- دربارهی گلشیفته » کلمه
عریانی گلشیفته، عریانی تنها نیست. گلشیفته اول قبایی به تن کرد که اینطور برهنه شد: قبای ایدئولوژی جامعهی سرمایهداری. عریانی او برای جامعهی ما شاید انقلابی به نظر برسد. مثل حرکتی که آن دختر وبلاگنویس مصری کرد و عصبانیتها برانگیخت. اما در تصویر بزرگتر این حرکت عین محافظهکاری است. عین بازتولید مناسبات قدرت است. اول «مهاجرت» گلشیفته را عریان کرد از اعتقادات و رسوم و فرهنگش. اما بعد از آن این جامعهی جدید است که برای گلشیفته قبای جدیدی دوخته: قبای برهنگی.- نفرت از خود » critic
پدیده پدرسالاری جدید، آنگونه که در تاریخ رخ مینماید، معنایش را از دو واقعیتی که ساختار آن را تشکیل میدهند میگیرد: مدرنیته و پدرسالاری. پدرسالاری نوسازی شده، به نوعی محصول اروپای مدرن است. در طول بیش از یکصدسال گذشته، ساختارهای پدرسالارانه جامعه عرب، به جای اینکه تغییر و تبدیل یابد یا واقعن نوسازی شود، تنها تقویت شده و در اشکال ناقص و از ریخت افتاده و مدرن شده/نو سازی شدهای حفظ گردیده است. پدرسالاری جدید محصول جامعه/ فرهنگی نامتجانس و دو رگه است. پدرسالاری جدید، هم از نقطه نظر مدرنیته و هم از لحاظ سنتپرستی، نه مدرن است و نه سنتی… ویژگی اساسیِ روانی-اجتماعی این نوع جامعه، چه محافظه کار و چه مترقی، سلطه پدر است که خانواده ملی و همینطور خانواده طبیعی حول محور او سازمان یافته است. به این طریق، بین حکمران و توده و بین پدر و فرزند تنها رابطه عمودی وجود دارد: در هر دو زمینه اراده پدری اراده مطلق است، که هم در جامعه و هم در خانواده از طریق یک اجتماع مبتنی بر تشریفات و اجبار وارد عمل میشود… دولت پدر سالاری جدید، صرف نظر از اشکال و ساختارهای حقوقی و سیاسی آن، از بسیاری جهات چیزی بیش از نسخه نوسازی شده سلطنت پدر سالار سنتی نیست.- یادداشت وارده: روایت کودتا با چالش ها و تناقض های جدی روبروست » مجمع دیوانگان
به دست دادن یک روایت کودتا قطعا با تلقی ایدئولوژیک و انقلابی بیشتر میخواند اما تبلیغ روایت کودتا در اوضاع کنونی با اشکالات و تناقض های عمدهای روبرو میشود که نمیتوانیم برای موجه جلوه دادن آنها، تنها به دلخواه بودن روایت کودتا یا سهل الوصول بودن نتیجهگیری از آن (توجیه هر گونه اقدام علیه حاکمیت) نظر داشته باشیم. به نظر بنده میرسد که شما در وبلاگ «مجمع دیوانگان» اصرار دارید که از روش دوم (روش انقلابی ـ ایدئولوژیک) استفاده کنید و سعی میکنید واقعیتهای سیاسی را به روایت دلخواهتان دربیاورید تا بتوانید تقصیرهای عمدهای را متوجه حاکمیت کنید. اما این کافی نیست و با وجود تناقضهای مضمر، روایتتان سست و شعاری میشود.- ژانر مینیمالیسم و آسودهخواهی ایرانیان » گفتآورد
اندکی گذشت. وضع از این هم بدتر شد. دیگر اصلا ذهن مردم تاب پیچ و خم های احتمالی موجود در شعر و ادبیات را هم نداشت (صنایع و آرایه های ادبی) و ترجیح میداد یک جمله یا قطعه یا داستان کوتاه و بدور از هر گونه پیچیدگی و صنعت ادبی را بخواند. این است که دهها وبلاگ و صفحه سادهنویس و کوتاه نویس شکل گرفت و سرتاسر وبلاگستان فارسی و فیس بوک و توئیتر و بقیه جاها را در نوردید. اسمش را هم گذاشتند «مینیمالیسم Minimalism» (=کمینه گرایی، ساده گرایی)؛ ژانر مورد علاقه مردمی که نه حوصله فکر کردن دارد و نه وقت تامل و درنگ! هر چه جمله کوتاهتر و از هر گونه تکلف و پیچیدگی دورتر باشد، لایکها و شرهایش بیشتر است. این قانون علمی فضای مجازی فارسی است. قهرمانها دیگر اهل پژوهش و تحقیق نیستند؛ نوجوانها و جوانهایی هستند که مینیمال می پردازند و رسانه هم بیشتر به سراغ آنها می روند. چه بسیار سایتها و وبلاگها که متعلق به اهل فکر و تامل و پژوهش، که روزها و هفته ها و ماهها خاک می خورد و حتی دیده هم نمی شوند؛ چه برسد به اینکه خوانده شوند! اگر هم به سراغ بزرگی می روند، فقط جملات قشنگ و قابل فهمش را می خوانند و می پراکنند.چون جملات عمیق نیاز به فکر کردن و تامل دارد که ما نه وقتش را داریم و نه حوصله اش را. این است که از نیچه فقط جملات ضد زننش به بیرون درز می کند و از برتراندراسل تنها جملاتی که در مصاحبه ها گفته و طعنه هایی که به دینداران انداخته.- بیتربیت و دریده باشیم! » پرده
پیشنهاد من این است که خوب نباشید. هر وقت دیدید حقی از شما زایل شده، یا دیدید دارند شما را (علیرغم میلتان) در نقش «آدم خوب» میچپانند، بد باشید। حتی بدتر از آنی که باید! در درجه نخست بایست رابطه موجود را شکست. پس از درهم شکستن «رابطه ظالمانه» میتوان رابطه «درست»تری برقرار کرد. اما نه پیش از آن. شدنی نیست!- Das Angenehme mit dem Nützlichen verbinden » ٤دیواری
به گمان من گلشیفته آگاهانه عکس خود را بدون شرح منتشر کرده است. درواقع برای او سخت بوده است زیر این عکس چیزی بنویسد. زیر این عکس سخت است چیزی نوشتن. اگر گلشیفته میخواست توضیحی برای عکس خود بنویسد، چه مینوشت؟ ـ دوستان گلم که عاشق همتون هستم. اینم عکسی که برای شرکت جواهرسازی شومه گرفتم و تو مجله مادام لافیگارو چاپ شده. مادام لافیگارو خیلی مجلهی مهمیه و شرکت جواهراتی شومه که توی عکس انگشترش دستمه از این شرکتهای سوپرلوکس ه. برید توی وبسایتشون کلکسیونها رو تماشا کنید. کلی کیف داره. نمیخواد زیاد دنبال لیست قیمت بگردید، این جواهرا رو کسایی میخرن که به قیمت نیگا نمیکنن:)) (اینترنت پرسرعت دارین اینجا). در مورد این عکس هم باید بگم با این که حتما تو ایران سروصدا راه میندازه، ولی بدونید، لخت شدن اینجا یه امر عادیه، و اگه تو گوگل بزنید «آکت» یک میلیون عکس میاد که در مقایسه با اونا، من تو این عکس یه خو بدحجابم :دی یک چنین توضیحی ممکن میبود. اما اینجا جای سخنانی از جنس حرفهای علیا ماجده نیست: «نگاه کنید: من برهنه هستم». «من از زن بودن خود شرمنده نیستم، آن هم در جامعهای که زنان در آن چیزی نیستند جز ابژههای جنسی …»، و الخ.- جدایی نادر از سيمين عريان در برابر چشم دنيا (۲) » وبلاگ تخصصی جامعه شناسی در ایران
نادر به شکلی جامعه را نمايندگی میکند. فردی عصبی، عصبانی، اخلاقی، احساساتی، مستأصل، متعهد، در ضمن درمانده، بدون جهت گيری، دروغگو. ليکن دروغگويي که مستحق همدردی است. سيمین نيز به نحوی ديگر جامعه را نمايندگی میکند: امروزی، خواهان حرکت، تغيير، اما در ضمن در صدد فرار از وضعيت. کشيدن گليم خود از منجلابی که در حال غرق شدن در آن است. جايي شنيدم که فرهادی را به ضد زن بودن در فيلم هايش متهم میکنند. اين شخصيت سيمين به هيچ وجه نشانی از ضد زن بودن او ندارد. پدر پير برعکس اميدش را به سيمين بسته است.
بدیهی است (هست؟) که این نقل قولها برای آشنایی و مطالعهی اولیه است و نه فقط اینجا بلکه هر جا به منبعی لینک یا ارجاع میدهم یا نقل قولی میکنم «اکیدا» و «قویا» توصیه میکنم مطلب اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.
با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آنرا از طریق اشتراک در خوراک آن پیگیری کنید. استفاده از مطالب و عکسهای منتشر شده در وبلاگها و فوتوبلاگهای من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.