میگوید: کاش ایتالیاییها دخالت نمیکردند. تا همین شصت سال پیش آخر لیبی مستعمرهشان بود. احساس گناه نکردند؟
میگویم: معادلات سیاسی کجا تابع اخلاق بوده که الان باشد. من از حامیان بیدریغ استعمار شاکی هستم وگرنه معادلات سیاسی که جای غر زدن ندارند.
هر دو به یک چیز فکر میکنیم: دیگر حتی سعی نمیکنند رنگ و لعاب باورپذیرتری به استراتژیهای استعمارگرایانهشان بزنند. استعمار عریان قرن نوزدهم و بیستم و بیست و یکم. تاریخ عوض نشده است. همان است که بود. اما چقدر تلخ که روشهای پوسیدهٔ تبلیغاتی استعمارگران اینچنین طرفداران خاص و عامی دارد. دیگر حتی نمیشود از این استعمارگری عریان و تلخ ایراد گرفت چون هر گونه انتقاد از آن به معنای حمایت از هیولاهایی به نام صدام و قذافی تعبیر میشود. فقط دو گزینه برایمان باقی گذاشتهاند: حمایت چشم بسته از سیاستهای عریان استعمارگران یا در آغوش گرفتن دیکتاتور.
به هم نگاه میکنیم و لبخند تلخی میزنیم.
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.
چرا در مورد ایتالیا اینطوری نوشتین ؟ نمی دانم فیلم عمر المختار را دیده باشید یا نه؟
با روی کار آمدن فاشیست ها در ایتالیا، موسولینی فورا فرمان داد خاک لیبی بعنوان مستعمره اشغال گردد . مقاومت تحت فرمان شیخ عمر المختار یکی از شیوخ لیبیایی سازمان یافت. واکنش اشغالگران ایتالیایی جستجوی خانه به خانه و اعدام های جمعی مردم بود. افزون بر این خلبانان ایتالیائی به بمباران مردم بی پناه واحه ها دست دست میزدند ــ ایتالیا گازهای سمی نیز علیه مردم لیبی بکار بست. در سال 1930 حدود 100 هزار نفر از اهالی شرق لیبی در اردوگاههای ایتالیائی ها در اسارت بسر می بردند که فقط نیمی از آنها زنده ماندند. عمر المختار نیز در سال 1931 به دار آویخته شد. تعداد دقیق قربانیان استعماری ایتالیا در لیبی هنوز هم روشن نشده است. در حدود یک سوم از مردم لیبی از گرسنگی و در جنگ های توسعه طلبانه نظامیان ایتالیائی از بین رفتند. تا همین اواخر هم ایتالیا منکر جنایاتی بود که در دوران استعمار مرتکب شده بود.
با این تفاسیر دوستت واقعا» فکر می کرد ایتالیایی ها باید احساس گناه کنند از اینکه دوباره حمله کنند؟؟!!!! 🙂
یک سوال: هنوز هم نمیتوانم بفهمم چگونه شما فکر می کنید دیکتاتورهایی مثل صدام و قذافی را می توان ساقط کرد؟ اگر در دنیایی زندگی می کردیم که اصلا» ناتویی نداشت چطور مردم لیبی می توانستند از شر این یارو خلاص شوند؟؟؟ احتمالا» باید صبر کنند تا دیکتاتور بر اثر کهولت سن بمیرد نه؟ 🙂
بسیاری از کشورهایی که به این سبک اشغال شدند توسط غربی ها اکنون مستقل هستند و حتی در معادلات جهانی نقش مهمی دارند
ژاپن ، هند، آفریقای جنوبی ، برزیل ، آلمان غربی ، ترکیه امروزی مثالهایی هستند که به ذهنم می رسند.
من با کشتار و اشغال یک کشور و کشته شدن مردم بیگناه در کل مخالفم اما با ساقط شدن دیکتاتور ها کاملا موافقم و اگر زمانی به دلیل شرایط جهانی ، یک کشوری اشغال نظامی بشود ولی بعد نظامی مبتنی بر دموکراسی در آن کشور بوجود بیاید که حافظ منافع ملی و حقوق شهروندی مردمان آن کشور باشد و آزادی های مردم را دوباره سلب نکند ، در کل این اتفاق را مثبت می بینم و کسانی را که در این گذار به دموکراسی نقش داشته اند را شهیدان راه آزادی می نامم که جانشان هزینه آزادی سایر هموطنانشان شده است.
این مسءله در مورد انقلاب در یک کشور هم صادق است.(انقلاب هم مثل اشغال یک کشور هزینه دار است برای مردم یک کشور اما اگر نتیجه انقلاب به نفع کل ملت و منافع ملی باشد در کل انقلاب پدیده ای مثبت می تواند تلقی شود و اگر نه، انقلاب یا اشغال می تواند به بدتر شدن شرایط مردم منجر شود و تبدبل به ضد ارزش بشود) مثلا مردم ایران در سال 57 بر ضد دیکتاتوری سیاسی شاه انقلاب کردند تا آزادی فعالیتهای سیاسی گروه های مختلف را در کشور ایجاد کنند ولی نتیجه متاسفانه کاملا عکس شده و حتی سایر آزادی های مردم در زمان شاه مثل آزادی نوع پوشش، آزادی دین ، آزادی فعالیتهای هنری و ادبی و …نیز توسط حکومت فعلی از مردم گرفته شده است. (انقلاب تبدیل به ضد ارزش شده اشت)
لایکلایک
در آستانه تشکیل اجلاس سازمان ملل برای تصویب طرح دولت مستقل فلسطین، دولت ترکیه فشار سنگینی را به دولت اسرائیل آغاز کرده است. دولت اردوغان به بهانه حمله کماندوهای اسرائیلی به کشتی های امداد رسانی ترکیه به غزه که مربوط به یکسال و چند ماه پیش است، سفیر اسرائیل در این کشور را اخراج و کلیه توافق های نظامی اسرائیل و ترکیه را به حال تعلیق در آورد.
این تصمیم ترکیه همزمان است با جنبش وسیع اعتراضی مردم در داخل خود اسرائیل علیه دولت «نتانیاهو» و از این نظر، تصمیم ترکیه را می توان تشدید فشار خارجی و همسوئی با جنبش داخل اسرائیل علیه دولتی تلفی کرد که همچنان در پی حادثه جوئی برای جلوگیری از تصویب طرح تشکیل دولت مستقل فلسطین در سازمان ملل است.
فشار به دولت اسرائیل از جانب ترکیه، درحالی صورت گرفته که در ایران، احمدی نژاد به بهانه مخالفت با دولت اسرائیل، عملا درجهت تقویت آن در روز قدس سخنرانی کرد. این سخنرانی به گونه ای بود که دولت خودگردان فلسطین نیز آن را همسوئی با اسرائیل ارزیابی کرده و به آن اعتراض کرد.
محمود احمدی نژاد در سخنرانی روز قدس گفت: «باید هدف همه عدالت خواهان بر حذف رژیم صهیونیستی متمرکز شود. به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی گام اول برای آزادسازی همه سرزمین های فلسطین است و این رژیم اگر در یک وجب از خاک فلسطین باقی بماند همه آن سرزمین را خواهد گرفت».
این سخنان در شرایطی بیان شد که دولت اسرائیل از یکسو در داخل این کشور، برای نخستین بار تحت فشار شدید یک جنبش اعتراضی از سوی مردم است و از سوی دیگر تا چند هفته دیگر قرار است سازمان ملل متحد دولت مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد و از این نظر نیز دولت نتانیاهو زیر فشار است. در چنین شرایطی سخنان احمدی نژاد جز یاری رسانی به دولت اسرائیل نیست.
تشکیلات خودگردان فلسطین، در واکنش به سخنان محمود احمدی نژاد با انتشار بیانیه ای اعلام کرد: «ما در تشکیلات خودگردان فلسطین این اظهارات را رد می کنیم . ما به این اظهارات با سوء ظن نگاه می کنیم چرا که این حرف ها به اهداف راستگرایان اسرائیلی کمک می کند. راستگرایان اسرائیل مخالف مراجعه به سازمان ملل متحد برای به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین هستند و در نیت و مقاصد فلسطین و صدق تعهدات ما درباره راه حل برپایی دو دولت (فلسطین و اسرائیل) در مرز ۱۹۶۷ ابراز تردید می کنند.»
لایکلایک
Turky is looking for his own benefit
This is clear…why should Turkey do what Iran likes? Turkey like other contries will react to the world events based on his national benefits. Iran is the only country who spent his resourses for other foreign countries. This is the diffrence. you and other stupid persons see all the world as US confederate, but this is not true. The other countries based their politics based on reality in the world and they use their relation with US to improve their power, influence and specialy their economy.
They would never sacrify their people and their national heritage because of Hamas or Hizbolah like Iranian government.
Iran is forcing his people to live in austerity, but the oil money will go to syria to arm palestian rebels or Hizbolah or other rebels in the world! Why should Turkey do the same?
they loke their own people first
think think think.
لایکلایک
ست هوز یکی از بزرگ ترین سیرک سازان جهان، و بنیان گذار سیرک سیار در آمریکا بود. او که فیل ها به اشاره اش می رقصیدند، شیرها به فرمانش می جهیدند و اسب ها بال پرواز می گرفتند. او می دانست موجودات سرکش وقتی در نهایت خضوع، در مقابل تماشاچیان از رام کننده اطاعت می کنند، چه نفرتی در نگاهشان هست، و به چه فکر می کنند.
در فرهنگ حکمرانی تا بخواهی شرح قدرت است و انقراض
آخرین حکایتی که بر ما ایرانیان گشوده شد، سی و دو سال پیش. و همان است سرگذشت حسنی مبارک و بن علی. همین است ماجرای قذافی که در زمانی که این نوشتار به قلم می آید هنوز مقاومت می کند برای فهم این راز. بهانه او و صدام برای ماندن و جان خود و دیگران را گروگذاشتن در این بازی، حضور نیروهای خارجی است. آنان در تفسیرهای خود فقط نیروهای هم پیمان آمریکا را می بینند. حال این که چنین نیست. نه در طرابلس امروز و نه در بغداد زمان سقوط صدام، نیروهای آمریکائی در گلوی مردم فریاد نکاشتند، به آنان تیراندازی و به آتش سوزاندن پوسترهای دیکتاتور را یاد ندادند. این همان نفرتی است که ست هوز می دید و خودکامگان نمی بینند.
لایکلایک
گاهی اوقات داشت کشور استعماری بهتر از داشتن دیکتاتور است
لایکلایک