)]. مثلا در بیشتر سایتهای سرویس رایگان ایمیل هنوز از این روش قدیمی و بالقوه خطرناک استفاده میشود:

اما در روش تصویری اطلاعاتی مانند کلمهی عبور تایپ نمیشود. در ضمن فقط بخشی از کلمهی عبور از کاربر پرسیده میشود و از او خواسته میشود که مثلا حرف ششام، حرف یکیمانده به آخر و حرف آخر از کلمهی عبورش را با موش (mouse) روی صفحهی کلید تصویری انتخاب کند. دفعهی بعدی ممکن است ترکیب دیگری از کلمهی عبور کاربر خواسته شود:

دقت کنید که کاربر اطلاعات مهم را تایپ نمیکند و فقط بخشی از آن را به سیستم میدهد. البته برای امنیت بالاتر این روش میتواند تعداد بیشتری از حروف کلمهی عبور را سئوال کند یا اینکه با سیستم قبلی ترکیب شود، یعنی کماکان از کاربر خواسته میشود اطلاعات دیگری را وارد کند (مثلا پاسخ به یک سئوال امنیتی یا غیره).
لطفا مشترک شوید
بامدادی
نجواها
کلیکهای خاموش
یک عکاس
بالاترین یک رسانهی برونگراست، مته به خشخاش دروناش نگذارید
یکی از مهمترین اتفاقات رسانهای این روزهای اخیر هک شدن سایت بالاترین توسط اشخاص نامعلوم است. تا این لحظه هیچ شخص یا گروهی مسئولیت این کار را به عهده نگرفته و در نتیجه تلاش برای حدس زدن اینکه واقعا چه کسی این کار را انجام داده است محدود به «حدس و گمان» خواهد بود. اما بحث من این نیست…
واکنش جامعهی مجازی به این اتفاق چه بوده است؟آمار دقیقی ندارم، اما به وضوح در فضاهای مجازی مخلتف، مثلا فرندفید یا وبلاگها میبینم که بسیاری از کاربرها از این اتفاق شوکه و ناراحت هستند. به نظرشان بالاترین با همهی ایرادهایی که به آن «احتمالا» وارد بوده، رسانهای مهم بوده است. این گروه امیدوار هستند هر چه سریعتر بالاترین به کار خود ادامه دهد.همینطور هستند دوستانی که از تعطیل شدن بالاترین «خوشحال» شدهاند. دلیل اصلی آنها هم این است که در بالاترین کاربران به آنها توهین میکردند، یا اینکه ارزشهای آن را زیر سئوال میبردند. استدلال نادرستی نیست و هر کس که در محیطی به او یا باورهایش توهین شود، حق دارد نسبت به آن محیط منفی فکر کند.
تاثیر بالاترین برونی است، نه درونی
فرق رسانهای مثل یک وبلاگ با رسانهای مثل بالاترین چیست؟ صرفنظر از اختلافهای واضح مانند تنوع تعداد کاربران، تنوع منابع و مانند آن به نظر من مهمترین فرق ایندو در «برایند بردار رسانهای» آنهاست.
رسانهای مثل یک وبلاگ (یا حتی سایتهای خبری یا تحلیلی)، به داخل خود نظر دارد. وبلاگ یک حریم است، یک اتاق که اتسفر خودش را دارد. بوی خودش را میدهد. در واقع برایند بردار یک وبلاگ به سمت «داخل» است. یعنی محتوای تولید شده در آن وبلاگ، نوع بحثها، کامنتها و لینکهایی که در آن منتشر و مطرح میشود همیشه «مُهر وبلاگ» را روی خود دارد. از این نظر وبلاگ یک رسانهی «درونگرا» است. یک وبلاگ خوب، وبلاگی است که دارای «سبک» است، یعنی «خودآگاهی» دارد، به خودش «آگاه» است، «درونگراست».
اما در مورد رسانهای مثل بالاترین وضعیت اینگونه نیست. بالاترین یک پُرتال است، یک ترمینال مجازی. در بالاترین، بردارهای گوناگونی با جهتها و اندازههای مختلف وجود دارند اما «برایند این بردارها» به سمت بیرون از «بالاترین» است. یعنی بالاترین یک رسانهی «برونگرا» است. یک رسانهی برونگرای خوب را نباید با میزان «خودآگاهیاش» بسنجیم، بلکه باید میزان کارآمدیاش را در راهنمایی کاربران به فضاهایی هر چه وسیعتر و متنوعتر در «خارج از خودش» بسنجیم. از این لحاظ «بالاترین» خیلی باارزش است، چرا که تعداد بسیار زیادی از کاربران را با سایتها و وبلاگهای «دیگر» آشنا کرده است.
اشتباه خواهد بود اگر در تحلیلهایمان برای سنجش ارزش یا میزان تاثیرگذاری بالاترین، به کامنتها و یا نوع لینکهایی که در آن مطرح میشود نگاه کنیم. چرا که ارزش بالاترین در بحثهایی که زیر یک لینک میشود و یا مثلا اینکه چه لینکی چه امتیازی بیاورد، صفحهی اول برود یا نرود، داغ بشود یا نشود نیست. اینها بازی هستند برای جذابیت بیشتر، همین. بالاترین «فوروم نیست» که برای خواندن کامنتها یا نظر کاربران به آن برویم. درست است که این امکان در بالاترین وجود دارد که کاربران زیر لینکها کامنت بگذارند و یا «متاسفانه» به هم اهانت کنند، اما جوهر بالاترین در «کامنتهایش» نیست. ارزش بالاترین برونگرایی رسانهای آن است. مثل یک هاب، تعداد زیادی کاربر وارد آن میشوند و از طریق آن به «بیرون» از آن هدایت میشوند. بالاترین محیطی برای «ماندن» یا «گفتگو کردن» نیست، بلکه محیطی برای «نماندن و خارج شدن و اکتشاف جاهای دیگر» است. اگر وبلاگ که ماهوا درونگراست سعی در اکتشاف «خود» را دارد، بالاترین سعی در اکتشاف «بیرون از خود» را دارد.
بالاترین جایی برای ماندن نیست، مسیری برای رفتن است
بیشتر کسانی که از بالاترین «دلآزرده» هستند، کسانی هستند که بیش از حد «داخل» بالاترین «مکث» کردهاند. بالاترین اصلا محیط خوبی برای مکث کردن نیست، همانطور که ترمینال مسافربری جای خوبی برای اقامت کردن و همصحبت شدن با دیگران نیست. ما برای بحث و گفتگوی جدی به ترمینال مسافربری نمیرویم، بلکه به روزنامهها، مجلهها، کتابخانهها و دانشگاهها سر میزنیم. به همین ترتیب اشتباه است اگر در بالاترین به بحث و تبادل نظر بر سر موضوعات مهم مثل اعتقادات و ارزشهایمان بپردازیم.
ترمینال مسافربری را به خاطر اینکه چهار تا لات ممکن است با آدم سرشاخ شوند تعطیل نمیکنند. ترمینال مسافربری برای این ساخته شده، که سریع سوار اتوبوس یا قطار بشوی و بروی به مقصدی که میخواهی بروی. بالاترین هم همین است.
رسانههای برونگرا را نباید با «محتوایشان» ارزیابی کرد. بلکه باید با شناخت از ماهیت برونگرایانهشان با آنها برخورد کرد. بالاترین به شدت برونگراست. تعداد بسیار زیادی از وبلاگها و سایتها از طریق بالاترین به جامعهی کاربران «معرفی» شدهاند. بالاترین محلی است که کاربران به آن وارد میشوند و در آنجا با تعداد زیادی «علامت راهنما» مواجه میشوند: اینجا را دیدی؟ اینجا را دیدی؟ اینجا را دیدی؟ …
بالاترین برونگرایانهترین رسانهی امروز فارسی زبان است. امیدوار باشیم بازگردد. قویتر از قبل.
لطفا مشترک شوید
بامدادی+لینکدونی
فقط بامدادی
نجواها