بی‌بی‌سی فارسی، «قیام ملی ۲۸ مرداد» و چند سوال از خوانندگان

به نقل از بی‌بی‌سی فارسی:

پژواک: ۲۸ مرداد؛ زمينه ها و پيامدهای سقوط دولت دکتر مصدق

… نه تنها هواداران محمد مصدق، بلکه تقريبا تمامی مخالفان محمد رضا شاه پهلوی، فارغ از گرايش‌های فکری و سياسی خود از وقايع ۲۸ مرداد به عنوان يک «کودتای انگليسی- آمريکايی» ياد کرده‌اند و در مقابل، طرفداران نظام سلطنتی، حوادث ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ را «قيام ملی» خوانده‌اند.

.

گذشته از اختلاف نظر شديد بر سر تفسير و تحليل ۲۸ مرداد، کسی در اهميت اين روز و پيامدهايش ترديد نکرده است.

اما چند سوال:

  • آیا تنها «هواداران محمد مصدق و تقريبا تمامی مخالفان محمد رضا شاه پهلوی» بوده‌اند که به وقايع ۲۸ مرداد عنوان «کودتای انگلیسی-آمریکایی» داده‌اند؟ آیا نظر اغلب مردم ایران (وجهان) و مورخان مستقل چیز دیگری است؟
  • طرف‌داران نظام سلطنتی که این واقعه را «قیام ملی» خوانده‌اند در معادلات امروز ایران چه نقشی دارند که نظر آن‌ها این‌طور هم‌وزن و هم‌ردیف با «هواداران محمد مصدق و تقريبا تمامی مخالفان محمد رضا شاه پهلوی» بیان می‌شود؟
  • آیا واقعا «اختلاف نظر شدید بر سر تفسیر و تحلیل کودتای ۲۸ مرداد» وجود دارد؟!

.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
با توجه به فیلتر بودن بامدادی، لطفا مطالب آن‌را از طریق اشتراک در خوراک آن یا مراجعه به وبلاگ «آینه‌ی بامدادی» پی‌گیری کنید. استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.

آیا شاه با خبر بود؟ — از زبان روزنامه‏‏ی کیهان

این نوشته در تاریخ 24 شهریور 1386 در روزنامه‏ی کیهان شماره 18899 منتشر شده است. قسمت‏هایی از آن را با هم بخوانیم.

اولین سؤالی که در ذهن مورخین و یا افراد علاقمند به تاریخ متبادر می شود این است که آیا محمدرضا شاه از جریاناتی که در کشور و خصوصاً کمیته مشترک اتفاق می‏افتاد مطلع بود و یا این که عده‏ای خودسرانه دست به هر اعمالی که می‏خواستند می‏زدند و باز این سؤال مطرح است که اگر او از جریان مطلع می‏گردید آیا با افراد خاطی برخورد می‏کرد و با معرفی آنها به افکار عمومی مانع از تکرار این گونه اعمال می‏گردید؟ برای روشن شدن این موضوع به کاوش برخی از اخبار مندرج در مطبوعات آن زمان و بازبینی گزارشات و اسناد موجود در پرونده‏های ساواک می‏پردازیم:

در ساواک و بویژه در کمیته‏ها رسم بر این بود که اگر شخصی دستگیر و یا به فعالیت گروهی خاتمه داده می‏شد چگونگی کشف گروه، تعداد افراد دستگیر شده و مدارک به دست آمده طی بولتن ویژه‏ای که نوشته می‏شد، به سلسله مراتب اداری داده می‏شد و بعداً به اطلاع شاه جلاد خائن می‏رسید.

شما چطور می توانید قبول کنید که در یک سازمان اداری با سازمان رسمی دارای سلسله مراتب اداری، کارمندی جرأت کند عملی بر خلاف نظریه مستقیم و سلسله مراتب خود، آنهم جرم بزرگی چون شکنجه دادن انجام دهد و رؤسای او از عمل آن کارمند بی اطلاع باشند و یا اگر مطلع شدند و موافق عملش نبودند، اجازه دهند همچنان به کار شنیع خود یعنی شکنجه دادن ادامه دهند. نعمت اله نصیری نه تنها از طریق بولتن‏هایی که همه هفته دوبار، در روزهای دوشنبه و پنجشنبه از کمیته مشترک ضد خرابکاری به او داده می‏شد در جریان شکنجه‏ها، دستگیری‏ها و شهادت‏های مبارزین و مجاهدین قرار داشت، بلکه خود عامل و ناظر سختگیری و شکنجه‏های بیشتر به آنها بود.


برای آنکه شاه خائن هم بداند دستوراتش درمورد شکنجه رعایت می‏شود، معمولاً در بولتن‏ها نوشته می‏شد، سرانجام متهم پس از مقاومت سرسختانه اعتراف نمود که فلان و این عبارت که در بولتن‏های کمیته مشترک ضد خرابکاری نوشته می‏شد به آن معنی بود که متهم در شرایط عادی و انسانی اعتراف نکرده بلکه این دژخیمان ساواک بوده‏اند که با کابل و انواع و اقسام وسائل شکنجه، زبان او را باز کرده‏اند. و یا در بولتن‏های شهربانی زمانی که شهربانی خود مستقلاً کمیته‏ای داشت، نوشته می‏شد، متهم پس از بازجوئیهای فنی اعتراف کرد فلان و این عبارت و بخصوص کلمه فنی به این معنی بود که شاه خائن بداند کارمندان و افراد مأمور خدمت در کمیته و شهربانی هم در شکنجه دادن شاید دست کمی از ساواک ندارند و سپهبد صدری رئیس وقت شهربانی که ضمناً اولین رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری بود هم مانند نصیری خدمتگذار و نوکر آستان است.


* بدیهی است (هست؟) که این نقل‌قول‌ها برای آشنایی و مطالعه‌ی اولیه است و من نه فقط این‌جا بلکه در لینک‌های روزانه، نقل‌قول‌ها و اصولا هر جا از منبعی لینک می‌دهم یا نقل قولی می‌کنم «اکیدا» و «قویا» توصیه می‌کنم مطلب اصلی به صورت کامل خوانده شود تا نیت و پیام اصلی گوینده یا نویسنده به درستی منتقل شود.


بامدادی نجواها یک‌عکاس [silent-clicks]
استفاده از مطالب و عکس‌های منتشر شده در وبلاگ‌ها و فوتوبلاگ‌های من به شرط «نقل قول دقیق»، «ذکر ماخذ» و «ارجاع لینک به اصل پست» بلا مانع است.