دنبال کلیدواژهای بودم که به این پست از وبلاگ مریم اینا رسیدم. مستندی رو معرفی کرده بود به نام «در جستجوی فلسطین» و دربارهاش اینطور نوشته بود:
«چند سال قبل شما مستندی به نام «درجستجوی فلسطین» برای بیبیسی ساختید. این فیلم بعد از نمایش در بیبیسی ۲ و بعد از آن در بیبیسی جهانی، کم و بیش ناپدید شد. بیبیسی همچنین در نمایش آن در تلویزیونهای آمریکا کاملا ناموفق بود، چرا؟
در این کشور پیشینیهای درباره فیلمهایی که از دیدگاه فلسطینی به ماجرا نگاه میکنند، وجود دارد. واکنشی برنامهریزی شده از سوی سازمانهای صهیونیستی برای توقف و جلوگیری از این فیلمها هست. برای عدم نمایش آنها تلاش میکنند و سعی میکنند مطمئن شوند حامیان این برنامهها در تلویزیون هزینه زیادی برای پخش این فیلمها میدهند. یعنی اگر بخواهند یک فیلم فلسطینی نمایش دهند در عوض باید پنج فیلم از نقطه نظر اسرائیل هم پخش کنند. آنچه برای فیلم من اتفاق افتاد نیز از همین دست بود. هیچ کس آن را قبول نمیکرد و بیبیسی نتوانست آن را در این کشور نمایش دهد. بالاخره از طریق ارتباطهای شخصی توانستم یک بار در کانال ۱۳ نیویورک، پی بی اس، آن را نمایش دهم. فکر میکنم یک بار هم در تلویزیون عمومی سانفرانسیسکو پخش شد. اما بعد از آن فیلم عملا ناپدید شد. موضوع به همین سادگی است که نمایش فلسطینیها به عنوان انسانهایی با تاریخ و منشا ممنوع است.»
این را از کتاب «فرهنگ و مقاومت: گفتگو با ادوارد سعید» برداشتم. اگر این متن را تصادفی دیده بودم فکر میکردم شاید دارد اغراق میکند و خب بالاخره هر کسی در مورد کارهایی که کرده حساسیت دارد. اما این کتاب و این بخش درباره ناپدید شدن مستند ادوارد سعید را تصادفی ندیدم. دوستم، نوید، برای یکی از درسهای فوق لیسانساش در حال خواندن ادوارد سعید است. بحث فیلم مستند بود که پرسید میدانید فیلمهای مستند بیبیسی را چطور میشود خرید و خب طبیعتا جواب ما هم آمازون بود. میگفت نه، این فیلم ادوارد سعید را هرچه گشتم پیدا نکردم. عجیب بود، اما من و نیما فکر کردیم حتما خوب نگشته برای همین خودمان دست به کار شدیم. راست میگفت پیدا نمیشد، هیچ جا نمیشد فیلم را خرید یا حتی دانلود کرد. در صفحه ویکیپدیای ادوارد سعید هم خبری از وجود چنین فیلمی نیست، نه انگلیسی و نه عربی و نه طبیعتا فارسی که ترجمهی اینهاست. از لیست مستندهای خود بیبیسی هم حذف شده است. انگار که چنین فیلمی اصلا ساخته نشده باشد. با دانستن اینکه دفتر سعید در دانشگاه کلمبیا آتش گرفته(آتش زده شده) و با دانستن بسیاری ماجراهای عجیب و غریب دیگر مثل اینکه در صفحه ویکی پدیای سعید اثری از ماجرای آتش سوزی دفترش نیست، فرض وجود یک اراده برای حذف تمام آثار این فیلم آنقدرها هم توهم توطئه به نظر نمیرسد.
گشتم و توی یوتیوب پیداش کردم (فقط یک نسخه در اینترنت ازش است که البته عجیبه). برای مریم کامنت گذاشتم که این فیلم الان در یوتیوب وجود داره. با دقت فیلم رو دیدم. نبوغ زیادی نمیخواد حدس زدن اینکه چرا دستگاه جهانی صهیونیسم تمام سعیاش رو کرده که این فیلم کمتر دیده بشه. مستند هست، راوی شخصیت مولف و شناختهشدهای هست و با افرادی گفتگو میکنه که خودشون یهودی و اسرائیلی هستن و این قدرت اقناعسازی فیلم را بسیار زیاد میکنه. از طرف دیگه نگاه رو به آیندهی ادوارد سعید در این فیلم واقعگرایانه، غیر ایدئولوژیک ولی از منظر اخلاق و عدالت و در عین حال محکم و عاری از سازشکاری خیانتآمیزه. جایی در پاسخ به دوست موسیقیدان اسرائیلیاش که معتقده فلسطینیها و اسرائيلیها باید گذشته رو فراموش کنن و با نگاهی عملگرایانه سعی کنن به این سوال پاسخ بدن که چطور میشه به بهترین شکل ممکن در این سرزمین باهم زندگی کنن میگه:
«با شما موافقم که ایدهی جداسازی یک افسانه است، اما در مورد نقش تاریخ با شما اختلاف نظر دارم. زخمهای تاریخیای هست که ما به عنوان مردم فلسطین اونها رو حس میکنیم و این احساس باید درک بشه، همانطور که یهودیها هم تجربههای تاریخیای دارند که ما باید آنها را درک کنیم. هر یک از ما باید تاریخ طرف مقابل را در نظر بگیریم و آنوقت است که میتوانیم به سمت آشتی حرکت کنیم».
اما این نگاهی نیست که تندروهای اسرائیلی ازون خوششون بیاد. فرق این نگاه با نگرشهای تندی که صحبت از به دریا ریختن اسرائیلیها میکنه اینه که این نگرش قابلیت بسیج جهانی علیه آپارتاید اسرائیلی رو داره در حالی که نگاه دوم حق به جانب بودن رژیم آپارتاید رو تقویت میکنه. به همین دلیله که دم و دستگاه صهیونیسم سعی میکنه فیلم مستند ادوارد سعید رو به حاشیه ببره در حالی که از پوشش خبری گستردهی عربدهکشیهای برخی سیاستمدارهای منطقه لذت میبره!
تاریخ اسرائیل نقاط تاریک زیادی داره، اما شاید عملیترین و اخلاقیترین روش مبارزه با اسرائیل تاکید بر واقعیت آپارتاید باشه، چرا که سیاست آپارتاید در قبال فلسطینیها پاشنهی آشیل رژیم اسرائیله (دقیقه ۲۹:۴۰):
آنچه از پیمان اسلو به دست آمد جداسازی جمعیتی بود بدون آنکه به یکی از این گروهها حق حاکمیت اعطا شود. در طول تاریخ جداسازی بخشی از جامعه بدون آنکه به آنها حق حاکمیت داده شود یک اسم داشته: آپارتاید. هیچ اسم دیگری ندارد. این آپارتاید است، نه دو کشور!
به عقیدهی ادوارد سعید شکست هم مثل موفقیت ساخته میشود و محصول تلاش مستمر است (دقیقه ۳۲):
«درست مانند موفقیت، شکست نیز تولید میشود. شکست به صورت خودکار رخ نمیدهد بلکه باید ساخته شود. باید روی آن به دقت کار شود تا به تدریج به یک عادت و تعهد تبدیل شود، همانگونه که خیلی از رژیمهای عرب منطقه تلاش زیادی برای ساختن شکست کردهاند. شکست نه آنطور که بعضی میگویند موضوعی ژنتیکی است و نه در لوح سرنوشت ما حک شده است. با در نظر گرفتن این نکته، ما میتوانیم وضعیت خود را تغییر دهیم. نه با قدرت اسلحههایی که در اختیار ما نیست و به نظر نمیرسد در اختیار ما قرار بگیرد، بلکه با جنبش عمومی مردمانی که مصمم هستند از روشهای غیرخشن سیاسی و اخلاقی استفاده کنند تا مانع از اسارت و آوارگی بیشتر ما شوند. کوتاه آمدن برای حقوقی کمتر، آنگونه که رهبران سیاسی ما به آن تن دادهاند اشتباهی بزرگ است که عواقب آنرا همین حالا هم پیرامون خود میبینیم.»
ادوارد سعید جایی از چند جوان فلسطینی اسرائیلی سوال میپرسد (دقیقه ۳۴:۳۰):
ادوارد سعید: در صورتی که یک کشور فلسطینی تشکیل شود، آیا حاضر هستید اسرائیل را ترک کنید و در آن کشور زندگی کنید؟
دختر: نه. پدر و مادر من متولد ناصره هستند. من هم متولد ناصره هستم. اینجا را خانهی خودم میدانم.
ادوارد سعید: مادر من هم متولد ناصره بود.
دختر: پس هویت شما چیست؟
ادوارد سعید: من از شما میپرسم. من هیچ مشکلی با هویتم ندارم. من چندین هویت دارم و این وضعیت را دوست دارم. من یک فلسطینی، یک آمریکایی و یک عرب هستم.
دختر: من آرزو میکنم روزی بتوانم حس کنم که همزمان یک اسرائیلی و یک فلسطینی هستم. چیزی که میخواهم احترام به هویتم است. اینکه امکان این را داشته باشم که آنرا زندگی کنم و در عین حال حقوق شهروندیام را به عنوان یک شهروند اسرائیلی داشته باشم.
فیلم هم به وضعیت فلسطینیها در کرانهی باختری میپردازد و هم به فلسطینیهایی که در اسرائیل زندگی میکنند و حدود بیست درصد جمعیت اسرائیل را تشکیل میدهند و از حقوق شهروندی مشابه یهودیهای اسرائیل برخوردار نیستند. یکی از تاثیرگذارترین قسمتهای فیلم آنجا بود (دقیقه ۱۵) که سعید به دیدار چند پیرمرد فلسطینی میرود که دهههاست در یک اردوگاه موقت زندگی میکنند. یکی از آنها که چند ده نوه دارد مثل خیلی از فلسطینیها سالهاست که کلید خانهاش در فلسطین را نگه داشته و میگوید این را به یادگار به فرزندانش میدهد و آنها هم به فرزندانشان خواهند داد تا اگر شده هزار سال دیگر روزی به خانهشان برگردند.
فیلم محصول ۱۹۹۸ بیبیسی است و حدود ۵۰ دقیقه و در همین زمان کوتاه همهی نکتههای مهمی که باید گفته بشن یا نشون داده بشن رو میگه و نشون میده. به نظرم یک نمونهی خوب هست از نگاهی که ارزش داره در حرکت سیاسی من یا شما دنبال بشه (نه فقط در بحث اسرائیل). فیلم رو به خصوص میتونید به کسانی نشون بدین که اطلاعات کمی دربارهی اسرائیل دارن که به لطف سانسور و پروپاگاندای صهیونیسم از یک طرف و تندرویهای کاسههای داغتر از داش و فرصتطلبان منطقهای و جهانی از طرف دیگه تعدادشون کم هم نیست.
دریافت فایل
فیلم رو دانلود کردم و همینجا قرار دادم. دانلود کردن این فیلم وقتم رو گرفت. اولا که در کل اینترنت، از تورنت گرفته تا سایتهای معمولی جستجو کردم و همه جا لینک به همین صفحهی یوتیوبش رو پیدا کردم. به عبارت دیگه در حال حاضر فقط یک جا در اینترنت هست (تا جایی که من تونستم پیدا کنم) که بشه این فیلم رو در اینترنت مشاهده کرد. این یک جا هم هر لحظه ممکنه از بین بره چون خود کسی که این فیلم رو توی یوتیوب گذاشته زیرش توضیح داده که حق مالکیت معنوی فیلم مال اون نیست. یعنی احتمال داره با شکایت بیبیسی فیلم برداشته بشه. پلاگینهای کروم و فایرفاکس برای دانلود فیلم از یوتیوب کار نمیکردن (یکیشون که بهتر عمل کرد فیلم رو بدون صدا دانلود میکرد). جستجو در فولدر موقت ویندوز هم به نتیجه نرسید و عاقبت مجبور شدم یه نرمافزار screen capture نصب کنم که ویدئو رو همانطور که پخش میشد ضبط کنه.
دریافت فیلم مستند «در جستجوی فلسطین» محصول بیبیسی ۱۹۹۸
In search of Palestine, BBC, 1998, download
پینوشت: اگر از دیدن مستند بالا فارغ شدین، پیشنهاد میکنم سخنرانی زیر رو که توسط یک مورخ اسرائیلی به نام آقای ایلان پاپه (Ilan Pappe) انجام شده نیز تماشا کنید:
http://www.youtube.com/watch?v=dKGA48MptIY
<
p style=»text-align:right;»>________________________________________
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. در ضمن جهت گفتگو و تبادل نظر، شما را به حضور و مشارکت در گوگلپلاس دعوت میکنم.