در شهر شما دو فروشگاه بزرگ قرار دارد که درست در مجاورت هم قرار گرفتهاند و محصولات مختلف «چیز» میفروشند که بعد از خرید باید خودتان به هم وصل کنید تا کار مورد نظرتان در زمینهٔ «چیزاسیون» را انجام دهد. این محصولات بسیار متنوع هستند به طوری که شما حتما برای انتخاب مناسب و استفاده به نحو احسن از آنها به راهنمایی فروشندههای ماهر فروشگاه احتیاج دارید. نوع راهنمایی مورد نیاز شما به گونهای نیست که بتوانید از طریق مراجعه به دوستان یا آشنایان و یا جستجو در اینترنت به دست بیاورید.
فروشگاه «اولی» گرانتر و تخصصی است اما فروشندگان متعدد حرفهای و متخصص دارد که به محض اینکه وارد فروشگاه شوید در خدمت شما هستند تا بهترین انتخاب را انجام دهید. آنها نه تنها سلیقهٔ خوبی دارند بلکه شناخت فنی خوبی هم از محصولات مختلف موجود در فروشگاه دارند و با صداقت و دقت هر چه تمامتر شما را راهنمایی میکنند. آنها آنقدر حرفهای اینکار را انجام میدهند که شما بعد از اینکه ساعتها از آنها راهنمایی گرفتید و فرضا تصمیم به خرید چیزی نگرفتید معذب نخواهید بود و میتوانید خیلی راحت و بدون استرس فروشگاه را ترک کنید.
فروشگاه «دومی» از آن دست فروشگاههایی است که همه چیز میفروشند و تنها چیزی که برایشان مهم است این است که مشتری عام را با قیمت ارزان به خود جلب کنند. فروشندههای اندکی دارد که وقت راهنمایی کردن شما را ندارند و تازه اگر هم شانس بیاورید و یکی از آنها را پیدا کنید متوجه میشوید که اطلاعات بیشتری از شما ندارد و فرق بین «سیب» و «سیم» را نمیداند. اما خوبی این فروشگاه این است که قیمتهای ارزانی دارد و تقریبا هر محصولی که بخواهید در آن پیدا میشود، حتی محصولاتی که در فروشگاه «اولی» پیدا میشود.
شما از وضعیت این دو فروشگاه اطلاع کافی دارید. هم میدانید که فروشگاه اول به مراتب گرانتر از فروشگاه دوم است و هم از وضعیت نابسامان فروشندههای فروشگاه دوم خبر دارید. از طرفی کاری که میخواهید انجام دهید مهم است و دلتان میخواهد برای خرید، بهترین مشاورهها را بگیرید و بهترین انتخابها را انجام دهید. شما توانایی خرید از هر کدام از این دو فروشگاه را دارید. اینطور نیست که اگر از اولی خرید کنید کرایهٔ خانهتان عقب بیفتد. اما وضعیت مالی مناسبت شما به آن معنا نیست که حواستان به خرجهایتان نباشد و بیگدار به آب بزنید.
پس از اندکی تفکر و تعمق، سه گزینهٔ زیر به ذهنتان میرسد:
انتخاب اول – بیخیال پول شوید و از فروشگاه اول خرید کنید. به این ترتیب درست است که پول بیشتری دادهاید اما در عوض خوب و حرفهای راهنمایی شدهاید و بهترین انتخابها را کردهاید. در ضمن شما از فروشگاه اول حمایت کردهاید چرا که معتقدید ارایهٔ مشاوره توسط فروشندگان حرفهای و خوشبرخورد ارزش پرداخت هزینهٔ بیشتر را دارد. حمایت شما از فروشگاه اول این خوبی را دارد که اگر اکثریت مثل شما فکر کنند چنین فروشگاههایی قدرت خواهند گرفت و در نتیجه حتی ممکن است در آینده بتوانند محصولات و مشاورهٔ تخصصیشان را با قیمتهای کمتری عرضه کنند. شما فکر میکنید که اگر از فروشگاه اول راهنمایی گرفتید از نظر اخلاقی درست نیست که از فروشگاه دوم خرید کنید. چون به این ترتیب به کار حرفهای و تخصصی فروشگاه اول توهین یا خیانت کردهاید.
انتخاب دوم – مگر میتوانید بپذیرید که برای محصول مشابه پول بیشتری بپردازید؟ این اصلا قابل قبول نیست. در نتیجه به فروشگاه دوم میروید و با وجودی که هیچکس نیست تا شما را راهنمایی کند با تکیه به بخت و اقبال و اندکی هم سواد و سلیقه خودتان خریدتان را انجام میدهید. بهترین گزینه نیست، اما کلی صرفهجویی مالی کردهاید. به نظر شما آدم همانقدر که پول بدهد همانقدر آش میخورد و هیچ ارزانی بیحکمت و هیچ گرانیای بیدلیل نیست. به هر حال فروشگاه ارزانتر را انتخاب میکنید و میپذیرید که مشاورهٔ خوبی دریافت نکنید. درست است که وسوسه شده بودید که قبل از خرید از فروشگاه دوم سری به فروشگاه اول بزنیدو از راهنمایی رایگان آنها بهرهمند شوید. اما تصمیم گرفتید که اینکار شایستهای نیست و اگر قرار است پول کمتری بدهید و از فروشگاه دوم خرید کنید اخلاقیتر است که بیخیال مشاوره رایگان فروشگاه اول بشوید.
انتخاب سوم – تصمیم میگیرید زرنگ باشید. به فروشگاه اول میروید و تا دلتان میخواهد در آن چرخ میزنید. از فروشندگان مودب و حرفهای آنجا راهنمایی میگیرید. فهرست خرید مورد نیازتان را همراه با نکتههای فنی مهم یادداشت میکنید. بعد با خیال راحت از فروشگاه اول خارج میشوید و به فروشگاه دوم میروید و همهٔ محصولاتی را که یادداشت کردهاید با قیمت ارزانتر از آنجا میخرید. به این ترتیب هم حرفهای ترین مشاوره را گرفتهاید و هم کمترین هزینه را متقبل شدهاید. به نظر شما، آدم باید خودش زرنگ باشد و گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. اگر مسولان فروشگاه اول حواسشان به این باگ بزرگ نیست خوب خودشان باید تاوانش را پس بدهند. هر چه باشد شما کار غیرقانونیای که انجام ندادهاید. این حق شماست که از مشاورهٔ رایگان فروشگاه اول بهرهمند شوید و از ارزانترین فروشگاه خرید کنید. به کسی چه مربوط؟
کمی فکر کنید و خودتان را در موقعیت توصیف شده تصور کنید. کدام گزینه را انتخاب میکنید؟ (لطفا نظرتان را در نظرسنجی زیر وارد کنید. اگر درگوگلریدر هستید روی لینک زیر کلیک کنید).
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.
بسیار جالب بود. مرسی باعث شد اگر موقعیت های مشابه پیش بیاید بیشتر فکر بکنم.
لایکلایک
من چون خودم اینکاره هستم عرض کنم که خودم معمولن فاکتور هزینه رفت و آمد بین فرشگاهها رو (پول بنزین و آسیب به محیط زیست) هم در نظر میگیرم. اگر صرف کنه حتمن گزینه سوم رو انتخاب میکنم. البته در صورتی که فروشگاه اول سیاست «پرایس مچینگ» داشته باشه که خب از همونجا خرید میکنم.
با این برچسب «اخلاقی» و «غیر اخلاقی» شما توی بحث اقتصادی هم شدیدن مخالفم. ابن فروشگاهها بچه نیستند و خودشون صدتا مثل من رو تشنه میبرند سر چشمه و تشنه بر میگردونند و دایم سیاستهای بازاریابی رقبا رو رصد میکنند. جوری سیستم رو میچینند که براشون صرف کنه. جای نگرانی نیست. اگر هم با زرنگ بازی من ورشکست میشن که شدن.
لایکلایک
مسئلهی بسیار جالبی بود. از بهترین نظرسنجیهاییست که تابحال دیدهام 🙂
دست مریزاد
لایکلایک
انتخاب دوم.
لایکلایک
تا قبل دوران اینترنت گزینه سه.
الان گزینه دو!
اما کلا برای جنس مشابه حاضر نیستم پول بیشتر بدم. اما برای خدمات و پشتیبانی چرا.
لایکلایک
بستگی به محصولش داره.
در مورد این محصولی که شما عرض کردید. گزینه ی اول. اما در مجموع این یک نظر کلی نیست و امکان داره در موارد مختلف گزینه های دیگه رو انتخاب کنم.
لایکلایک
هدف ازین نظر سنجی چی بوده؟؟؟؟
اهداف شخصی داشتی بامدادی جان؟
لایکلایک
من قبل از خرید خیلی چیزا نظر بقیه تو فروشگاههای آنلاین رو میخونم. فکر نمیکنم این مسئله غیر اخلاقی باشه.
احتمالا بازاریابی کسانی که این سرویسها رو میدن بر اساس اینه که مردم رو به خاطر مثلا مشاورهی خوب بکشن تو فروشگاه. بعد برای عدهای احتمالا دیگه صرف نمیکنه که وقت بزارن برن از جای دیگهای خرید کنن.
لایکلایک
این یک مساله ی صرفا اقتصادی ست. در کانتکست اقتصادی تنها عامل مهم به دست آوردن سود بیشتر است. حال می توان دو جور مساله را در نظر گرفت: با اجرای استراتژی سوم، سود اقتصادی فروشگاه اولی کم می شود. فروشگاه مجبور می شود برای دست یابی به سود بیشتر از هزینه هایش کم کند و در نهایت در دراز مدت ما امکان استفاده از فروشگاههایی را که خمات خوب ارائه می دهند از دست خواهیم داد. بنابراین منطقی ست که از گزینه ی سوم صرفنظر کنیم
جور دوم این است که فکر کنیم با مقدمات جور اول، فروشگاه دوم هم وارد رقابت با فروشگاه اول شود و برای افزایش سود، قیمتها را کاهش دهد. این ممکن است از طریق استرتژی اول هم حاصل شود. به هرحال نتیجه این است که سود ما هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت افزایش می یابد. بنابراین استراتژی سوم معقولترین است
اما چون روشی که فروشگاه در جور اول به کار گرفته در مدت کوتاهتری جواب میدهد، منطقی به نظر می رسد که جور اول محتمل تر باشد، بنابراین خریداری که مشتاق سود بلندمدت بیشتری ست معقولتر است که از فروشگاه اول خرید کند.
لایکلایک