- که چه بعضی آدمها میشوند غنيمتهای زندگی » آهو نمیشوی به اين جستوخيز، گوسِپند!
آدمايی که يه زمانی رفيق بودن، يه مدتی عاشق شدن، عاشقشون شدم، يه مدت کار کرد، يه مدت ديگه کار نکرد، يه مدت رفتيم پی کارمون، بعد برگشتيم گفتيم آقا هر چی بوده گذشته ديگه، رفيق که هستيم که، هوم؟ رفيق بوديم هنوز. رفيقايم. يعنی آقا خب اصن نامرديه که بعد از هر بريکآپ عاشقانه، ديگه بخوای به کل آدمه رو بذاری کنار از زندگیت. اينجوری هی بايد هفتسال هفتسال از زندگیت بِبُری بندازی دور که. اينجوری هيچوقت رفيق قديمی برات نمیمونه، رفيق پنجسالهی دوم. - منم بازی » یک مهندس خسته
شما عجالتاً بیست و دوی بهمن را برو. خشونت هم نکن. آقا گاندی گفته. با ماشین هم از رویت رد شدند شما صلوات بفرست، هم خشونت نکرده ای و هم به اعتقادات و سنت ها توهین نکرده ای. من هم توی فیسبوک حمایتت می کنم، البته درک می کنی که، با نام م. خ. ایرانی. استتوس می زنم هیولا. شونصد نفر لایک می کنند. اعدام هم بشوی کمپین امضا میکنم. برو هوایت را دارم. تا ته تهش هستم. - «کورت» گفت برای چه مینویسم » توکای مقدس
یکی از همین مجلههای عامه پسند را در اتاق انتظار مطب دکتر فرانکشتین پیدا کردم. مجله را با غیظ ورق میزدم و حال مشتزن آماتوری را داشتم که گوشهی رینگ زیر رگبار مشتهای مایک تایسون گرفتار شده باشد… هرقدر ورق زدم ایرادی پیدا نکردم، صفحاتش زیاد بود و قیمتش ارزان، روی کاغذ گلاسهی اعلا چاپ شده بود و صفحهبندی و گرافیک خیلی خوبی داشت… ظاهرش که خیلی بهتر از چلچراغ ما بود و پر بود از اطلاعاتی سطحی دربارهی همهچیز از خانهداری، خیاطی، آشپزی و پزشکی گرفته تا اسرار خوراکیها، اسرار ویتامینها و اسرار ستارههای سینما. اما در تمام صفحات پرشمار خود حتی یک خط دربارهی کتاب، یک جمله دربارهی هنر، یک اشاره به سیاست و نیم نگاهی دزدانه به جامعه نداشت که حتماً همان باعث محبوبیتش شده بود. محصولی درجه یک برای مردمی که در سنگر آشپزخانه پناه گرفتهاند و دیگر حوصلهی هیچ ندارند جز کنجکاوی کردن دربارهی رنگ مبلهای اتاق پذیرایی فلان ستارهی محبوب سینما… خواندنی نبود اما دیدنی بود و تا نوبت نشستن بر صندلی معاینه به من برسد سرم را گرم کرد و نگذاشت به درد آمپول فکر کنم. مجلهی خوبی بود، مجلهای برای آدمهای بیحوصله، مجلهای که فقط به کار کشتن وقت و کشتن مگس میآید. - کار بر روی سنت و تجدد؟ » اقتصاد خرد، بازار و خانوار
شاید روشنفکری ما و روشنفکران ما چندان در بند برتر جلوه دادن ایرانیان و افسانه های تاریخی مانند نژاد آریایی نباشند ولی بی اغراق می توان گفت روشنفکری ما خودشیفته و خود بزرگ بین بوده و هست. روشنفکری ما بجای مطالعه عاشق مباحثه است و بجای تعمق شیفته مکالمه. تاثیرات این خود شیفتگی و فقر علمی نه یک جا بلکه در هزاران جا خود را نشان می دهد: در فقر آثار علمی درباره سنن جامعه وتاریخ ایران، در نوستالوژی گمراه کننده ای که سنت را با چادر مادربزرگ اشتباه می گیرد و نمی تواند فراتر از آنرا ببیند چه برسد به اینکه بخواهد تجزیه و تحلیلش کند. و مهمتر از همه در خود بزرگ بینی ویران کننده ای که جایی برای نقد نمی گذارد و تکامل فرهنگی و علمی را در نطفه خفه می کند.
اینکه کسی بگوید در هیچ جای منطقه «هیچ کدام به اندازه ما درک درست و دقیق و واقعبینانهای از رابطه سنت و تجدد ندارند» یا نمی داند در ایران چه کارهایی درباره سنت و تجدد می توانسته بشود و نشده است و یا نمی داند سنت و تجدد یعنی چه. و یا به کراماتی در روشنفکران ما اعتقاد دارد که وجود خارجی ندارند. - ۲۲ بهمن نزدیک است » ۴دیواری
جنبش سبزی که در ذهن سازگارا وجود دارد٬ دارای یک «مرحلهی نهایی» است٬ مرحلهای که جنبش در آن «ضربهی نهایی» را خواهد زد. حال آنکه جنبش سبز به عنوان جنبشی اصلاحگرایانه و مسالمتآمیز روندی باز به روی آینده است و «مرحلهی نهایی» ندارد. در طی و (زندگی کردن) این روند است که ارزشهای متناسب با زندگی امروز٬ معیارهای نو و باورهای نورس با گذر از عرصهی حرف به بخشی از زندگی خصوصی و اجتماعی شهروندان تبدیل میشود. موسوی میگوید ما برای اصلاح به میدان آمدهایم نه برای کسب قدرت٬ اما عجلهی سازگارا برای اینکه بتواند در آیندهای نزدیک٬ هرچه نزدیکتر بهتر٬ اعلام کند که اینک جنبش سبز به رشد و قوتی رسیده است که قدرت را تسخیر کند٬ نشاندهندهی استراتژی متفاوت او است. یکی از تفاوتهای این استراتژی٬ مسئلهی اعمال خشونت است. استراتژی سازگارا با وجود تأکید بر بیخشونتی٬ الزاما نمیتواند خشونت را نفی کرده آن را نامشروع بنامد. - در شک بر «اکبر گنجی» » راز سر به مُهر
همان طوری که می شد پیش بینی کرد یکی از جملات «خاص» میرحسین در مصاحبه اخیرش مورد توجه کافی قرار «نگرفت»؛ شاید تنها به این دلیل که یکی از حامیان جنبش سبز در خارج از کشور مخاطب این هشدار بود! لااقل اگر به اندازه نیمی از همان توجهی که به جمله ای درباره «امام جمعه بی رحم» شد، به این جمله هم توجه شده بود، معلوم می شد که میرحسین موسوی تا چه اندازه دغدغه رادیکالیسم و بازخورد اظهارات منتسب به جنبش سبز را در بین توده مردم دارد و آن را مهم می داند. میرحسین در بخشی از این مصاحبه گفته: » … اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین و ایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است …». با توجه به اظهارات اخیر اکبر گنجی در ردّ وجود «امام زمان»، می توان حدس زد که منظور میرحسین از اظهارات مشکوک، دلالت به رفتار اکبر گنجی دارد. - هلوکاست دلها – نامهای به فرانک » باران در دهان نيمه باز
احساس میکنم نامهام لحنی ابلهانه به خود گرفته است. فضای دلمردگی و سرخوردگی و یاسی که در آنها سالها نسل ما را ویران کرد هرگز این کلمات و جملاتِ گزارشی نمیتوانند شرح بدهند. سوختگی نسلی که ازموسیقی محروم بود، فیلم ندید، مهمانی نرفت، گردش نرفت، نرقصید، هلهله نکرد، اردو نرفت… و به جای همه اینها همیشه تهدید شد، مجبور به دورنگی شد، به زور به راهپیمایی رفت، دستگیر شد یا ازترس دستگیر شدن از خوشیهای کوچکش چشم پوشید، نسلی که حتی یک عروسی بدون هراس از «آنها» نتوانست به پا کند و کمکم معنای هر گونه مراسم و جشنی در ذهنش تبدیل به جایی برای خوردن غذا شد، نسلی که همیشه جوابگوی «ایشون چه نسبتی باشما دارن؟» بود، نسلی که نتوانست آنطورکه میخواهد حتی در مهمانیهای خصوصی بپوشد، نسلی که فرق دانشگاه و دبیرستان را نفهمید، حتی هویت ملیاش از سوی هموطنان خودش تحقیر شد… سوختگی این نسل را چگونه میتوان با این کلمات تصویر کرد؟ - توصیههایی کوتاه برای مالیه شخصی » یک لیوان چای داغ
همه ما به نوعی درگیر جریان سرمایهگذاری در مدت طولانی از زندگی خود هستیم. این سرمایهگذاری گاهی آشکار و برنامهشده (مثل خرید سهام و سکه و اوراق قرضه) است و گاهی به صورت ضمنی (خرید مسکن یا بیمه). در این مقاله سعی میکنیم برخی توصیههای اولیه را برای مدیریت بهتر جریان سرمایهگذای شخصی ارائه کنیم.
.
* بدیهی است (هست؟) که این نقلقولها برای آشنایی و مطالعهی اولیه است و نه فقط اینجا بلکه در همهی نقلقولها و هر جا به منبعی لینک یا ارجاع میدهم یا نقل قولی میکنم «اکیدا» و «قویا» توصیه میکنم مطلب اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.
بامدادی | نجواها | یکعکاس | [silent-clicks] |
استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است. |
مطلب منم بازی » یک مهندس خسته خیلی چسبید ممنون
لایکلایک
ممنون صندوقک عزیز.
لایکلایک