تا حالا فکر کردهاید «توسعه» (development) چه معنایی دارد؟ بیشتر تعریفها و توصیفهایی که پیرامون بحث توسعه میشنویم مصداقی هستند و چندان به مذاق انتزاعیپسند من خوش نمیآیند. اما این تعریف آقای هربرت اسپنسر یکی از انتزاعیترین تعریفهایی است که از توسعه (یا فرایند منجر به توسعه) دیدهام که جای تامل دارد:
.
The local becomes integrated into a larger and more complex whole, and the parts of this whole become increasingly differentiated and functionally dependent. — Herbert Spencer
.
مطمئن نیستم چطور میتوانم این جملهی موجز را به فارسی ترجمه کنم. اما میگوید که فرایند توسعه، یعنی حرکت اجزاء به سمت ادغام شدن با یک کلیت بزرگتر و پیچیدهتر به گونهای که آن اجزاء به صورت مداومی از یکدیگر متمایزتر و از لحاظ کارکردی وابستهتر شوند.
به بیان سادهتر، یک جامعه ابتدایی را در نظر بگیرید. در چنین جامعهی توسعهنیافتهای، هر جزئی (مثلا هر آدم یا هر خانوادهای) باید غذایش را خودش تولید کند (خودش مستقیما شکار کند یا کشاورزی کند) و البته نیاز چندانی هم به دیگران ندارد یعنی از لحاظ کارکردی به سایر اجزاء وابسته نیست. اما وقتی جامعه بیشتر توسعه مییابد جزء در کلیت بزرگتر و پیچیدهتری که شامل شبکههای تقسیم کار (division of labor) و تبادل اطلاعات است ادغام میشود و در نتیجه میتواند با تمرکز روی یک تخصص که لزوما تولید غذا نیست (مثلا آهنگری) خودش را از اجزاء دیگر متمایز کند (متخصص آهنگری شود) که همزمان با متمایز شدن از دیگران به خاطر تخصصاش، از لحاظ کارکردی به اجزاء دیگر وابستهتر میشود. (فرضا برای غذا به کشاورز نیازدارد، برای ساخت خانه به نجار نیاز دارد و غیره).
هر چقدر در جامعهای روندهای «ادغام اجزاء با کلیت بزرگتر و پیچیدهتر»، «تمایز بین اجزاء» و «وابستگی کارکردی اجزاء به یکدیگر» بیشتر شود آن جامعه توسعه یافتهتر است.
این فرایند را جور دیگری هم میتوان دید: تجمع (aggregation) که اجزاء جامعه به صورت تودهوار کنار هم قرار میگیرند، تمایز (differentiation) که اجزاء به کمک تقسیم کار و تبادل اطلاعات و تخصصیشدن از یکدیگر متمایز میشوند و ادغام (integration) که اجزاء به یک کل پیچیدهتر و بزرگتر میپیوندند که در آن وابستگی کارکردی بیشتری بین اجزاء اولیه وجود دارد و این روند سه گانه توسعه (یا تکامل اجتماعی) ادامه مییابد.
.
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن یا مراجعه به وبلاگ «آینهی بامدادی» پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.
این تعریف تقریبا معادل بحث «همبستگی ارگانیک» امیل دورکیم است. البته اسپنسر متقدمتر از دورکیم است (تقریبا 40 سال) اما دورکیم برای بحث Mechanical or Organic Solidarity معروفتر است
لایکلایک
ممنون شهریار. امیدوارم فرصتی باشه تا بیشتر با این دیدگاه ها به خصوص دیدگاه دورکیم آشنا بشم.
لایکلایک
وبلاگِ «بسیجنیوز آنلاین» با هدفِ نشر و اشاعهی انواعِ جوکِ بسیجی و ترویج فرهنگِ پنچرِ حزبالله افتتاح شد. وبلاگِ ما را دنبال کنید و آنرا به همهی دوستان و آشنایانِ خود معرفی کنید. پیروز باشید.
لایکلایک
حقیقتش من نیومده بودم پستِ شما رو بخونم، ولی مطلب نظرم رو جلب کرد. بنده بحث رو از دیدگاهِ اقتصادی گسترش میدم: چیزیکه شما نوشتید، درحقیقت بیانِ سادهیی از مفهومِ «رشدِ اقتصادی» هست و مثل همهی تعاریفِ جامعهشناسانه از مفهومِ اصلیِ «توسعه» فاصله داره. «تخصّص و تقسیمِ کار» که نخستینبار توسّطِ آدام اسمیت موردِ اشاره قرار گرفت، مقدّمه و نتیجهی توأمانِ رشدِ اقتصادییه، پدیدهیی که خودش رو بهصورتِ گسترشِ حلقههای پیشین و پسین نشون میده. درحقیقت وجودِ این «حلقههای پیشین و پسین» برای رسیدن بهتوسعه نقشِ اساسی داره و بهقولِ معروف لازمه ولی کافی نیست (بهعنوانِ توضیح باید بگم که مثلاً معادن حلقهی پیشینِ صنعتِ فولاد هست و صنایعِ ماشینسازی حلقهی پسینِ صنعتِ فولاد؛ درحقیقت ارتباطِ ساختاری بینِ صنایعِ معدن و ماشینسازی توسّطِ صنعتِ فولاد برقرار شده. پس هرچه صنایعِ کلیدی با درجهی پیونددهیِ بالاتر در جامعه برقرار بشن، دستیابی به«رشد» بیشتر خواهد شد). امّا توسعه مفهومی بهمراتب بزرگتر و پیچیدهتر از رشدِ صرفاً اقتصادییه و طبعاً دستیابی بهش مشکلتر؛ «توسعه» درحقیقت ناظر هست بر «روحِ پیشرفت» و نهادینهشدنِ سازمانِ پویا و متکاملِ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دراثرِ پیشرفتهای صنعتی که خودش زمینهسازِ پیشرفتهای بیشتر خواهد شد؛ یعنی چیزیکه مجموعاً ازش بهعنوانِ «مدرنیته» یاد میشه. ضمناً حملاتِ مدافعانِ محیطزیست بهپایه و اساسِ «رشد» در دهههای اخیر رو هم میشه موردِ توجّه قرار داد.
بههرحال هدفِ بنده تبلیغِ وبلاگِ بسیجنیوز بود که از امروز شروع بهکار کرد، ولی اینکامنت رو هم بهعنوانِ هدیهی من قبول کنید. خوشحال میشم بهجمعِ خوانندگانِ بسیجنیوز ملحق شین و البته ما رو از کامنتهای خودتون هم بینصیب نذارین!
لایکلایک
ممنون از کامنت شما.
فکر می کنم دیدگاه آقای اسپنسر رو باید تا حد زیادی انتزاعی و خیلی کلی در نظر بگیرید. موضوعات اقتصادی یا صنعتی و غیره در ذات این تعریف مستتر است.
لایکلایک
mishe khahesh konam refrence in jomle ro baraye man befrestin?l
لایکلایک
با سلام علیرضا
مرجع اصلی را ندارم اما می توانید به این مطلب نگاه کنید
http://www.bolenderinitiatives.com/sociology/herbert-spencer-1820-1903/herbert-spencer-sociology-herbert-spencer
لایکلایک