لینک‌های روز: پرزیدنت لهستان هرجا که بخواهد می‌تواند فرود بیاید

  • شین زائد و زشت؟ » باز هم از سر نو
    ماجرای «ش» هم از هم‌این نوع است. در صرف زبان فارسی معاصر، سوم شخص مفرد (چه مضارع و چه ماضی) شناسه ندارد. به قول زبان‌شناختیش فعل سوم شخص مفرد را با «شناسه‌ی صفر» می‌شناسیم. این شناسه‌ی صفر نوعی صرفه‌جویی زبانی است. انگار از میان شش نفر به پنج نفر کارت شناسایی بدهید و بگویید ششمی هم که کارت ندارد، معلوم است که کورش است. حالا انگار گروهی از فارسی‌زبانان – که بنا به گزارش آقای زراعتی کم هم نیستند – ترجیح می‌دهند برای سوم شخص هم شناسه به کار ببرند، اتفاقا باز هم حسن سلیقه داشته‌اند و از ضمیر ملکی سوم شخص مفرد به جای شناسه استفاده کرده‌اند. چرا حسن سلیقه؟ چون این شناسه هم بی توضیح اضافه‌ای من و شما را که تا حال این شکل صرف را ندیده‌ایم متوجه مقصود (صرف سوم شخص با شناسه) می‌کند، هم امکان تداخل بین دو وظیفه‌ی این «ش» در عمل صفر است. من اگر جای آقای زراعتی باشم، به جای توهین و تحقیر مردم، تمام ادب و احترام و بزرگ‌داشتی را که ازم برمی‌آمد نثارشان می‌کردم.
  • گدایان هند و خدایان هند » سيبستان
    بین دهلی و قاهره وجه مشترک کدام است؟ من تمام سفر به این فکر می کردم. این نوار دهلی تا قاهره مهم نیست که از کدام شهرها و کشورها می گذرد اما همه جا شباهتهای بسیار می بینی. رمز این شباهت از کجا ست؟ بین هندوئیسم هندی و اسلام پاکستانی و مصری چه شباهتی هست؟ ما تاریخ مان را چگونه می سازیم که فارغ از مذهبی که می ورزیم در فقر و نابرابری دست و پا می زنیم؟ میان دولت هند و دولت مصر تفاوت بسیار است. اما چرا نتیجه کار هر دو نهایتا توسعه ای نامتوازن است؟ توسعه ای بدریخت. این بدریختی توسعه است که پایتختهای ما را چنین آلوده کرده است از سر تا پا.
  • پرزیدنت لهستان هرجا که بخواهد می‌تواند فرود بیاید » ۴دیواری
    وبلاگ‌نویسی در اوج. حتما بخوانید.
  • حاشیه ای بر مفهوم «منافع ملی» »  رونوشت
    یک پاسخ ممکن شاید این باشد که ساخت و تعریف مفهوم «منافع ملی» در روابط بین الملل کلاسیک بسیار تحت تاثیر توزیع قدرت و ثروت در جهان است و مثلا کشورهای قدرتمند «حق بیشتری» به امنیت و پایه ای ترین منافع مملکتی دارند تا کشورهای ضعیف تر. برای مثال این نوع نگاه به روابط بین الملل به آمریکا اجازه میدهد آنچه در یک گوشه دیگر دنیا – در کویت در زمان جنگ اول خلیج فارس برای مثال – رخ میدهد را در چهارچوب «منافع ملی» خودش تلقی کند ولی کشوری مثل ایران حق ندارد حتی تهدید به حمله هسته ای آمریکا علیه اش را خطری برعلیه «منافع ملی اش» تلقی کند و اگر همچین تهدیدی را با ادبیاتی کوبنده و تند پاسخ دهد دارد «ایدئولوژیک» و «غیرخردگرا» رفتار میکند. به عبارت دیگر این نوع نگاه به «منافع ملی» به گونه ای روابط نواستعماری حاکم بر توزیع قدرت و ثروت در صحنه جهانی  را توجیه میکند و درحالی که برای دولت های قوی نوعی توجیه شبه-اخلاقی برای دخالت در سایر مناطق جهان ارائه میدهد.
  • رسیدن » سیاوشون
    آدم‌ها تا یک روزی از زندگی‌شان شاید فقط زندگی را خیال می‌کنند، زندگی را واقعا زندگی نمی‌کنند. خیال می‌کنند که فردا که زندگی‌شان شروع شود همه‌ی آن‌چیزها که باید یاد گرفته باشند را یاد می‌گیرند و از بهترین دانشگاه‌های دنیا بالاترین مدرک‌ها را می‌گیرند و آن خانه‌ی رویایی توی آن خیابان رویایی را می‌خرند و آن ماشین محبوب‌شان را سوار می‌شوند و با معشوق رویایی‌شان بالاخره ازدواج می‌کنند و بچه‌های‌شان را که زیباترین اسم‌های دنیا را برای‌شان انتخاب کرده‌اند برای درس خواندن به بهترین مدرسه‌ی شهر می‌فرستند. حتا اگر خیال‌پردازتر باشند، می‌توانند وقتی که اختتامیه‌ی جشنواره‌ای را می‌بینند خیال کنند که روزی بهترین فیلم دنیا را می‌سازند و از بهترین جشنواره‌های دنیا بهترین جایزه‌ی جشنواره را می‌گیرند و موقع تحویل گرفتن جایزه‌شان، روی سن، آن را به آدمی تقدیم می‌کنند که روزگاری ترک‌شان کرده است و ثابت می‌کنند به او که در انتخابش اشتباه کرده است…
  • قتل‌عام در عراق،‌ استثنا نبود » گلن گرین‌والد
    به دنبال نشت فیلم بحث برانگیز کشتار دو خبرنگار رویترز در عراق (همراه با چندین نفر دیگر) توسط نیروهای آمریکایی.
  • توالت » ‫رتوریک‬
    مقوا را بیرون می اندازی. ممکن است همان لحظه زندان بان ببیند، 20 دقیقه، 40 دقیه بعد و شاید هم خیلی بیشتر. بعد اگر کار خاصی نداشته باشد می آید دریچه ی بالایی را باز می کند و می پرسد چه کار داری. تو در جواب می گویی احتیاج به دستشویی دارم؛ ممکن است همان لحظه به تو چشم یندت را بدهد برای دست شویی رفتن اما جواب ها دیگری هم ممکن است بشنوی؛ «همین الان رفتی دست شویی چقدر …» یا مثل صبر کن تا برای وضو که بردمت استقاده کن؛ صبر کن میام می برمت؛ البته هیچ قاعده ندارد. گاهی آنقدر فشار می آید که علی رغم اینکه در زدن ممنوع است و ممکن است بخاطر آن تنبیه بشوی؛ مجبوری در بزنی تا بتوانی از دست شویی استفاده کنی.
  • آخ نه واویلا » سه روز پيش
    به قول مامان اگر به جای این کارها درسم را خوانده بودم به یک جایی رسیده بودم. به قول مامان اگر به جای کتاب خواندن درس می‌خواندم، اگر به جای حفظ کردن ابی و مهستی و شماعی‌زاده  درسم را حفظ کرده بودم،‌ اگر به جای ورق‌بازی،‌ کتاب‌های درسی‌ام را ورق می‌زدم، اگر به جای دنبال رفیق رفتن دنبال درسم بودم،‌ اگر به جای دویدن دور پارک دنبال یادگیری علم حالا ندو کی بدو کرده بودم الان یک چیزی می‌شدم. به نظر مامان الان من هیچی نیستم. به نظر مامان باید بروم از جوان‌های مردم یاد بگیرم. «جوان‌های مردم» یک چیز گنده‌ی انتزاعی است که فقط توی ذهن مامان است و وجود خارجی ندارد. مثلن وقتی به مامان می‌گویم کدوم جوون مردم، اگه می‌تونی با انگشت بهم نشون بده،‌ یک بار دستش را بالا نیاورده که با انگشت یکی را نشانم دهد.
  • همچنان از محمد نوری‌زاد » تلخ،مثل عسل
    تنها توجیهی که می‌توانم برای خودم بیاورم تا رفتار محمد نوری‌زاد را درک کنم، ایمان عمیق او به اصولی است که زندگیش را بر اساس آن بنا کرده، ایمانی که خواه ناخواه آدمی را به حیرت و احترام وا می‌دارد…برابر این ایمان جز تعظیم و ادای احترام، هیچ کار دیگری از آدمی بر نمی‌آید
  • افتتاح کارگاه آموزش خبرنگاری و روزنامه نگاری » لویاتان
    لویاتان به زودی پذیرای علاقمندان به روزنامه نگاری و خبرنگاری خواهد بود تا در یک کارگاه آموزشی شرکت کرده و بتوانند در سه سطح، این دوره را بگذرانند. اگر صاحب نظر یا کارشناس یا خبرنگار و نویسنده حرفه ای هستید و مایلید به هر شکلی در این پروژه حضور داشته باشید، با ای میل یا کامنت اطلاع دهید و به کسانی هم که می شناسید، بگویید.

.


* بدیهی است (هست؟) که این نقل قول‌ها برای آشنایی و مطالعه‌ی اولیه است و نه فقط این‌جا بلکه هر جا به منبعی لینک یا ارجاع می‌دهم یا نقل قولی می‌کنم «اکیدا» و «قویا» توصیه می‌کنم مطلب اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
با توجه به ف.ی.ل.ت.ر بودن بامدادی، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن یا مراجعه به وبلاگ «آینه‌ی بامدادی» پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

نویسنده: bamdadi

A little man with big dreams.

من همه‌ی کامنت‌های وارده را می‌خوانم. اما ‌لطفا توجه داشته باشید که بنا به برخی ملاحظات شخصی از انتشار و پاسخ دادن به کامنت‌‌هایی که (۱) ادبیات تند، گستاخانه یا بی‌ادبانه داشته باشند، یا (۲) در ارتباط مستقیم با موضوع پستی که ذیل آن نوشته شده‌اند نباشند و یا (۳) به وضوح با نشانی ای‌میل جعلی نوشته شده باشند معذور هستم. در صورتی که مطلبی دارید که دوست دارید با من در میان بگذارید، از صفحه‌ی تماس استفاده کنید. با تشکر از توجه شما به بامدادی.