همانطور که میدانید چند روز پیش، آمریکا به صورت یکجانبه شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی و 18 شرکت وابسته به آن را تحریم کرد. از بحث قانونی بودن یا نبودن چنین تصمیمی که بگذریم، تبعات این تحریم (یا حتی صحبت از چنین تحریمی) را به هیچوجه نباید به صورت مستقیم نگاه کرد. شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی داراییهای چندانی در آمریکا ندارد و حتی بازار آمریکا، بخش کوچکی از کسب و کارش را تشکیل میدهد. پس در نگاه اول شاید به نظر برسد تحریم اعمال شده، تاثیر چندانی بر کسب و کار این شرکت و به صورت عامتر بر صادرات و واردات یا اقتصاد ایران ندارد.

اما تاثیرات چنین تحریمی را فقط نباید از طریق بررسی اثرات آنی آن بر کسب و کار شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی دید. اولا این تحریم نشاندهندهی سیگنال سیاسی مهمی از سوی آمریکاست، یعنی یک قدم نزدیکتر شدن به سمت محاصرهی دریایی کامل ایران که میتواند ضربهای کشنده و عملا به معنای جنگ با ایران باشد. ثانیا تحریمهایی که به صورت یکجانبه از سوی آمریکا اعمال شود، به گونههای مختلف بر همکاری کشورهای دیگر با ایران تاثیر میگذارد. بازارهای امروز از بسیاری جهات فراملیتی شدهاند و شرکتهای بیمه، حمل و نقل دریایی یا خدمات فنی و مهندسی بزرگ، کم و بیش سرمایههای آمریکایی دارند واین گونه شرکتها به تدریج وادار خواهند شد همکاریهای خود با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی را محدود یا قطع کنند.
همینطور فشار سیاسی آمریکا بر کشورهای دیگر را نباید دستکم بگیریم. چراغ قرمزی که آمریکا به شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی نشان داده است، بسیاری از کشورها و شرکتهای بزرگ دیگر را نسبت به ادامهی همکاری با آن محتاطتر میکند. نمونهی چنین تاثیراتی را قبلا در زمینهی تحریم یکجانبهی سیستمهای بانکی ایران از سوی آمریکا دیدهایم.
از سوی دیگر، به محض اینکه یک «علامت سئوال بزرگ» از سوی آمریکا روی شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی قرار بگیرد، شرکتهای بیمه نرخ بیمهی حمل و نقل توسط آن را افزایش خواهند داد، دسترسی به قطعات یدکی و خدمات فنی دشوارتر میشود و درنتیجه نگهداری و تجهیز ناوگانش گرانتر میشود. همچنین این شرکت تعدادی از مقصدهای بازرگانی خود را در کشورهایی که متحد نزدیک آمریکا هستند از دست میدهد و در نهایت شرکتهای رقیب حمل و نقل در کشورهای عربی حاشیهی خلیجفارس بازارهای واقعی و بالقوه آن را از آن خود خواهند کرد.
از ایننکته نباید غافل شویم، که حتی صحبت چنین تحریمهایی امنیت سرمایهگذاری در ایران (که هم اکنون هم وضعیت بحرانیای دارد) را کاهش میدهد و روند فرار سرمایه از ایران را نیز تسریع میکند.
متاسفانه این حرکت تلاش دیگری است از سوی کابینهی جورج بوش برای بستهتر کردن فضای مذاکره و دیپلماسی و دشوارتر کردن رسیدن به راهحلهای مسالمتآمیز توسط دولت آیندهی آمریکا.
پینوشت: تشکر ویژه از «پویا شوقی» برای انتخاب عنوان زیبای این پست.
مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی