صادقانه بگویم، ما یهودیان اسرائیلی مشکلساز اصلی هستیم. فلسطینیها سالها قبل حضور ما را در این کشور به عنوان مردم پذیرفتهاند و مشتاق پذیرفتن هرگونه (هرگونه) راهحلی هستند -راه حل دو دولتی، یک دولتی، بدون دولت، هرچه باشد-. این ما هستیم که به صورت کاملا انحصاری «زمین اسرائیل» را میخواهیم و نمیتوانیم آن را به صورت یک کشور مجسم کنیم، نمیخواهیم حضور ملی فلسطینیها را بپذیریم (ما دربارهی «عربها» در کشور «خودمان» حرف میزنیم [نه دربارهی «فلسطینیهایی» که بخشی از کشور «همهی ما» هستند]). این ما هستیم که هرگونه امکان رسیدن به یک راه حل دو-دولتی را با اشغال بیش از 80 درصد زمینهای فلسطینی سلب کردهایم. بنابراین غمانگیز است، واقعا غمانگیز است، که «دشمنهای ما» صلح و همزیستی میخواهند و «ما» نمیخواهیم.
وقتی من در غزه بودم همه در اسرائیل -حتی رسانههایی که با من مصاحبه کردند- به من هشدار دادند که مراقب باشم، مواظب جانم باشم. از من پرسیدند «آیا شما نمیترسید؟». راستش، در طول سفرم، تنها زمانی که واقعا ترس را حس کردم وقتی بود که به اسرائیل بازگشتم. از غزه که خارج شدم تا از ایستگاه بازرسی مرزی رد شوم (میخواستم نشان دهم که محاصرهی غزه فقط از سوی دریا نیست) در سمت اسرائیلی بلافاصله دستگیر شدم. به اتهام اینکه دستورات نظامیای را که اسرائیلیها را از رفتن به غزه برحذر میدارد شکسته بودم.