چند وقت پیش فیلم مستند جالبی دیدم که قسمتی از آن به موضوع نسلکشی در رواندا پرداخت و به نکتهای اشاره کرد که تا قبل از آن برایم نامکشوف بود و آن نقش تاریخی استعمارگران اروپایی (به خصوص بلژیک) در ایجاد زمینههای بروز فاجعه در رواندا است.
تا اوایل قرن بیستم اقوام اصلی ساکن در رواندا یعنی توتسیها (Tutsi)، هوتوها (Hutu) و تواها (Twa) در کنار یکدیگر زندگی میکردند. به غیر از تواها که اقلیت محض بودند، توتسیها با حدود ۱۴٪ جمعیت در اقلیت نسبی بودند اما این مانع از ادامه روابط اجتماعیای که در طول قرنها بین آنها و هوتوها ایجاد شده بود نمیشد. ازدواج بین قومی بین توتسیها و هوتوها رواج داشت و آنها زبان و مذهب مشترکی داشتند. علم امروز نشان میدهد که تمایز بین هوتوها و توتسیها بیشتر اجتماعی است تا نژادی. در واقعا مطالعات ژنتیکی نشان میدهد که توتسیها و هوتوها از لحاظ ژنتیکی متمایز نیستند.
تا اینکه در اواخر دهه ۱۹۱۰ میلادی استعمارگران آلمانی و بلژیکی آمدند و از توتسیها حمایت کردند و مناسبتهای سنتی بین هوتوها و توتسیها را به یک سیستم طبقاتی (class system) تبدیل کردند. یکی از دلایل این حمایت این بود که در آن زمان فکر میکردند که توتسیها بومیان منطقه نیستند و مدتها پیش از مصر یا مناطق اروپایی به این منطقه در آفریقا کوچ کردهاند و در نتیجه آنها بهترین گزینه برای همکاری با استعمارگران اروپایی برای سرکوب و کنترل اکثریت بومی هستند. اروپاییان توتسیها را از مزایای آموزش به شیوه غربی بهرهمند کردند و آنها را در اداره سیاسی حاکمیت استعماری مشارکت دادند و به کمک آنها حاکمیت سیاسی خود را در منطقه تثبیت کردند. اما این ایده که «توتسیها متعلق به این منطقه نیستند و بیگانگانی هستند که از جای دیگر به این منطقه آمدهاند» در جامعه جا افتاد و کم کم به یک باور همگانی تبدیل شد.
در اواسط دهه ۱۹۲۰ میلادی بلژیکیها این سیاست «تفکیک قومی» را به صورت سیستماتیکتری پیاده کردند و تصمیم گرفتند یک سیستم ساده شناسایی و تفکیک نژادی-قومی بین توتسیها و هوتوها و تواها ایجاد کنند. هر فرد میبایست به یکی از این اقوام تعلق میداشت. به این ترتیب که برای تک تک افراد منطقه کارت شناسایی صادر کردند که روی آن قومیت افراد ذکر شده بود و در اثر این سیاست افرادی که قرنها در کنار هم زندگی کرده بودند و مناسبتهای نژادی در ساختارهای اجتماعی آنها جایگاهی نداشت با مرزبندیهای نژادی آشنا شدند. از آن روز به بعد افراد با برچسبهای رسمی و قانونی «هوتو» و «توتسی» و «توا» که روی کارتهای شناساییشان نوشته شده بود از یکدیگر متمایز شدند. بلژیکیها این دستهبندی را به صورت به اصطلاح «علمی» انجام دادند. آنها با توجه به معیارهای علمی نژادپرستانهٔ آن زمان، شاخصهای زیستی مثل ابعاد جمجمهَ، اندازه بینی افراد یا رنگ پوست (روشنترها توتسی میشدند) و سایر مشخصات فیزیکی آنها و همینطور شاخصهای اقتصادی (میزان دارایی افراد) و اجتماعی معینی را در نظر میگرفتند تا مشخص کنند هر فرد به کدام قوم تعلق دارد. این سیستم تفکیک نژادی به صورت جامع در کشور پیاده شد و تبدیل به «قانون» گردید.
در این دوران معادلات سنتی و ساختارهای تاریخی جامعه و نوع نگاه هوتوها و توتسیها به یکدیگر عوض شد. توتسیها خود را قوم بهتر و بالاتر میدیدند (که ریشههای اروپایی داشت) و هوتوها به آنها به دیده بیگانگانی که با قدرت اروپاییان به سرزمینشان هجوم آورده بودند مینگریستند.
در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، بلژیکیها حمایت خود را به سمت هوتوها معطوف کردند (شاید به خاطر احساس گناه و عذاب وجدان تاریخی) اما تنشهای خطرناک بین هوتوها و توتسیها در حال شدت گرفتن بود. به تدریج که شورش هوتوها در کشور اوج گرفت و بلژیکیها از منطقه بیرون رفتند، جامعه از هم تفکیک شده که نفرت قومیتی در آن ریشه دوانیده بود، نمیتوانست خلاء قدرت ناشی از رفتن بلژیکیها را به صورت مسالمتآمیزی پر کند. سیاستهای چندین ساله استعماری-نژادپرستانه بلژیکیها بذر خطرناک نسلکشی و فاجعه انسانی را در جامعه کاشته بود. نتیجه این شد که هوتوها به «توتسیهای» بیگانه و متجاوز به مانند دشمنانی تاریخی حملهور شدند و فاجعه انسانی در رواندا رخ داد و کارتهای شناسایی «علمی» بلژیکی به سند مرگ یا زندگی بسیاری از روانداییها تبدیل شد.
خلاصه وقایعنگاری فاجعه در رواندا را اینجا ببینید.
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.
وقتی آدم داستان این استعمارگرهای غربی رو می خونه واقعا از اونها متنفر میشه!چه کارهایی که اینها با فقرا و گشورهای ضعیف که نکردند!
لایکلایک
چه مطلب خوب و آگاهندهای! واقعاً دست مریزاد!
در فیسبوک به اشتراک گذاشتم.
پاینده باشید.
لایکلایک
افغانستان امروز هم دقیقا همین جوریه… شده پشتون ها (اکثریت)، تاجیک ها، هزاره ها، ازبک ها و ترکمن ها …
هند هم دقیقا همینطور. اونا کلا با تفرقه اندازی حکومت می کردند.
لایکلایک