- پنج چیزی که باید درباره این جنبش بدانیم » مراد فرهادپور
حتما خواندنی
. - صدا و سیمای دولت ایران بر چه اساسی کار میکند و با آن باید چه کرد » باران در دهان نيمه باز
رسانههای دروغپرداز هرگز در پی آن نیستند تا دست کم اندکی از شاخدار بودن دروغهایشان بکاهند، بلکه به عکس تعمدا و در نهایت روداری بر غیرقابل هضم کردن آنها اصرار دارند چرا که آنها فقط به یک طرف قضیه که «باوراندن دروغ به آنهایی که باور میکنند» باشد نظر ندارند بلکه بیش از آن به «تخریب روانی آنهایی که باور نمیکنند» توجه دارند.
. - چپ دوزاری » همه میدانند
دوزاریها وانمود میکنند که تفکر تاریخی دارند در صورتی که آلوده به تاریخ هستند. آدمها را هم نمیتوانند از تاریخشان پاک کنند. به طور مشخص فرقی بین میرحسین موسوی قبل از 22 خرداد 88 با میرحسین موسوی بعد از 22 خرداد 88 نمیبینند.
تا پیش از شب شمارش آرا توی تلویزیون و پوسترهایی که در خیابان دست سبزها بود مردی را میدیدم که پروژهی پاکسازی کارخانهها از کارگران سندیکالیست/کمو.نیست را اجرا کرد و قدرت صنفی را با زور اسلحه از آنها گرفت و به اعضای شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی تقدیم کرد، که در دورهی نخست وزیریاش پیشنویس اولیهی قانون کار با اجارهای فرض کردن نیروی کار نوشته شد، که در چهار سال نخستوزیری او حقوق کارگران علیرغم رشد تورم جنگ افزایش پیدا نکرد.
حالا مردی را میبینم که تمام قد مقابل یک ظلم آشکار ایستاده، معامله هم نمیکند، وقتی بزرگان نظام ملتمس و مفلوک در خانهاش جمع میشوند دور از چشم هواداراناش زیر و رو نمیکشد، مصلحتاندیشی کاسبکارانه در حرفهایش نمیبینم. دقیقاً موسوی باید چکار کند؟ چکار کند تا پاک شدن او را از تاریخاش ببینیم؟ چپ بودن که نه یعنی ندیدن.
. - ایران ای سرای امید » مکتوبِ عطاءالله مهاجرانی
دیروز به دیدن ابراهیم گلستان رفته بودم. آرام و اندوهگین پرسید: چرا حکومت ایران همان اشتباه شاه را تکرار می کند. همان حکومتی که شعبان جعفری ستاره نجات دهنده اش شد.
سال ها پیش دکتر یزدی ملاقاتش با آقای هاشمی رفسنجانی را روایت کرده بود:
«درآن ملاقات (اوايل انقلاب) ما با انتقاد از توقيف مطبوعات و تحديد احزاب گفتيم كه «آقايان! شما تجربه شاه را تكرار نكنيد» در پاسخ ما، آقاي رفسنجاني گفت كه بله. ما تجربه شاه را تكرار نمي كنيم. چون ديديم كه او وقتي در اواخر حكومت خود، فضا را باز كرد، حكومتش فروپاشيد.»
. - هفت
کاریکاتورهای وحید نیکگو را از دست ندهید. مثلا «اعتراف!» و «هوای تازه میخواستیم».
. - کیفرخواستی علیه دانایی » دیدهبان
جالب است. در کشوری که بیش از ۹۰ درصد مردم آن (لااقل به گواه شناسنامههایشان) مسلمان هستند و حکومتش با صفت اسلامی توصیف شده، آگاهیرسانی و گسترش دانایی، جرم محسوب میشود. دینی که پیامبرش میگوید: «اطلبوا العلم ولو بالصين، فإن طلب العلم فريضة على كل مسلم» (دانش را بجویید؛ حتی اگر در چین باشد. همانا که جست و جوی دانش، وظیفه هر مسلمانی است) اکنون با حکومتی مواجه است که به نام همین دین، آموزش زبان خارجی و نیز فراهم آوردن امکان تحصیل در مقاطع عالی را جرم و توطئه میداند.
* بدیهی است (هست؟) که این نقلقولها برای آشنایی و مطالعهی اولیه است و من نه فقط اینجا بلکه در لینکهای روزانه، نقلقولها و اصولا هر جا از منبعی لینک میدهم یا نقل قولی میکنم «اکیدا» و «قویا» توصیه میکنم مطلب (های) اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
مدت ها قبل به وبتون سر می زدم، خیلی برام جالبه، این انتخابات چقدر شما رو تغییر داده، امتحان خوبی بود این جریان، بالاخره هر کسی نتیجه سال ها تفکرات و تجربیات و تربیتی که خودش رو کرده بود، نشان داد.
من هم به اصلاح فکر می کنم، اما برام مهمه در جریانی نباشم که هر فردی تو اون، خواسته ای داره که در نهایت برآیند خواسته هامون صفر بشه، با افرادی نباشم که در گذشته مقابلشون بودم، و الان اونها نیستن که به تفکرات من در اومدن منم که با اونها همنوا شدم.
این یعنی پسرفت
مورد دیگه ای که در نوشته های این جریان جدید می بینم، به نظرم خودآزاری و توجیه است، دست گذاشتن رو برخی واقعیت ها و دیدن آنهایی که دوست دارید آنهایی که رفتار شما و نارضایتیتان را توجیه می کند(وقتی می بینم هنوز از عبارت خس و خاشاک استفاده می کنید و درحالیکه برای هر سخنی که در توجیه به کارتان می آید به منبع اصلی رجوع می کنید، در این مورد سانسور می کنید). در واقع در تحقیق دانشگاهی که پیرامون این جریان جدید در حال انجام آن هستیم و به وبهای شما سر می زنیم، به نکاتی که تاکنون برخوردم: خوداکثربینی، عدم رجوع به نظرات و دیدگاه های جریان مخالف(در حالیکه آنها بسیار از شما مطلع هستند)، عدم درک دیگران، سانسور شدید اخباری که در همون توجیه به کارتان می آید و نشناختن روحیات و نحوه تصمیم گیری و کنش مردم است
لایکلایک
این انتخابات من رو عوض نکرده! چرا باید به خاطر یک انتخابات عوض بشم؟ اگر اینطور فکر میکنید احتمالا یا آن موقع من رو درست نشناخته بودید و یا امروز. فکر نمیکنم بتوانید نمونهای از نوشتههای من در بایگانی همین وبلاگ مثال بزنید که نشان دهد بامدادی امروز با بامدادی قبل از انتخابات فرق کرده است.
در مورد قسمت دوم نوشتههای شما.
ماهیت تحقیقهای دانشگاهی بیطرفی عینی و دقت نظر تحلیلی است. همینطور وظیفهی خبرگزاریهای رسمی یا منابع خبری تولید و نشر خبر به صورت بیطرف (نسبی) و مستند است. این جملهی مبهم شما که سرشار از اتهام و توهین به گروهی عظیم و ناهمگون از آدمهاست به خوبی نشانهی کیفیت نگاه علمی شما به موضوع و نوع تحقیقاتی است که انجام میدهید:
««در تحقیق دانشگاهی که پیرامون این جریان جدید در حال انجام آن هستیم و به وبهای شما سر می زنیم، به نکاتی که تاکنون برخوردم: خوداکثربینی، عدم رجوع به نظرات و دیدگاه های جریان مخالف(در حالیکه آنها بسیار از شما مطلع هستند)، عدم درک دیگران، سانسور شدید اخباری که در همون توجیه به کارتان می آید و نشناختن روحیات و نحوه تصمیم گیری و کنش مردم است.»»
لایکلایک