روزی که هیچ کس «شما» نباشد

همونطور که می‌دونید در بعضی از زبان‌ها (از جمله فارسی) برای مخاطب قرار دادن مخاطب مفرد و جمع دو ضمیر مختلف وجود داره. مثلا در زبان فارسی ما به مخاطب مفرد می‌گیم «تو» و به مخاطب جمع می‌گیم «شما». اما توی خیلی از فرهنگ‌ها (از جمله فرهنگ ما در ایران) رسمه که افراد به نشانه‌ی احترام موقع خطاب قراردادن یک فرد تنها هم ضمیر جمع به کار می‌برن. مثلا در فارسی ما به مخاطب می‌گیم «شما» به طوری که اگر رابطه‌ی صمیمانه‌ای با طرف مقابل نداشته باشیم و بهش بگیم «تو» ممکنه بی‌احترامی تلقی بشه.

در زبان سوئدی هم داستان به همین صورت بوده. دست کم تا حدود 40 سال پیش. اما افراد و جنبش‌های مختلفی که در جهت توسعه‌ی فرهنگ برابرگرایی (egalitarianism) در جامعه فعالیت می‌کردند و با مصداق‌های تایید یا تشویق ایجاد شکاف اجتماعی مخالف می‌کردن باهاش مخالف بودن. خلاصه این‌که از اواخر دهه 60 و اوایل دهه‌ی 70 کم کم در جامعه‌ی سوئدی جا می‌افته که همه مخاطب مفرد خودشون رو «تو» صدا کنن. به این فرایند اصلاح فرهنگی می‌گن Du-Reformen (یعنی اصلاح-تو). این مساله الان توی سوئد کاملا جا افتاده. نکته‌ی جالبش هم اینه که این فرایند از طریق دیکته‌ی بالا به پایین رخ نداده و به صورت کاملا مدنی شکل گرفته.

برای این‌که اهمیت شگرف این حرکت اجتماعی-فرهنگی ظاهرا ساده رو درک کنید چشم‌هاتون رو ببندین و تصور کنید از فردا دیگر هیچ فردی «شما» نباشد و همه همدیگه رو بدون القاب و به صورت مفرد «تو» خطاب کنیم.


با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

ارتش آمریکا مخفیانه شبکه‌های اجتماعی را دستکاری می‌کند

اگر روزی روزگاری برایتان پیش آمد که در فضای وبلاگ‌ها یا گوگل‌پلاس یا شبکه‌های اجتماعی دیگر دچار بحث با شخصی شدید که به نظرتان کمی بیش از حد متعارف طرف‌دار سیاست‌های نظامی‌گرایانه‌ آمریکا در خاورمیانه و سایر نقاط جهان بود، انرژی خودتان را بی‌جهت صرف بحث کردن نکنید چرا که احتمالا طرف شما یک کارمند پنتاگون است که به کمک یک نرم‌افزار مخصوص که به او اجازه می‌دهد ده‌ها شخصیت تقلبی در فضای شبکه‌های اجتماعی را همزمان مدیریت کند در حال نشر و پخش افکار «ضد تروریستی» و «پروپاگاندای طرف‌دار سیاست‌های آمریکایی» است.

همان‌طور که امیدی به اصلاح مزدوران وطن‌فروش ندارید، وقت خودتان را صرف متقاعد کردن سربازان ارتش آمریکا نیز نکنید. هر چه باشد هر دو گروه دست کم یک هدف مشترک را دنبال می‌کنند!

ارتش آمریکا مخفیانه شبکه‌های اجتماعی را دستکاری می‌کند

به این نرم‌افزار که قرار است در خاورمیانه و آسیای مرکزی مورد استفاده قرار گیرد «سرویس آن‌لاین مدیریت شخصیت‌» (online persona management service) می‌گویند. منتقدان آن می‌گویند نرم‌افزارهای این‌چنینی به ارتش آمریکا این اجازه را می‌دهد که «وفاق دروغین» در بحث‌های آن‌لاین ایجاد کند، ایده‌ها و نظرات نامطلوب را در محاق قرار دهد و یا تحلیل‌ها و گزارش‌هایی که با اهداف مورد نظرش نمی‌خوانند را مخدوش جلوه دهد.

مطابق قراردادی که فی‌مابین سنت‌کام (Centcom) (ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا) و یک شرکت آمریکایی بسته شده هر شخصیت تقلبی در فضای مجازی باید تا حد قابل قبولی واقعی به نظر برسد (سابقه متقاعد کننده‌ای داشته باشد همراه با جزییات تکمیلی). به این ترتیب حدود ۵۰ فرد کنترل‌کننده از داخل آمریکا می‌توانند بدون خطر شناخته شدن توسط دشمن‌ با هویت‌های تقلبی متعدد فعالیت کنند.

این تکنولوژی همین‌طور امکان فعالیت وبلاگی محرمانه در وبلاگ‌هایی که به زبان‌های خارجی (غیر انگلیسی) نوشته می‌شوند را فراهم می‌کند و به سنت‌کام اجازه می‌دهد که با تندروهای خشن و پروپاگاندای دشمن در خارج از آمریکا مقابله کند. بنا به گفته سخنگوی سنت‌کام، هیچ‌کدام از این دخالت‌ها به زبان انگلیسی نخواهد بود و شهروندان آمریکایی نیز مورد خطاب قرار نخواهند گرفت. زبان‌های مورد استفاده عبارتند از عربی، فارسی، اردو و پشتو.

این نرم‌افزار به پرسنل آمریکایی اجازه می‌دهد که در یک محل مشخص به تعداد بسیار زیادی از مکالمه‌ها پاسخ دهند. آن‌ها می‌توانند هر تعداد که لازم باشد پیام، پست وبلاگی، مطالب داخل چت‌روم‌ها و اتاق‌های گفتگو و غیره منتشر کنند. مطابق قرارداد شخصیت‌های تقلبی باید افراد واقعی از نقاط مختلف جهان به نظر برسند.

در این گزارش ادعا شده که شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک و توییتر هدف این برنامه نیستند. اما به گفته ژنرال جیمز ماتیس فرمانده سنت‌کام عملیات صدای صادق (Operation Earnest Voice) همه نوع فعالیت مرتبط با تضعیف گفتمان دشمن، شامل دخالت در فضای وب و توانایی توزیع محصولات در فضای وب را پوشش می‌دهد.

توضیحات بیشتر را این‌جا یا این‌جا بخوانید.

نکته: این خبر مربوط به دست کم ۹ ماه پیش است. شاید هم اکنون انبوهی از شخصیت‌های تقلبی طرف‌دار آمریکا در فضای وبلاگ‌ها و رسانه‌های جمعی فارسی حضور داشته باشند!


با توجه به فیلتر بودن بامدادی در ایران، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

سبز بودید، اما به زبان جهانی ما توهین کردید

هیچ چیز مقدس نیست.

هیچ‌چیز. هیچ‌چیز.

حتی موسیقی.

اما اگر بنا باشد از مجموعه‌ی دستاوردهای بشری، یکی، دست‌کم یکی را انتخاب کنیم آیا چیزی جز موسیقی می‌تواند باشد؟ جهانی‌ترین هنر. هنری که گیاه و حیوان آن‌را حس می‌کنند و جنایت‌کاران جنگی و شاعران نیز از آن لذت می‌برند. انتزاعی‌ترین هنر، بافته شده در تار و پود ژنتیکی ما آدم‌ها که از ورای همه‌ی زبان‌ها و همه‌ی نژادها و همه‌ی جنسیت‌ها و همه‌ی مذهب‌ها و همه‌ی گرایش‌ها و همه‌ی سابقه‌ها و همه‌ی گناه‌ها و همه‌ی جنایت‌ها و همه‌ی عطوفت‌ها و همه‌ی تاریخ بشر برای ما می‌نوازد.

هنری که ما را می‌بخشد و نوید رستگاری می‌دهد.

وقتی این خبر را خواندم دلم شکست…

+ ویدئو

+ ویدئو

.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

ترجمه‌ی خودکار متن‌های فارسی به انگلیسی و برعکس توسط سرویس جدید گوگل

در جریان باشید که سرویس ترجمه‌ی گوگل امکان ترجمه از فارسی به زبان‌های دیگر (و برعکس) را اضافه کرده است. یک ابزار بسیار مهم برای همه‌ی کسانی که با زبان فارسی سر و کار دارند.

کار کردن با آن بسیار ساده است. به این صفحه بروید، زبان مبدا و مقصد مورد نظرتان را انتخاب کنید و متن را در قسمت سمت چپ بنویسید:

Text and Web - Google Translate_1245391632058

انگلیسی به فارسی هم کار می‌کند:

Text and Web - Google Translate_1245392841546

ترجمه به وضوح اشکال دارد، اما در حد قابل فهمی به فارسی ترجمه شده است.  این سرویس فعلن در مرحله‌ی نسخه‌ی‌ آزمایشی اولیه (آلفا) است.

نکته:

حتی می‌توانید کل یک صفحه‌ی اینترنتی را مستقیما به فارسی ترجمه کنید. کافی است در قسمت سمت چپ، به جای متن، نشانی سایت مورد نظرتان را بدهید.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

چهار کلمه از زبان دیگران: جان پیلجر، سری‌لانکا، تامیل‌ها،‌ غزه

جان پیلجر درباره‌ی وقایع سری‌لانکا و تشدید سرکوب اقلیت تامیل در این کشور در مطلبی به عنوان «صداهای دور، زندگی‌های بی‌امید» می‌نویسد:

… احتمال می‌دهم، دولت سری‌لانکا اندرزهای کهن را از استاد مدرن این‌کار یعنی اسرائیل آموخته باشد. برای اجرای قتل‌عام، اول باید مطمئن شوید «تصویر‌های تحریک‌کننده‌» [صحنه‌ی کشتار] به چشم [مردم جهان] نمی‌آید. [بنابراین] از ورود خارجی‌ها و دوربین‌های فیلم‌برداری‌شان به شهرهای تامیل‌نشین مانند مولیاویکال (Mulliavaikal) که اخیرا توسط ارتش سری‌لانکا بمباران شده است جلوگیری می‌کنید و درباره‌ی 75 نفری که در یک بیمارستان کشته شدند دروغ می‌گویید که «آن‌ها عمدا توسط یک بمب‌گذار انتحاری تامیل کشته شدند». بعد خبرنگارها را به یک تور جنگلی می‌برید تا چیزی را که در کسب و کار خبر به آن «سرفصل خبر» (Dateline) می‌گویند به آن‌ها ارائه دهید و ساده‌دل‌هایشان را تشویق می‌کنید تا روایت شما را همراه با دروغ‌هایتان منتشر کنند. غزه یک مدل موفق چنین روشی است.

شما یاد می‌گیرید تا تعریف کلمه‌ی «تروریسم» را به صورت «یک خطر واقعی جهانی» دست‌کاری کنید و بنابراین خودتان را همراه با جامعه‌ی بین‌المللی (واشنگتن) می‌کنید تا دولت‌تان را به عنوان یک دولت مستقل که مورد حمله‌ی (insurgency) شورشیان وحشی و بی‌فکر قرار گرفته است جا بزنید و بعد که موفق شدید ایالات متحده‌ی آمریکا و بریتانیا را متقاعد کنید که راستی راستی این شورشی‌ها همان تروریست‌ها هستند، شما دیگر حقانیت تاریخی خودتان را ثابت کرده‌اید و اصلا هم مهم نیست که دولت شما یکی از بدترین سوابق در زمینه‌ی نقض حقوق بشر در جهان را دارد و تحت عنوان «سری‌لانکا» خود مجری اعمال تروریستی است.

البته نباید از این حرف‌ها برداشت شود که کسانی که در برابر نابود شدن فرهنگی‌شان مقاومت می‌کنند در روش‌ها و شیوه‌هایشان کاملا بی‌گناه هستند. ببرهای آزادی‌خواه تامیل (Liberation Tigers of Tamil Eelam) سهم خودشان را از خون‌ریزی و ارتکاب اعمال وحشیانه داشته‌اند. اما آن‌ها محصول (و نه علت) بی‌عدالتی و جنگ طولانی‌ای که به زمانی بس کهن‌تر از آن‌ها باز می‌گردد هستند.

سیلان (سری‌لانکا تحت حکومت بریتانیا) نمونه‌ی کلاسیک سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» (divide-and-rule) بوده است. بریتانیا تامیل‌ها را عملا به عنوان برده از هندوستان به سری‌لانکا آورد و همزمان به توسعه‌ی یک طبقه‌ی متوسط تحصیل‌کرده‌ی تامیل همت گماشت تا امورات اجرایی مستعمره را به عهده گیرند. پس از استقلال سری‌لانکا در سال 1948؛ نخبگان سیاسی جدید در تلاش برای کسب قدرت دست روی حمایت‌های قومی و نژادی [در واقع تشدید اختلاف‌های قومی و نژادی] گذاشتند، در جامعه‌ای که مهمترین اولویت‌اش می‌بایست مبارزه با فقر می‌بود. «زبان» به یک موضوع حساس تبدیل شد. انتخاب شدن دولتی که وعده داده بود زبان سری‌لانکایی (Sinhalese) را به جای انگلیسی زبان رسمی کشور کند به مانند اعلان جنگ علیه تامیل‌ها بود. معنی قانون جدید این بود: تا سال 1970 تقریبا هیچ تامیلی در شغل‌های خدماتی و دولتی باقی نمانده بود و همزمان با محبوبیت «ملی‌گرایی»‌ در احزاب چپ و راست، تبعیض و شوروش بر علیه تامیل‌ها اوج گرفت.

شکل‌گیری مقاومت تامیل یا «ببرهای تامیل» با خواست آن‌ها برای تشکیل یک دولت مستقل در شمال این کشور همراه بود. پاسخ دولت، اعدام‌های قانونی، شکنجه، ناپدید شدن‌ها و اخیرا استفاده از بمب‌های خوشه‌ای و سلاح‌های شیمیایی علیه آن‌ها بوده است. در پاسخ‌، ببرها هم دست به جنایت زدند، بمب‌گذاری‌های انتحاری و آدم‌ربایی. در سال 2002 آتش‌بس میان ببرها و دولت سری‌لانکا به تصویب رسید که تا سال گذشته برقرار بود. اما دولت سری‌لانکا تصمیم گرفت ببرهای تامیل‌ را کاملا نابود کند. شهروندان تامیل وادار شدند [وادارشان کردند] تا به «اردوگاه‌های رفاه» که توسط ارتش سری‌لانکا اداره می‌شود فرار کنند که به صورت سمبلی از «ملتی در بازداشت» درآمده‌‌اند و جایی هم برای فرار از دست خشم ارتش ندارند. این مجددا غزه است.

ادامه‌ی متن (متن کامل به انگلیسی) را این‌جا بخوانید.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

لینک‌های روز (27-07-2008)


مشترک خوراک بامدادی شوید
کامل
فقط مطالب
فقط لینکدونی