ترس – دو*

[در حالی‌که اعترافات گرفته شده توسط «شک./نجه» ارزشی ندارند، هدف واقعی شک./نجه، گرفتن اعتراف نیست، بلکه سکوت است] سکوتی که توسط ترس القا شود. ترس مسری است و به سرعت میان اعضای جامعه‌ی  مورد تجاوز منتشر می‌شود تا آن‌ها را ساکت و ناتوان کند.
.
تحمیل سکوت از طریق اعمال خشونت، هدف واقعی شک./نجه است: به عمیق‌ترین و زیربنایی‌ترین شکل آن.
.
.– رخوما مارتون

.


.

[while confessions obtained by «tor/ture» are of course meaningless, the real purpose is not confession. Rather, it is silence] silence induced by fear. Fear is contagious, and spreads to the other members of the oppressed group, to silence and paralyze them.
.
To impose silence through violence is «tor/ture’s» real purpose, in the most profound an fundamental sense.
.
– Ruchama Marton
.
* بنا به دلایلی کاملا سلیقه‏‏ای این پست مجددا منتشر می‏شود.

بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

ترس – چهار

هر وقت کلمه‌ی «فرهنگ» به گوشم می‌خورد، ضامن اسلحه‌ام را آزاد می‌کنم.
— هانس یوست، نمایشنامه‌نویس نازی
.

.

Wenn ich «Kultur» höre …, entsichere ich meinen Browning!

— Hanns Johst, Nazi playwright, Schlageter , Act 1, Scene 1

.


.

When I hear the word «culture» …, I release the safety on my Browning!»

— Hanns Johst, Nazi playwright, Schlageter , Act 1, Scene 1
.

بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

ترس – سه

نوع مخرب دیگری از فریب «فروختنِ ترس» است. ترس تضعیف‌کننده‌ترین نوع عواطف انسانی است. فرد وحشت‌زده اگر احساس کند چیزی موجب امنیت بیشتر خودش، خانواده‌اش یا کشورش می‌شود؛ هر کاری می‌کند، هر چیزی می‌گوید، هر چیزی را می‌پذیرد، هر چیزی را رد می‌کند، بدون این‌که در نظر بگیرد که نتیجه واقعا برایش امنیت آورده است یا نه.

.

ترس مثل جادو عمل می‌کند. مردم وحشت‌زده آسان‌ترین مردم برای حکم‌رانی هستند. می‌توان آزادی و اختیارشان را گرفت، می‌توان متقاعدشان کرد که باور کنند تصمیماتی که گرفته شده به خاطر خوبی خودشان بوده و برای برقراری امنیت‌شان گرفته شده‌. می‌توان متقاعدشان کرد که داوطلبانه از آزادی‌شان صرف‌نظر کنند.

.

— ژن فرانچینی

.


.

Another more destructive form of deception today is the selling of fear. Fear is the most debilitating of all human emotions. A fearful person will do anything, say anything, accept anything, reject anything, if it makes him feel more secure for his own, his family’s or his country’s security and safety, whether it actually accomplishes it or not…
.
It works like a charm. A fearful people are the easiest to govern. Their freedom and liberty can be taken away, and they can be convinced to believe that it was done for their own good – to give them security. They can be convinced to give up their liberty – voluntarily.»
.
.

بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

ترس – دو

[در حالی‌که اعترافات گرفته شده توسط شکنجه ارزشی ندارند، هدف واقعی شکنجه، گرفتن اعتراف نیست، بلکه سکوت است] سکوتی که توسط ترس القا شود. ترس مسری است و به سرعت میان اعضای جامعه‌ی  مورد تجاوز منتشر می‌شود تا آن‌ها را ساکت و ناتوان کند.
.
تحمیل سکوت از طریق اعمال خشونت، هدف واقعی شکنجه است: به عمیق‌ترین و زیربنایی‌ترین شکل آن.
.
.— رخوما مارتون

.


.

[while confessions obtained by torture are of course meaningless, the real purpose is not confession. Rather, it is silence] silence induced by fear. Fear is contagious, and spreads to the other members of the oppressed group, to silence and paralyze them.
.
To impose silence through violence is torture’s real purpose, in the most profound an fundamental sense.
.
— Ruchama Marton
.

بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

پروپاگاندا – ده

فرهنگ ترس، واکنش آنی عموم مردم به یک خطر واقعی در دنیای به راستی خطرناک پیرامون نیست. وحشت جهان‌گستر مربوط به بیماری سیاه‌زخم که توسط تعداد معدودی مرگ مرتبط با این بیماری در آمریکا بلافاصله بعد از واقعه‌ی یازدهم سپتامبر جرقه خورد، یک خطر مرگ‌آور واقعی و وسیع‌التاثیر برای شهروندان آمریکایی یا اروپایی نبود. گرایش طبیعی ما به وحشت‌زده شدن درباره‌ی موضوعاتی مانند دزدیده شدن کودکان یا خطرات تلفن‌ همراه از این واقعیت که زندگی مدرن خطراتی بیش از گذشته برای ما دارد ناشی نمی‌شود – در واقع در سطح زندگی روزمره عکس این مساله درست است [خطراتی که ما را تهدید می‌کند کمتر از گذشته است].

فرهنگ ترس از «بالا به پایین» می‌آید. از رهبران جامعه و ناتوانی آن‌ها در هدایت کردن.

— جنیفر بریستو

.


.

The culture of fear is not a spontaneous reaction by the public to a truly dangerous world. The worldwide anthrax panic sparked by a handful of anthrax-related deaths in America shortly after 9/11 was not caused by a genuine and widespread mortal danger facing US and European citizens. Our propensity to panic about everything from child abductions to mobile phones does not come from the fact that modern life contains more risks than ever before – on the level of everyday reality, the opposite is the case.
.
The culture of fear comes from the «top down». It comes from society’s leaders, and their inability to lead.

— Jennie Bristow


تقدیم: این پست با نهایت احترام و لذت به آقایان و خانم‌های «آنفلوانزای خوکی» تقدیم می‌شود.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

.


ترس – یک

ترس در تاریکی رشد می‌کند؛ اگر فکر می‌کنید هیولایی دور و برتان است، «چراغ» را روشن کنید.  — دوروتی تامپسن


Fear grows in darkness; if you think there’s a bogeyman around, turn on the «light». — Dorothy Thompson